امام به روایت اسناد ساواک ، جلد 1، مقدمه
امام به روایت اسناد ساواک ، جلد 1، مقدمه
تاسیس جامعه مقاوم و مقاومت لبنانی در برابر تجاوزات اسرائیل
امام موسی صدر از سال 1343 و یک سال پیش از تأسیس جنبش فلسطینی فتح، در پی اندیشه تبدیل جامعه مصرفی لبنان به جامعه ای مقاوم در برابر تجاوزات آینده رژیم صهیونیستی برآمد. وی در بهار سال 1344 گروهی از جوانان مؤمن شیعه را به مصر اعزام نمود، تا در دوره ای شش ماهه فنون نظامی را فرا گیرند. با بازگشت این جوانان که اولین کادرهای مقاومت لبنان بودند، عملیات ایذایی مشترک رزمندگان فلسطینی لبنانی در شمال فلسطین اشغالی آغاز گردید. بخش اعظم نیروهای رزمنده از جوانان شیعه لبنان، و فرماندهی عملیات بر عهده رزمندگان فلسطینی بود. این نوع عملیات مشترک تا اوایل سال 1972 ادامه یافت. اولین شهید شیعه در عملیات ایذایی بر علیه رژیم صهیونیستی، از جوانان شهر مرزی «ناقوره» بود که در سال 1347 به شهادت رسید. در مهر 1348 مؤسسه صنعتی جبل عامل یا کارگاه کادر سازی امام صدر رسماً آغاز به کار نمود. در پی بمباران شدید جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی در سال 1349 و عدم واکنش مناسب دولت وقت، اعتصابی بی سابقه به دعوت امام موسی صدر لبنان را فرا گرفت، به گونه ای که دولت وقت را بر آن داشت برای بازسازی مناطق جنگی و برپایی پناهگاههای مناسب در آن، مجالس جنوب را تاسیس نماید. از اوایل سال 1341 عملیات ایذایی جوانان شیعه در داخل فلسطین اشغالی شکلی مستقل به خود گرفت، هر چند تا سالها پس از آن نیز به صلاحدید امام صدر، افتخار آن به نام «نیروهای مخصوص جنبش فلسطینی فتح» ثبت می گشت. در شهریور سال 1351 و کمتر از 24 ساعت پس از اشغال 48 ساعته دو روستای «قانای جلی» و «جویا« به دست سربازان رژیم صهیونیستی، نشست فوق العاده مجلس اعلای اسلامی شیعیان با حضور تمامی اعضاء در روستای جویا برگذار گردید، و از همان روز اولین بذرهای «مقاومت لبنانی» توسط امام موسی صدر پاشیده شد.یک ماه پس از این حادثه و به هنگام تجاوز نیرهای صهیونیستی به روستای «فاووق» در جنوب لبنان، اولین عملیات غیر رسمی مقاومت لبنان به اجرا در آمد، که حاصل آن چند کشته و مجروح اسرائیلی بود. از پاییز سال 1351 آموزش نظامی جوانان شیعه شتاب بیشتری گرفت. اولین شهید مقاومت لبنان «فلاح شرف الدین» مؤذن چهارده ساله مؤسسه صنعتی جبل عامل بود که در زمستان 1352 و پس از به هلاکت رساندن چند تن از سربازان رژیم صهیونیستی، در روستای مرزی «بنت جبیل» به شهادت رسید. در خرداد سال 1354 و به دنبال وقوع انفجاری در اردوگاه نظامی عین البنیه در کوههای بقاع، که به شهادت 27 تن از جوانان شیعه انجامید، امام موسی صدر رسما ولادت «گروههای مقاومت لبنان» را اعلان نمود. با پایان یافتن جنگ داخلی لبنان و انتقال دامنه ناآرامیها به جنوب، واحدهای مقاومت لبنان رسما در نقاط استراتژیک مناطق مرزی مستقر شدند. اولین عملیات بزرگ مقاومت لبنان علیه تجاوزات اسرائیل در اواخر سال 1355 صورت گرفت که پس از چند روز درگیری، به آزادسازی شهرکهای «طیبه» و «بنت جبیل» منجر گردید. امام موسی صدر اولین شخصیتی بود که در زمستان سال 1356، طرح سازشکارانه توطین پناهندگان فلسطینی در جنوب لبنان را افشا، و با مواضع شجاعانه خود از تحقق آن جلوگیری نمود. در حمله گسترده سال 1357 اسرائیل به جنوب لبنان و به رغم عقب نشینی احزاب چپ و گروههای فلسطینی، جوانان مقاومت لبنان و دانش آموزان مؤسسه صنعتی جبل عامل در منطقه اشغالی باقی ماندند، و به رغم امکانات اندک تا به آخر علیه اشغالگران صهیونیست ایستادگی کردند.امام موسی صدر اگرچه لبنان را محل اصلی فعالیتهای خود قرار داده بود، اما هیچگاه از دیگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. انقلاب اسلامی ایران، امنیت حوزه های علمیه، اتحادی عربی اسلامی جهت مبارزه با اسرائیل و گسترش تشیع در آفریقای سیاه، مهمترین دغدغه های خارج از لبنان ایشان را تشکیل می دادند.در پی دستگیری امام خمینی و در اوایل تابستان 1342، امام موسی صدر راهی اروپا و شمال آفریقا گردید، تا از طریق واتیکان و الازهر، شاه ایران را برای آزادسازی امام تحت فشار قرار دهد. با آزاد گشتن امام در پایان این سفر، آیت الله خویی تصریح نمود که این آزادی، بیش از هر چیز مرهون سفر آقای صدر بوده است. در پی تبعید امام به ترکیه در پاییز سال 1343، امام موسی صدر اقدامات مشابهی را به انجام رساند، تا ضمن تامین امنیت آن بزرگوار، ترتیبات انتقال ایشان به عتبات عالیات را فراهم سازد. در نیمه دوم دهه چهل و پس از آماده شدن اولین کادرهای نظامی مقاومت لبنان، دهها تن از جوانان مبارز ایرانی به لبنان آمدند، و زیر نظر آنان فنون نظامی را فرا گرفتند. در اواخر دهه چهل و مقارنبا تاسیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان، امام خمینی در پاسخ برخی فضلای ایرانی مقیم نجف، امام صدر را امید خود برای اداره حکومت پس از شاه نامید.در زمستان 1350 و بر اساس تقاضای مراجع وقت، امام موسی صدر درباره برخی زندانیان سیاسی با شاه گفتگو نمود، که بعضی از آنان از جمله حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی، اندکی بعد از زندان آزاد گردیدند. با به قدرت رسیدن حافظ اسد در سال 1350 و آغاز همکاریهای تنگاتنگ وی با امام صدر، سوریه به امن ترین کشور خاورمیانه برای مبارزین ایرانی بدل گردید. امام موسی صدر در تابستان 1356 جوانمردانه سینه سپر نمود، و با اقامه نماز، تدفین و برپایی مراسم چهلمین روز شهادت دکتر شریعتی در بیروت، از سست شدن پیوند جوانان تحصیلکرده با روحانیت، جلوگیری به عمل آورد. به دنبال درگذشت مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی در پاییز سال 1356، وی پسر عموی خود شهید آیت الله سید محمد باقر صدر را بر آن داشت تا بیش از پیش به حمایت از امام خمینی برخیزد. امام موسی صدر در بهار سال 1357 لوسین ژرژ نماینده روزنامه لوموند در بیروت را به نجف فرستاد، تا با انجام اولین مصاحبه بین المللی با امام خمینی، افکار عمومی جهانیان را با انقلاب اسلامی ایران آشنا سازد. امام موسی صدر در دیدارهای مکرر سال 1357 خود با رهبران سوریه، عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای جهان عرب، اهمیت انقلاب اسلامی ایران، پیروزی قریب الوقوع آن، و ضرورت همپیمانی آنان با این انقلاب را به آنها گوشزد نمود. وی در شهریور 1357 و یک هفته پیش از ربودن شدن خود، با انتشارمقاله «ندای پیامبران» در روزنامه لوموند، امام خمینی را به عنوان تنها رهبر انقلاب اسلامی ایران معرفی نمود. بدون تردید بزرگترین خدمت امام موسی صدربه انقلاب اسلامی ایران آن بود که در سالهای 1356 تا 1357 و پس از قریب دو دهه ترویج ارزشهای زیبای اسلام راستین در لبنان، عموم مردم، خصوصا شیعیان و بالاخص کادرهای مقاومت آن کشور را با این انقلاب آشنا و مرتبط نمود.امام موسی صدر در 3 شهریور سال 1357 و در آخرین مرحله از سفر دوره ای خود به کشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی، و در روز 9 شهریور ربوده گردید. دستگاههای قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا، و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج امام از آن کشور و ورود ایشان به رم را رسما تکذیب نمود. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی دو دهه پیش بدست آمدند، تماما دال بر آن هستند که امام موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نگفته است. در این میان قرائن متعددی حکایت از آن دارند که امام موسی صدر همچنان در قید حیات بوده و چون برخی دیگر از علمای اسلامی، شرایط زندان حبس ابد را می گذراند. آخرین خبری که در 13 اردیبهشت 1380 توسط سایت «جبهه نجات ملی لیبی» بر روی شبکه جهانی اینترنت منعکس گردید، مدعی آن است که امام موسی صدر در اواخر سال 1376 توسط برخی زندانیان زندان ابوسلیم شهر طرابلس مشاهده گردید، و اندکی پیش از ماه رمضان گذشته به مکانی دیگر انتقال یافته است. والله علی رجعه لقادر.
