سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
پخش زنده حرم ها
پخش زنده حرم
کاربردی

اسراییل شصتمین سالگرد تاسیس کشور یهود را جشن می‌گیرد و در این زمان هیچ چیز بهتر از شناختن یهود، صهیونیسم و اسراییل نمی‌تواند ما را از نیات پلید آنها اگاه کند. پستی که پیش روی شماست ترجمه‌ای از کتاب پروتکل‌های دانشوران صهیون نوشته‌ی عجاج نهیوض است و در بردارنده‌ی 24 پروتکل که توسط سران صهیونیسم که متشکل از دانشوران و مغزهای متفکر یهودیت است به تصویب رسیده و امضا گردیده است و در واقع همان تفکرات اهریمنی آنان برای سلطه بر جهان توسط یک حکومت یهودی است. مطالعه‌ی این نوشتار ما را بر آن می‌دارد تا در تحقیق و شناخت این پدیده‌ی شوم همت بیشتری گمارده و در پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی که در زمین و زمان پیچیده ثابت قدم‌ باشیم.

پروتکل اول حق با زور است. آزادی ایده‌ای بیش نیست. طلا، ایمان، خود مختاری، سرمایه و حاکمیت مطلق آن، دشمن داخلی، توده‌ی مردم،  هرج و مرج اجتماعی، ناسازگاری سیاست و اخلاق، قدرت یهودیت آزادی‌خواه شکست ناپذیر است، هدف وسیله را توجیه می‌کند، توده و اکثریت مانند انسان کور است. الفبای سیاست: اختلافات حزبی، استبداد مطلق در حکومت، رواج مشروبات الکلی، کهنه پرستی، تباهی اینها اصول و قواعد حکومت یهودی است که متشکل از ترور، آزادی، مبانی حکومت‌های موروثی، سلطه‌ی پنهانی که نمایندگان را از مردم دور می کند شیرازه‌ی آن را تشکیل داده است.

پروتکل دوم شالوده‌های تفرق یهود: جنگ‌های اقتصادی ، حکومت‌های ظاهری و مشاوران مخفی مانند دولت آمریکا، موفقیت تعالیم ویرانگر، نرمش در سیاست، نقش مطبوعات، ارزش قربانیان یهود.

پروتکل سوم افعی نماد یهود و مفهوم آن اختلال در معیارهای شرعی و قانونی کشورها، ترور و وحشت در کاخ‌ها و حکومت‌ها، ابراز قدرت و جاه طلبی یهود، حمایت از پارلمان‌ها و سخنرانان و نویسندگان پر حرف و کم کار، سو استفاده از قدرت، بردگی اقتصادی، افسانه‌ی حقوق ملت، آرمان‌های یهود در کشورهای دیگر، انحطاط توسط عوامل گرسنگی توده‌ی مردم ثمره‌ی آن، تاجگذاری و حکومت پادشاهان حاکم (یهود) بر سراسر جهان، نیاز به شالوده‌ی تعلیم در مدارس، آزادی خواهی بحران اقتصادی، تضمین امنیت برای ملت ما (یهود) لازمه‌ی حاکمیت مطلق تحت اندیشه‌ی یهودیت همانند انقلاب کبیر فرانسه و نقش عمال مخفی یهود در آن.

پروتکل چهارم مراحل مختلف یک حکومت جمهوری از دید یهود: آزادی خواهی توسط عوامل یهود، رقابت اقتصادی بین‌المللی، نقش سفته بازی‌ها، زر پرستی که نتیجه‌ی آن را در پروتکل پنجم می‌بینیم.

پروتکل پنجم راه‌های ایجاد یک حکومت مرکزی مقتدر یهودی: گرفتن زمام قدرت با حربه‌ی آزادیخواهی، عواملی که اتحاد کشورها را ناممکن می‌سازد. اندیشه‌ی تشکیل کشور یهود یک خواست الهی است. تاثیر فراوان انتقاد و عیب جویی در تخریب و ویرانگری اندیشه‌ها بوسیله‌ی فن مخرب سخنوری که با آن افکار عمومی و فعالیت‌های فردی و جمعی در دستان ماست.

پروتکل ششم انحصار و وابستگی ثروت کشورها و بیرون آوردن ثروت‌های مستغلاتی (زمین) از دست دولت‌ها، تجارت صنعت و بورس بازی، رواج عیاشی و تجمل پرستی، افزایش دستمزدهای کارگری و گران کردن مایحتاج عمومی، ترویج عوامل هرج و مرجو میگساری، معنای مخفی تبلیغات و تثبیت آن بوسیله اندیشه‌های اقتصادی ما (یهودیت.)

پروتکل هفتم مسلح شدن یهود جهت دفاع و حملات شدید، سرکوب قیامها توسط عوامل، بر افروختن جنگ‌های محدود و منطقه‌ای یا جهانگیر، راز داری رمز موفقیت سیاست ما (یهود)، استفاده از مطبوعات و افکار عمومی، استفاده از قدرتهای عواملی مانند آمریکا، چین، ژاپن و دولت‌های دیگر.

پروتکل هشتم بکار گیری حقوق قانونی بصورت مبهم و گمراه کننده توسط دستیارانی از مرکز صهیونیست در مدارس و در میان فارغ التحصیلان سطح بالای علمی، اقتصاددان‌ها و میلیونرها، صاحبان پست‌های بزرگ و حساس در حکومت‌ها .

پروتکل نهم پیاده کردن اصول آزادیخواهی آنطور که ما در تعلیمات خود به ملت‌ها می‌آموزیم، از بین بردن مفهوم و اندیشه‌ی یهود ستیزی با استفاده از ابزار دیکتاتوری، ترور و وحشت توسط خدمتگزاران ما که همان قدرت بینای ما و ضعف کور در کشورها توسط دست نشانده‌های ما در اختیار گرفتن زمام تعلیم و تربیت، ایجاد فرضیه‌های دروغ و به راه انداختن جنبش‌های سری و لانه‌های مخفی با استفاده از شور جوانان نا آگاه.

پروتکل دهم  نمای بیرونی صحنه سیاسی یهود: نبوغ حرامزاده‌ها، وعده‌ی انقلاب و آزادی، حق دموکراسی یا انتخاب عمومی در رای گیریها ، از بین بردن اعتماد به نفس توسط رهبران آزادیخواه (دست نشانده)سموم لیبرالیسم عوامل ما درموسسات دولتی، انشعابات حزبی مبتنی بر قانون اساسی، روسای جمهور مرکب‌های آزادیخواهی و نقش نمایندگان و رییس مجلس در قانونگذاری و انتقال حکومت استبدادی زمینه‌ی آشکار شدن حکومت یهودیت و پادشاهی آن بر جهان، منتشر کردن میکروبهای بیماری‌های اخلاقی و زشتیهای آزادیخواهی.