پرچمداری حرکت گفتگوی ادیان و تقریب مذاهب در لبنان
هدف استراتژیک امام موسی صدر آن بود تا طایفه شیعه لبنان را همسان دیگر طوائف، و نه مقدم بر آنان، در تمامی عرصه های حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن کشور مشارکت دهد. وی از اولین روزهای هجرت به لبنان در زمستان سال 1338، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزیستی»، پایه های روابط دوستانه و همکاری صمیمانه ای را با مطران یوسف الخوری، مطران جرج حداد، شیخ محی الدین حسن و دیگر رهبران دینی مسیحی و اهل سنت آن کشور بنا نهاد. در طول حضور دو دهه امام صدر در لبنان، هیچ مراسم سرور یا اندوهی از شیعیان نبود که امام صدر در آن شرکت جوید، و تنی چند از فرهیختگان مسیحی و اهل سنت در معیت وی نباشند. حمایت جوانمردانه امام صدر از بستنی فروشی مسیحی در اوایل تابستان سال 1341 در شهر صور، که به فتوای صریح ایشان مبنی بر طهارت اهل کتاب منجر گردید، توجه تمامی محافل مسیحی لبنان را به سمت خود جلب نمود. در اواخر تابستان 1341 مطران گریگوار حداد به شهر صور آمد، و از امام صدر برای عضویت در هیئت امناء «جنبش حرکت اجتماعی» دعوت نمود. از اواخر سال 1341 حضور گسترده امام موسی صدر در کلیساها، دیرها و مجامع دینی و فرهنگی مسیحیان آغاز گردید. سخنرانیهای تاریخی امام صدر در دیرالمخلص واقع در جنوب، و کلیسای مارمارون در شمال لبنان طی سالهای 1341 و 1342، تاثیرات معنوی عمیقی بر مسیحیان آن کشور بر جای نهاد.
امام صدر در تابستان سال 1342 و طی سفری دو ماهه به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو جهت همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزه های علمیه شیعه لبنان در انداخت. وی در بهار سال 1344، اولین دور سلسله گفتگوهای اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین الهی، در مؤسسه فرهنگی «الندوه اللبنانیه» به راه انداخت. وی پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 1346 به دیدار پاپ شتافت، و نشستی که ابتدائا نیم ساعت پیش بینی شده بود، به تقاضای پاپ بیش از دو ساعت به درازا کشید. امام موسی صدر از سال 1347 به عضویت مرکز اسلام شناسی استراسبورگ در آمد، و از رهگذر همفکری و ارائه سمینارهای متعددی در آن، انتشار آثاری ذی قیمت چون «مغز متفکر جهان شیعه» را زمینه سازی نمود. امام موسی صدر در بهار سال 1348 و بلافاصله پس از افتتاح مجلس اعلای اسلامی شیعیان، از شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان دعوت نمود، تا با همفکری یکدیگر برای توحید شعائر، اعیاد و فعالیتهای اجتماعی طوائف اسلامی، تدبیری بیندیشند. وی در همین خصوص طرح مدونی را به اجلاس سال 1349 «مجمع بحوث اسلامی » در قاهره ارائه نمود، و متعاقب آن به عضویت دائم این مجمع درآمد. امام موسی صدر در سال 1349 رهبران مذهبی مسلمانان و مسیحیان جنوب لبنان را در چارچوب «کمیته دفاع از جنوب» گرد هم آورد، تا برای مقاومت در برابر تجاوزت رژیم صهیونیستی چاره اندیشی نمایند. وی در زمستان سال 1353 و در اقدامی بی سابقه، خطبه های عیدموعظه روزه را در حضور شخصیتهای بلندپایه مسیحی لبنان در کلیسای کبوشیین بیروت ایراد نمود، و اگر آتش جنگ داخلی شعله ور نمی شد، در پی آن بود تا کاردینال مارونی لبنان را برای ایراد خطبه های یکی از نمازهای جمعه شهر بیروت دعوت نماید. امام موسی صدر در زمستان سال 1355 و در جمع سردبیران جرائد بیروت، با پیش بینی صریح حذف فاصله ها و روند جهانی شدن در اواخر قرن بیستم، قرن بیست و یکم را قرن همزیستی پیروان ادیان، مذاهب، فرهنگها و تمدنهای گوناگون نامید، و بر رسالت تاریخی لبنان جهت ارائه الگویی موفق در این زمینه پای فشرد. امام موسی صدر در اواسط سال 1357 موفق گردید رهبران مسلمان و مسیحی لبنان را جهت برپایی یک جبهه فراگیر ملی متقاعد نماید، و در این مسیر تا آنجا پیش رفت که حتی موعد تاسیس و اولین گردهمایی آنان را برای پس از بازگشت خود از سفر لیبی مشخص نمود.
امام موسی صدر در اواخر سال 1338 و به دنبال توصیه های حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفت و به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک نمود. اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یکسو، و استفاده از ظرفیتهای منحصر به فرد لبنان جهت نمایاندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و با زمان مکتب اهل بیت به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل می داد. امام موسی صدر برای نیل به این اهداف، و با توجه به جغرافیای اجتماعی و سیاسی لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعالیتهای خود را سه حوزه موازی سازماندهی نمود:
بازسازی هویت، انسجام و عزت تاریخی شیعیان لبنان
امام موسی صدر از زمستان سال 1338 و همزمان با آغاز فعالیتهای گسترده دینی و فرهنگی خود در مناطق شیعه نشین لبنان، مطالعات عمیقی را به منظور ریشه یابی عوامل عقب ماندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان لبنان به اجرا گذارد. حاصل این مطالعات، برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدتی بود که از اواسط سال 1339 و در راستای سیاست محرومیت زدایی، طراحی و اجرا گردید. امام موسی صدر در زمستان سال 1339 و پس از تجدید سازمان جمعیت خیریه «البر و الاحسان»، با تنظیم برنامه ای ضربتی جهت تامین نیازهای مالی خانواده های بی بضاعت، ناهنجاری تکدی را به کلی از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت. وی در فاصله سالهای 1340 تا 1348 و در چارچوب برنامه ای میان مدت، با طی سالانه صد هزار کیلومتر در میان شهرها و روستاهای سراسر لبنان، دهها جمعیت خیریه و مؤسسات فرهنگی و آموزش حرفه ای را راه اندازی نمود.
که حاصل آن کسب اشتغال و خودکفایی اقتصادی هزاران خانواده بی بضاعت، کاهش درصد بیسوادی، رشد فرهنگ عمومی، و به اجرا در آمدن صدها پروژه کوچک و بزرگ عمرانی در مناطق محروم آن کشور بود. امام موسی صدر در تابستان سال 1345 و پس از اجتماعات عظیم و چند روزه شیعیان لبنان در بیعت با ایشان، رسما از حکومت وقت درخواست نمود تا همانند دیگر طوائف آن کشور، مجلسی برای سازماندهی طایفه شیعه و پیگیری مسائل آن تاسیس گردد. مجلس اعلای اسلامی شیعیان که اولین بخش از برنامه درازمدت امام صدر به شمار می رفت، در اول خرداد سال 1348 تاسیس، و خود آن بزرگوار با اجماع آراء به ریاست آن انتخاب گردید.امام موسی صدر از بهار سال 1348 تا اواسط زمستان سال 1352 با دولت وقت لبنان به گفتگو نشست، تا آن را برای اجرای پروژه های زیربنایی و وظایف قانونی خود در قبال مناطق شیعه نشین و محروم آن کشور ترغیب نماید. در پی امتناع دولت لبنان از پذیرش این مطالبات و نیز اتمام حجت با آن، جنبش محرومان لبنان در اوایل سال 1353 به رهبری امام موسی صدر شکل گرفت، و راهپیماییهای مردمی عظیمی در شهرهای بعلبک، صور و صیدا علیه دولت به وقوع پیوست. اوجگیری بحران خاورمیانه، صف آرایی احزاب افراطی مسیحی در برابر مقاومت فلسطینی، و به لبنان کشیده شدن برخی اختلافات جهان عرب، امام موسی صدر را بر آن داشت تا برای حفظ ثبات کشور و ممانعت از سرکوبی فلسطینیها، توده های مردم را موقتاً از عرصه رویارویی با دولت کنار کشاند، و پیگیری مطالبات بر حق شیعیان را تا آمدن رئیس جمهور بعد به تاخیر اندازد. امام موسی صدر در سال 1354 علی رغم کارشکنیهای شدید دولت، مجدداً با اجماع آراء به ریاست مجلس اعلای اسلامی شیعیان برگزیده شد. با آغاز جنگ داخلی لبنان در فروردین سال 1354، تمامی تلاشهای امام موسی صدر مصروف پایان دادن به این بحران صرف گردید. وی در خرداد آن سال در مسجد عاملیه بیروت به اعتصاب نشست، و به پشتوانه مشروعیت مردمی و مقبولیت وسیع وشخصیت کاریزماتیک خود در میان تمامی مذاهب، آرامش را به تابستان لبنان بازگردانید. با شعله ور شدن مجدد آتش جنگ و پدیدار شدن ابرهای شکست بر آسمان جبهه مسلمانان، امام صدر در اردیبهشت 1355 حافظ اسد را وادار نمود تا با اعزام نیروهای سوری به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به این کشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با سوریه و متعاقب آن برپایی کنفرانس ریاض در مهر 1355، آب سردی بود که امام موسی صدر بر آتش جنگ داخلی لبنان فرو ریخت. این ارامش تا زمانیکه امام صدر در لبنان حضور داشت ، ادامه پیدا کرد.
امام موسی صدر در روز 14 خرداد سال 1307 هجری شمسی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر، جانشین مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدری ایشان مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر، جانشین مرحوم آیت الله میرزا حسن شیرازی و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادری ایشان مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی، جانشین مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام مردم مشهد بر علیه رضا خان بود.