پروتکل یازدهم  برنامه‌های قانون اساسی جدید در حکومت‌ها و انقلاب‌های نوین توسط عوامل ما، نمای بیرونی آزادی در حکومت‌ها است.

پروتکل دوازدهم برداشت آزادی خواهان از واژه‌ی آزادی، آینده مطبوعات در آن کشور، تسلط برمطبوعات و بنگاه‌های خبرگزاری، ترقی در قاموس یهود، همبستگی در مطبوعات بصورت زنجیره‌ای، دامن زدن به خواستهای مردم در اطراف شهرها وروستاها، افشای خطای حکومت‌ها.آزادی تفسیرات مختلفی دارد، ما اینگونه تعریف می‌کنیم: آزادی یعنی اینکه تو حق داری قانون را هر طور که خواستی عمل کنی، این تعریف در زمان مناسب برای ما سودمند خواهد بود زیرا زمام حکومت‌ها را با این واژه ( آزادی) به دست خواهیم گرفت، چون این قوانین‌ هستند که حرف آخر را می‌زنند و به اقتضای مصالح ما آنطور که می‌خواهیم آنرا وضع یا حذف می‌کنیم.

پروتکل سیزدهم نیاز به مسایل سیاسی و صنعتی و تفریحات و سرگرمیها مانند نیاز انسان به نان روزانه است، درست به خودی خود درست است در مسائل مهم این حقیقت با نظرما تغییر می‌کند.

پروتکل چهاردهم یهودیت دین آینده: شکل‌های آینده‌ی بردگی در قالب دین پوشیده و ناشناخته خواهد بود. ادبیات اباحیگری و ادبیات عمومی در آینده‌ی زبان ماست.

پروتکل پانزدهم قیام یهود کودتایی که جهان آینده را فرا خواهد گرفت، اعدام سرنوشت آینده‌ی آزادی خواهان و حتی دست نشانده‌های ما، زیاد کردن محافل یهود تحت نظر هیئت مرکزی حاکمه با استفاده از روش‌های فریب و رهبری آنها تحت نظر جمعیت های سری و همبسته. از بین بردن شکوه قوانین در حکومت‌ها، موفقیت ما به عنوان ملت برگزیده ، اطاعت از فرامین یهود و تثبیت قوانین یهود، قاطعیت و سخت گیری در مجازات و جمع آوری ثروت های جهان برای بدست آوردن حق استیناف در حکومت‌های دیگر، یهود مظهر پدر در حکومت های جهان، پادشاه اسراییل همان پدر جهان است.

پروتکل شانزدهم از بین بردن و عقیم کردن برنامه‌های آموزشی دانشگاه‌ها، جایگزین کردن تعالیم و راه بردهای ما بوسیله‌ی قدرت تبلیغ در مراکز علمی، حذف آموزش آزاد برفراری نظریات نوین (استقلال فکر.)

پروتکل هفدهم وکالت قضایی تنها از آن ماست که با نفوذ روحانیون دست نشانده به نام آزادی وجدان با از میان برداشتن حکومت پاپ و جایگزین کردن پادشاهی یهود در مبارزه با کلیسای فعلی با ابزار مطبوعات در عصر حاضر و جاسوسی به شیوه‌ی آژانس یهود، لازمه‌های سواستفاده از قدرت به نفع خود.

پروتکل هجدهم اندیشه‌ی تدابیر دفاعی مخفی، زیر نظر داشتن توطئه‌ها از داخل و خارج، تدابیر دفاع علنی با بدست آوردن ابزار جنگی هرچند مخالف جهان باشد، ایجاد گارد مخفی پیرامون پادشاه یهود، از بین بردن صبغه‌ی مذهبی حکومت‌ها بر دین یهود، دستگیری، زندان و اعمال فشار با کمترین شبهه.

پروتکل نوزدهم اندیشه حق ملت‌ها در ارائه شکایات و پیشنهادها در جامعه که همان آشوب سیاسی و آگهی کردن جرم‌های سیاسی در حکومت‌ها.

پروتکل بیستم برنامه‌ی مالی یهود، مالیات تساعدی، خزانه داری کل و اسناد وام با بهره ، رکورد سرمایه، انتشار اسکناس بر اصل طلا، سطح دستمزدهای کارگری، وام‌های دولتی و انتشار اوراق با ربح درصدی (ربا)، سهام های شرکت های صنعتی (بورس.)

پروتکل بیست و یکم قرضه داخلی، دیون و مالیات‌ها ، تبدیل دیون به دیون تلفیقی ، ورشکستگی بانک‌های پس انداز و درآمد(قرض الحسنه)، حذف ارزش های صنعتی.

پروتکل بیست و دوم اسرای که در آینده معلوم خواهد شد با عمل به پروتکل بیست و یکم بدهی‌های دولتها و شالوده آینده خوب برای ما، شعار قدرت و تسلیم و برده‌داری در برابر ما.

پروتکل بیست وسوم بیکاری صنعتگران، از بین بردن ممنوعیت اباحیگری و مشروبات الکلی برای از بین بردن جوامع و ادیان پیشین غیر یهود و احیای برگزیده خداوند که همان حکومت یهودیت است.

پروتکل بیست و چهارم تلاش ما در تثبیت و تقویت سلاله‌ی پادشاه داوود که به یهود ختم می‌شود، تربیت و آماده کردن پادشاه برای حکومت و تخت، کنار زدن وارثان غیر شایسته هرچند از تبار داوودی باشد فقط پادشاه و دستیاران سه گانه او حاکمان جهان وتعیین گرسرنوشت امت یهود هستند ، تلاش ما بر آن است تا پادشاه یهود را از هر عیبی مبرا داریم.







      

فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏ وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلی (1)

ترجمه: شما نبودید که آنها را کشتید بلکه (اراده) خدا آنها را کشت و تو (سنگ یا شن )نیانداختى آن دم که انداختى بلکه خدا انداخت  تا مؤمنان را از جانب خویش با آزمایشی نیکو بیازماید که خدا شنوا و دانا است.

هیچ پیامبری نتوانست پرستش بعل را متوقف سازد جز پیامبر اسلام که درود خدا بر او واهل بیت گرامیش باد.

آبلیسک

آنچنان که از متن تورات بر می آیدهیچکدام از پیامبران بنی اسرائیل نتوانستند پرستش بعل را براندازند و حتی در کمال بی شرمی در تورات تحریف شده بیان شده است که خود حضرت سلیمان در اواخر عمرش به منظور جلب نظر همسران بت پرستش به ساخت بتهایی من جمله بعل پرداخت!!!