امام موسی صدر پس از اتمام سیکل اول و بخش مقدمات علوم حوزوی، در خرداد سال 1322 رسما به حوزه علمیه قم پیوست، و طی مدتی کوتاه، ضمن بهره گیری از محضر حضرات آیات سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، امام خمینی و سید محمد محقق داماد، دروس دوره سطح را به پایان رسانید. وی از ابتدای بهار سال 1326 وارد مرحله درس خارج گردید، و تا اواخر پاییز سال 1338، یعنی قریب سیزده سال تمام، از مدرسین بزرگ حوزه های علمیه قم و نجف کسب فیض نمود. اساتید اصلی دروس خارج ایشان در قم، حضرات آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، محقق داماد، صدر و سید محمد حجت، و در نجف حضرات آیات سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، شیخ حسین حلی و شیخ مرتضی آل یاسین بودند. امام موسی صدر دروس فلسفی را نزد حضرات آیات سید رضا صدر و علامه سید محمد حسین طباطبایی در قم، و نزد آیت الله شیخ صدرا بادکوبه ای در نجف فرا گرفت.وستان اصلی هم بحث امام موسی صدر را در قم، حضرات آیات سید موسی شبیری زنجانی، شهید دکتر بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و شیخ ناصر مکارم شیرازی، و در نجف آیت الله شهید سید محمد باقر صدر تشکیل می دادند.امام موسی صدر در طول زندگی حوزوی خود شاگردان برجسته ای را تربیت کرده است.معروف ترین آنان در ایران آیت الله شیخ یوسف صانعی از مراجع معظم امروز ، و در لبنان شهید عباس موسوی دبیر کل سابق حزب الله است.
امام موسی صدر در کنار تحصیلات حوزوی، دروس دبیرستان خود را به اتمام رساند، و در سال 1329 به عنوان اولین دانشجوی روحانی در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد، و در سال 1332 از آن فارغ التحصیل گردید. امام موسی صدر قبل از عزیمت به نجف اشرف، از سوی علامه طباطبایی مسئولیت نظارت بر نشریه «انجمن تعلیمات دینی» را بر عهده گرفت. وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیئت امناء جمعیت «منتدی النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره یکی از مدارس ملی این شهر، مسئولیت سردبیری مجله تازه تاسیس «مکتب اسلام» را عهده دار گردید. از مهمترین اقدامات امام موسی صدر در آخرین سال اقامت در شهر قم، تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزه های علمیه بود، که با همفکری حضرات آیات دکتر بهشتی و مکارم شیرازی صورت گرفت.
تجزیه و تحلیل زمینه هی سیاسی و بین المللی ناپدید شدن اسرار آمیز امام صدر
امام موسی صدر برای پیشبرد روند صلح و آرامش در لبنان و بهبود شرایط زندگی مردم، نه تنها در میان طوایف و احزاب سیاسی و دینی متعدد لبنان برای تبلیغ و ترویج آن فعالیت و دوندگی می کرد، بلکه گام هایش سراسر لبنان و خاورمیانه را بری انجام سخنرانی های آرامبخش و اقدامات هماهنگ کننده سیاسی در نوردیده است، و سرانجام بعنوان پیشوی دینی شیعیان لبنان مرتبا در صحنه سیاسی لبنان و کشورهای خاورمیانه و نیز مصاحبه با جراید و رسانه های گروهی نمایان بود. نه تنها از پشتیبانی صمیمانه تمام اقشار، احزاب و طوایف سیاسی و دینی مسلمانان شیعه و سنی و مسیحیان، جایگاه و موقعیت رفیع، آوازه و شهرت بسیار برخوردار بود، بلکه به ستاره ای درخشان با اقبال بسیار و بخت بلند در صحنه سیاسی خاورمیانه معاصر تبدیل گردید. تاثیر و نفوذ فوق العاده امام صدر که از مرزهای فردی و کشوری فراتر رفته بود، خیلی سریع توجه و حتی حسادت اسرائیل، کشورهای غربی و برخی کشورهای خاورمیانه را که مدت درازی در امور داخلی کشور لبنان دخالت داشتند را برانگیخت. به این دلیل، باید گفت که علت ناپدید شدن امام موسی صدر از شرایط و زمینه های سیاسی و بین المللی پیچیده ای برخوردار است. ما در اینجا سه تحلیل ابتکاری و اولیه را مطرح می کنیم، و دست کم سه احتمال زیر در این حادثه قابل تصور است:
اولا: امام صدر در ایران متولد شده، در ایران تحصیلات منظم خود را تکمیل کرده، و از شرایط و زمینه های اجتماعی ویژه همچون ارتباط فامیلی و استادی و شاگردی با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران برخوردار بوده است. این شرایط و زمینه های منحصر به فرد در فردی پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هوشیاری و حسادت اسرائیل، آمریکا و غربی های مخالف صدور انقلاب اسلامی ایران را به سادگی و آسانی برانگیخت، زیرا تصور می کردند که او نماینده انقلاب اسلامی ایران در لبنان خواهدبود. آنان به فکر افتادند تا هر چه زودتر او را از صحنه خارج نمایند، در نتیجه با استفاده از اختلافات آشکار وی با قذافی نقشه و توطئه ای بسیار دقیق طراحی کردند و با انتخاب زمان سفرش به لیبی او را ازمیان برداشتند. دلیل ما این است که در هنگام وقوع جنگ هی داخلی لبنان و هجوم نیروهای اسرائیلی به جنوب لبنان، چندین مرتبه تلاش کردند تا امام صدر را به قتل برسانند اما موفق به انجام این نیت شوم نشدند.
ثانیاً: پس از انجام کودتا و به قدرت رسیدن قذافی در لیبی، این کشور با طراحی دقیق تلاش کرد تا نیروهای طرفدار و متمایل به لیبی را در لبنان پر و بال داده و از آنها حمایت کند، و نیروهای مسیحی داخل لبنان را با زور بیرون نمایند، و از مسلمانان سنی مذهب لبنان بری به دست گرفتن قدرت و حاکمیت در لبنان پشتیبانی کند، و قصد داشت سراسر لبنان را به کشوری کاملاً مسلمان نشین با حاکمیت مطلق اهل سنت تبدیل کند، تا در مقابل اسرائیل مقاومت و ایستادگی کند. اما هنگامی که امام موسی صدر در سال 1960 میلادی زعامت سیاسی و دینی شیعیان لبنان را بر عهده گرفت، با تمام توان از تفاهم و صلح و همزیستی میان احزاب و طوایف گوناگون لبنان جانبداری کرد و همگان را به حفظ استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی لبنان فراخواند، و از حمایت فعال سوریه برخوردار شد. او بطور طبیعی به بزرگ ترین مانع بر سر راه تحقق اهداف و مقاصد سیاسی لیبی در لبنان مبدل شده بود، و امام صدر قبل از ناپدید شدنش در صحنه های متعدد بین المللی به مخالفت آشکار با قذافی پرداخته بود که این مطالب نیز خود دلیل و علت دیگری برای ربودن امام صدر به شمار می رود. این موضوع نه تنها مهم ترین علت و دلیل برای ناپدید شدن اسرار آمیز امام موسی صدر در خلال سفر رسمی به لیبی است که تردید و سوءظن درازمدت دولت لبنان و ایران و علاقمندان و دوستداران امام صدر در خاورمیانه را نسبت به بازداشت و زندانی کردن محرمانه امام صدر توسط لیبی موجب شده است، بلکه این علت به نظر بزرگ ترین احتمال در این اوضاع و شرایط محسوب می شود.
ثالثاً: امام موسی صدر در طول سالیان کوتاه حضور در لبنان توانست با کمک اندیشه های روشن مسالمت آمیز و رفتار و سلوک سیاسی معتدل و میانه روی خود به سرعت حمایت و پشتیبانی صمیمانه اقشار گوناگون مردم لبنان را به دست آورد، و در میان طبقات مختلف طوایف و ملت لبنان هم از نفوذ و تاثیر زیاد و تعیین کننده ای برخوردار شود، این نفوذ و محبوبیت بالطبع عداوت و حسادت نیروهای مخالف را برانگیخته است. از این رو، نمی توان یک توطئه به دقت طراحی شده از سوی نیروهای مخالف در ناپدید شدن او را منتفی دانست، بنا بر این از روی عمد از اختلافات آشکار میان او و قذافی استفاده کردند، و با در پیش گرفتن روش انداختن تقصیر به گردن دیگری، عملیات ربودن و اختفاء او را در زمان حساس سفر رسمی وی به لیبی برنامه ریزی و اجرا نمودند.
البته تحلیل و نظریه هی فوق الذکر صرفاً حدسیات منطقی و معقولی هستند، هرچند حقیقت امر به درستی معلوم نیست، اما باید منتظر بمانیم تا تنها حقایق تاریخی پاسخ نهایی را روشن سازد.
علاوه بر این، در حال حاضر با توجه به صدور کیفر خواست علنی دادستانی کل لبنان علیه قذافی رهبر لیبی و 17 تن دیگر از مسئولان لیبی، باید ببینیم آیا متهمان لیبیایی به حکم احضار قضایی دولت لبنان توجه و اعتنایی خواهند کرد، و آیا پیشنهاد در دست بررسی مجلس شوری اسلامی ایران درخصوص انتقاد از لیبی به خاطر ربودن امام صدر بعنوان اقدام علیه امنیت ملی ایران تصویب خواهد شد؟ ما فعلاً اطلاعی از نتیجه این اقدامات نداریم. اما با مروری بر پیشرفت اوضاع در این پرونده، و صرف نظر از حضور یا عدم حضور قذافی و دیگر متهمان در تاریخ 16 مارس 2005 در دادگاه مربوطه و نیز صرف نظر از نتیجه دادرسی و محاکمه ای که در دادستانی کل لبنان انجام خواهد شد؛ این پرونده بی تردید همچنان بر روند عادی سازی مناسبات و روابط میان سه کشور اصلی خاورمیانه یعنی لبنان، ایران و لیبی تاثیر خواهد گذاشت.