  "و سلیمان پادشاه سوای دختر فرعون زنان غریب بسیاری را از موآبیان و عمونیان و ادومیان و صیدونیان و حتیان دوست می‏داشت. از امتهائی که خداوند در باره ایشان بنی اسرائیل را فرموده بود که شما به (به ازدواج) ایشان در نیائید و ایشان به (به ازدواج) شما در نیایند مبادا دل شما را به پیروی خدایان خود مایل گردانند و سلیمان با اینها به محبت ملصق شد  و او را هفتصد زن و سیصد متعه بود و زنانش دل او را برگردانیدند  و در وقت پیری سلیمان واقع شد که زنانش دل او را به پیروی خدایان غریب مایل ساختند و دل او مثل دل پدرش داوود با یهوه خدایش کامل نبود پس سلیمان در عقب عشتورت خدای صیدونیان و در عقب ملکوم رجس عمونیان رفت و سلیمان در نظر خداوند شرارت ورزیده مثل پدر خود  داود خداوند را پیروی کامل ننمود آنگاه سلیمان در کوهی که روبروی اورشلیم است مکانی بلند به جهت کموش که رجس موآبیان است و به جهت مولک رجس بنی عمون بنا کرد و همچنین به جهت همه زنان غریب خود که برای خدایان خویش بخور می‏سوزانیدند و قربانی‏ها می‏گذرانیدند عمل نمود  پس خشم خداوند بر سلیمان افروخته شد از آن جهت که دلش از یهوه خدای اسرائیل منحرف گشت که دو مرتبه بر او ظاهر شده او را در همین باب امر فرموده بود که پیروی خدایان غیر را ننماید اما آنچه خداوند به او امر فرموده بود به جا نیاورد پس خداوند به سلیمان گفت چون که این عمل را نمودی و عهد و فرایض مرا که به تو امر فرمودم نگاه نداشتی البته سلطنت را از تو پاره کرده آن را به بنده‏ات خواهم داد لیکن در ایام تو این را به خاطر پدرت داوود نخواهم کرد اما از دست پسرت آن را پاره خواهم کرد.(2)

در جایی  دیگر حضرت الیاس می فرماید:

 "پس الان بفرست و تمام اسرائیل را نزد من بر کوه کرمل جمع کن و انبیای بعل را نیز چهار صد و پنجاه نفر و انبیای اشیریم را چهار صد نفر که بر سفره ایزابل می‏خورند پس اخآب نزد جمیع بنی اسرائیل فرستاده انبیا را بر کوه کرمل جمع کرد و ایلیا (الیاس) به تمامی قوم نزدیک آمده گفت تا به کی در میان دو فرقه می‏لنگید اگر یهوه خدا است او را پیروی نمائید و اگر بعل است وی را پیروی نمایید اما قوم در جواب او هیچ نگفتند پس ایلیا به قوم گفت من تنها نبی یهوه باقی مانده‏ام و انبیای بعل چهار صد و پنجاه نفرند"(3)

نکته عجیب این است که حضرت الیاس (ع) تنها پیامبر الهی بنی اسرائیل درآن زمان است و عجیب اینکه تنها  بت بعل  برای خودش چهارصدو پنجاه پیامبر دارد!

البته این نکته در قرآن نیز تایید شده است:

أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقینَ (4)

ترجمه : آیا بت" بعل" را مى‏خوانید و بهترین خالقان را وامى‏گذارید؟

در قرن 17 و 18 میلادی با اینکه در عهد بیزانس بت بعل در میان مسیحیان نماد پرستش شیطان بود و آبلیسک های (بت بعل) شکسته نماد سرنگونی امپراطوری بیزانس گشت اما اندکی بعد در اثر نفوذ جریان ایلو میناتی در کلیسا رقابتی عجیب بین پاپهای وقت بر سر آوردن و نصب آبلیسک(بت بعل و نماد شیطان) از مصر به واتیکان صورت می گیرد!(براستی چه چیز با عث می شود مروجان دین – پاپهای مسیحی - به مبلغین شیطان بدل گردند)

اولین ناجی ابلیسکها،کاردینال مانتوتو (Cardinal Montalto) و پاپ سیکستوس پنجم(sixtus 5) بودند  که تصمیم به انتقال ابلیسکی 331 تنی گرفتند ، این آبلیسک ،قبلا در سال 37 میلادی به روم آورده شده بود.

پاپ سیکستوس پنجم این ابلیسک را که قبلا شکسته شده بود تعمیر وسپس دستور داد آن را در واتیکان، مرکز مسیحیان کاتولیک جهان ،درمقابل  کلیسای سنت پیر(saint peter) نصب کنند!!!

وظیفه نصب و تزیین ابلیسک بانشان رسمی پاپ  یعنی کوه وستاره بر عهده دومِنیکو فونتانا( Domenico Fontana)  معمار ومجسمه ساز معروف ایتالیایی قرار گرفت.

 

آبلیسک دومنیکو فونتانو

(نقشه های مربوط به آبلیسک پاپ سیکستوس پنجم  که توسط فونتانو طراحی شد)

پاپ سیکتوس پنجم در سه سال متوالی بعد سه ابلیسک دیگر را نیز تعمیر و در میدان های روم قرار داد ،پس از او پاپ پیوس ششم (Pope Pius VI) نیز سه ابلیسک را در سالهای 1748،1786 و1789 در میدان های روم نصب کرد. درکلیسای تِرِنیت دِآی مانتی (Trinità dei Monti )او نشان رسمی خود یعنی زنبق وستاره را بر بالای  ابلیسک قرار داد.

از پاپ های دیگر می توان پاپ اینوسِنتیوس دهم (Pope Innocentius X) ، پاپ آلِکسَندِر هفتم  (pope Alexander VII) ، پاپ کِلِمِنس یازدهم (Pope ClemensXI) وپاپ پایوس هفتم(Pope Pius VII) را نام برد که به ترتیب در سالهای 1649 ،1667 ،1711 و1822 ابلیسک هایی به ابلیسک های روم افزوده اند.ازبین معماران و مجسمه سازانی که وظیفه نصب و تزیین ابلیسک را بر عهده داشته اند می توان به مجسمه ساز معروف بِرنینی ( Gian Lorenzo Bernini)اشاره نمود که در سال1649 برای پاپ پاپ اینوسِنتیوس دهم  تندیس پرنده ای را بر روی ابلیسکی قرار داد.او چند سال بعد در سال   1667 برای پاپ آلِکسَندِر هفتم نیز ابلیسک کوچکی را بر بالای مجسمه یک فیل نصب نمود .(5)

آبلیسک

بدین ترتیب همانگونه که مستحضر هستید آبلیسک به نمادی برای جولان دادن ابلیس در میان ادیان ابراهیمی بدل گشت ، اما تنها جایی که در دنیا به ابلیسک توهین می گشت ،آبلیسک مربوط به منار رمی جمرات بود و اسلام از این حیث در امان ماند تا اینکه در چند سال اخیر جریان نفوذی و صهیونیستی وهابیت تصمیم به حذف آن گرفتند تا دیگر کسی به شیطان توهینی نکند، و در عوض آن اقدام به ساخت دیواری نمودند و  بدین ترتیب سعی به تقدس بخشیدن به آبلیسک در اسلام نیز نفوذ نمود.