منابع و مآخذ:
1- The Imam Musa Sadr, Text Courtesy of Al Manar Television, 1997.
2- http://www.middleeastnews.com/rabab.htm
3- Augustus Richard Norton ed. "musa Al-Sadr", pp.453-457, " Encyclopedia of Islam "
4- http://www.imamsadrnewsnet.net/
5- دایرة المعارف اسلامی چین، شهر چنگ دو ، انتشارات دایرة المعارف هی استان سی چوان، سال 1994 میلادی، صفحه 402. ( به زبان چینی (
6- آقای وانگ یو هائو، « عنصر شیعی در سیاست لبنان » ( مقاله )، منتشره در مجله « تریبون بین المللی »، شماره 5، سال 2000 میلادی، پکن. ( به زبان چینی(
7- آقای دکتر وو بینگ بینگ، « دعوا و مشاجره دو کشور عربی به خاطر او، ناپدید شدن اسرار آمیز شاگرد ممتاز ( امام ) خمینی در 25 سال قبل » ( مقاله )، منتشره در مجله « عصر جهان » مورخ 10/9/2003 میلادی. به زبان چینی
8- دکتر وو بینگ بینگ، « موسی صدر و شیعیان لبنان » ( مقاله )، منتشره در مجله « جهان عرب »، موسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه زبان های خارجی شانگهای، شماره 5، سال 2003 میلادی. به زبان چینی
9- دکتر وو بینگ بینگ، کتاب « ظهور اسلام گرایی معاصر شیعه » ( فصل پنجم: فعالیت هی سیاسی و اندیشه هی امام موسی صدر، صفحه 253 تا 299 )، پکن، انتشارات علوم اجتماعی چین، چاپ اول، ژانویه 2004 میلادی. به زبان چینی
10- اخبار خبرگزاری رسمی لیبی
مواضع سرهنگ قذافی رهبر لیبی در قبال سرنوشت امام صدر
درباره سرنوشت امام صدر همواره نظرات و سخنان متفاوتی ابراز شده استد .ر سال های نخستین حادثه، مطبوعات عربی گزارش دادند که عزیز عمر شنیب سفیر سابق لیبی در اردن که در سال 1983 به جرم خیانت به کشورش فراری گردید، گفته است: امام صدر توسط قذافی به قتل رسیده است. اما عمر شنیب در یک مصاحبه مفصل تلویزیونی در تاریخ 17 سپتامبر 2002 میلادی اظهارات نوزده سال قبل خودش را پس گرفت و گفت: « یک سال و نیم قبل در نامه هایی جداگانه خطاب به محمد خاتمی رئیس جمهور ایران، عبدالحلیم خدام معاون رئیس جمهور سوریه و نبیه بری رئیس مجلس لبنان این موضوع را توضیح دادم و آنچه درباره امام صدر می دانستم برایشان شرح دادم، اما تاکنون پاسخی از آنان دریافت نکرده ام.«
در سپتامبر 1999 میلادی، خانم رباب صدر شرف الدین خواهر امام صدر اعلام کرد اخبار و گزارش های موثق امنیتی در اختیار دارد که نشان دهنده زنده بودن برادرش امام صدر و زندانی بودن وی در لیبی است. روز سه شنبه 4 نوامبر 2003 میلادی آقی سید صدرالدین صدر فرزند ارشد امام موسی صدر در شهر مقدس قم در دیدار با علما و مراجع دینی ایران اظهار داشت: « زندان های طویل المدت و مجهول یک روش جاری و متعارف رژیم قذافی است، و تازه ترین اخبار و اطلاعات دریافتی از زندانی بودن پدرم در خانه ای حکایت می کند که به شدت مراقبت و محافظت می شود، و پدرم همچنان زنده و سلامت است.«
با این توصیف، آیا دولت لیبی امام صدر را ربوده و ایشان را در بازداشت و حبس محرمانه نگهداشته است؟ بی تردید مواضع دولت لیبی و مقامات ارشدش بسیار کلیدی و سرنوشت ساز است.
در اظهارات و سخنان قذافی رهبر لیبی درخصوص علت ناپدید شدن امام موسی صدر از ابتدا تاکنون پریشان گویی و تناقضات فراوانی به چشم می خورد. قذافی در یک سخنرانی تلویزیونی در روز اول ژانویه 1984 میلادی گفت: « موسی صدر به دستور شاه ایران به لبنان رفت تا شیعیان لبنان را با اسرائیل متحد گرداند. » قذافی افزود: « شیعیان لبنان جماعتی هستند که سالیان درازی همواره در فقر و تنگدستی به سر می بردند. آنان را مجبور کردند تا با اسرائیل همکاری و ائتلاف کنند. موسی صدر که شیعیان لبنان این همه درباره او حرف می زنند، اولین هم پیمان با اسرائیل به فرمان شاه ایران بود، و شاه ایران او را به رهبری شیعیان لبنان منصوب کرده بود. صدر اصلا تابع و پیرو دستورات ساواک ( سازمان اطلاعات و امنیت کشور( ایران بود. او شیعیان لبنان را به زور به سوی همکاری با اسرائیل و دشمنی با اعراب سوق می داد. «
سرهنگ قذافی در یک مصاحبه تلویزیونی با ماغی فرح خبرنگار شبکه تلویزیونی عربی MTV در تاریخ 4 فوریه 1997 میلادی شرکت کرد. در این مصاحبه یک چرخش بزرگ در مواضع و رفتار قذافی در قبال پرونده ناپدیدی امام صدر به چشم می خورد. قذافی در این مصاحبه گفت: « شیعیان لبنان مرا دوست دارند و من نیز آنان را دوست دارم. موسی صدر دوست صمیمی ام بود. ما او را بری حضور در جشن های انقلاب لیبی دعوت کردیم، او آمد، اما ناپدید شد، من او را ندیدم. در ایام برگزاری جشن های انقلاب هیئت ها و شخصیت هی زیادی شرکت داشتند. گویا در دیدار وی با من تاخیری روی داد، و او با ناراحتی و عجله به مسافرت رفت. در آن هنگام من بسیار ناراحت شدم و پرسیدم چرا موسی صدر رفته است؟ به من گفتند او سفر کرده است، و بعد از آن ناپدید شد، و ناپدید شدن او را با سفر به لیبی مرتبط کردند. » قذافی خواستار تشکیل یک کمیته تحقیقاتی لیبیایی- لبنانی بری تحقیق و بررسی درخصوص ناپدید شدن امام صدر شد. خبرنگار گفت: گفته می شود او به رم رفته است و لباس های وی و دو همراهش در رم پیدا شده است، اما مردم باور نمی کنند که امام صدر در یک هتل در شهر رم ناپدید شود، و بر این باورند که برخی افراد خود را به شکل امام صدر درآورده اند و با استفاده از گذرنامه وی به رم رفته اند. قذافی در این باره گفت: « ما هیچ نفع و مصلحتی در پنهان کردن موسی صدر نداریم، ما هیچ نزاع و درگیری با لبنان نداریم. » قذافی افزود: « هیچ اختلافی بین من و موسی صدر نبود، اما برخی افراد در پنهان کردن وی منافع و مصالحی دارند، زیرا می خواهند جایگاه و مقام او را تصاحب کنند. برخی از شیعیان از ناپدید شدن او خوشحال هستند، تا بتوانند جای او را بگیرند«
بعدها، براثر فشار سیاسی نیرومند دو کشور لبنان و ایران و مقاومت مخلصانه دوستداران امام صدر در سراسر خاورمیانه و جهان، تحول آشکاری در طرز برخورد و رویه قذافی نمودار شد.
قذافی در روز 31 اوت 2002 میلادی در یک سخنرانی عمومی در مراسم بزرگداشت سی و سومین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی در شهر سبها با اشاره به موضوع ناپدید شدن امام صدر گفت: « صدر از یاران و انصار لیبی است، او یک مجاهد بزرگ و شخصیت انقلابی است، ما از او حمایت و پشتیبانی می کنیم، ناپدید شدن او یک خسارت و زیان بزرگ بری لیبی به شمار می رود. » قذافی افزود: « صدر و همراهانش پس از ورود به رم ناپدید شدند، در آن زمان، میان شیعیان و اهل سنت، مسلمانان و مسیحیان و فلسطینی ها و لبنانی ها درگیری و نزاع وجود داشت« قذافی تاکید کرد: « صدر یکی از رهبران برجسته مقاومت لبنان در برابر اشغالگری )اسرائیل ) است، او گردان هی مقاومت ( ضد صهیونیستی ) را در لبنان بنیان نهاد. ناپدید شدن او یک خسارت تلخ و دردناک به شمار می رود. صدر سمبل جنبش مقاومت ملی لبنان، و یکی از شخصیت هی برجسته امت اسلامی است. » قذافی رهبر لیبی همه علاقمندان و افراد مطلع از سرنوشت صدر را به جستجوی مشترک بری روشن ساختن ردپایی از امام صدر فراخواند. قذافی تاکید کرد که موسی صدر پس از سفر به لیبی ناپدید شده، و این موضوع همه ما را نگران و مضطرب ساخته است، و بایستی هر چه زودتر این موضوع را بررسی و حل نماییم، تا حقایق ماجری ناپدید شدن او و همراهانش آشکار گردد. «
در یک اقدام بی سابقه دیگر و در آستانه بیست و ششمین سالروز ربوده شدن امام موسی صدر، وزارت امور خارجه لیبی با صدور بیانیه ای در 31 اوت 2004 میلادی برای نخستین بار اعلام کرد:» ناپدید شدن امام موسی صدر حلقه ای در زنجیره به هم پیوسته از حوادث آدم ربایی و ترور و تصفیه حساب های شخصی میان احزاب گوناگون سیاسی و مذهبی و ایدئولوژیک درگیر با هم در صحنه مشرق عربی ( لبنان ) و در دهه هفتاد از قرن گذشته است. » بیانیه می افزاید: « لیبی هرگز در قبال این حادثه سکوت نخواهد کرد و ما به پرونده امام موسی صدر اهتمام نشان خواهیم داد. زیرا امام صدر پیش از ناپدید شدن میهمان ما بود و یکی از سران مقاومت بر ضد استعمار و صهیونیزم بود. لیبی به نیروهای درگیر در مشرق عربی اجازه نخواهد داد که بخواهند به زیان لیبی تسویه حساب های خود را انجام دهند و آنگاه از پی مسئولیت نجات پیدا کنند. سرانجام روزی باید حقایق ماجری ناپدید شدن امام صدر آشکار و فاش گردد«.