آبلیسک منار رمی جمرات

(تخریب بت بعل از سوی صهیونیستها قدری عجیب به نظر می رسد کما اینکه در این تصویر هوایی مشخص می شود که وهابیون ابلیسک رمی جمرات را تخریب نکرده اند بلکه برای آن توسط دیواری محافظ و گارد ساخته اند)

و اکنون تنها نقطه باقی مانده که شیطان هنوز قدرت جولان دادن نیافته است ، تشیع است .

لذا این حقیر سرو پا تقصیر پیشنهاد می نمایم از آنجا که بیشترین آمار  تجمع بشری در جهان از آن شیعیان است (اربعین امسال 15 میلیون نفر در کربلا حضور یافتند) و در ایران عزیز حرم مطهر علی ابن موسی الرضا(ع) با جمعیتی بالغ بر (ده تا دوازده ملیون نفر در بیست و هشتم صفر هرسال ) رکورد دار این تجمع  پاک بشری است . و از آنجا که  زیارت بارگاه مطهر امام رضا (ع) در روایات حج فقرا نامیده شده است ، پیشنهاد می نمایم  همچون دیگر موارد ایران عزیز طلایه داری مبارزه با شیطان را بدست گیرد و در حرکتی نمادین در یکی از صحن های مطهر حرم رضوی آبلیسکی شبیه به منار رمی جمرات ساخته شود و ترتیبی اتخاذ شود تا مردم  همچون زیارت خانه خدا به سوی این پیکر منحوس نا مانوس سنگ پرتاب کنند تا توانسته باشیم دو پیغام را به دو سو برسانیم.

نخست به خداوند متعال که ما ایرانیان کماکان برسر عهد خود مبنی بر یاری حجت آخرین او هستیم و ایشان را تا به درک واصل نمودن شیطان و برپایی حکومت عدل الهی  تا آخرین قطره خون یاری خواهیم نمود.

و پیغامی دیگر به سران شیطان پرست و مستکبران جهانی که بدانند عرصه مبارزه با آن ملعون رانده شده خالی نگشته بلکه وارد مرحله ای جدید گشته که سراسر آگاهی و تعقل است واین همانی است که ابلیس از آن بیمناک است (قدرت اندیشه و عقلانیت دینی)

لذا از تمامی عزیزان درخواست مینمایم در صورت تمایل این پیشنهاد را رسانه ای کنند و تولیت آستان مطهر حضرت رضا (ع) را وادار به انجام این عمل نمایند ، نباید بگذاریم جهان از عرصه مبارزه با شیطان تهی شود.و قطعا عزیزان آگاهند که نمادگرایی چقدر برای این جریان شیطانی اهمیت دارد لذا می بایست از این زاویه نیز با آنها وارد نبرد شویم.

در این مسیر قطعا یاران داخلی جریان سلطه با این مسئله مبارزه خواهند نمود و با بهانه هایی با این تصمیم مخالفت خواهند نمود، نمی دانم شاید بگویند مارا متهم به این خواهند کرد که در مقابل کعبه در ایران کعبه ای دیگر بنا کرده ایم و...

اما تمامی این موارد بهانه هایی بیش نیست.

سنگ هایتان را در دست بگیرید . یا علی ...

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت صاحب الزمان (ع) که صد البته نزدیک است.

پی نوشت:

1-      انفال آیه 18

2-      اول پادشاهان باب یازده آیات 1 تا 12

3-      اول پادشاهان باب هجده آیات 19 تا 22

4-      صافات آیه 125

5-      http://www.pbs.org/wgbh/nova/egypt/raising/world.html







      

آخرین فیلم به نمایش درآمده ابراهیم حاتمی‌کیا، جنجالی‌ترین اثر سینمایی جشنواره و یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سال‌های اخیر سینمای ایران است. در این نوشته ابتدا به دلایل اهمیت این فیلم می‌پردازیم و می‌کوشیم از جنبه‌های گوناگون آن را بررسی کنیم و سپس درباره‌اش داوری می‌کنیم که فیلم خوبی هست یا نه و در کارنامه سازنده‌اش چه رتبه و جایگاهی دارد.

سینمای سیاسی

اگر غفلت از ژانرهایی مثل موزیکال و علمی تخیلی و فاجعه، در سینمای ایران دلایلی ساختاری دارد و به توان و بضاعت نویسندگان و کارگردانان و همچنین امکانات تولید در کشورمان برمی‌گردد، بی‌توجهی سینماگران ما به فیلم‌های سیاسی، دلایلی فراساختاری دارد. در سال‌های اولیه انقلاب اسلامی، عموم فیلم‌های سیاسی را آثاری شعاری تشکیل می‌دادند که ارزش‌های هنری قابل ذکری نداشتند و به همین دلیل خیلی زود از یادها رفتند. پس از آن، سیاست در فیلم‌ها تبدیل به لحن شد. در سال‌های پس از جنگ، فیلم‌های دفاع‌مقدس بهترین مجال را فراهم می‌آورد تا فیلمسازان موضعگیری‌های سیاسی خود را آشکار کنند. ابراهیم حاتمی‌کیا در راس این فیلمسازان بود. «از کرخه تا راین» یکی از نخستین فیلم‌های سیاسی سینمای ایران بود که حرفی برای گفتن داشت و این حرف را در قالب ملودرامی احساسی بیان کرد. از آن پس حاتمی‌کیا دیگر یک فیلمساز دفاع ‌مقدسی صرف نبود و شخصیت‌های آثار او را آدم‌هایی تشکیل می‌دادند که نسبت به زمانه خود حساس هستند و این حساسیت را بروز می‌دهند. «آژانس شیشه‌ای» اوج این رویکرد در کارنامه سازنده‌اش بود که اولا ساختار درستی داشت و از ارزش‌های سینمایی برخوردار بود و ثانیا مورد توجه و استقبال مردم واقع شد. این فیلم مهم و محبوب، در زمانه خود تاثیر فراوانی بر مردم و بویژه جوانان گذاشت. پس از آن حاتمی‌کیا مسیر فیلمسازی‌اش را ادامه داد و به سراشیبی فیلم تجاری «دعوت» و سریال «حلقه سبز» رسید. اما پیش از این دو اثر، او یکی از مهم‌ترین فیلم‌های زندگی‌اش را ساخته بود که با نمایش آن موافقت نشد و این فیلم به محاق رفت تا این که امسال پس از گذشت 5 سال از آن رونمایی شد و از سوی داوران و منتقدان مورد توجه قرار گرفت.

خطوط قرمز

اصلی‌ترین عامل استقبال از «به رنگ ارغوان» پیش و بیش از ارزش‌های سینمایی‌اش، به جسارت کارگردان مربوط می‌شود در نزدیکی به حوزه‌هایی که تاکنون فیلمسازی به خودش اجازه ورود به آن را نداده است. بنابراین اگر این فیلم به فروش بسیار بالایی دست یابد، دلیل فروش‌اش بسیار متفاوت خواهد بود، از دلیل فروش فیلمی مانند «دعوت» که مردم برای دیدن بازیگرانش به سینماهای نمایش‌دهنده شتافتند. این‌بار «به رنگ ارغوان» واجد نکته‌های مهم‌تری است. جدال میان تعهد و عشق در این فیلم، یکی از درونمایه‌های اصلی است که درام براساس آن شکل می‌گیرد. یک نیروی اطلاعاتی وظیفه نظارت بر رفتار دختری جوان را برعهده می‌گیرد، اما در میانه ماموریتش، به این دختر دل می‌بندد. این دلبستگی آغاز تخطی او از وظایفش است و به این ترتیب، درامی شکل می‌گیرد که پایان تلخی دارد. البته کارگردان در نزدیک شدن به خیلی از خطوط قرمز جانب احتیاط را رعایت کرده است، اما برای تماشاگری که با چنین قصه‌ها و فضاهایی آشنایی ندارد، «به رنگ ارغوان» طور دیگری است.

شخصیت‌ها

در فیلم‌های مشابه، هر گاه قرار است اتفاقی این‌گونه رخ دهد، معرفی شخصیت‌ها با اغراق همراه می‌شود. مثلا اگر قرار است یک تخطی رخ دهد، ابتدا بر وظیفه‌شناس بودن و خبرگی مامور تاکید می‌شود. مثلا در فیلم «اینک آخرالزمان» ساخته فرانسیس فورد کاپولا، دائما درباره اصالت و قابلیت‌های کلنل صحبت می‌شود. کلنلی که از رهبری نیروهای خودی دست برداشته و به گروه دشمن پیوسته است. طبیعی است که هر چقدر آدم‌ها بزرگ‌تر باشند، سقوط آنان نیز فاجعه‌بارتر خواهد بود. در «به رنگ ارغوان» چیز زیادی درباره گذشته شخصیت اصلی گفته نمی‌شود، اما مشخص است که او در مواضع خود کمی تزلزل دارد و ورود شخصیت بالادستی‌اش به فیلم و توضیحات او نیز بر این نکته صحه می‌گذارد. نکته دیگر درباره شخصیت‌پردازی این مامور این است که در مواردی شاهد رفتار غریب او هستیم. او برای ورود به جمع دانشجویان و معرفی خود به عنوان یک همکلاسی تازه‌وارد، کمی خل‌وضع نشان می‌دهد. در این مسیر گاه او حتی پاسخ توهین‌های یکی از پسرها را هم نمی‌دهد. این مامور در انجام وظایفش یک حرفه‌ای تمام‌عیار است اما در جریان صحبت‌هایش با رئیس دانشگاه و دانشجویان رفتاری مضحک از خود به نمایش می‌گذارد. این یک ایده عجیب و نامتعارف از سوی کارگردان است چون رفتار این مامور اتفاقا باعث ایجاد شک و شبهه بسیاری می‌شود. از این گذشته این مامور در هر دو وجه شخصیتی‌اش هیچ‌گاه اشتیاق و نیروی زیادی از خود بروز نمی‌دهد. مثلا نه در انجام ماموریتش آدم موفق و کارکشته‌ای است (اشاره به صحنه حمله‌اش به داخل خانه و پیامد آن زخمی شدن و فرار یکی از مجرمان) و نه در ابراز علاقه‌اش به دختر (می‌توان از این زاویه یک بار دیگر به تماشای فیلم نشست که دختری مغرور و خودساخته، چگونه با وجود بی‌تفاوتی‌اش نسبت به دیگر همکلاسی‌هایش، به آدمی با این ویژگی‌های رفتاری دل می‌بندد)‌.

قصه

قصه «به رنگ ارغوان» سرگذشت یک تحول شخصیتی‌ است. مسیری که قصه سر راه قهرمان داستان می‌گذرد، گاه پرسنگلاخ و پر دست‌انداز است. می‌پذیریم که مامور اطلاعاتی شناخت زیادی از شخصیت سوژه ندارد و اطلاعات به او می‌رسد، آن هم به اندازه‌ای که به او و ماموریتش مربوط است. اما چگونه می‌توان تصور کرد که پس از لو رفتن نافرمانی مامور و اعزام گروهی نیروی زبده به منطقه، شخصیت عاشق فیلم فرصتی برای فرار پیدا کند. در کنار این، شتابزدگی‌هایی نیز در روایت داستانی فیلم دیده می‌شود. مثلا این مامور همه پیام‌های دریافتی را به شکل رمزگونه دریافت می‌کند و سپس با وارد کردن یک فرمان یا پسورد (رمز ورود) آنها را می‌خواند. این ایده جالبی است که حتی تیتراژ فیلم نیز براساس آن طراحی شده است. اما درست در زمان حمله او به خانه دختر شاهد پیام جدیدی هستیم که بدون وارد کردن پسورد باز می‌شود و تماشاگر آن را می‌خواند. همچنین باید از شخصیت‌های اضافه‌ای گفت که هیچ کمکی به قصه نمی‌کنند. افرادی مثل مسوول دانشگاه یا صاحب قهوه‌خانه و مهم‌تر از همه پسر همکلاسی ارغوان (با بازی کورش تهامی) هیچ هویتی در فیلم ندارند.

بازی‌ها

حمید فرخ‌نژاد در فیلم‌های «ارتفاع پست» و «به‌رنگ ارغوان» و سریال «حلقه سبز» با ابراهیم حاتمی‌کیا همکاری داشته است. بازی او در فیلم اول با تحسین بسیاری روبه‌رو شد و سپس این چنین گفته شد که کار او در فیلم «به رنگ ارغوان» تجربه‌ای ویژه است که نمونه‌اش در سینمای ایران کمتر دیده شده است. اما نتیجه کار فرخ‌نژاد در این فیلم فاصله زیادی با دیگر فیلم‌هایش ندارد. البته این بازیگر توانا بارها توانایی خود را به سینمای ایران ثابت کرده است اما مطمئنا «به رنگ ارغوان» بهترین فیلمش نیست. درباره خزر معصومی بازیگر نقش ارغوان نیز باید گفت که بازی سردش در صحنه‌های گوناگون، یکی از نقاط ضعف فیلم است. دیگر بازیگران نقش‌های مکمل نیز چیز زیادی از خود نشان نمی‌دهند که درباره‌شان قضاوت شود، مثل رضا بابک و فرهاد قائمیان. می‌ماند این نکته که آیا 10 سال بعد نیز درباره «به رنگ ارغوان» با وجود همه داشته‌ها و ارزش‌هایش، مردم همین‌قدر با اشتیاق سخن می‌گویند؟ امیدواریم که این‌طور باشد.