سرهنگ قذافی رهبر لیبی روز 31 دسامبر 2004 میلادی در یک گفت و گوی مستقیم و مفصل با شبکه تلویزیونی « الجزیره »، توضیحاتی درباره امام موسی صدر ارائه کرد. مجری الجزیره ابتدا از معمر قذافی پرسید، لیبی بری حل بحران لاکربی تلاش کرده است اما درباره پرونده ناپدید شدن امام موسی صدر منفی برخورد کرده است؛ از سوی دیگر شیعیان لبنان هم بر این باورند که امام موسی صدر همچنان زنده است، نظر جنابعالی چیست؟
معمر قذافی در پاسخ گفت: « ای کاش او زنده باشد و اگر کسی می داند که او زنده است به ما اطلاع دهد تا مراسم جشنی برگزار کنیم و همچون بازگشت امام غایب از او استقبال کنیم، ای کاش این اتفاق بیفتد. «
قذافی افزود: « هیچ اختلافی بین من و امام صدر نبود. امام صدر دوست من است و از او حمایت و پشتیبانی می کنیم. در آغاز دهه هفتاد نیز هنگامی که انقلاب لیبی در آغاز راه بود چند بار با من دیدار کرد، او شخص مجاهد و مبارزی بود. شیعیان در آن زمان بیش از دیگران به من نزدیک بودند. » معمر قذافی گفت: « لیبی از ناپدید شدن این مرد مقاوم متاسف است. او در زمینه دینی و عرصه رزم نادر و بی نظیر بود. با ناپدید شدن او، ما در میدان نبرد متحمل زیان بزرگی شده ایم. ای کاش زنده باشد و اگر بگویند صدر در مکانی زنده است به آن مکان حمله می کنیم و رهبری حمله را خودم به عهده می گیرم تا او را نجات دهم و این بسیار مهم است تا لیبی از این اتهام مبرا شود و ثابت کنیم که لیبی با ناپدید شدن صدر ارتباطی ندارد.»
قذافی گفت: « لیبی با کشتن موسی صدر چه منفعتی به دست می آورد؟ لیبی در هیچ نزاعی درباره موسی صدر طرف قضیه نیست و همگی می دانند که آن زمان نزاع ها و درگیری هایی در لبنان بود. شیعه، سنی، مسیحی، سوری ها، اردنی ها، لبنانی ها و عرب ها و فلسطینیان و گروه های فلسطینی و لبنانی با یکدیگر درگیر بودند و او قربانی این درگیری شده است. متاسفانه این مسئله هنگام سفر او به لیبی پیش آمد. » قذافی افزود: « اندک امیدی که در این تونل تاریک بوجود آمد پیدا شدن گذرنامه و لباس و کیف او در ایتالیا بود و دولت ایتالیا اخیرا به دولت لبنان تحویل داد«.
مجری « الجزیره » از قذافی درباره حل مسئله لاکربی و دادن غرامت بری حل این مسئله و احتمال دادن غرامت بری حل مسئله امام موسی صدر پرسید، قذافی گفت: « گمان نمی کنم خانواده امام صدر بری حل مشکل او غرامت بپذیرند. ما درباره مشکل لاکربی که به کشتن صدها آمریکایی متهم شده بودیم پول دادیم. نمی توان موسی صدر را با پول مقایسه کرد. خانواده موسی صدر و شیعیان نخواهند پذیرفت که بابت موسی صدر غرامت داده شود و مسئله حل شود و خود لیبی هم این اهانت را به موسی صدر نخواهد پذیرفت، ناگزیر باید جستجو کرد که موسی صدر چگونه ناپدید شده است«.
روز 10 ژانویه 2005 میلادی یعنی ده روز پس از انجام گفت و گوی مستقیم قذافی با شبکه الجزیره، خبرگزاری رسمی لیبی گزارش داد که دکتر علی ربیعی مشاور امنیت ملی و فرستاده ویژه آقای خاتمی رئیس جمهور ایران در طرابلس با قذافی رهبر لیبی دیدار و گفت و گو نمود و پیام کتبی رئیس جمهور خاتمی را به وی تسلیم کرد. هر چند محتوی این پیام منتشر نشده است، اما ناظران حدس می زنند که موضوع این پیام به احتمال فراوان با پرونده ناپدید شدن امام صدر ارتباط دارد.
در حال حاضر همه چشم انتظار به سر می برند تا رژیم قذافی پاسخ روشنی در این خصوص ارائه نماید. در مواضع و نظرات فوق الذکر دولت لیبی و شخص قذافی از ابتدا تا کنون پریشان گویی و تناقضاتی وجود دارد، و بدیهی است که این مطالب سوءظن و تردید دو کشور لبنان و ایران و سایر شیعیان خاورمیانه به دولت لیبی به خاطر حبس محرمانه صدر را برانگیخته است.
بروز جدال دیپلماتیک میان ایران و لیبی پس از ناپدید شدن امام صدر
خاندان صدر نه تنها در میان شیعیان از جایگاه و موقعیت برجسته ای برخوردارند، بلکه امام صدر قبل از ناپدید شدنش از شهرت و آوازه والایی در جامعه شیعیان خاورمیانه پس از امام خمینی برخوردار بود. علاوه بر این، امام صدر با بیشتر رهبران و مسئولان اصلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز رابطه خویشاوندی، استاد و شاگردی و همکلاسی داشته است. پدر امام صدر با آیت الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران نسبت خویشاوندی داشت، و امام موسی صدر شخصاً از شاگردان و مریدان ممتاز امام خمینی به شمار می رود، و این استاد و شاگرد در زمینه جانبداری از انقلاب اسلامی از نقاط اشتراک و پیوندهای درونی بسیاری برخوردار بودند. امام صدر از هم مدرسه ایهای آیت الله خامنه ای رهبر کنونی انقلاب اسلامی ایران در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم محسوب می شود، و همسر آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور کنونی ایران نیز خواهر زاده امام صدر است. بنابر این، پیوندهی فراوان خویشاوندی و همکلاسی میان امام صدر و سه نسل سالخورده، میانسال و جوان از رهبران و مسئولان ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی وجود دارد، و ناپدید شدن امام صدر بی تردید بر اعصاب و افکار شخصیت ها و رهبران و مسئولان حکومت انقلاب اسلامی ایران تاثیر گذاشته است، و ایران و لیبی به این خاطر نیز یک سری تماس ها و مذاکرات دیپلماتیک جدی و درازمدتی با یکدیگر انجام داده اند.
به هنگام ناپدید شدن امام صدر در اوت 1978 میلادی، امام خمینی در شهر مقدس نجف اشرف در عراق اقامت داشتند، ایشان همان موقع با نوشتن نامه هایی خطاب به یاسر عرفات رهبر فلسطینیان، حافظ اسد رئیس جمهور سوریه و تماس با اکثر رهبران و مراجع دینی ایران و خاورمیانه از آنان خواست تا همگی از لیبی خواستار ارائه پاسخی روشن به این حادثه شوند. پس از هجرت امام خمینی به فرانسه، ایشان در دیدار با سفیر لیبی در فرانسه از دولت لیبی خواست تا پاسخی روشن در قبال ناپدید شدن امام صدر ارائه کند. در سال 1979 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سرهنگ قذافی خواهان سفر به ایران شد، اما امام خمینی در پاسخ گفت که می تواند به ایران سفر کند، اما باید به همراه امام صدر بیاید.
امام خمینی در تاریخ 8 مارس 1979 میلادی ( 1357/12/17) خطاب به هیات لیبیایی راجع سرنوشت امام موسی صدر گفت: « ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و می خواهیم به محض بازگشت به لیبی به سرهنگ قذافی بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند. » از طرف هیات نمایندگی لیبی از امام خمینی خواسته شد اجازه دهند سرهنگ قذافی بری عرض تبریک پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بیاید. امام خمینی پاسخ داد: « من فعلا به قم می روم و این دیدار را به زمان دیگری موکول کنید«
در آوریل 1979 میلادی ( اردیبهشت) 1358 ، سرهنگ قذافی رهبر لیبی سرگرد عبدالسلام جلود نخست وزیرش را به ایران فرستاد. امام خمینی سرگرد جلود رادر قم به حضور پذیرفت و در این ملاقات به وی گفت»:ما معتقدیم که کلید حل معمای آقای صدر به دست دولت لیبی و سرهنگ قذافی است. «امام خمینی در این دیدار بار دیگر بر لزوم پاسخگویی و حل این موضوع از سوی دولت لیبی تاکید کردند. شوری انقلاب اسلامی ایران نیز پیش شرط برقراری روابط سیاسی میان ایران و لیبی را تشکیل یک کمیته مشترک تحقیق و تفحص درخصوص سرنوشت امام صدر و انجام تحقیقات گسترده ای در این باره اعلام کرد. امام خمینی بعدها در پاسخ به اصرار برخی افراد که خواستار سفر قذافی به ایران بودند، نیز گفت: « قذافی اگر هم به ایران می آید نزد من نیاید زیرا هنوز مسئله آقا موسی روشن نشده است«
با وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال 1980 میلادی، توجه امام خمینی به موضوع پرونده امام موسی صدر بطور موقت قطع گردید، اما ایشان در هنگام عزیمت نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران به واتیکان، ضمن ارسال پیامی بری پاپ خواستار انجام تحقیقاتی از سوی واتیکان درخصوص موضوع ناپدید شدن امام صدر شدند. واتیکان پس از انجام بررسی و تحقیقات لازم بار دیگر به روشنی به دولت ایران اعلام کرد که امام صدر هرگز وارد خاک ایتالیا نشده است. پس از ارتحال امام خمینی (ره)، اگر چه دولت ایران به این موضوع عنایت داشت، اما دامنه پیگیری و اثربخشی آن اندک و ضعیف بود. دولت ایران در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی از سرهنگ قذافی برای سفر به ایران دعوت کرد، اما قذافی به سبب تاثیر موضوع پرونده امام صدر هرگز نتوانست به این آرزوی خود جامه عمل بپوشاند.