      

رهبر کبیر انقلاب اسلامى حضرت  امام خمینى در 25 مرداد 1358،آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز جهانى قدس نامیدند. روز قدس در نگاه آن فریاد نماد مبارزه آزادگان علیه بیدادگران در همه زمان ها و رهایى قدس از چنگال صهیونسیم جهانى آرمان همه موحدان است .
#
همه باید متحد شوند و متحدا در مقابل این جمعیت متجاوز بایستند و عمل کنند و دست غاصب او را قطع کنند.
#
این تکلیف همه مسلمین است که قدس را آزاد کنند و شر این جرثومه فساد را از سر بلاد اسلامى قطع کنند.
صحیفه نور جلد 4، ص 31
#
روز قدس یک روز جهانى است روزى نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است ، روز مقابله ملت هایى است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست .
صحیفه نور جلد 8،ص 232
#
روز قدس روزى است که باید به این روشنفکرانى که در زیر پرده با آمریکا و عمال آمریکا روابط دارند، هشدار داد، هشدار به اینکه اگر از فضولى دست برندارید، سرکوب خواهید شد.
صحیفه نور جلد 8،ص 232
#
روز قدس روزى است که باید به همه ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما به واسطه عمال خبیث شما واقع نخواهد شد.
صحیفه نور جلد 8، ص 233
#
من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى دانم و روزى است که باید ما تمام قواى خودمان را مجهز کنیم و مسلمین از آن انزوایى که آنها را کشانده بودند خارج شوند و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند.
صحیفه نور جلد 8، ص 233
#
اگر در روز قدس همه بیرون بیایند از خانه ، فریاد کنند مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل و... همین قول مرگ بر...بر آنها مرگ مى آورد.
صحیفه نور جلد 12،ص 276
#
روز قدس که همجوار شب قدر است لازم است که در بین مسلمانان احیاء شود و مبداء بیدارى و هوشیارى آنان باشد و از غفلت هایى که در طول تاریخ خصوصا سده هاى اخیر شده است بیرون آیند.
صحیفه نور جلد 15، ص 73
#
روز قدس فقط روز فلسطین نیست ، روز اسلام است ، روز حکومت اسلامى است .
صحیفه نور جلد 8،ص 233







      

نوری زاد : کلیپ طنز مدیری پشتم را لرزاند !

انتشار کلیپ طنزی ساخته مهران مدیری درباره شبکه های ماهواره ای ،‌ناراحتی و خشم مدیران این شبکه ها را برانگیخته وحتی برخی از آنان را به قهر و پایان دادن به کارشان واداشته است . به دنبال پخش این کلیپ در سایت های اینترنتی ،‌پس ار آن که شهرام همایون ، مجری شبکه ضد انقلاب " کانال 1" اعلام کرد که چون توسط یک " عامل رژیم " به وی توهین شده ،‌دیگر تا اطلاع ثانوی برنامه اجرا نمی کند ، در جدید ترین مورد نیز علیرضا نوری زاده خشم خود را از این کلیپ طنز ابراز کرده است . نوری زاده با اشاره به تقلید مدیری از مجریان شبکه های ماهواره ای گفته است : من از حرکاتی که او در این فیلم انجام داده ، شرم کردم و حقیقتاً پشتم لرزید .       به نقل از روزنامه ایران شماره 4696 صفحه 3







      

با سلام : ان شاء الله ، به زودی عکاسخانه تربت قدس را راه اندازی خواهم کرد هر چه روزیمان باشد ، عکس های شهری ، خبری ، مناسبتی و البته دشمن شناسی ( از هر رقمش دانه ریز و دانه درشت !، داخلی و خارجی، خودی و غیر خودی ) .      التماس دعا \ تربت قدس







      

مژده !    مژده !   

به اطلاع کلیه علاقه مندان به موضوعات خاص دشمن شناسی و صهیونیسم و ضد صهیونیسم می رسانم به زودی فروشگاه دیجیتالی (مجازی) عرضه کلیه محصولات مرتبط ، اعم از کتاب ، جزوه ،‌ cd ، dvd،‌ pdf، فیلم ،‌ نرم افزار ،‌ نشریات تخصصی و ... با قابلیت خرید آنلاین و دریافت از طریق پست .

فعلا به علت یه سری هماهنگی ها تا همین جا بدونید کافیه !

پس منتظر باشید ، جزئیاتش را به زودی اعلام خواهم کرد ! 

فعلا التماس دعای شدید!!  







      

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «ملک سلیمان» در دیدار با مدیر شبکه ماهواره‌ای فیلم و سریال عربیIFILMTV ضمن اشاره به برخی موانع که توسط آمریکایی‌ها در مخالفت با جهانی‌شدن نمایش آن ایجاد شده‌است، تاکید کرد: پخش این فیلم به‌‌رغم صلاحیت حضورش در جشنواره‌های بین‌المللی با مانع‌تراشی برخی کشور‌های غربی بویژه ایالات متحده آمریکا روبه‌رو شده‌است. وی افزود: تولید فیلم «ملک سلیمان» براساس روایت قرآنی و اختلاف آن با روایت‌های یهودی خشم‌ هالیوود را برانگیخته است، زیرا بیشترین اعضای‌ هالیوود را یهودیان تشکیل می‌دهند. مجتبی فرآورده در این دیدار تاکید کرد: با توجه به استقبال بی‌نظیر افکار عمومی، قصد داریم «ملک سلیمان» 2 و 3 را هم تولید کنیم. مدیر شبکه ماهواره‌ای فیلم و سریال عربی نیز در این دیدار با تاکید بر ضرورت نمایش این فیلم ارزشمند برای عموم مخاطبان در کشور‌های عربی اظهار کرد: مخاطبان زیادی از کشور‌های مختلف در تماس با ما و از طریق نمایندگی‌های شبکه در کشور‌های عربی‌ خواهان پخش این فیلم ارزشمند شده‌اند. بنابراین با همکاری تهیه‌کننده «ملک سلیمان» بزودی دوبله این اثر فاخر را به زبان عربی آغاز خواهیم کرد و در این باره گروهی از بهترین متخصصان زبان‌گردانی و دوبلاژ را به کار خواهیم گرفت. وی افزود: دوران استیلای‌هالیوود به سر آمده‌است و شبکه فیلم و سریال عربی در زمان مناسب با پخش این اثر ارزشمند قدرت سینمای ایران را در ترویج مضامین دینی به نمایش خواهد گذاشت. بنابر گفته مجتبی فرآورده، دولت آمریکا با اکران فیلم ایرانی «ملک‌‌سلیمان» به کارگردانی «شهریار بحرانی» در آن کشور مخالفت کرده‌است.  نقل از روزنامه وطن امروز/شماره 579/صفحه7