در ماه اوت 1997 میلادی، پس از آغاز ریاست جمهوری آقای خاتمی، موضوع ناپدید شدن امام صدر بار دیگر در رأس توجه و اهتمام ایشان قرار گرفت. در آخرین ماه سال 1997 میلادی، زمانی که ایران میزبان برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی در تهران بود، رئیس جمهور خاتمی از سرهنگ قذافی بری شرکت در این اجلاس دعوت بعمل نیاورد، و در نتیجه لیبی تنها مصطفی المنتصر وزیر خارجه خود را به این کنفرانس گسیل داشت. علاوه بر روابط خویشاوندی، ایده معروف گفتگوی تمدنهای رئیس جمهور خاتمی نیز مستقیماً از افکار و اندیشه های امام صدر نشات گرفته است، و آقای خاتمی احترام و علاقه فراوانی بری شخص امام صدر قائل است. به این دلیل، آقای خاتمی در ماه دسامبر 1997 میلادی دستور تشکیل کمیته ویژه ای برای تحقیق و تفحص درباره سرنوشت امام موسی صدر صادر کرد و آقای محمد علی ابطحی رئیس دفتر ریاست جمهوری را بعنوان رئیس کمیته یاد شده و مسئول پیگیری پرونده امام صدر منصوب نمود و بیش از شش سال مذاکرات و تحقیقات تخصصی درخصوص سرنوشت امام صدر بعمل آورد. در این مدت، آقی ابطحی چندین مرتبه در لیبی با قذافی، فرزند وی و سایر مقامات لیبیایی دیدار و گفت و گو نمود، هر چند بعدها دولت لیبی همکاری خود را در این باره با ایران متوقف کرد، اما دولت ایران با صبر و شکیبایی منتظر پاسخ نهایی مقامات لیبیایی است، و همچنان از طریق مجاری دیپلماتیک به تماس و گفت و گو هی خود با مقامات لیبی ادامه می دهد.
در تابستان سال 1999 میلادی، آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران خانواده امام صدر را به حضور پذیرفت و در این دیدار بر لزوم پیگیری سرنوشت امام صدر حتی به قیمت قطع مناسبات با دولت لیبی تاکید کرد. آیت الله خامنه ای در این ملاقات گفت: « این وظیفه جمهوری اسلامی است که با جدیت مسئله را پیگیری کند، در این سالها غفلت شده است، باید جبران کنیم. حال که آقای خاتمی رئیس جمهور هستند، با جدیت پیگیری کنند. باید تمامی راهها را تا آخر برویم حتی اگر به قطع رابطه با لیبی بینجامد.«
در پی درخواست آقای خاتمی رئیس جمهور ایران و بر اثر فشار افکار عمومی، لیبی در سال 2000 میلادی مجدداً با تشکیل یک کمیته ایرانی- لیبیایی بری انجام تحقیق و تفحص درخصوص سرنوشت امام صدر موافقت نمود، مستندات گردآوری شده از سوی این کمیته بار دیگر نشان داد که امام صدر واقعا در داخل خاک لیبی ناپدید شده است. انتشار نتایج این تحقیقات، خشم و نارضایتی افکار عمومی علیه لیبی را در پی داشت.
رژیم قذافی در زمستان سال 2001 میلادی تعداد 117 تن از زندانیان سیاسی را که بین 18 تا 30 سال در زندان بودند و ادارات دولتی لیبی در تمام مدت نسبت به سرنوشت آنها اظهار بی اطلاعی می کرد، ناگهان آزادنمود. این قضیه بار دیگر سوءظن و شک دولت و ملت لبنان و ایران پیرامون بازداشت و حبس محرمانه امام صدر توسط لیبی را برانگیخت.
محمد علی ابطحی، رئیس سابق دفتر ریاست جمهوری و معاون کنونی رئیس جمهور ایران در ماه ژوئیه 2002 میلادی ( تیرماه 1381 ) در گفت و گو با روزنامه « الشرق الاوسط » اظهار داشت: همه مسلمانان وظیفه دارند سرنوشت امام موسی صدر را پیگیری کنند. وی افزود: ما مذاکرات متعددی در طرابلس و تهران در مورد موضوع امام موسی صدر با مقامات لیبی داشتیم، آن هم به این دلیل که امام موسی صدر یک شخصیت جهانی است و به کشور خاصی تعلق ندارد. ابطحی تصریح کرد: مذاکرات ما با مسئولان لیبی پیشرفت کرده بود و ما امیدوار بودیم که به نتیجه برسیم، ما انتظار داشتیم که بتوانیم در قالب یک همکاری ایرانی – لیبیایی به نتیجه برسیم، اما متاسفانه برغم وعده هایی که لیبیائیها در مورد همکاری بیشتر با ما دادند، این قضیه تا امروز به طول انجامیده است، ما هنوز در مورد موضوعی که با لیبیائیها توافق کرده بودیم پاسخی از آنان دریافت نکرده ایم، ما امیدواریم که دولت لیبی به جهان، مسلمانان و بخصوص دو ملت ایران و لبنان کمک کند تا سرنوشت امام موسی صدر را روشن کنند، ما مثل گذشته آماده هستیم برای رسیدن به این هدف با دولت لیبی همکاری کنیم. ابطحی گفت: ما در مذاکرات با مقامات لیبی و به واسطه همکاری آنها توانستیم به نقاط خوب و روشنی درخصوص سرنوشت امام موسی صدر دست پیدا کنیم، امیدواریم که این همکاری ادامه پیدا کند تا بتوانیم به نتیجه قطعی برسیم. در این گفت و گو خبرنگار روزنامه الشرق الاوسط این پرسش را طرح کرد که شما مسئول پیگیری پرونده امام صدر در ایران هستید، آیا جلساتتان با مقامات لیبی هنوز ادامه دارد و ابطحی پاسخ داد: ما فعلاً منتظر پاسخ برادران لیبیایی هستیم.
در اوایل سال 2004 میلادی، حدود 200 تن از شخصیتها و بزرگان دینی، فعالان فرهنگی و سیاسی، رؤسی دانشگاهها و حقوقدانان ایران با نوشتن نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور خاتمی خواستار ادامه فشار دولت ایران بر لیبی و اتخاذ تدابیر شایسته جهت کشف کامل حقایق ماجرای ناپدید شدن امام موسی صدر و ضرورت ارائه پاسخی کامل از سوی لیبی به همه دوستداران صلح و آرامش در منطقه خاورمیانه شدند. انتشار این نامه سرگشاده در جراید و مطبوعات، باردیگر توجه فراوان مردم و دولت های خاورمیانه را به دنبال داشت.
برگزاری همایش « امام موسی صدر؛ اندیشه ربوده شده » در دانشگاه شهید بهشتی تهران در تاریخ 18 ماه مه 2004 میلادی نیز مسئله امام موسی صدر را در راس اخبار ایران و جهان قرار داد. در این همایش آقای خاتمی رئیس جمهور مستقیماً دولت لیبی را مخاطب قرار داد و خواستار روشن شدن این پرونده شد. رئیس جمهور خاتمی گفت: « ساده اندیشی است اگر ناپدیدی امام موسی صدر را یک اتفاق و حادثه ساده تلقی کنیم و بدون تردید با هر زاویه ای که به این مسئله نگاه کنیم ربوده شدن وی ناشی از یک توطئه بزرگ است؛ توطئه ی عظیم که بعد از 26 سال همان دست هایی که وی را ربودند مانع از این می شود که از این معمی پر رمز و راز پرده برداری شود و نمی توان در برابر سرنوشت این عزیز که با سرنوشت کلی جامعه، منطقه و امت اسلامی و جامعه بشری پیوند خورده است، بی تفاوت بود؛ همچنان که بی تفاوت هم نبوده ایم. گام هایی به جلو رفته ایم ولی عظمت حادثه و آثاری که این حادثه دارد، مانع پیشرفت سریع تر برای حل مشکل است و امیدواریم با تامل و واقع بینی باز هم بتوانیم گام به جلو برداریم.«
پس از ارائه شکایت و به جریان افتادن سیر قضایی پرونده امام صدر توسط دولت و دستگاه قضایی لبنان، مقامات و شخصیت های اجتماعی ایران قاطعانه از اقدام قضایی دولت لبنان حمایت و پشتیبانی نمودند، و در اواخر سال 2004 میلادی، مجلس شورای اسلامی ایران پس از بحث و مشورت های مکرر و با حمایت دولت اقدام به تشکیل کمیته ویژه پیگیری سرنوشت امام موسی صدر نمود.
بروز جدال دیپلماتیک میان لبنان و لیبی پس از ناپدید شدن امام صدر
خبر ناپدید شدن امام صدر در جریان سفر رسمی به لیبی مانند بمب ترکید، غوغا و جنجال بزرگی در میان مردم و دولت لبنان پدید آمد، تنش و کشمکش روزافزونی میان دو کشور لبنان و لیبی بوجود آمد، و به مانعی بزرگ بر سر راه روابط دو کشور تبدیل شد. دولت و ملت لبنان و همه احزاب و طوایف مذهبی تحقیقات و جستجوهای درازمدتی را به این خاطر انجام دادند و ملت لبنان از احزاب و طوایف دینی و سیاسی گوناگون همه ساله در سالروز ناپدید شدن امام صدر در 31 اوت مراسم بزرگداشت باشکوهی برگزار می کنند و از دولت لیبی و همه مطلعین می خواهند تا سرنوشت امام صدر را روشن کنند و حقیقت ناپدید شدن وی را به جهانیان اعلام کنند.
روز 21 سپتامبر 1978 میلادی، کنفرانس سران جبهه پایداری و مقاومت کشورهای عربی در دمشق پایتخت سوریه برگزار شد، و در این روز بیش از 300 هزار نفر از مسلمانان و مسیحیان و همه طوایف و احزاب لبنان راهپیمایی خودجوش بسیار بزرگی از بیروت تا دمشق برپا کردند و تظاهرکنندگان با همکاری و هماهنگی شخص حافظ اسد رئیس جمهور سوریه گروهی از نمایندگان خود متشکل از مسلمانان و مسیحیان را به هتل محل اقامت قذافی فرستادند تا با وی دیدار و گفت و گو کنند و در دیدار با قذافی خواستار ارائه پاسخی روشن از سوی وی شدند، اما این دیدار بدون هیچ گونه نتیجه ای پایان یافت و حاضران با اختلاف نظر از یکدیگر جدا شدند. در سال 1981 میلادی دولت لبنان اعلام کرد که ناپدید شدن امام صدر و دو همراهش تجاوز به امنیت ملی لبنان محسوب می شود و دستگاه قضایی لبنان بلافاصله تحقیقات ویژه ای را آغاز کرد. در نوامبر سال 1986 میلادی، دولت لبنان نتیجه تحقیقات خود را طی گزارشی علنی منتشر کرد و اعلام نمود که امام صدر و همراهانش در حقیقت در داخل خاک لیبی ناپدید شده اند. اما لیبی همواره این موضوع را نفی و رد کرده و همیشه با قاطعیت گفته است که امام صدر و همراهانش لیبی را به مقصد رم پایتخت ایتالیا ترک کرده اند.
در سال 2002 میلادی، اجلاس سران کشورهای عربی در بیروت پایتخت لبنان برگزار شد، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان با صدور بیانیه ای اعلام کرد اگر قذافی می خواهد در این اجلاس شرکت نماید، باید امام صدر را « زنده یا مرده » با خود بیاورد. لیبی به همین خاطر با ارسال یادداشتی به دبیرخانه اجلاس سران خواستار تغییر محل برگزاری اجلاس از بیروت به قاهره در مصر شد. اتحادیه عرب و دولت لبنان برای تضمین برپایی موفقیت آمیز اجلاس سران و آرامش اوضاع تلاشها و اقدامات زیادی بعمل آوردند، و رئیس جمهور لبنان فرستاده ویژه ای برای تقدیم دعوتنامه به سرهنگ قذافی به لیبی اعزام کرد، اما قذافی در آخرین لحظات فقط نماینده خود را برای حضور در این اجلاس فرستاد. در اوایل سال 2003 میلادی، لیبی در پی تحریم های اقتصادی درازمدت و فشارهای سیاسی نیرومند آمریکا و کشورهای غربی سرانجام بطور علنی مسئولیت حادثه انفجار هواپیمای پان امریکن بر فراز دهکده لاکربی انگلیس در سال 1988 میلادی را بر عهده گرفت. پس از انتشار این خبر بلافاصله توجه محافل مختلف لبنان به پرونده ناپدید شدن امام صدر معطوف گردید. روز 30 اوت 2003 میلادی، نبیه بری رئیس مجلس لبنان و رئیس کنونی جنبش امل در مراسم یادبود بیست و پنجمین سالگرد ناپدید شدن امام صدر سخنانی ایراد کرد و از دولت لیبی به خاطر ربودن امام موسی صدر، تخریب وحدت و همبستگی دنیای عرب و انجام اقدامات تروریستی در سراسر جهان انتقاد نمود. رئیس مجلس لبنان خواستار مداخله سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی در روند تحقیقات مربوط به پرونده ناپدید شدن امام صدر شد. سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان نیز روز 31 اوت 2003 در مراسم بزرگداشت بیست و پنجمین سالگرد ناپدید شدن امام صدر طی سخنانی از سرهنگ قذافی خواست تا مسئولیت خود را در قبال ناپدید شدن امام صدر بپذیرد، او اضافه کرد قذافی باید مانند پذیرش مسئولیت حادثه لاکربی و با همان شجاعت و صراحت سرنوشت امام صدر را برای همگان روشن سازد و مسئولیت خود را قبول نماید. روزنامه لبنانی « النهار » همان روز حملات شدیدی را متوجه قذافی رهبر لیبی نمود. روز اول سپتامبر، کاردار سفارت لیبی در لبنان با انتشار بیانیه ای اظهارات نبیه بری را « گستاخانه » خواند و آن سخنان را در شان رئیس مجلس لبنان و رئیس جنبش امل ندانست، و در ادامه افزود که نبیه بری همه تلاش ها و کانال ها برای بهبود مناسبات لیبی و لبنان را ویران کرده است، و به نمایندگی از طرف دولت لیبی رسما قطع کلیه روابط دیپلماتیک با لبنان را اعلام کرد، و بلافاصله در روز سوم سپتامبر سفارت لیبی در لبنان تعطیل شد. همزمان وزیر امور خارجه لبنان بار دیگر تأکید کرد که:«لیبی بایستی مسئولیت خود را در ناپدید شدن امام صدر قبول نماید، زیرا ایشان در خاک لیبی و نه در سرزمین دیگری ناپدید شده است.» اما لیبی بار دیگر با قاطعیت گفت که امام صدر لیبی را ترک کرده است.
البته پیگیری ها و مذاکرات فوق الذکر، اکثراً از مجاری مذاکرات و تماس های دیپلماتیک دولتی و غیر دولتی انجام شده است. در ژوئیه سال 2004 میلادی، صدرالدین فرزند ارشد امام صدر و همسران دو همراه ناپدید شده رسماً دادخواستی به دادستانی کل کشور لبنان ارائه دادند و از سرهنگ قذافی رهبر ارشد لیبی، عبدالسلام جلود نخست وزیر وقت لیبی، عاشور فرطاس سفیر سابق لیبی در لبنان و 15 نفر دیگر از مسئولان بلندپایه لیبی شکایت کردند. دولت لبنان براساس شواهد، دلایل و مستندات ناشی از تحقیقات قضایی چندین ساله معتقد است که در جریان سفر امام صدر به لیبی و دیدار نامبرده با قذافی میان آن دو مجادله ای اتفاق افتاده و امام صدر به سرنوشت ناگواری دچار شده است، و قذافی درخصوص ناپدید شدن امام صدر مسئولیت غیرقابل انکاری برعهده دارد. روز دوم اوت 2004 میلادی، قاضی عدنان عضوم دادستان کل لبنان رسما حکم احضار قذافی رهبر لیبی و 17 تن دیگر از مسئولان لیبیایی به دادگاه را امضاء کرد و از قذافی و آن 17 تن دیگر خواست که در روز 16 مارس 2005 میلادی در دادستانی کل لبنان حاضر شوند و به سوالات دادگاه درباره ناپدید شدن امام صدر در 27 سال قبل پاسخ دهند، و حکم احضار نیز از طریق مجاری دیپلماتیک برای آنان فرستاده شد. قاضی عضوم در حکم خود گفته است که بایستی همه مراحل قضایی از جمله صدور حکم جلب متهمان و مظنونان این پرونده پیگیری و اجرا گردد. این درخواست لبنان برای حضور قذافی در دادگاه موجب تیره تر شدن روابط بحرانی دو کشور گردید.
شیخ عبدالامیر قبلان نایب رئیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان که پس از ناپدید شدن امام صدر تلاش های گسترده و بی وقفه ای برای یافتن اثری از امام صدر انجام داده و در همه جا دوندگی نموده است، در مصاحبه ای مفصل در تاریخ 31 اوت 2004 میلادی با تلویزیون لبنان در پاسخ به سوالی درخصوص تازه ترین دستاوردها در پرونده امام صدر اظهار داشت:»در حقیقت قذافی در سال های گذشته هرگز به وجود امام صدر در لیبی اعتراف نمی کرد و مصرانه می گفت که امام صدر پس از ترک لیبی ناپدید شده است. اما در چند سال اخیر به نمایندگان دولت ایران اعتراف کرده که آقا موسی زنده یا مرده در لیبی است. این اعتراف قذافی، وضعیت تازه ای را در برابر تحقیقات ما بوجود آورده است و در حال حاضر ما مشغول گفت و گو با افراد مطلع از سرنوشت امام صدر و دو همراه ایشان هستیم«.
خانم بارونس الیزابت سایمونز وزیر مشاور در امور خاورمیانه و شمال آفریقای دولت انگلستان روز 13 اکتبر 2004 میلادی در طرابلس غرب پایتخت لیبی با سیف الاسلام قذافی فرزند رهبر لیبی و رئیس موسسه جهانی انجمن های خیریه قذافی دیدار و گفت و گو کرده است. به نظر می رسد که طرفین در این دیدار درخصوص وضعیت حقوق بشر، وضع زندانیان لیبیایی و پرونده امام صدر گفت و گو و تبادل نظر کرده باشند.
خانم رباب صدر شرف الدین خواهر امام صدر روز 20 نوامبر 2004 میلادی بنا به دعوت قبلی در سفری محرمانه به لندن رفت و با خانم بارونس الیزابت سایمونز وزیر مشاور در امور خارجی دولت انگلستان دیدار و گفت و گو کرد. طرفین در این ملاقات درخصوص ناپدید شدن امام صدر در سال 1978 میلادی در خاک لیبی و نقش دستگاه امنیتی لیبی در این حادثه گفت و گو و تبادل نظر نمودند. در این ملاقات که بیش از یک ساعت بطول انجامید، خانم سایمونز مراتب همدردی انسانی خود و دولت انگلیس با خانواده و شیعیان لبنان را به خانم رباب صدر ابراز داشت و قول داد که این موضوع را در هفته های آتی پیگیری خواهد کرد.
جریان سفر و ناپدید شدن در لیبی و بروز جدال بین المللی
جریان ناپدید شدن اسرارآمیز در هنگام سفر به لیبی
سرهنگ معمر قذافی رهبر کنونی لیبی طی کودتایی در روز اول سپتامبر 1969 میلادی، سلسله پادشاهی ادریسی وابسته به غرب را سرنگون کرد و قدرت را در لیبی به دست گرفت. قذافی پس از به قدرت رسیدن، همواره خط و مشی سیاسی ایستادگی در برابر غرب و مخالفت با اسرائیل و صهیونیزم را در پیش گرفت و برای مدتی در میان کشورهای عربی معاصر بعنوان سرباز و مجاهد مخالف غرب و اسرائیل تلقی می شد. او همچنین فعالانه در امور داخلی لبنان مداخله می کرد و به نیروهای سیاسی طرفدار لیبی یاری و کمک می رساند و تلاش می کرد تا به کمک جنگ داخلی لبنان تمام مسیحیان را از لبنان بیرون براند، و لبنان را به یک کشور سرتاسر مسلمان با حاکمیت اهل سنت تبدیل نماید. این عقاید و عملکرد قذافی بدیهی است که با نظرات و مواضع امام صدر مبنی بر تفاهم و همزیستی همه احزاب و طوایف لبنانی اختلاف جدی و اصولی داشت، دو طرف حتی در بیشتر مسائل بین المللی منطقه خاورمیانه بحث و مشاجره حادی داشته اند.
در سال 1978 میلادی، در برابر اوضاع جدی و رو به وخامت لبنان، امام موسی صدر تصمیم گرفت که مصرانه از رهبران کشورهای عربی نگران اوضاع لبنان بخواهد برای حل و فصل این مسئله میانجیگری و اقدام کنند. به این خاطر، در ماه ژوئیه 1978 میلادی سفر خود به چهار کشور عربی را آغاز نمود و از سوریه، اردن، عربستان سعودی و الجزایر دیدن کرد در جریان این سفر، هواری بومدین رئیس جمهور الجزایر پیشنهاد کرد که او به لیبی سفر کند و با قذافی برای تبادل نظر و مشورت و توضیح همه جانبه و صریح مسائل مورد نظر ملاقات نماید و اختلاف نظرهای سیاسی فیمابین را بطور کامل برطرف نمایند، زیرا رهبر لیبی از تاثیر و نفوذ زیادی بر اوضاع لبنان برخوردار است. امام صدر با در نظر گرفتن مصالح و اهمیت صلح و آرامش در لبنان، پیشنهاد رئیس جمهور الجزایر را پذیرفت و بلافاصله اظهار داشت در صورت دریافت دعوتنامه به لیبی سفر خواهد کرد. با هماهنگی های مثبت و فعالانه رئیس جمهور الجزایر، قذافی با کمال میل وعده داد که از امام صدر برای حضور در مراسم جشن نهمین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی دعوت خواهد کرد، و بعلاوه با امام صدر گفت و گوهای دوستانه ای انجام خواهد داد. روز 28 ژوئیه، کاردار سفارت لیبی در لبنان با امام موسی صدر دیدار کرد و دعوت نامه رسمی دولت لیبی را به وی تقدیم کرد و اظهار داشت که قذافی با او دیدار و گفت و گو خواهد نمود و از امام موسی صدر درخواست کرد که سفرش به لیبی را در روزهای 19 یا 21 اوت 1978 آغاز نماید. امام صدر روز 20 اوت به طرف لیبیایی اعلام نمود که قصد دارد در روز 25 اوت به لیبی سفر کند و روز اول ماه سپتامبر لیبی را به قصد فرانسه برای عیادت از همسر بیمارش ترک کند و سپس به کشورش مراجعت نماید.
روز جمعه 25 اوت 1978 میلادی، امام موسی صدر به اتفاق دو نفر از دوستان صمیمی اش به نام های شیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین مدیر خبرگزاری لبنان سوار بر هواپیمای شرکت هوایی الشرق الاوسط ) خاورمیانه ) عازم لیبی شدند. روزنامه های عمده لبنان خبر عزیمت امام صدر از بیروت به سوی طرابلس پایتخت لیبی را منتشر ساختند. اما محافل خبری و مطبوعاتی لیبی از هنگام ورود امام صدر به آن کشور سکوت عجیبی در پیش گرفتند، و همه وسایط ارتباط جمعی لیبی هیچ گونه خبری درباره ورود و فعالیت های امام صدر منعکس نکردند. حتی نزار فرحات کاردار لبنان در لیبی روز 28 اوت در تماس تلفنی عباس بدرالدین با وی خبر حضور امام صدر در طرابلس را دریافت کرد. برپایه اسناد و مدارک ارائه شده از سوی دفتر مرکزی اطلاع رسانی و تبلیغات جنبش امل، امام صدر آخرین مرتبه روز 31 اوت در طرابلس دیده شده است. بعدها یک شاهد لبنانی مقیم هتل محل اقامت امام صدر فاش ساخت که او در ظهر روز 31 اوت به چشم خویش کاروان ماشین های اختصاصی و مقامات تشریفاتی وزارت امور خارجه لیبی را دیده است که امام صدر و دو همراهش را با خود سوار کردند و فکر کرده است که آنان به دیدار با قذافی می روند. لیبی روز اول سپتامبر نهمین سالگرد انقلاب خود را جشن گرفت، اما امام موسی صدر در جایگاه میهمانان حضور نداشت.
روز ششم سپتامبر، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان فوراً با سفارت لیبی در لبنان تماس گرفت و جویای وضعیت امام صدر شدند، اما سفارت لیبی هیچ پاسخی ارایه نداد. روز 10 سپتامبر مجلس اعلا موضوع را به سلیم الحص نخست وزیر لبنان گزارش و ارجاع داد. سلیم الحص بلافاصله کاردار لیبی در لبنان را احضار کرد و رسما خواستار توضیح لیبی درباره امام موسی صدر گردید. ظهر روز بعد، سفارت لیبی پاسخ داد: « امام موسی صدر و دو همراه ایشان عصر روز 31 اوت با هواپیمای خطوط هوایی ایتالیا ( آلیتالیا ) به شماره پرواز 881 لیبی را به قصد رم ترک کرده اند«.
دولت لبنان از شخصیت های لبنانی حاضر در مراسم جشن های نهمین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی تحقیقاتی بعمل آورد و متوجه شدند که امام صدر در روزهای 26 و 27 اوت با احمد شحاتی رئیس دفتر روابط خارجی لیبی گفت و گوهایی انجام داده است. و در یکی از این جلسات، تیم گزارشگران تلویزیون لیبی تصویر و سخنان ایشان درباره اوضاع لبنان و جهان عرب را ضبط کرده، اما تصویر و سخنان ایشان هرگز از تلویزیون لیبی پخش نشد. ساعت یک بعد از ظهر روز 31 ماه اوت، امام صدر و همراهانش میهمانسرای ساحلی محل اقامت خود را به قصد دیدار با قذافی ترک کردند. اما قذافی بعدها اعلام کرد که وی ساعت 5/1 بعد از ظهر را جهت دیدار با امام صدر تعیین کرده بود، ولی این دیدار صورت نگرفت، زیرا به وی خبر دادند که امام صدر لیبی را ترک کرده است. روز 18 سپتامبر، لیبی رسماً اعلام کرد که امام موسی صدر عصر روز 31 اوت لیبی را به مقصد رم ترک گفته است.
دولت لبنان، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان و رهبران احزاب و طوایف دینی مسیحیان لبنان از دولت ایتالیا و دربار پاپ واتیکان درخواست کردند تا تحقیقاتی درباره ناپدید شدن امام موسی صدر انجام دهند، دربار واتیکان و دولت ایتالیا نیز موضوع را مهم و جدی تلقی نمودند و با کمک پلیس ایتالیا تحقیقات جدی انجام دادند و بعدها رسماً اعلام نمودند که امام صدر و دو همراه ایشان هرگز وارد خاک ایتالیا نشده اند، و ماموران لیبیایی در هواپیمای یاد شده با تغییر قیافه و پاسپورت جعلی امام صدر و همراهانش وارد ایتالیا شدند، آنان به هنگام ورود به هتل نیز اسم امام صدر را اشتباه نوشته اند. بدین گونه، امام موسی صدر ستاره درخشان سیاسی و دینی و محبوب همه شیعیان لبنان و شخصیت های گوناگون آن سرزمین که بیش از 18 سال در محافل سیاسی لبنان و خاورمیانه نقش ارزنده ای ایفاء نموده بود، در جریان سفر رسمی به لیبی و به اتفاق دو همراهش در آن سرزمین بطور اسرارآمیزی ناپدید شد.