      

به واقع ورود این گروه از فعالان صلح آسیایی به غزه نشان داد که تهدیدات رژیم صهیونیستی در این مدت بی‌نتیجه مانده است. پیش از این قایق‌های جنگی نیروهای دریایی ارتش رژیم صهیونیستی مکررا با هشدار به کاروان‌های همبستگی و کمک‌رسانی بین‌المللی خواستار اطلاعاتی درباره اعضای کاروان و بار این کشتی شدند. اما این مساله و تهدیدهای اسرائیل موجب سستی اراده اعضای کاروان در ادامه همبستگی‌شان با مردم غزه نشده است. روزنامه «تشرین» چاپ دمشق هم نوشت: نیروهای دریایی با هشدار به کشتی حامل کمک‌های بشردوستانه آسیایی که پرچم «سیرالئون» را به همراه داشته، از ناخدا خواستند تا اسامی اعضای کاروان را که در کشتی حضور دارند و نیز اطلاعاتی درباره بار آن ارائه دهد. قرار است امروز محموله کشتی مزبور با بارگیری کامیون‌ها از بندر عریش به سمت غزه ارسال شود. کاروان آسیایی کمک به مردم تحت محاصره غزه توسط رژیم صهیونیستی شامل هزار تن کمک‌های پزشکی، امدادی، غذایی و اسباب بازی کودکان از مردم و 135 موسسه انساندوستانه از 15 کشور از جمله جمهوری اسلامی ایران، هند، پاکستان، اندونزی، مالزی، ترکیه و کشورهای دیگری از آسیا و 115 فعال است. ششم دی‌ماه هر سال برابر با 27 دسامبر، سالروز حمله نظامیان رژیم صهیونیستی به مردم تحت محاصره غزه در سال 1386 است که به جنگ 22 روزه معروف شد و در این مدت بیشتر تاسیسات و مراکز عمومی این منطقه نابود شد. این حمله در پی محاصره منطقه پرسکونت غزه از سال 1385 و مسدود کردن مرزهای آن از سوی رژیم صهیونیستی و مصر و به دنبال پیروزی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در انتخابات پارلمانی و با هدف تحت فشار قرار دادن دولت حماس و مقاومت انجام شد. از زمان محاصره و حمله نظامی به غزه تاکنون کاروان‌های انساندوستانه زیادی حامل کمک‌های مورد نیاز مردم غزه و شخصیت‌های مختلفی به این منطقه سفر کرده و گزارش‌هایی درباره وضعیت وخیم مردم آن منتشر شده است که همگی گویای رنج و مشکلات اهالی غزه از نبود دارو، غذا، مایحتاج اولیه، برق و سایر امکانات است. این امر موجب شده است تا بسیاری از اندیشمندان و آزادیخواهان از غزه به عنوان بزرگ‌ترین زندان انسانی ایجاد شده از سوی رژیم صهیونیستی نام ببرند.                 روزنامه وطن امروز/شماره 579/صفحه11







      

تاریخ روابط ایران و انگلستان، مشحون از خیانت‌ها و دخالت‌های بریتانیای صغیر در امور ایران است. ضرباتی که انگلیس در طول چند قرن اخیر به کشور ما وارد کرده است، غیرقابل شمارش است ولی بزرگ‌ترین جنایاتی که این کشور فاقد دموکراسی (هنوز حکومت سلطنتی برانگلستان مدعی آزادی و مردم‌سالاری حاکم است) علیه ایران صورت داده است، عبارتند از: 1- قتل عام حدود 10 میلیون ایرانی تنها ظرف 2سال در اوایل قرن بیستم میلادی در کشور ما که به دلیل خروج تمام گندم ایران توسط انگلیسی‌ها و به وجود آمدن قحطی عمدی به وجود آمد (هولوکاست انگلیس در ایران بین سال‌‌های 1296 تا 1298 هجری‌خورشیدی )؛ 2- جدا کردن افغانستان، بخش‌هایی از هند و پاکستان کنونی و بحرین از خاک ایران 3- کودتای 28 مرداد 1332 که به همراه آمریکا انجام شد و موجب شد دیکتاتوری محمدرضا، 25 سال دیگر به درازا بکشد؛ 4- کارشکنی در ملی شدن صنعت نفت ایران؛ 5- ساختن دو مذهب انحرافی علیه شیعه (وهابیت و بهائیت)؛ 6- مقابله با انقلاب اسلامی ظرف 32 سال گذشته؛ 7- ایجاد اختلافات قومی و مذهبی در جای‌جای کشور پهناور ایران؛ 8- اقدام عملی و علنی در فتنه 88؛ 9- پناه دادن به متهمان فراری فتنه؛ 10- تصویب قطعنامه‌های مکرر علیه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز ایران برخلاف قواعد و قوانین بین‌المللی؛ 11- کارشکنی در مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5؛ 12-دخالت صریح در ترور دانشمندان ایرانی با اذعان رئیس سازمان جاسوسی اینتلیجنس‌سرویس انگلستان؛ 13- انتصاب نوبری چون سِر(؟!) سایمون گس، نوه سر نویل گس به سفارت این کشور در تهران؛ 14- ایجاد اتاق فکر فتنه در لندن؛ 15- لجن‌پراکنی و تهمت‌زنی علیه جمهوری اسلامی در بی‌بی‌سی‌های انگلیسی و فارسی؛ 16 و 17 و... و ... شمارش و بررسی این خباثت‌های انگلیسی، به ده‌ها جلد کتاب قطور نیاز دارد ولی به عنوان یک مثال می‌توان سیر تاریخی دخالت‌های نفتی انگلیس را به صورتی موجز، بیان کرد. در اوایل دهه 1320، انگلیس‌ها با ارسال نویل گس، یکی از دیپلمات‌های خبره خود به ایران، در پی تثبیت قرارداد نفتی سال 1933 بودند. مجلس پانزدهم شورای ملی روزهای پایانی خود را سپری می‌کرد و لندن قصد داشت با استفاده از این فرصت، توافقی که با تهران با تصویب لایحه‌ای در دولت ساعد با عنوان «قرارداد گس – گلشائیان» انجام داده بود را در مجلس نیز، از تصویب بگذراند تا به صورت قانون، لازم‌الاجرا شود؛ اما نمایندگان دوره 15، آن را تصویب نکردند. در انتخابات مجلس 16 نیز، رجلی مذهبی همچون مرحوم آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی به همراه جمعی از رجال ملی، رای آوردند که در پی ملی کردن صنعت نفت بودند و معترض به اینکه تمام سود نفت ایران را انگلستان می‌برد. 60 سال پیش در چنین ایامی – 8 دیماه 1329- آیت‌الله کاشانی، انجام یک راهپیمایی مردمی پرشور برای تبدیل شدن ملی شدن صنعت نفت به یک مطالبه عمومی را ترتیب داد که در قطعنامه راهپیمایان هم آمد. در پی مردمی شدن خواست ملی شدن صنعت نفت، لایحه گس – گلشائیان که پس از رد شدن تصویب آن در مجلس قبلی، به مجلس شانزدهم آمده بود، در همان کمیسیون نفت، رد شد و با ترور حاجیعلی رزم‌آرا، عملا مانع اصلی این مطالبه مردم ایران نیز از میان رفت و 29 اسفند 1329، نفت ایران ملی شد. اما انگلستان که حاضر نبود به سادگی، ثروت عظیم نفتی ایرانیان را از دست بدهد، شروع به کشیدن نقشه‌های مختلف کرد. اوج تقلای لندن، در 30 تیر 1331 با حضور به موقع مردم در برابر ارتش درباری، و البته کشته شدن تعداد زیادی از ملت استقلال‌‌طلب با فرار ارتشیان به پادگان‌ها در پی مشاهده خشم و مقاومت مردم با شکست روبه‌رو شد. انگلیس که با قدرت سخت، نتوانسته بود مردم ایران را شکست دهد، بلافاصله «جنگ نرم» خود را آغاز کرد و پس از یک سال، موفق به ایجاد اختلافی شدید میان دولت و مجلس شد. مصدق السلطنه که متوهمانه تصور می‌کرد، قیام 30 تیر که توسط آیت‌الله کاشانی سازمان داده شد، به خاطر او بوده است، متکی به هوای نفس خود، به مقابله با مرحوم سیدابوالقاسم کاشانی پرداخت. در این بین، آیت‌الله کاشانی، خیلی تلاش کرد مصدق را از نیرنگ انگلیسی‌ها برای تفرقه‌افکنی آگاه کند ولی وی، وقعی به هشدارهای آیت‌الله کاشانی که مصدق را از وقوع کودتایی قریب‌الوقوع، باخبر کرد، ننهاد؛ در نتیجه نه فقط خود مصدق، بلکه مردم ایران نیز چوب ندانم‌کاری‌های او را خوردند و کودتای 28 مرداد 1332 با برنامه‌ریزی انگلیس و همراهی ایالات متحده، انجام شد. از دلایل اصلی نفرت مردم ایران از انگلیسی‌ها نیز، وقوع همین کودتاست که در پی موفقیت آن، بار دیگر استقلال ایران و اختیار نفت ما را انگلیس‌ها به گروگان گرفتند. با پیروزی انقلاب اسلامی، انگلیس با ایجاد اختلاف و ترویج جنگ‌های داخلی و ترورهای هدفمند و کور، سعی کرد جو ناامنی را در کشور حکمفرما کند که با بصیرت امام راحل و فهم ملت ایران در تمام آنها شکست خورد. پس از شکت مهره انگلیس و آمریکا در عراق در جنگ 8 ساله با ایران، لندن 20 سال نقشه کشید تا باز از حربه «جنگ پنهان و نرم» برای براندازی نظام اسلامی بهره بگیرد که آزمون عملی این جنگ، فتنه 88 به بهانه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری بود. سفارت انگلیس، حتی دبیر دوم و سوم خود و همچنین سیدحسین رسام، کارشناس به اصطلاح ایرانی سفارت را برای سازماندهی اغتشاشات به میان مردم فرستاد. البته پیش از اغتشاشات،دخالت آشکار لندن در فتنه 88 که 20 سال در دولت انگلستان برایش برنامه‌ریزی شده بود، با راه‌اندازی شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی به فاصله 5 ماه تا انتخابات ریاست‌جمهوری به صورت رسمی کلید خورده بود. همین‌جا یک سوال می‌پرسیم: چرا تلویزیون بی‌بی‌سی، برای 70 میلیون پارسی‌زبان، یک کانال مجزا تاسیس می‌کند ولی برای چین که با یک میلیارد و سیصد میلیون نفر جمعیت، بزرگ‌ترین نفوس و اتباع دنیا را دارد و اینک اقتصاد جهان را فتح کرده است، بی‌بی‌سی‌ای به زبان چینی نداریم؟! پاسخ واضح است: جمهوری اسلامی ایران با یک‌بیستم جمعیت چین، می‌تواند دنیا را برای استعمارگران انگلیسی تیره و تار کند ولی چین، سرش به خودش گرم است؛ ایران خدا را قبول دارد و چین نه. بگذریم! بی‌بی‌سی فارسی، انصافا خیلی در فتنه‌گری متبحر و موثر بود و ضعف ما در رسانه را کاملا هویدا کرد. بی‌بی‌سی در ذهنیت‌سازی، بسیار هوشمندانه عمل کرد. از سوی دیگر، کسی در سال 88 سفیر لندن بود که نوه نویل گس شکست‌خورده از ملت ایران بود اما او هم مانند جد مفلوکش مغلوب ایرانیان شد. پس از شکست گس در فتنه، وی به هر دری زد تا با یک مسوول ایرانی ملاقات کند ولی هیچ‌کس، وی را به حضور نپذیرفت! انگار سفیر انگلستان فراموش کرده بود دوره اصلاحات و تجدیدنظرطلبان مدت‌هاست به پایان رسیده؛ همان‌ها که وقتی سفیر وقت انگلیس آنها را احضار می‌کرد، آب از لب و لوچه‌شان، آویزان می‌شد. این عنصر نامطلوب، چندی پیش در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی، حرف‌های غیردیپلماتیکی بر زبان راند که موجب خشم ایرانیان شد. سپس 2 هفته پیش با گذاشتن یادداشتی در تارنمای سفارت، در حالی که پلیس انگلیس با رفتار وحشیانه‌اش دانشجویان را در شهرهای مختلف این کشور، زخمی می‌کرد، ادعا کرد، حقوق بشر در ایران رعایت نمی‌شود(!) مدتی است بحث کاهش و حتی قطع رابطه با لندن، در دستور کار مجلس است؛ اما هنوز به سرانجام نرسیده است؛ آیا حتی با اَنگَلِستان که چنین با جمهوری اسلامی، علنا به مخاصمه برخاسته، باید مماشات کرد؟ نکند با دشمن علنی خود که سفارتش، لانه جاسوسی دیگری شده است هم رودربایستی داریم؟!                          نقل از روزنامه وطن امروز شماره 579/صفحه 1







      
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >