سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
پخش زنده حرم ها
پخش زنده حرم
کاربردی

از ایده صهیونیسم چه می دانید؟ خاستگاه صهیونیسم کجا و روند تکامل آن چگونه بوده است؟ چگونه طی یک قرن صهیونیست ها نفوذی غیرقابل وصف در جهان پیدا کرده اند؟ چرا صهیونیسم خطری برای تمام بشریت است؟ از فعالیت های ضد بشری صهیونیست ها چقدر اطلاع دارید؟ با گزارش ویژه مشرق همراه شوید...گروه گزارش ویژه مشرق: صهیونیسم و رژیم جعلی برآمده از این ایده شوم، نه تنها دشمن شماره یک مردم فلسطین و مسلمانان جهان بوده است، بلکه اقدامات ضد بشری صهیونیست در سراسر جهان، خطری برای کل بشریت به شمار می رود. تهدیدی که امروز خطر آن حتی بنیانگذاران و طراحان اولیه ایده صهیونیسم را تهدید می کند و به دردسری خودساخته برای آن ها تبدیل شده است.پس از گذشت بیش از یک قرن از ظهور صهیونیسم، جنایات صهیونیست ها دیگر محدود به کشتار مردم بی دفاع و اشغال سرزمین آنها نیست. عرصه فرهنگ، اقتصاد، اجتماع، رسانه نیز امروز با نفوذ قدرت و ثروت اندک صهیونیست ها اکنون به ابزاری برای پیشبرد اهداف صهیونیست ها و شکل دهی به جهان امروز براساس نظریات برآمده از صهیونیسم است.با اشاره ظریف و هوشمندانه مقام معظم رهبری بر "تهدید بودن صهیونیسم برای کل بشریت"، در این گزارش به مصادیق تهدید صهیونیسم برای تمام بشریت و در سطح جهانی خواهیم پرداخت.

شکل گیری غده سرطانی صهیونیسم

نظریه صهیونیسم را اولین بار تئودور هرتسل روزنامه نگار یهودی اتریشی الاصل، با پشتیبانی پنهان مایر روچیلد، مطرح ساخت و آن حمایت از تشکیل یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین بود. وی با نگارش کتابی به نام "دولت یهود" با سرمایه گذاری روچیلد، نظریه جمع شدن یهودیان جهان تحت حاکمیت یک دولت را مطرح کرد.

 

تئودور هرتسل، بنیانگذار نظریه صهیونیسم

هرتسل با استفاده از نام یکی از بلندی های بیت المقدس به نام "صهیون"، ایده خود را صهیونیسم نام گذارد.یکی از ابهامات اصلی طرح نظریه سرزمین مقدس یهود، آتئیست بودن هرتسل و تضاد آشکار اعتقادی و نظری است. پس از انتشار این کتاب، اولین کنگره آژانس یهود در سال 1897 در شهر بال سوئیس برگزار می شود. هرتسل در همین سال ها پیش بینی می کند که 50 سال دیگر دولت یهودی تأسیس شود! و تقریبا 50 سال پس از کنفرانس بال، پیش بینی بی نظیر تاریخی! هرتسل روزنامه نگار به واقعیت تبدیل می شود و اعلامیه تشکیل اسرائیل در 14 مه 1948 توسط بن گورین رئیس آژانس یهود خوانده می شود.

شایعه خرید زمین از فلسطینیان

پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی و تجزیه آن، بخش هایی از سرزمین فلسطین تحت کنترل نیروهای انگلستان که متشکل از برخی ساختمان های اداری بنا شده بود، به صهیونیست ها واگذار شد. سرمایه داران صهیونیست با خرید این زمین ها و نقل مکان به فلسطین، برای فریب زمین داران بزرگ عرب دست به کار شدند که در همین زمان مجمع علمای فلسطین فتوای حرام بودن فروش زمین به یهودیان را صادر کرد.

 

سیر اشغال سرزمین فلسطین از سال 1946 تا 2007

مجموع زمین های واگذار شده از سوی انگلستان به یهودیان 5 تا 7 درصد سرزمین فلسطین بود که در اختیار یهودیان قرار گرفت. اما در سال های پس از آن، با پیشروی و غصب زمین های اطراف با حمایت انگلستان، روند اشغال تدریجی فلسطین آغاز شد.

صهیونیسم؛ یک قرن جنگ افروزی، اشغال و کشتار

 

استفاده اسرائیل از بمب های حاوی فسفر سفید در حمله به غزه

 جنایات صهیونیست ها و کشتارهای انجام شده در راه رسیدن به دولت یهودی حتی بر سرسخت ترین حامیان صهیونیسم نیز پوشیده نیست. از زمان ورود یهودیان به سرزمین فلسطین، روند تدریجی اشغال آغاز شد. در ابتدا شکل اشغال بگونه ای دیگر بود. مهاجران اولیه به سرزمین های تحت کنترل انگلستان تلاش کردند زمین های اطراف خود را با پیشنهاد قیمت های گزاف خریداری کنند. اما با مخالفت و فتوای علمای فلسطینی این توطئه چندان توفیقی نداشت. پس از آن، با حمایت نیروی نظامی انگلستان، اشغال زمین ها و بیرون راندن صاحبان آن با توسل به زور، آغاز شد و رفته رفته شکل سازمان یافته تر و آشکارتری به خود گرفت.

 

 رژیم صهیونیستی از زمان شکل گیری تا به امروز 13 جنگ بزرگ با همسایگان و با ساکنان سرزمین اشغال شده فلسطین به راه انداخته است. علاوه بر این 13 جنگ که از جنگ 1948 اعراب و اسرائیل تا جنگ 33 روزه و 22 روزه را شامل می شود، اسرائیل جنگی دائمی را علیه فلسطینیان آغاز کرده که تا به امروز ادامه داشته است. ده ها هزار کشته و صدها هزار مجروح و آواره حاصل 60 سال اشغال و تجاوز این رژیم بوده است.

 

  اقتصادی جهانی در سیطره صهیونیسم

از آنجا که ایده صهیونیسم، حمایت از یهودیان برای تشکیل دولتی مستقل است، صهیونیست ها با عملکردی هوشمندانه، طی یک قرن گذشته، جایگاه خود را در مراکز ثروت و قدرت جهانی تثبیت کرده اند و از این طریق سعی دارند ضمانتی برای بقای دولت صهیونیستی باشند.بدون شک بزرگترین سرمایه داران جهان صهیونیست ها هستند. نام مایر روچیلد به عنوان اولین سرمایه دار یهودی قرن 18 به چشم می خورد. خاندان روچیلد، خانواده ای اصالتا یهودی و از حامیان اصلی تشکیل دولت اسرائیل بوده اند و سیطره آن ها بر سیستم اقتصادی جهان تا امروز ادامه داشته است. بسیاری از بانک ها معتبر اروپایی و آمریکایی، در گروه بانک های خاندان روچیلد قرار دارند که همگی در نهایت با تعهد به حمایت از صهیونیسم و دولت برآمده از آن در حال فعالیت هستند و از جمله تامین کنندگان مالی این رژیم از ابتدا تا کنون بوده اند. بانک ها گروه روچیلد در کشورهای مختلف اما با هدفی مشترک در حال فعالیت هستند.

 

مایر روچیلد بنیانگذار نظام بانکداری روچیلد

 براساس گزارش های منتشر شده، خانواده روچیلد بطور مستقیم و غیر مستقیم، نیمی از سیستم مالی بین المللی را در اختیار دارند و یا به بیان ساده تر، نیمی از ثروت جهانی متعلق به این خاندان است اما هیچگاه نامی از هیچ یک از روچیلدها به عنوان ثروتمندترین افراد جهان برده نشده است.به جز خانواده روچیلد، افراد سرشناس صهیونیست دیگری نیز در رأس مراکز مهم تصمیم گیری و اقتصادی آمریکا و جهان قرار دارند. نام و سمت برخی از سرشناس ترین این صهیونیست ها در ادامه ذکر شده است:

پل وولفویتز: رئیس بانک جهانی

از پل وولفویتز با عنوان "معمار جنگ عراق" یاد می شود. او پیش از حملات 11 سپتامبر و در دولت بوش به سمت معاونت وزارت دفاع منصوب شد و یکی از طراحان اصلی حمله آمریکا به عراق بود.خانواده وولفویتز از یهودیان مهاجر لهستانی الاصل بودند که پس از جنگ جهانی اول از لهستان گریخته و به آمریکا مهاجرت کرده بودند. پدر پل وولفویتز، جاکوب (یعقوب) وولفویتز، مدعی است که بقیه اعضای خانواده وی در هولوکاست یهودیان در جنگ جهانی دوم کشته شده اند.

 

پل وولفویتز معمار جنگ عراق

 وولفویتز در سال 1986 به سمت سفیر ایالات متحده در اندونزی منصوب شد. در آن زمان بدلیل انتصاب یک سفیر یهودی در بزرگترین کشور اسلامی، بسیاری وی را نماینده یهودیان در بزرگترین کشور اسلامی نامیدند. وی در سال 2002 در جمع صهیونیست ها در گردهمایی "همبستگی ملی برای اسرائیل" در واشنگتن به نمایندگی از جورج بوش سخنرانی کرده و به آن ها اطمینان داد آمریکا در هر شرایطی و حتی به تنهایی در کنار اسرائیل خواهد بود.



پل ولفویتز در دوران بازنشستگی به حمایت از اسرائیل و کمک مالی به این رژیم پرداخت

بن شالوم برنانکی:  رئیس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا)

بن برنانکی در خانواده ای یهودی متولد شد و در رشته اقتصاد دانشگاه هاروارد تحصیل کرده است. خانواده برنانکی پیش از ورود فرزندشان به دانشگاه هاروارد نسبت به اینکه او هویت یهودی خود و آرمان های یهودیان را فراموش کند بسیار نگران بودند.

 

برنانکی در زمان بوش جانشین "آلن گرین اسپن" صهیونیست کهنه کار و رئیس پیشین بانک مرکزی آمریکا شد .گرین اسپن از سال 1987 تا 2006 رئیس بانک مرکزی آمریکا بود

 فدرال رزرو همان بانک مرکزی آمریکاست که تمام سیاست های پولی و اقتصادی این کشور را تدوین و کنترل می کند. در حقیقت شاهرگ نظام بانکی و اقتصاد آمریکا در دست یک یهودی صهیونیست قرار دارد.لری میشل – رئیس موسسه سیاست های اقتصادی آمریکا – معاون: راس آیزنبری یکی از موسسه های مهم و تاثیرگذار و تصمیم ساز در جهت دهی به نظام بانکی و اقتصاد آمریکا که به همراه بانک مرکزی، اقتصاد آمریکا را هدایت می کنند.ریچارد دنزیگ: مرکز ارزیابی های راهبردی و بودجه، مرکز امنیت نوین آمریکا

 

ریچارد دنزیگ مدیر چند اندیشکده تصمیم ساز اقتصادی و امنیتی

 دنزیگ در دولت کلینتون به عنوان هفتاد و یکمین وزیر نیروی دریایی این کشور منصوب شد. در دولت اوباما نیز ریاست مرکز امنیت نوین آمریکا نیز به دنزیگ سپرده شد.رام اسرائیل امانوئل - رئیس کارکنان کاخ سفید (2010-2008): امانوئل یهودی الاصل مقیم آمریکا از جمله مقامات آمریکایی دارای تابعیت دوگانه آمریکایی - اسرائیلی است. در زمان جنگ اول خلیج فارس وی از خدمت در ارتش آمریکا سر باز زد و در جایگاه یک نظامی ارتش اسرائیل خدمت کرد.

 

رام اسرائیل امانوئل از اعضای "آیپک" لابی صهیونیست ها در آمریکاست

پدر وی بنجامین امانوئل از جمله صهیونیست هایی بود که در بیت المقدس اشغالی علیه فلسطینیان عملیات تروریستی اجرا می کردند. وی و گروه تروریستی موسوم به "ایرگون" یکی از عوامل اصلی در پاکسازی نژادی مناطق فلسطینی نشین در سرزمین های اشغالی بودند."رام" یکی از اعضای لابی صهیونیست ها - آیپک - در آمریکاست.برای مشاهده لیست کامل این افراد به لینک زیر مراجعه کنید.

 http://www.veteranstoday.com/2011/06/07/zionist-washington-ensuring-the-end-of-america

بانک صهیونیستی گلدمن ساکس و نفوذ در دولت اوباما

پیتر شوایزر رئیس موسسه "مسئولیت های دولت" و ویلیام جی کیسی از پژوهشگران دانشگاه استنفورد و اندیشکده هوور در ارتباط با فساد مالی وال استریت که عمدتا متشکل از بانک ها و موسسات مالی وابسته به صهیونیست هاست معتقدند این بانک ها با پرداخت میلیون ها دلار کمک بلا عوض به دولت اوباما، مصونیت قضایی را برای خود خریده اند.

گری کوهن مدیر اجرایی و لوید بلنکفین رئیس هیئت مدیره گلدمن ساکس

 بطور مثال، بانک گلدمن ساکس، از بزرگترین بانک های آمریکایی، تا کنون از پیگیری ها و رسیدگی به اتهام فساد مالی و تشدید بحران اقتصادی در امان مانده است. در حالی که آمریکا شدیدترین بحران اقتصادی تاریخ خود را تجربه کرده و می کند، تا کنون هیچ یک از موسسات مالی، بانک ها و مراکز بزرگ اقتصادی این کشور در ارتباط با این بحران مورد تحقیق قرار نگرفته اند.در سال 2008 مقامات ارشد گلدمن ساکس از مهمترین هواداران اوباما برای پیروزی در رقابت های انتخاباتی بودند و بیش از یک میلیون دلار به مبارزات انتخاباتی اوباما کمک مالی کردند.در سال 2011 کمیته تحقیق سنای آمریکا در گزارشی از فعالیت های مشکوک گلدمن ساکس و تاثیر آن بر بحران اقتصادی پرده برداشت. با انتشار این گزارش، مدیران این بانک دست به کار شده و میلیون ها دلار به کمپین انتخاباتی 2012 اوباما کمک کردند.پس از آن وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد تحقیق و پیگری پرونده گلدمن ساکس را متوقف کرده است.کارشناسان اقتصادی و رسانه های آمریکا معتقدند گلدمن ساکس با هزینه کردن میلیون ها دلار در دولت اوباما، ریاست جمهوری اوباما و اختیارات وی را خریداری کرده است!بانک گلدمن ساکس را دو یهودی آلمانی الاصل به نام های مارکوس گلدمن و دامادش ساموئل ساکس در سال 1869 در نیویورک تشکیل دادند و در همان سال وارد بازار بورس نیویورک شدند.



ساموئل ساکس و مارکوس گلدمن بنیانگذاران بانک گلدمن ساکس


امروزه رسانه های آمریکایی در مورد نفوذ گلدمن ساکس در اقتصاد آمریکا، به طور کنایه آمیزی وزارت خزانه داری ایالات متحده را "وزارت خزانه داری گلدمن ساکس" می نامند.






      

نکته ی عجیب و جالبی که در حین مطالعه بر روی سبک های نقاشی مرتبط با کابالا به دست آمد، شباهت عجیب ستاره ی 9 پر بهاییان با ستاره ی 9 پر موجود در نقاشی های یک سبک کابالیستی با عنوان لولیسم (Lullism) بود که این ارتباط خود می تواند سند دیگری بر ارتباط تشکیلات پلید بهاییت با تشکیلات شیطانی فراماسونری باشد.

ستاره ی 9 پر بهاییت و کابالا!

 

خوانندگان عزیز وبسایت « وعده ی صادق » که مقاله ی « فراماسونری: دجال آخرالزمان » را خوانده اند، حتماً به خاطر دارند که در این مقاله، به ارتباط فرقه ی ضاله ی « بهاییت » و تشکیلات شیطانی فراماسونری اشاره گردید و در این رابطه، اسناد و مدارک متعددی ارایه گشت.اما نکته ی عجیب و جالبی که در حین مطالعه بر روی سبک های نقاشی مرتبط با کابالا به دست آمد، شباهت عجیب ستاره ی 9 پر بهاییان با ستاره ی 9 پر موجود در نقاشی های یک سبک کابالیستی با عنوان لولیسم (Lullism) بود که این ارتباط خود می تواند سند دیگری بر ارتباط تشکیلات پلید بهاییت با تشکیلات شیطانی فراماسونری باشد.

 اما لولیسم چیست و چه ارتباطی با کابالا دارد؟

سبک های نقاشی دوران رنسانس در اروپا، به شدت تحت نفوذ اعتقادات و تعلیمات کابالا بوده است. یکی از چهره های تاثیر گذار بر روی نقاشی های این دوره، ریمون لول (Raymon Lull) فیلسوف اهل کاتالان و عضو گروه های مخفی بوده است.(1) تأثیر لول بر آثار دوره رنسانس به حدی بود که تعدادی از محققان وی را سلف رنسانس نامیده اند.(2)اما تعداد زیادی از محققین معتقدند که اعتقادات و آثار لول به شدت تحت تأثیر سبک های کابالیستی معاصر خود، به خصوص کابالای نشاط آور (Ecstatic Kabbalah) بوده و این فیلسوف، تعالیم کابالیستی را از دریچه ای دیگر ارایه نموده است.(3) تعلیمات لول، وارد آثار هنری شده و آثار هنری لولیستی (Lullian Art) را پدید آورد.(4)

 ارتباط لولیسم (Lullism) با کابالا.

 

 البته هدف از ارایه ی این مقاله، پرداختن به جزییات کارهای ریمون لول، هنر لولیستی (Lullian Art) و سایر سبک های رنسانس نمی باشد، بلکه هدف از آن، پرداختن به ارتباط این سبک ها با ستاره ی 9 پر بهاییان است. تعالیم لول، به صورت طلسم ها، اشکال هندسی و نقاشی های مختلفی ارایه گردید که یکی از این اشکال هندسی، آرس برویس (Ars Brevis) نام دارد که تلاش نموده است تا ابزار مورد نیاز برای تعالی و تکامل انسان را از دیدگاه لول در قالب تصاویر هندسی بیان نماید.(5) این تصویر هندسی که تعداد زیادی از محققین، آن را با درخت زندگی کابالا (سفیروت) مقایسه نموده اند،(6) به شکل ستاره ی 9 پر به نمایش در می آید: همانگونه که ملاحظه فرمودید، اصول تعالیم لولیستی، در قالب ستاره ی 9 پری به نام (Ars Brevis) به نمایش درآمده است و این تعالیم که خود منبعث از تعالیم شیطانی کابالا می باشد، راز تعالی انسان را بر 9 اصل استوار گردانیده است. این ستاره ی 9 پر، به عنوان یک طلسم شفابخش برای معتقدین به لولیسم به کار می رود. عجیب این که تعالیم ضاله ی بهاییت که ارتباط آن با تعالیم شیطانی کابالیستی و ماسونی اثبات شده و به طور مفصل در مقاله ی « فراماسونری: دجال آخرالزمان » ذکر گردیده است نیز به ستاره ی 9 پر اعتقاد داشته و آن را به عنوان یک نماد مهم مورد استفاده قرار می دهد:(7) بهاییان فلسفه ی استفاده از این ستاره را دو مسئله عنوان کرده اند:(8)1 - برابر بودن کلمه ی بهاء با عدد 9 مطابق حروف ابجد./2 - عدد 9 نشانه ی کمال می باشد./اما به نظر می رسد که علاوه بر دلایل مورد ادعای بهاییان درباره ی مقدس بودن ستاره ی 9 پر، این ستاره یکی از نمادهایی است که این جنبش شیطانی مرتبط با فراماسونری، آن را از اربابان خود اقتباس کرده است.البته این تنها سخن نویسنده ی مقاله نیست، بلکه تعدادی از محققین غربی نیز به ماسونی بودن ستاره ی 9 پر بهایی و استفاده از آن در سایر گروه های مخفی نیز صریحاً اشاره کرده اند:(9) بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، علاوه بر شواهد و اسناد متعددی که درباره ی ارتباط فرقه ی ضاله ی بهاییت با فراماسونری وجود دارد، ستاره ی 9 پر بهاییان نیز شاهد دیگری بر ارتباط بهاییت با تشکیلات شیطانی فراماسونری و تعالیم فاسد کابالا می باشد. در واقع بر خلاف مظلوم نمایی اعضای این فرقه، ردپای این فرقه را می توان در بسیاری از فتنه های عالم یافت که با توجه به ارتباط قوی این فرقه با سازمان فراماسونری جهانی، دسایس این فرقه دور از ذهن نمی باشد.

ضمیمه: بعد از اتمام مقاله ی حاضر، نکته ای توجه ما را به خود جلب کرد و آن نکته، این بود که علامت مخصوص درجه ی 33 در فراماسونری  (که بالاترین درجه ی لژ نیز می باشد) حاوی نماد ستاره ی 9 پر است که مطالب گفته شده در مقاله ی حاضر را تایید می نماید و نشان می دهد که ستاره ی 9 پر، مورد علاقه ی گروه های مخفی و ماسونی است و بهاییت نیز که با فراماسونری ارتباط نزدیکی دارد، از این قاعده مستثنی نمی باشد. برای بررسی بیشتر می توانید به لینک های زیر مراجعه فرمایید:

http://www.bibliotecapleyades.net/sociopolitica/codex_magica/codex_magica18.htm

http://kenraggio.com/KRPN-LuciferChaos.htm

http://www.projectavalon.net/forum/showthread.php?t=13629

 ان شاء الله که خداوند متعال، فتنه ی دجال آخرالزمان و اصحابش را از بلاد مسلمین دور فرماید.

 به امید ظهور منجی موعود، حضرت مهدی صاحب الزمان (عج).

 منابع و مآخذ

 

 1 -http://www.kheper.net/topics/Kabbalah/ChristianKabbalah.htm

وhttp://www.gangleri.nl/articles/51/the-occult-renaissance

 2 -http://www.gangleri.nl/articles/51/the-occult-renaissance

 3 -http://rapidshare.com/files/364652629/dtc.179.tif.gif.html

 4 -http://www.kheper.net/topics/Kabbalah/ChristianKabbalah.htm

وhttp://www.gangleri.nl/articles/51/the-occult-renaissance

وhttp://noreah.typepad.com/tarot_arkletters/2006/05/tarot_psychocos.html

 5 -http://lullianarts.net/Ars-Magna/2_1fig0.htm

وhttp://noreah.typepad.com/tarot_arkletters/2006/05/tarot_psychocos.html

وhttp://www.kheper.net/topics/Kabbalah/ChristianKabbalah.htm

 6 -http://www.kheper.net/topics/Kabbalah/ChristianKabbalah.htm

 7 -http://en.wikipedia.org/wiki/Bah%C3%A1%27%C3%AD_symbols

وhttp://commons.wikimedia.org/wiki/File:Baha%27i_star.png

 8 -http://en.wikipedia.org/wiki/Bah%C3%A1%27%C3%AD_symbols

 9 -http://www.bibliotecapleyades.net/sociopolitica/codex_magica/codex_magica26.htm

وhttp://mankindlastchance.wordpress.com/2009/02/07/the-nine-pointed-star/







      

اندیشه اسطوره ای در بین غربیان حتی پس از گذار از قرون وسطا و رسیدن به خردمدرنیته وجود داشت و دارد. از اولین روزهای کشف قاره امریکا کریستف کلمب معتقد بود سفرهای او بخشی از سناریوی هزاره مسیحایی است که به آزادی قدس از دست مسلمانان و بازسازی معبد خواهد انجامید. امروزه نیز نظم نوین جهانی و جهانی سازی همین اندیشه را مطرح می کند. با جریان شناسی و مفهوم شناسی صهیونیسم و انواع فرهنگی و سیاسی آن، فضا برای ورود به تحلیلی دقیق از واقعیت فراهم می شود. در ادامه جریان شناسی، به پیوندی اسطوره ای میان مسیحیت و یهودیت می رسیم که امروزه با واسطه سازیهای فراوان، شناخت صحیح ماهیت آن را مشکل می سازد.پشتیبانی بیش از اندازه قدرتهای بزرگ از رژیم اشغالگر اسرائیل، این ایده را در اذهان زنده می کند که فراتر از روابط دینی بین مسیحیان و یهودیان، بویژه در مورد انگاره آخرالزمان و منجی گرایی باید ساختارهای قدرت زیرین در میان ایشان وجود داشته باشد. واسطه سازی اعتقاد مشترک به پایان تاریخ با آمدن مسیح، مسیحیان و یهودیان را در جبهه واحدی قرار داده است که در آینده نزدیک باید با دشمن مشترک و ضد مسیح وارد جنگ شوند که به تعبیر ایشان، کمونیسم و اسلام همان دشمن مفروض در جنگ آرماگدون خواهند بود. پس این چهره اسطوره ای مشاهده پذیر از این جنبش را باید کنار زد تا لایه های زیرین کشف شود.موضوع «اسطوره صهیونیسم مسیحی»(1) در نگاه اول، معماگونه(2) بنظر می رسد، ولی واقعیت شاهدی است که در چارچوب واقع گرایی انتقادی، به تایید این مقاله می شتابد. بسیاری براین باورند که براساس تقسیم بندی ادوار تاریخی به اسطوره، فلسفه و علم، عصر اساطیر به دوران قبل از فلسفه مربوط می شود که بشر همواره در دست اوهام و ایده پردازیهای ذهنی خویش اسیر بود و تعریفی وهم آمیز از واقعیت زندگی بیان می کرد. انسان اسطوره ای با اعتقاد به خدایان و رب النوعهای متعدد، بدون کاربست علم و عقل، همه چیز را بگونه ای با آسمان مرتبط می کرد. اکنون این پرسش وجود دارد که آیا ممکن است تاریخ حرکت قهقرایی به خود گیرد و انسان قرن بیست و یکم در اوج توسعه و مدنیت خویش به دوران اساطیر برگردد؟ اگر نه، پس اسطوره صهیونیسم مسیحی به چه معناست؟به باور ما، آنگونه که با استدلال بیان خواهد شد، صهیونیسم مسیحی، جنبشی است که با انحراف مسیحیت از مسیر راستین خویش و پیدایش پروتستانتیسم متولد شد و با استفاده ابزاری و واسطه سازی از مفاهیم دینی نظیر«منجی گرایی» و دخالت انگیزه های سیاسی و گسترش امپراطوری فرانوی ابرقدرتی چون آمریکا بارور گردید. اسطوره، چیزی جز ترکیب ذهنی اعضای چند موجود با همدیگر و خلق موجودی جدید و در نهایت، باور بدان نیست. این جنبش نیز معجونی از آموزه هایمسیحیت، یهودیت و صهیونیسم است که واقعیت جدیدی را بنام صهیونیسم مسیحی ساخته و برای رسیدن به اهداف اسطوره ای خویش، واقعیت را به نفع خود تغییر داده است. اسطوره های قرن بیستم و بیست ویکم، با واقعیت آمیخته شده اند و برای ناب سازی آنها جهت رسیدن به حقیقتشان، ناگزیر هستیم نگاهی انتقادی داشته باشیم. جنبش صهیونیسم مسیحیی با مشتبه کردن واقعیت با آموزه های دینی، توانست منشا اثر باشد؛ جهان را به آشوب کشد و خود بر سریر قدرت بنشیند و در اندیشه تقویت نیروی فزاینده خود باشد. بیان تعریفی دقیق از اسطوره، کاری بس دشوار است، بگونه ای که می توان گفت تاکنون بین اندیشمندان در این زمینه، اجماعی حاصل نشده است. تعریف ویلیام دوتی در کتاب اسطوره نگاری، مطالعه اساطیر و آیینها(3) هفده ویژگی را برای اسطوره برشمرده که تا اندازه ای جامع است:
مجموعه اساطیری:
1. شبکه ای درهم پیچیده از اساطیر است که2. از لحاظ فرهنگی واجد اهمیت بوده و3. دارای صور خیالی گوناگون و4. قصه ها و حکایات5. استعاری و نمادین متعدد است و6. تصویرهای تجسمی متنوعی را بکار می گیرد تا 7. باورهای عاطفی و انبازی آدمیان را میسر سازد. این اساطیر اغلب 8. مشتمل است بر روایات آفرینش و پیدایش عالم و آدم و از اینرو9. جنبه هایی از عالم واقعیت و تجربه را مجسم می سازد و10. نقش و منزلت آدمیان را در این عالم معلوم دارد.
اسطوره ها بطور کلی ممکن است:
11. ارزشهای سیاسی و اخلاقی یک فرهنگ را متبلور ساخته و12. در سایه نظامی از تاویلها، 13. تجارب فردی را در چارچوبی کلی تبلور دهند که در پاره ای موارد، مداخله نیروهای مینوی و فراطبیعی 15. بعضی از نظامهای فرهنگی و طبیعی را مجسم می سازد. اسطوره ها ممکن است 16. مراسم و مناسک و نمایشهای خاص به معرض اجرا درآیند. 17. بطور کلی، اسطوره ها در پاره ای موارد، مواد و مصالحی را برای بسط و تفصیل رویدادها و تجارب فراهم می آورند که البته همین اسطوره ها اغلب در شرح و توضیح مفاهیم ادبی، تاریخی، حماسی و یا رویدادهای روزمره بکار می روند».(4)در اینجا قصد داریم بر یک ویژگی عصر جدید تاکید کنیم که آن را «اساطیر معطوف به قدرت و منعطف از قدرت» می نامیم. به آن دلیل، معطوف به قدرت گفته می شود که همواره هدف اصلی فعالیتهای این نوع گروهها، رسیدن به قدرت بیشتر بوده و هست. منعطف از قدرت هم از آن رو نامیده می شود که قدرتها برای اعمال هژمونی(5) خویش بر دهکده جهانی(6) و توجیه آن در اذهان عمومی، به خلق اسطوره یا همان واسطه بین ذهن مخاطب و عمل سیاسی دست می زنند. در این فصل، اسطوره های برجسته سالهای اخیر را معرفی می کنیم که هر دو صفت معطوف و منعطف بودن از قدرت را در خود دارند و در چارچوب واقع گرایی بین الملل قابل درک هستند.اسطوره «پایان تاریخ» فوکویاما، «برخورد تمدنها»ی ساموئل هانتینگون، «نظم نوین جهانی» و «جهان سازی» بوش پدر، «مبارزه با تروریسم» بوش پسر و اسطوره جنبش صهیونیسم مسیحی از آن جمله اند. در این فصل، به بررسی ابعاد مختلف این جنبش و استفاده ابزاری از مفاهیم دینی چون موعودگرایی، رستگاری، امت برگزیده، جنگ خیر و شر آرماگدون و آزادی جهان از ظلم و فساد و زمینه سازی برای آمدن دوباره مسیح خواهیم پرداخت. آنگونه که رهیافت واقع گرایی اشارت دارد، کسب قدرت فزاینده و توسعه آن در بخشهای مختلف سیاسی، فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی بصورت یک اصل برای بازیگران عرصه بین الملل تعریف می شود. لازمه کسب قدرت، گاه خلق واسطه ای است که بوسیله آن، اعمال قدرت و توسعه آن، در نظر عامه، توجیه پذیرتر و مقبول تر خواهد بود.یکی از جنبشهایی که ساخته و پرداخته قدرتهای بزرگ است و حلقه ی واسط آنها در اعمال قدرت بشمار می آید، جنبش صهیونیسم مسیحی است. خود این جنبش نیز کارکردی قدرت محور دارد و حلقه واسط رسیدن به قدرت را مفاهیمی قرار می دهد که نزد افکار عمومی قابل پذیرش باشد. موعود گرایی، آموزه نجات، جنگ جهانی خیر وشر در پایان دوران و آزادسازی جهان از یوغ خشونت و استبداد، همه از مفاهیمی هستند که صهیونیسم مسیحی با توسل به آنها، رسیدن به اهداف و منافع خویش را تسهیل می کند.پیش از ورود به بحث پیدایش و کارکرد این جنبش، لازم است سه واژه کلیدی «بنیادگرایی»، «پروتستانتیسم» و«اسطوره گرایی» که در فهم جنبش صهیونیسم مسیحی اثرگذار است، توضیح داده شود.
1. مفهومهای بهم پیوسته
الف) بنیاد گرایی
«بنیادگرایی» از ریشه لاتین Fundamentalism گرفته شده است و از نظر واژگانی، به پیروی سخت از هر ایده یا اصول بنیادی گفته می شود. در اصطلاح نیز به جنبشی در پروتستانتیسم امریکایی اشاره دارد که در اوایل قرن بیستم(1920-1925م.) در واکنش به مدرنیسم آشکار شد. پروتستانها تاکید داشتند که ظاهر کتاب مقدس نه تنها در امور مربوط به ایمان و اخلاقیات حجت است، بلکه عبارتهای تاریخی دقیق آن نیز که اساس باور دینی مسیحی در چنین آموزه هایی نظیر خلقت گیتی، بکرزایی، معاد جسمانی، کفاره بوسیله مرگ فدیه وار مسیح و بازگشت دوباره او نهفته است، قابلیت استناد دارد.(7) پروتستانهای امریکایی برای نخستین بار خود را بنیادگرا خواندند. «مسیحیت انجیلی» که عنوان دیگری برای بنیادگرایان است، در دهه دوم قرن بیستم به جریان سیاسی و دینی در برابر اصول و آموزه های مدرنیسم تبدیل گشت. مهمترین آموزه های بنیادگرایی دینی مسیحی در امریکا به این شرح بودند:
1. باور به اینکه متن و الفاظ کتاب مقدس به همان صورتی است که خداوند فرستاده است؛(8)
2- مبارزه با الهیات مدرن و هرگونه اقدام برای سکولاریزه کردن جامعه مسیحی؛
3- زندگی تحول یافته معنوی با شاخصه رفتار اخلاقی و تعهد شخصی، مثل خواندن کتاب مقدس، دعا و نیایش، تعصب داشتن به مسیحیت و ماموریتهای دینی.(9)
بنیادگرایی که در مقابله با مدرنیسم شکل گرفت، همه مظاهر مدرن را طرد کرد و کوشید بر ظاهر تحریف شده کتاب مقدس، داشته باشد. به عبارت دیگر، بنیادگرایان گروهی قشرگرا هستند که مخالف پیشرفت علوم مادی بظاهر متضاد با کتاب مقدس هستند. با اینکه بنیادگرایان امروز با بنیادگرایان اولیه تفاوت اساسی دارند، ولی در تفسیر ظاهری رخدادهای بین المللی و پیش گویی حوادث آینده با تاکید برکتاب مقدس، با بنیادگرایان نخستین اشتراک نظر دارند. برخی خاورشناسان و به پیروی از آنها، روشنفکران مسلمان غرب زده، این واژه ارتجاعی را درباره گروههای اسلامی بکار می برند که برای مبارزه با غرب به اوج بیداری رسیده و به قیام و مقاومت در برابر مظاهر تمدنی غرب دست زده اند. امروزه اسلام گرایانی که زیر پرچم اسلام سیاسی، با امپریالیسم فرانو مبارزه می کنند، بنیادگرا و مرتجع شمرده می شوند.
ویژگیهای بنیادگرایی
نویسندگانی چون ساگال و دیویس تلاش کرده اند با بهره گیری از بنیادگرایی به مثابه مقوله تحلیلی، سه ویژگی زیر برای آن برشمارند تا همه اقسام بنیادگرایی از جمله بنیادگرایی اسلامی را شامل شود:
1. طرحی برای کنترل بدن زنان است؛
2. شیوه کار سیاسی است که کثرت گرایی را رد می کند؛
3. نهضتی است که بطور قاطع، از ادغام دین و سیاست به مثابه ابزاری برای پیشبرد اهداف خود حمایت می کند.(10)
بابی سعید پس از نقل این ویژگیها از زبان این نویسندگان به بررسی و نقد آنها می پردازد و در نهایت به این جمع بندی می رسد که آنها را نمی توان ویژگیهای اختصاصی بنیادگرایی دانست، بلکه این ویژگیها، عام کلی هستند.درباره ویژگی اول باید گفت حکومتهای مختلفی همچون رضاخان در ایران و آتاتورک در ترکیه به کشف حجاب زنان دست زدند. در مقابل، برخی کشورهای مدعی دموکراسی و آزادی مانند فرانسه بر اجرای قوانین منع حجاب و جلوگیری از ورود زنان با حجاب به مدارس و اداره ها پافشاری می کنند. همه این تلاشها، نوع کنترل داشتن بر بدن زنان است و از اینرو، این مورد را نباید از ویژگیهای انحصاری بنیادگرایی دانست. ویژگی دوم، یعنی جزم اندیشی و قبول نداشتن کثرت گرایی نیز تنها ویژگی مختص بنیادگرایان نیست. به تعبیر بابی سعید، واقعیت این است که جزم اندیشی را در زندگی امروز و بسیاری از مکتبها می توان مشاهده کرد. اساسا نگاه مغرورانه و خودشیفته غرب از برتری تکنولوژیکی، اقتصادی و نظامی خود به شرق، بویژه کشورهای اسلامی، در همین راستا قابل توجیه است. امریکا تلاش می کند با اجرای پروژه های مختلفی همچون جهانی شدن و طرح «خاورمیانه بزرگ»، مطلق اندیشی خود را در عرصه های سیاسی(دموکراسی سازی امریکایی)، اقتصادی(سرمایه داری غربی) و اجتماعی- فرهنگی در تمام دنیا از جمله کشورهای مسلمان نشین خاورمیانه اعمال کند. درباره ویژگی سوم نیز باید دانست روند سکولاریزاسیون و جدایی دین از سیاست و به تعبیر دیگر، جدایی حوزه عمومی از حوزه خصوصی، ره آورد دوره مدرن غرب است. غرب با این قرائت توانست جایگاه دین را به حوزه فردی تقلیل دهد و ترک تازی در عرصه سیاست را با آزادی لجام گسیخته و رها از هر قید دینی و اخلاقی در پیش گرفت. به یقین، اینگونه جداسازی با آموزه های راستین کلیسا در قرون وسطا و حاکمیت کلیسا بر غرب و شاخصهای پسامدرن سازگار نیست.(11) بنابراین، ویژگیهای برشمرده شده برای بنیادگرایی شامل گروههای دیگر، دولتها و ادیان مختلف می شود. به همین دلیل، در عرف سیاست، بنیادگرا به کسانی گفته می شود که به ظاهر کتاب مقدس بدون کاربست عقل و دانش باور دارند و تفسیر قشری از آن بیان می کنند. مسیحیان صهیونیست از مصداقهای اصلی این تفکر شمرده می شوند. واژه مناسب برای جنبشهای اسلامی نیز که از اصول و بنیان های دینی خود دفاع می کنند، «اصول گرایی» است که بمعنای پایبندی به مسلمات دین اسلام و استفاده از مظاهر تمدنی دنیوی تا جایی است که به اصول و ارزشهای دینی آسیبی نرساند.
ب) پروتستانتیسم
همزمان با پدیدار شدن جنبش اصلاح دینی مارتین لوتر در قرن شانزدهم میلادی، نطفه اولیه صهیونیسم مسیحی منعقد شد. واژه پروتستانتیسم از ابتکارهای مجمع دوم اشپایر(12) در فوریه سال 1529م. است. در این مجمع تصمیم گرفته شد به مدارا و تساهل با پیروان لوتر در آلمان پایان داده شود. در ‌آوریل همان سال، شش تن از شاهزادگان آلمان به همراه مردم چهارده شهر با دفاع از آزادی اندیشه و حقوق اقلیتهای دینی به این تصمیم سرکوب گرانه اعتراض کردند. اصطلاح پروتستانتیسم از همین اعتراض گرفته شد. از اینرو، کاربرد اصطلاح پروتستان(معترض) درمورد افراد یا حوادث پیش از آوریل سال 1529م. به عنوان پدیدآورندگان نهضت اصلاح گرایی پروتستانی، تا اندازه ای نادرست است. هرچند خود نهضت اصلاح دینی هم از عوامل متعددی متاثر بوده است. آلیستر مک گراث(13) در کتاب درآمدی براندیشه اصلاح دینی استدلال می کند که دو جریان فلسفه مدرسی(14) قرون وسطا و اوج گیری اومانیسم همگام با عصر نوزایی غرب، بیشترین تاثیر را در پیدایش نهضت اصلاح دینی داشته اند.(15)از این جنبش معمولا به «رستاخیز عبری» یا یهودی تعبیر می شود بگونه ای که نگرشهای جدید به گذشته و حال و آینده یهودیان از آن سرچشمه می گیرد. امروزه دیگر کسی یهودیان را مستوجب لعن نمی داند و آنان را یاغی و سرکش و قاتلان عیسی مسیح تلقی نمی کند.پس از قرن شانزدهم و اصلاح دینی، اختلاف عمیق فکری بین دو شاخه مسیحیت سنتی(کاتولیک) و مسیحیت جدید(پروتستان) پدیدار شد. پروتستانیزم در اروپا، سرآغاز بزرگترین انحراف در دین مسیحیت بود. مارتین لوتر،(16) رهبر جنبش اصلاح دینی در زندگی خود بسیارتحت تاثیر کتاب عهد قدیم(تورات) بود. وی تلاش می کرد تفسیری از کتاب عهد جدید(انجیل) ارائه کند که با نظر تورات هماهنگ باشد. این در حالی است که انجیل باید مفسر تورات می بود، نه برعکس. این مسئله در زمان خود لوتر نیز سروصدای بسیاری برپا کرد. لوتر در کتاب خود با نام مسیح یک یهودی، زاده شد(1523م.) نوشت: «یهودیان، خویشاوندان خداوند ما(عیسی مسیح) هستند، برادران و پسرعموهای اویند. روی سخنم با کاتولیکهاست. اگر از اینکه مرا کافر بنامید، خسته شده اید، بهتراست مرا یهودی بنامید».(17) یکی از اساسی ترین اختلافات بین کاتولیکها و پروتستانها در برداشت آنها از عملکرد یهودیان هویدا شد. به این بیان که کلیسای کاتولیک باور داشت آنچه به عنوان «امت یهود» از آن یاد میشود، به پایان رسیده است و پروردگار برای مجازات یهودیان بخاطر کشتن مسیح، آنان را از فلسطین به بابل تبعید کرد. کلیسای کاتولیک پیشگویی های مرتبط به بازگشت یهود را بازگشت از بابل می دانست که در عمل به دست کوروش، پادشاه ایران تحقق یافت. در مقابل، جنبش پروتستان با مطرح کردن آیین«خودکشیشی» و طرد قرائت واحد کلیسا از متون دینی مقدس، نوعی پلورالیسم دینی را پذیرفت که یهودیان در کنار مسیحیان رسمیت یافتند و قدرت مانور فراوانی پیدا کردند. پروتستانها، یهودیان را قوم برگزیده و عهد قدیم را مرجع اصلی اعتقادات خویش دانستند.(18) هدف لوتر، هدایت یهودیان به آیین پروتستان بود ولی در عمل، مسیحیان جذب یهودیان شدند و روز به روز بر جمع حامیان یهود افزوده شد. به همین دلیل، لوتر بعدها در کتاب دیگرش به نام دروغگویی های یهود(1544م.) با بیان نفرت خود از یهودیان، درخواست کرد که آنان را از آلمان اخراج کنند.
ج) اسطوره گرایی غرب
اندیشه اسطوره ای در بین غربیان حتی پس از گذار از قرون وسطا و رسیدن به خردمدرنیته وجود داشت و دارد. از اولین روزهای کشف قاره امریکا کریستف کلمب معتقد بود سفرهای او بخشی از سناریوی هزاره مسیحایی است که به آزادی قدس از دست مسلمانان و بازسازی معبد خواهد انجامید. امروزه نیز نظم نوین جهانی و جهانی سازی همین اندیشه را مطرح می کند. بدین ترتیب امریکا در اندیشه اسطوره ای و غیرواقع بینانه خویش گرفتار است و جهان را به سمت آینده ای مجازی پیش می برد که کنترل آن در دستان توانمند ایالات متحده باشد. کلمب در یکی از آثار خود بنام پیش گوییها می نویسد که او به ملکه ایزابل گفته است طلاهایی را که در سرزمین جدید می یابد، برای بازسازی هیکل سلیمان اختصاص خواهد داد تا این معبد به کانون کره زمین تبدیل شود.(19)در واقع خاستگاه اسطوره گرایی مسیحی را به اصل الهیات تثلیثی مسیحیت می توان نسبت داد. نگاه اسطوره ای به عیسی که او را تا مقام الوهیت بالا می بردند و پسر خداوند می خوانند، به عقیده بیشتر مومنان مسیحی، درست بنظر می رسد. کسانی مثل آرچیبالد رابرتسون(20) در کتاب عیسی؛ اسطوره یا واقعیت(21) تلاش کرده اند با استناد با اناجیل اربعه و دیگر متون صدر مسیحیت، اجماعی بودن الوهیت عیسی را زیر سوال ببرند و دلایلی برای تاریخی بودن عیسی- که بعدها پسرخدا خوانده شد- گرد آورند که بر انسان بودن وی دلالت می کند. با این حال، بیشتر مسیحیان بر باور شخصیت اسطوره ای عیسی پای می فشارند.در دوران نوزایی و از همان ابتدای شکل گیری پروتستانتیسم، شاهد نوعی نگاه اسطوره ای به لوتر، رهبر جنبش اصلاح دینی در آلمان بودیم که او را منجی مردم از تسلط کلیسا معرفی می کردند. همچنین اومانیست ها که تاثیر فزاینده ای بر نهضت اصلاح دینی داشتند، این نهضت را برخوردار از الهام و هدایت الهی می دانستند.(22) صهیونیسم مسیحی نیز با شناسایی کانونهای قدرت در جهان و نفوذ در آنها تلاش دارد برای کسب قدرت و اعمال هژمونی بر جهان، طرح ها و ایده هایی را ارائه دهد که منافع مشترک قدرتهای بزرگ و اسرائیل را برآورده سازد.
2. زمینه تاریخی
از قرن اول تا سوم میلادی، همواره از دریچه یهود به مسیحیت نگریسته میشد و یهودیان به مسیحیان به عنوان پیروان دین جدید اجازه عرض اندام نمی دادند. در قرن سوم، فعالیتهای ضد یهودی پولس به ثمر نشست و در رهایی مسیحیت از چنگال یهودیان نقش بسزایی داشت. پیروزی آیین مسیحیت پولسی روحیه جدیدی را در قرن سوم و چهارم پدید آورد و کلیسا را برآن داشت تا خود را «اسرائیل جدید» بنامد و جانشینی قوم برگزیده خداوند را مطرح کند. کلیسا، سقوط اورشلیم و فروپاشی دولت یهودی را مجازات خداوند برای یهودیان می دانست که مسیح را به صلیب کشید و به دلیل بی ایمانی و خیانت مستوجب لعن و نفرین الهی بودند. به این ترتیب کلیسا همه فضایل و برکاتی را که پیش از این به قوم اسرائیل تعلق داشت به نفع خود مصادره کرد.در سال 339م. بازگشت به آیین یهود، جرمی سنگین تلقی شد و مجرم تحت تعقیب قانون قرار می گرفت. قرون وسطا، تلخترین دوره تاریخی یهود است که هرگز از ذهن آنها پاک نخواهد شد، زیرا آنان بیشترین فشار را از سوی مسیحیان تحمل کردند. مسیحیان، یهودیان را وادار ساختند بصورت گروهای منزوی و محاصره شده در شهرها زندگی کنند و لباسهایی متفاوت از مسیحیان بپوشند و کلاه خاصی بر سر بگذارند. اینکار برای آن بود که همگان آنها را بشناسند و در تعامل اجتماعی با آنها دقت کنند. یهودیان را «شیاطین» و «قاتلان مسیح»می نامیدند و متهم می کردند کودکان مسیحی را می کشند تا خون آنان را به جای شراب در مراسم «عید فصح» بنوشند. در سال 1095م. هنگامی که پاپ اریان دوم، آغاز حمله صلیبی را اعلام کرد تا صلیبیها قدس را از دست مسلمانان برهانند، هزاران یهودی به دلیل آنکه از پذیرفتن غسل تعمید سرباز زدند، کشته شدند. خانم باربرا توچمان، تاریخ نگار یهودی در کتاب مقدس و شمشیر به دشمنی وسیع با یهودیان در اروپا اشاره می کند که در طول جنگهای صلیبی به اوج خود رسید.(23) در پایان قرن یازدهم، تشکلهای یهودی در اروپا متلاشی شدند. یهودیان در سال 1290م. از انگلستان طرد شدند. در نیمه قرن سیزدهم تلمود در پاریس سوزانده شد و در پایان قرن چهاردهم همه یهودیان از فرانسه اخراج شدند. در شبه جزیره ایبری، یهودیانی که از پذیرش مسیحیت خودداری کردند در سال 1492م. از اسپانیا و در سال 1497م. از پرتغال اخراج شدند. در ‌آلمان و ایتالیا نیز یهودیان را در اردوگاههایی جایی دادند تا نتوانند با مسیحیان ارتباط برقرار کنند و بسیاری از فعالیتهای آنان ممنوع شد.(24) نوزایی علمی و صنعتی اروپا و پیدایش پروتستانیسم زمینه فعال شدن دوباره یهودیان را فراهم آورد.
الف) عصر نوزایی یهودیان مسیحی
پراکندگی یهودیان در جهان و تلاش پیگرشان برای گسترش آموزه های یهودیت و همزمانی این تلاشها با دوره اصلاحات در اروپا سبب شد اقداماتی نظیر ترجمه و شرح کتاب مقدس از زبان اصلی عبری و گسترش یافتن عرفان و فلسفه یهودی و تبلیغ آیین یهود شتاب بیشتری بخود گیرد. شاید بتوان ادعا کرد نقش یهودیان در بوجود آمدن رنسانس بسیار برجسته است. حتی «برخی از مسیحیان جدید همچون جان لوئیس فیف تاثیر زیادی در نهضت رنسانس اروپا در بین اندیشمندان لیبرال اروپایی داشتند».(25) در واقع، پیوندهای اولیه مسیحیان با یهودیان که هسته اولیه جنبش صهیونیسم مسیحی را شکل می دهد در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم رخ داد.نقش تاریخی یهودیانی که با آغاز عصر نوزایی فرصت عرض اندام بیشتری یافتند و خود را «مسیحیان جدید» نامیدند، در ابتدای قرن شانزدهم نمود فزاینده ای یافت. آنان این باور را مطرح کردند که با آمدن مسیح در آغاز هزاره خوشبختی، تاریخ الهی نیز بزودی آغاز خواهد شد. به همین دلیل در بین الهیون و اندیشمندان مذهبی تفسیرهای جدیدی از کتاب دانیال(عهد عتیق) و مکاشفه یوحنا (عهد جدید) صورت گرفت. به تصور مسیحیان جدید، روی آوردن یهودیان به مسیحیت و ظهور مجدد قبایل ناپدید شده اسرائیل، آخرین گامهای پایان تاریخ بشریت است و حوادث بزرگی نظیر بازگشت یهود به سرزمین صهیون، بازسازی معبد و تاسیس دوباره حکومت خداوند بر زمین دراورشلیم به این امر مرتبط می شود. به این ترتیب، مسیحیان یهودی که اعتقاد داشتند فرارسیدن هزاره نزدیک است، یهودیان را شریکانی پنداشتند که برای پدید آوردن حوادث بزرگ پیش از آمدن عیسی مسیح از آنان بی نیاز نیستند. همکاری و همگرایی هرچه بیشتر این دو آیین، ریشه دینی عمیقی یافت و برداشت تحریف شده از تورات و انجیل به شدت تبلیغ شد.
پی نوشت ها :
1- Christian Zionism Myth.
2- Paradoxical.
3. William Doty, Mythography; the study of myth and rithals, Alabama, the university of Alabama press,1986.
4- محمد ضمیران، گذار از جهان اسطوره به فلسفه، ص39.
5- Hegemony.
6- Global Village.
7-See:Fundamentalism,RandomHouseWebster’s Unabridged Dicionary.
8- روشن است که این عقیده با باورهای رایج و رسمی مسیحیان امروز که کتاب مقدس را نوشته حواریون و رسولان پس از به صلیب کشیده شدن عیسی می دانند تعارض دارد.
9- غلامرضا بهروز لک، «درنگی در مفهوم شناسی بنیادگرایی اسلامی». کتاب نقد، سال هفتم، ش2و 3، ص85.
10- بابی سعید، هراس بنیادین: اروپامداری و ظهور اسلام گرایی، ترجمه غلامرضا جمشیدی نیا و موسی عنبری، ص10.
11- برای مطالعه بیشتر، ر.ک: همان، ص11-13؛ غلامرضا بهروز لک، «درنگی در مفهوم شناسی بنیادگرایی اسلامی».
12- Speyer، شهری در جنوب غربی آلمان و محل تشکیل مجلس قانون گذاری کلیسا در جریان نهضت اصلاح دینی است.
13- Alister E. McGrath.
14- Scholasticism.
15- آلیستر مک گراث، مقدمه ای بر تفکر نهضت اصلاح دینی، ترجمه بهروز حدادی، ص58.
16- لوتر، کشیش و استاد فلسفه دانشگاه ارفوت و بانی آیین جدید پروتستان بود. وی کلیسای غرب را به دو بخش کاتولیک و پروتستان تجزیه کرد. از انحرافات کلیسا انتقاد می کرد و خواستار اصلاح کلیسا با رجوع به کتاب مقدس بود. او اعتقاد داشت کلیسا یک موسسه نیست بلکه جماعتی از مومنان است و سلطه دینی متعلق به کتاب مقدس است و هر مومن مسیحی شایستگی دارد که خود کشیشی باشد که به تنهایی و بدون قیمومیت کشیشان، کتاب مقدس را بفهمد.
17- محمدصالح مفتاح، «مسیحیت صهیونیستی»، (روی خط اینترنت)، منتشر شده در تاریخ 1383/8/13، قابل دسترس در آدرس: www.bashgah.net.
18- ر.ک: رضا هلال، مسیحیت صهیونیستی و بنیادگرایی امریکا، ص62، 63.
19- همان، ص61.
20- Archibald Robertson.
21- ر.ک: آرچیبالد رابرتسون، عیسی؛اسطوره یا تاریخ، ترجمه حسین توفیقی.
22- ر.ک: آلیستر مک گراث، مقدمه ای بر تفکر نهضت اصلاح دینی، ص97.
23- Barbara Tuchman,Bible and Sword, New york: Ballantine Books, 1984,p.
24- ر.ک: رضا هلال، مسیحیت صهیونیستی و بنیادگرایی امریکا، ص56-58.







      

در آن جشن، تائیسآن قدر به اسکندر شراب خوراند که عقل او را کاملاً زایل کرده و سپس از او خواست به انتقام معبدی که در آتن توسط خشایارشاه به آتش کشیده شد، پرس پولیس (تخت جمشید) را آتش بزند. اسکندر مشعلی را به تائیس داد و او هم پرده های حریر و جواهرنشان قصر را به آتش کشید. و پس از مدتی کوتاه، قصر یکپارچه در آتش کین و حقارت شخصیت تاییس سوخت. و اینگونه شد که امروز در دست مجسمه به ظاهر آزادی آمریکا"تائیس" همان مشعل هنوز به امید به آتش کشیدن دوباره تمدن شرق افروخته است.  و اینگونه شد که یک فاحشه که گوشه ای نا چیز از تاریخ تاریک و ددمنشانه غرب را اشغال کرده نماد آزادی می شود! به راستی،چرا سازندگان فرانسوی مجسمه آزادی چنین شخصیتی را به عنوان نماد آزادی در نظر گرفتند؟ بی شک یکی از اصلی ترین دلایل آن یادآوری حمله اسکندر به شرق و استحاله فرهنگی آن است چراکه تاریخ شناسان یکی از مهمترین اقدامات اسکندر را هلنیزه کردن سرزمین های تحت تصرفش می دانند. هلنیسم در لغت به معنی تقلید از یونان و به معنی مجموعه تمدن و فرهنگ یونان و به عبارتی ساده تر یونانی ما?بی است. در این راستا اسکندر اقدام به تأسیس شهرهای جدید در راه های مهم و استراتژیک و کوچ دادن مردم از آسیا به اروپا و از اروپا به آسیا نمود. وی با این کار قصد در استحاله فرهنگی متصرفاتش داشت. نمود بارز و آشکار این مسأله را می توان در هلنیزه شدن سلسله ایرانی اشکانیان پس از براندازی سلوکیان (بازماندگان سلوکوس جانشین اسکندر )دید، اشکانیان همواره سعی در یونانی مأبی داشتند تا جایی که حتی بر سکه هایشان عنوان (یونان دوست) همراه با اسم پادشاه زمان می آمد. (14)به عبارتی دیگر مجسمه آزادی به نوعی نماد رشد غرب گرایی نیز هست. تائیس یا همان مجسمه آزادی، می تواند یادآور تمام این گذشته باشد. اکنون نیز ملل شرقی به تقلید از اروپاییان و در مقابل غربی ها نیز به این سلطه می نازند و این میراث شوم اسکندر و تائیس است. اما نکته بسیار بسیار مهمی که هرگز نباید از نظر دور گردد این است که تمدن غرب هرگاه افول نمود نتوانست دوباره در همان مکان ابتدایی ، خود را باز سازی کند و در جایی دیگر ادامه حیات داد لذا می بینیم پس از افول یونان ، رم برمی خیزد و بعد از آن غرب از اروپای میانی ، انگلستان و نهایتا امریکا سر بر می آورد ، یعنی غرب هیچگاه نتوانست در همان حوزه مکانی اولیه دوباره رشد نماید این تمدن آنقدر نقصان داشت که قدرت هضم تجاوزات و حتی تبادلات فرهنگی سالم را نیز نداشت. اما در مقابل ، تمدن کهن و با فرهنگ ایران هرگاه دچار نزول شد دوباره در همان مکان جوانه زد ، هرگز نباید فراموش کرد که نهایتا اسکندر با لباس ایرانی از این مرز پر گهر رفت ، وحشیان و متجاوزان مغول مسلمان شدند و رصد خانه و مسجد و کتابخانه ساختند و از میان سه نفر زبانشناس که قواعد زبان عربی را برای خود عرب زبانان نگاشتند دو تن از آنها ایرانی بودند واکنون نیز پس از چند هزار سال باز هم ایران است که در مقابل زیاده خواهی های وحشی گرانه غرب ایستاده است.آری تکرار این تجربه تاریخی و از سویی دیگر پیشگویی های غرب نیز همین را میگوید که منشا آن اتفاق بزرگ آخر الزمانی نیز ایران است و موعود ادیان به یاری ایرانیان است که بساط بیداد آنها را بر خواهد چید گویا غرب ناگزیر از شنیدن نام ایران در کنار ناکامی های خود است ، لذا اینگونه است که تائییس دوباره مشعل به دست رو به سوی شرق بر فراز آتلانتیس ایستاده است. اگر بخواهیم اندکی تاریخی تر به مسئله نگاه کنیم باید در نظر داشته باشیم زمانی که امپراتوری ایرانیان 127 ایالت را تحت سلطه خود ساماندهی کرده بود اوج تمدن غربیان یعنی یونان هنوز از سیستم ابتدایی دولت شهرها (نه یک امپراتوری واحد) استفاده میکرد، لذا غرب ناگریز است تا با ساختن یک اتوپیای (آرمان شهر) خیالی یعنی یونان باستان تمامی مدنیت را به خود ارجاع دهد . زمانی که سخن از منطق باشد ارسطو الگو می شود اگر از ریاضیات سخن رانده شود ارشمیدوس را نشان می دهند ، پدر علم پزشکی باید بقراط باشد و غیره و غیره تا من ایرانی هیچگاه به این فکر نکنم که چرا غرب هنوز با این همه ادعا نتوانسته حقوق بشری را که کوروش 2500 سال پیش به بهترین نحو اجرا می کرد را حتی شبیه سازی کند. اگر لازم باشد برای من و توی ایرانی فیلم 300 می سازند تا مارا از تمامی گذشته پر افتخارمان بیزار کنند تا مبادا شکوه و تمدن نیاکانیمان ما را دوباره به فکر فرهنگ سازی در جهان بی اندازد. آری این کینه ای دیرینه است از تمدن شرق و سترگ ایران زمین که در هیبت شعله های آتش در مشعل عفریته جنگ این الهه شوم پیوندی!!! (تائیس + ایسیس) خود را نشان داده است. صد البته غرب در این آتش کین می سوزد و خواهد سوخت چراکه پس از تلاش چند هزار ساله آنها برای منکوب و استحاله تمدن ایران زمین جوانه ی نو رسته ای دوباره و این بار در هیبت اسلام شیعی از دل ایران زمین رویید و این بار نیز ایرانیان بهترین را انتخاب کردند رویشی که به لطف حق به انقلاب نهایی موعود منجر خواهد شد . و چه زیبا پروردگار بزرگ در قرآن ، کتاب انسان فرمود: " و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه? و نجعلهم الوارثین"/ " و ما اراده نمودیم تا بر مستضعفین جهان منت گذارده و ایشان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم "(15)
   پی نوشت
:
 1. fa.wikipedia.org/wiki
 2. http://www.fararu.com/vglj.oetfuqexxwvzfuusb..html
 3. mouood.org/content/view/2467/3 موعود

 4.
در کل در مدت مهاجرت ،اسکان و گسترش اروپاییان در قاره امریکا مجموعا 212 میلیون سرخ پوست کشته شده اند
 5.
پیوریتانیسم گرایشی از پروتستانیسم است که خواهان باز گشت مسیحیان به ارزشهای عهدعتیق (یهود) است. تا جایی که اینان در زمان کرامول خواهان این شدند که تورات و تلمود قانون اساسی انگلستان شود.
 6. برخی آن را "زن آزادی" Lady Libertyهم می نامند
.
  7.البته نباید این مجسمه را با مجسمه آزادی کنگره Statue of Freed اشتباه گرفت آن مجسمه‌ که از سال 1863 تا کنون بر روی گنبد مرکزی ساختمان کاپیتال ایستاده‌است توسط "توماس کرافورد" طراحی گردید و بانویی را تجسم می‌کند که شمشیری غلاف شده در دست راست خود دارد. در دست چپش نیز یک تاج به نشانه پیروزی، و سپر نشان رسمی آمریکا دیده می‌شود. کلاه خودی به سر دارد که حاوی ستاره و به شکل سر عقاب سر سفید است. وی بر روی یک کره ایستاده‌است که بر روی آن عبارت E Pluribus Unum نقش بسته‌است. این واژه یکی از شعارهای ملی آمریکا است که در مقاله "راز دلار" به ریشه یابی معنایی آن پرداخته ام
.
  8. ابلیسک از نماد های اصلی مشترک بین شیطان پرستان و فراماسونهاست که اشاره به آلت تناسلی شیطان دارد، برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به مقاله عبد الله شهبازی با عنوان "فرقه های راز آمیز دماوند" رجوع فرمایید
.
  9. در جریان این فرافکنی عده ای نیز گفتند که بار تلدی چهره همسر خود "شارلوت" را تصویر کرده است
.
  10. همسر و برادر "ایسیس " یعنی "اوزیریس" توسط برادر دیگرشان "ست" به قتل رسید و پس از آن ایسیس بیوه گشت. (جهت کسب اطلاع بیشتر در این زمینه به مقاله نویسنده با عنوان "اسطوره های ماسونی مصر باستان" رجوع فرمایید
).
  11. توجه فرمایید که عدد هفت فقط و فقط در کنار نماد ها و نشانه های نور عدد ماسونها و یهودیان است مانند هفت ستاره ، هفت شعاع نور ،هفت عدد شمع ... و در غیر این صورت ارتباطی با آنها نداشته و حتی از اعداد مقدس مسلمانان نیز به حساب می آید
.
  12. در برخی منابع تاریخی از او به نام "رکسانا" یا "روشنک" نام برده اند ولیکن آنگونه که از منابع تاریخی بر می آید رکسانا و استاتیرا دو شخص متفاوت هستند و حتی عده ای رکسانا را دختر "بخش آورد " حاکم ایرانی باختر می دانند که اسکندر پیش از استاتیرا با وی ازدواج نموده است
.
  13. روزنامه قدس ، یک شنبه 8 خرداد ماه 1384

  14.
حسینی، سیدمحمد؛ "نظر دیگری درباره ی طراحی از تائیس"
  15. کلام الله مجید/ سوره قصص/ آیه 5







      

مجسمه آزادی فقط یک تندیس ساده نبود بلکه نماد اسرار آمیزی از یک جریان مخفی و مخوف بود که سالها بعد نبض حیات سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی جهان را به دست گرفت لذا آنچه قرار است در این جستار به آن پرداخته شود ، نگاهی جدید و از زاویه ای دیگر به اسرار پشت پرده مجسمه ای است که آنرا به اصطلاح تندیس آزادی می خوانند. مجسمه آزادی یا تندیس آزادی (Statute Of Liberty) که نام رسمی آنLiberty Enlightening The World (آزادی روشنگر جهان) است در سال 1886 میلادی توسط فرانسه به ایالات متحده آمریکا هدیه داده شد .(1در 28 اکتبر آن سال " استیفن گراور کلیولند " ریاست جمهوری وقت آمریکا ،مجسمه آزادی را در محل فعلی آن، دهانه رود هودسن (Hudson) درجزیره آزادی که تا محله منهتن شهر نیو یورک دو هزارو ششصد متر و تا شهر جرسی سیتی ایالت نیو جرسی 600 متر فاصله دارد قرار داد. این مجسمه بنا بود در سال 1876 به مناسبت یکصدمین سالگرد استقلال آمریکا به اتمام برسد ولی به علت پاره ای از مشکلات مانند حمل آن به آمریکا ، طولانی شدن جریان ساخت و... با ده سال تاخیر بر فراز آبهای آتلانتیس ایستاد این مجسمه با دست راست خود مشعلی فروزان را بالای سر خود نگه داشته و در دست چپ یک لوح سنگی را که بر روی آن با شماره های رومی نوشته شده JULY IV MDCCLXXVI که نشانگر 4 ژوئیه1776 میلادی تاریخ استقلال آمریکا است.(2 مجسمه آزادی فقط یک تندیس ساده نبود بلکه نماد اسرار آمیزی از یک جریان مخفی و مخوف بود که سالها بعد نبض حیات سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی جهان را به دست گرفت لذا آنچه قرار است در این جستار به آن پرداخته شود ، نگاهی جدید و از زاویه ای دیگر به اسرار پشت پرده مجسمه ای است که آنرا به اصطلاح تندیس آزادی می خوانندسالها قبل تر از آن یک یهودی در یا نورد به نام کریستوفر کلمپ با مشورت با محافل یهودی اسپانیا و با توجه به اطلاعات و شواهدی که از وجود سرزمینی در آنسوی اقیانوس اطلس داشت ، با نیت پیدا کردن ارض موعود عهد عتیق ، سرزمین خالی از سکنه ای !!! را می یابد.(3) اندکی بعد این سرزمین مورد توجه پیوریتن های انگلیسی قرار می گیرد. این مسیحیان یهودی به محض ورود به امریکا آنرا ارض موعود نامیده وبومیان آن سرزمین را کنعانیان پنداشته و تاجایی که می توانند آن هارا قتل عام می کنند . (4اولین کتابی که در امریکا به چاپ می رسد "مزامیر داوود" است ، پیوریتنها نام های عبری بر فرزندان ، خیابانها و شهر های خود می گذارند تاجایی که باید پسوند DC" " در نام شهر " Washington DC " را David Capital یعنی (پایتخت داوود) دانست.(5نهایتا پس از مدتها جنگهای داخلی سرانجام در چهارم ژوئیه 1776 اولین کشور تمام فراماسونری جهان یعنی امریکا استقلال خود را اعلام می نمایدبیش از یک قرن پس از آن یعنی درسال 1886 میلادی فرانسه به مناسبت یکصدمین سالگرد استقلال امریکا مجسمه آزادی را در چند تکه مجزا توسط کشتی به امریکا هدیه می کند.(6) طراح اصلی این مجسمه "فردریک آگوسته بارتلدی" مجسمه ‌ساز ماسون فرانسوی بود البته سازه درونی آن را " الکساندر ایفل" مهندس فرانسوی برج ایفل ،طراحی نمود مهندسان و طراحان دیگری نظیر " ژوزف پولیتزر " و"اوژنویوله لودوک" نیز در جریان ساخت آن نقش داشتند.(7ویژگی مشترک تمامی این مهندسان و طراحان عضویت در لژهای فراماسونری فرانسه بود. تا جایی که به عنوان مثال بسیاری از نماد شناسان برج ایفل را یک "ابلیسک" فانتزی می دانند. (8در ابتدا سازندگان فرانسوی آن اعلام نمودند که این مجسمه نماد "تا ئیس" معشوقه اسکندر است . اما نکته ظریفی که در این میان نادیده ماند چیز دیگری بود که بعد ها نشریه ماسون ترک آنرا فاش ساخت . و آن شباهت بسیار زیاد چهره ی این مجسمه با "ایسیس" اسطوره ی مصر باستان و الهه مورد تقدیس ماسونها بود. بعد ها فردریک بارتلدی در پاسخ به انتقاد افرادی که بیان می داشتند این مجسمه از نظر فرم صورت به "تائیس" هیچ شبا هتی ندارد ، گفت : من در طراحی این مجسمه از چهره مادر بیوه خودم الهام گرفته ام.(9آری بارتلدی راست می گفت ولی منظورش از مادر بیوه ، "ایسیس" بود که در واقع مادر بیوه معنوی تمامی ماسونها منجمله خود او بود. (10پس از انتقال این مجسمه به نیویورک امریکاییها با هزینه ای نزدیک به 200 هزار دلار پایه ای 46 متری از جنس گرانیت برای آن ساختند تا مجسمه را بر روی آن قرار دهندحال که فراماسونهای فرانسوی برای امریکا سنگ تمام گذاشته بودند نا پسند می نمود اگر طراحان امریکایی دست روی دست می گذاشتند ، و البته در عمل نیز چنین نشد و در نهایت پایه گرانیتی آنها یک کپی محض از معبد کذایی سلیمان از آب در آمد ، معبدی که ماسونها برای رسیدن به نظم نوین جهانی و تشکیل حکومت ماسونی – یهودی خویش بالاخره باید آنرا بر بقایای مسجد الاقصی بنا کنند. با این تفاسیر جای تعجب هم نخواهد داشت اگر ارتفاع این ساختمان 46 متر یعنی مجموع 33+ 13 (دوعدد مورد علاقه فراماسونها) باشد و خود تندیس نیز دارای 168 پله به علاوه 1 نیم پله (مجموعاً169) باشد که بازدیدکنندگان را تا بالای برج راهنمایی کند.( 169= 13 X13)!!! بارتلدی بر روی تاج این مجسمه هفت شعاع نور قرار داد تا بیش از پیش نماد های ماسونی این تندیس ننگ و نیرنگ را آشکار سازد.عدد هفت در کنار سمبل های گونا گون نور از دیر باز ستوده مصریان باستان و یهودیان و کابالیست های مصر زده بود . همانگونه که آن را در شمعدان هفت شاخه یهود "MENORAH " ، خورشید هفت شاخه مصریان و یا هفت ستاره منقوش در آسمان معبد سلیمان دیده اید.(11) اما نکته ای که در این میان بنا بر اعتراف فرانسویان هرگز نباید فراموش نمود الگو برداری ساخت مجسمه از "تائیس " معشوقه اسکندر است. حتی اگر شباهتهای چهره ی این مجسمه با ایسیس را کنار بگذاریم چه دلیلی دارد فرانسوی ها نمادی از تائیس بسازند و آن را به امریکا هدیه دهند.مگر غربیان در تاریخ هزار خدایی یونان و رم با کمبود الهه مواجه شده بودند که از یک شخصیت نچندان موجه به نام" تاییس " مجسمه بسازند و انرا تندیس و نماد آزادی قرار دهند. آری حقیقت چیز دیگری است که لاجرم مجبوریم برای روشن شدن این گوشه از تاریخ و آشنایی با شخصیت این زن به باز خوانی گذرای حمله اسکندر به ایران زمین بپردازیم.  با آنکه اسکندر یا همان الکساندر در میان غربیان قهرمانی بزرگ شناخته می شود ولیکن در میان ایرانیان به عنوان شخصیتی بدنام و ویرانگر نمود یافته است، در متون زرتشتی، از وی همواره به عنوان "گجسته"(ملعون و شوم) یاد شده و همراه ضحاک و افراسیاب از کارگزاران اهریمن به شمار آمده استدر این اثنا عده ای نیز نظر در انکار وجود شخصیت تاریخی به نام اسکندر مقدونی دارند، ولی این به معنای نادیده انگاشتن انبوهی از آثار و اسناد تاریخی و باستان شناسی و حذف تاریخ اسکندر و سلوکیان و خلا زمانی به مدت بیش از صد سال از تاریخ ایران استاسکندر متولد مقدونیه و فرزند فیلیپ پادشاه مقدونیه بود.در آن زمان مقدونیه قسمتی از حکومت یونان بود که البته مقدونی ها در میان مردم یونان معروف به وحشی گری بودند لذا فیلیپ پدر اسکندر، برای فرزند خود معلمانی یونانی استخدام کرد تا با فرهنگ یونانیان بزرگ شود. اسکندر پس از مرگ پدر، پادشاه مقدونیه شد و پس از کشمکش ها و فراز و نشیبهایی که بیان آن در این مجال نمی گنجد برای ماجراجویی و تصاحب سرزمینهای دیگر، راه جهان گشایی و حمله به دیگر کشورها را پیش گرفت. اگر چه یونانیها او را وحشی و بربر می دانستند، ولی هنگامی که باتصاحب سرزمینهای دیگر توسط او ثروت زیادی به آتن سرازیر شد، با وی همراه شدندبزرگ ترین و مهمترین جنگ اسکندر، نبرد با امپراتوری وسیع ، قدرتمند و متمدن هخامنشیان بود. نبرد اسکندر و پادشاه ایران، چند بار به عقب نشینی وی انجامید، اما سرانجام با تضعیف روحیه سپاهیان ایران، ورق به نفع یونانیان برگشت و اسکندر، داریوش را در منطقه "گیل گمش" شکست داد.در شب پیروزی، اسکندر و افسرانش در تخت جمشید (پرس پولیس) قصر باشکوه ایرانیان، جشن بزرگی برپا کردند. اسکندر همواره در سفرهای خود یک گروه از زنان فاحشه و رقاص و شراب ریز همراه خود می آورد تا بساط عیش و نوش و شهوت رانی خود و فرماندهان سپاهش گسترده باشد. یکی از این زنان، تائیس کنیزی اورشلیمی بود که به خاطر زیبایی به دربار اسکندر راه یافته بود. پس از آنکه اسکندر قصد ازدواج با شاهزاده اسیر ایرانی و دختر داریوش سوم"استاتیرا" را نمود (12)، حسادت تائیس او را به طرح نقشه ای اهریمنی کشاند که نهایتا صد ها سال تمدن ، فرهنگ و افتخار جهانی را به خاکستر نشاند. (13







      

خطرات شبکه‌های اجتماعی برای کودکان و نوجوانان

فعالیت در شبکه‌های اجتماعی ممکن است بی‌خطر به نظر آید، اما همواره خطرات نهانی وجود دارد، به خصوص برای کودکان. با این که ایجاد پروفایل در شبکه‌های اجتماعی دارای محدودیت سنی است، اما جعل سن کار چندان دشواری برای کودکان نیست. از آنجایی که کودکان سریع‌تر و راحت‌تر به غریبه‌ها اعتماد می‌کنند، ممکن است به سادگی اطلاعات خصوصی‌شان را در اختیار آن‌ها قرار دهند، و چون فرد مقابل را از نزدیک نمی‌بینند، این خطر را به مراتب کمتر احساس می‌کنند. با وجود محدودیت سنی 13 سال، کودکان با انتخاب سن بالاتر به عضویت فیس بوک در می آیند.

13 میلیون کودک فیس‌بوکی در معرض خطر سوء استفاده جنسی

شاید کودکان اصلاً آگاهی نداشته باشند که برخی از افراد آنلاین ممکن است درمورد ماهیت خود دروغ بگویند تا بدین طریق به دیگران آسیب برسانند. پدر و مادرها باید برای کودکان توضیح دهند که در اینترنت افرادی هستند، که مهاجمان جنسی (sexual predators) نام دارند و بسیار خطرناکند. ممکن است در ظاهر مانند یک دوست باشند، و به تدریج اطلاعات خصوصی کودک را از او بیرون بکشند. این افراد با ساختن پروفایل‌های جعلی به کودکان نزدیک می‌شوند و وانمود می‌کنند که دارای علایق مشترکی با آن‌ها هستند. نام‌هایی نیز که در شبکه‌های اجتماعی برای خود برمی‌گزینند نام‌های معمول کودکان است. پدر و مادرها باید برای کودکانشان توضیح دهند که فاش ساختن اطلاعات خصوصی‌شان، مانند اسم کامل، نشانی، اسم مدرسه، شماره تلفن، تاریخ تولد یا هر گونه اطلاعات شخصی دیگری، برای افرادی که در اینترنت ملاقات می‌کنند کاری بس خطرناک است. براساس ضوابط پیش از ثبت نام در فیس‌بوک، داشتن حداقل 13 سال سن برای کاربران الزامیست اما براساس گزارش های منتشر شده، تا سال 2011 بیش از 5/7 میلیون کودک زیر 13 سال و بیش از 5 میلیون کودک زیر 10 سال در این شبکه عضو شده و شرایط استفاده آن را نقض کرده اند.ترکیب سنی کاربران فیس بوک/ 20 درصد کاربران زیر 18 سال هستند.

دزدی هویت

قربانیان دزدی هویت در شبکه های اجتماعی معمولا کودکان عضو هستند. وقتی کودکان وارد شبکه های اجتماعی می‌شوند اطلاعات خود را به اشتراک می‌گذارند و ممکن است بدلیل ناآگاهی نسبت به خطرات این اشتراک گذاری، اطلاعات حساسی چون آدرس و شماره تلفن محل سکونت، اطلاعات حساب بانکی و … را در پروفایل خود منتشر کنند و قربانی دزدی هویت و سوء استفاده های متعاقب آن می‌شوند.  در نوامبر 2011، کاربران متعددی گزارش کردند که حسابشان هک شده و تصویرشان با تصاویر مستهجن جایگزین شده است. گزارش شده است که بیش از 200 هزار حساب در بنگلور هند هک شده است. اما فیس‌بوک این ادعاها را رد کرده و ادعا کرده است که “امنیت کاربران اولویت اولشان است.”

 آزار سایبری

و اما آزار سایبری به چه معناست؟ آزار سایبری به معنای استفاده از اینترنت یا فناوری‌های ارتباطی دیگر برای صدمه زدن به افراد به گونه‌ای عمدی، مکرر و خصمانه است. این اتفاق گاه صدمات جبران‌ناپذیری به کودکان و نوجوانان می‌زند و آگاهی یافتن از این موضوع و جلوگیری از آن برای والدین کار دشواری است. برخی از این افراد با ارسال پیام‌های تهدید‌آمیز و تحقیرآمیز آنان را می‌ترسانند و اغلب تهدیدشان می‌کنند که حرفی به پدر و مادرشان نزنند و آنان نیز از ترس این که خطری تهدیدشان کند از آن‌ها پیروی می‌کنند. نتیجه گزارش مرکز تحقیقاتی پیو (pew) درمورد آزار سایبری- طبق این گزارش به طور میانگین 32? از کاربران نوجوان به گونه‌ای آزار سایبری را تجربه کرده‌اند.طبق گزارش مرکز غیرانتقاعی تحقیقاتی پیو، به طور میانگین حدود یک سوم از تمام کاربران نوجوان آزار و اذیت اینترنتی را تجربه کرده‌اند. این آزار و اذیت اینترنتی دارای طیف گسترده‌ای، از مزاحمت‌های جزئی تا تهدیدهای جدی، می‌باشد. به علاوه، طبق این گزارش دخترها بیش‌تر مورد این گونه آزار و اذیت قرار گرفته‌اند.مگان مِیِر، دختر 14 ساله که پس از آزار سایبری خودکشی کرد.مگان تییلو میر یک نوجوان آمریکایی بود که سه هفته پیش از تولد چهارده‌سالگیش با دار زدن خود، خودکشی کرد. یک سال بعد، پدر و مادر مگان شروع به تحقیقات درمورد این اتفاق کردند و دریافتند که علت آن آزار سایبری از طریق یکی از شبکه‌های اجتماعی بوده است. ماجرا از آنجا شروع شده بود که مگان پس از باز کردن حساب کاربری در شبکه اجتماعی my space ظاهراً با جاش ایوانز یک پسر 16 ساله آشنا می‌شود، حال آن که جاش کسی نبود جز یکی از دوستان مگان که برای اذیت کردن او این پروفایل جعلی را ساخته بود. آن دو بدون این که یکدیگر را ببینند از طریق این شبکه با هم در ارتباط بودند. تا این که در روز 15 اکتبر 2006 مگان پیام متفاوتی از به‌اصطلاح جاش دریافت می‌کند که “شک دارم که بخواهم باهات دوست بمانم، چون شنیده‌ام خیلی با دوست‌هایت خوب نیستی”. از آن پس پیام‌های مشابهی برای مگان ارسال می‌شد و پیام‌های مگان نیز در اختیار افراد دیگر در آن شبکه قرار می‌گرفت. بنا به گفته پدر مگان آخرین پیامی‌که برای مگان ارسال شده بود از این قرار بود: “اینجا همه می‌دانند تو چه آدمی‌هستی. دنیا بدون تو جای بهتری است.” و 21 دقیقه بعد بدن بیجان او را در کمد اتاقش پیدا کردند.دختر نوجوانی به نام ”آشلی هال” نیز پس از آن که توسط متجاوز سریالی به نام ”پیتر چپمن” اغفال شد، به دست او به قتل رسید. پیتر چپمن، قاتل فیس بوکی که با بیش از 6000 دختر نوجوان در ارتباط بود / اشلی هال 17 ساله، یکی از قربانیان تجاوز و قتل در فیس بوک.چپمن، 35 ساله، با استفاده از عکس فرد دیگری خود را پسر نوجوانی به نام ”پیتر کارترایت” معرفی می‌کند و در نهایت این دختر 17 ساله را در سپتامبر 2009 به دام می‌اندازد. او برای آشلی پیام‌های متعددی می‌فرستد و چند هفته بعد موفق می‌شود قرار ملاقاتی با او بگذارد. پس از دیدار ادعا می‌کند که پدر پیتر است. سپس او را به محل مورد نظر می‌برد و پس از تجاوز او را خفه می‌کند. سپس بدن او را داخل چاهی می‌اندازد. در مارس 2010، چپمن به جرم آدم‌ربایی، تجاوز و قتل تنها به 35 سال زندان محکوم می‌شود.وقوع جرم در فیس‌بوک هر 40 دقیقه یک بار: از اغفال تا قتل.سال گذشته پلیس انگلیس 12300 جرم را در رابطه با این شبکه اجتماعی ثبت کرد. جرایمی‌از قبیل قتل، تجاوز، آزار جنسی کودکان، ضرب و شتم، آدم‌ربایی، تهدید به مرگ، ارعاب شاهدان و کلاهبرداری با استفاده از این سایت صورت گرفته است. به گزارش پلیس هر 40 دقیقه یک جرم فیس‌بوکی در این کشور رخ می‌دهد.براساس ضوابط استفاده از فیس‌بوک، کاربران باید تضمین دهند که 13 سال به بالا هستند تا بتوانند در این سایت ثبت نام کنند… اما چیزی حدود 7?5 میلیون کودک در مورد سنشان دروغ می‌گویند و به سایت وارد می‌شوند.در برخی موارد مشاجرات داخل سایت به خشونت در دنیای واقعی کشیده شده است، این در حالی است که متجاوزان جنسی کودکان از این راه برای اغفال کودکان استفاده می‌کنند.

 صدها مجرم از شبکه اجتماعی مارک زاکربرگ برای اغفال کودکان استفاده می‌کنند

اوایل امسال، روزنامه انگلیسی دیلی میل اعلام کرد که صدها مجرم از فیس‌بوک برای به دام انداختن قربانیانشان از پشت میله‌های زندان استفاده می‌کرده‌اند. مسئولان زندان دریافتند که طی دو سال گذشته 350 زندانی با استفاده از تلفن‌های همراهشان که مخفیانه به دستشان رسیده بود در فیس‌بوک فعالیت می‌کردند.

 فیس‌بوک و تاثیر آن بر خانواده 

 نتایج یک مطالعه در انگلستان نشان‌ می‌دهد حدود یک سوم طلاق ها در این کشور با شبکه اجتماعی فیس‌بوک در ارتباط است. در این مطالعه حدود پنج هزار دادخواست طلاق مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که در 33درصد این دادخواست ها به فیس‌بوک به عنوان یکی از دلایل درخواست طلاق اشاره شده است. در این پرونده‌ها معمولا یکی از طرفین به گونه‌ای از فیس‌بوک استفاده کرده که موجب نارضایتی طرف مقابل بوده است.

نام فیس‌بوک در یک سوم پرونده‌های طلاق انگلیس در سال 2011

نتایج یک مطالعه در انگلستان نشان داده است که حدود یک سوم طلاق ها در این کشور با شبکه اجتماعی فیس‌بوک در ارتباط است. در این مطالعه حدود پنج هزار دادخواست طلاق مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که در 33درصد این دادخواست ها به فیس‌بوک به عنوان یکی از دلایل درخواست طلاق اشاره شده است.یافته های این مطالعه نشان می‌دهد که معمولاً یکی از طرف ها به گونه ای از فیس‌بوک استفاده می‌کند که باعث نارضایتی طرف دیگر می‌شود.طبق مطالعه‌ای از سوی موسسه حقوقی Divorce-online انگلستان، در سال 2011 در یک سوم پرونده‌های طلاق از فیس‌بوک نامی‌برده شده است. این رقم در سال 2009 یک پنجم بوده است. در روزگاران گذشته ردیابی یک رابطه نامشروع هفته‌ها به طول می‌انجامید و دوندگی بسیاری می‌طلبید. امروزه اما این کار تنها با یک کلیک ساده انجام می‌گیرد و عواقبش ممکن است همیشگی و ویرانگر باشد.

 فیس‌بوک؛ در دسترس‌ترین ابزار برقراری ارتباط نامشروع

به گفته سخنگوی پایگاه divorce-online، “چنان‌چه فردی بخواهد رابطه نامشروعی با کسی برقرار کند، فیس‌بوک در دسترس‌ترین مکان برای این کار است… در فیس‌بوک روابط نامشروع به سرعت برق و باد صورت می‌گیرد، در حالی که در نبود فیس‌بوک شکل‌گیری همین روابط ماه‌ها و گاهی سال‌ها زمان می‌برد.” پایگاه انگلیسی divorce-online: فیس بوک در دسترس ترین مکان برای برقراری روابط نامشروع است.وکلای طلاق در آمریکا همگی بر این باورند که فیس‌بوک روز به روز عامل موثرتری در فروپاشی ازدواج‌ها تبدیل می‌شود. کِی جِیسون و کِلی کرَف‌اسکای در کتاب “فیس‌بوک و ازدواجتان” تأثیر فیس‌بوک در نابودی ازدواج‌ها هشدار می‌دهند. این دو در وبلاگ خود می‌نویسند: “مردم سریع‌تر از آن که عقل سلیمشان بخواهد تصمیم بگیرد تایپ می‌کنند و دکمه send را کلیک می‌کنند و بیشتر درگیر احساسات آنی خود هستند تا بررسی عاقلانه کاری که انجام می‌دهند.”وقتی مارک زاکربرگ وضعیت تأهل خود را در صفحه‌اش به متأهل تغییر داد بیش از یک میلیون ”like” از هوادارانش دریافت کرد. اما براساس آمار و پژوهش‌ها، سایت مارک زاک چندان هم به نفع ازدواج و خانواده عمل نکرده است.

 فیس‌بوک و کاهش بازدهی کارمندان

در مه 2011، HLC Technologies اعلام کرد که حدود 50? از کارکنان در انگلستان استفاده از فیس‌بوک را از محل کار ممنوع کردند. فیس‌بوک متهم است به کاهش بازدهی کاری کارمندان.

 Event های دردسر ساز

امکان ایجاد Event یا “رویداد” یکی از امکانات فیس‌بوک است که همواره در کشورهای مختلف دردسرساز بوده است. در رویدادهای فیس‌بوکی، هر فرد می‌تواند به ایجاد یک رویداد، دوستان و دیگر اعضا را به تجمع، مهمانی و یا هر اقدام جمعی دیگر دعوت کند.در ژوئیه 2011 مقامات آلمان شروع به بررسی امکان ممنوعیت رویدادهای برنامه‌ریزی‌شده در فیس‌بوک کردند. این تصمیم به دلیل موارد متعددی از تجمع افرادی گرفته شد که در اصل به آن رویداد دعوت نشده بودند. برای نمونه، در مراسم تولد 16 سالگی دختری در هامبورگ که به اشتباه دعوت به تولدش را در معرض دید عموم قرار داده بود 1600 نفر تجمع کردند. بیش از یکصد پلیس به محل اعزام شد. یک مأمور پلیس مجروح شد و یازده نفر از شرکت‌کنندگان به دلیل ضرب و شتم، تخریب اموال و مقاومت در برابر پلیس دستگیر شدند.

پیمان دوستی فیس‌بوک و اسرائیل

 شاید یهودی بودن سه نفر از بنیانگذاران فیس‌بوک در ابتدا غیر عادی به نظر نرسد و بدگمانی به آن‌ها توهمی از جنس توهم توطئه به شمار آید، اما آنچه که بیش از هرچیز عدم بی‌طرفی و شبکه اجتماعیِ صرف بودن فیس‌بوک را زیر سوال می‌برد، هم راستا بودن اقدامات و فعالیت‌های آن با سیاست‌های آمریکا و اسرائیل است. علاوه بر جاسوسی نیابتی از کاربران فیس‌بوک، این شبکه به ظاهر اجتماعی، با هر گونه شکل‌گیری گروه‌های اجتماعی بر خلاف منافع و اهداف سیاست‌های آمریکا و صهیونیسم، مقابله و آن را فیلتر می‌کند. نمونه‌هایی از این عملکرد “سفارشی” را می‌توان در برخورد با صفحات فیس‌بوک حامی‌مقاومت مردم فلسطین مشاهده کرد. بارزترین این برخورد، حذف صفحه دعوت به انتفاضه سوم مردم فلسطین بود. همچنین صفحات دیگری نیز که در حمایت از جنبش‌های مردمی‌در فلسطین، بحرین و … نیز تشکیل شده که همگی از سوی فیس‌بوک فیلتر شده است. این در حالیست که در حوادثی از جنس حوادث پس از انتخابات 88 ایران، فیس‌بوک به محل اصلی سازمان‌دهی مخالفان تبدیل شده بود. در انتخابات روسیه نیز فیس‌بوک قصد ایفای نقشی مشابه ناآرامی‌های ایران داشت که به سرعت خنثی شد.  همچنین به جز این تضاد عملکرد، فیس‌بوک به طور پیش فرض، با قرار دادن کلید واژه “فلسطین” در کنار ” القاعده” و “نازی”، از ایجاد صفحاتی با این عناوین جلوگیری می‌کند.در همین حال دیوید فیشر، پسر استنلی فیشر رئیس بانک اسرائیل، و یکی از پنج نفر اول گوگل، به فیس‌بوک پیوسته است. دیوید فیشر 37 ساله که یکی از 5 نفر اول در شرکت گوگل و مغز متفکر بسیاری از طرح‌های اقتصادی گوگل بود. طرح‌های اقتصادی تحت مدیریت فیشر در سال 2009 و براساس آمار غیر رسمی، نزدیک به 30 میلیارد دلار درآمد تبلیغاتی عاید گوگل کرده است.

 دیوید فیشر مغز متفکر اقتصادی سابق گوگل و فعلی فیس بوک

دیوید فیشر با هدف اجرای طرح‌های مشابه در فیس‌بوک و گسترش دفاتر آن در سرزمین‌های اشغالی، وارد فیس‌بوک شده است. فیشر پیش از این و در دولت بیل کلینتون، در وزارت خزانه‌داری آمریکا مشاور سیاست‌های اقتصادی دولت بود.گسترش فعالیت‌های فیس‌بوک در سرزمین‌های اشغالی و با هدف جذب یهودیان سراسر جهان به مهاجرت، یکی دیگر از اهداف فیس‌بوک در سطوح میانی بوده است. مارک زاکربرگ نیز تا کنون شخصا در برنامه‌های مرتبط با اسرائیل از جمله افتتاح صفحات فیس‌بوک سران این رژیم حضور پیدا کرده است و دست دوستی و همکاری وی همواره به سوی صهیونیست‌ها دراز بوده است.

صفحه فیس بوک نتانیاهو و شیمون پرز که با حضور زاکربرگ افتتاح شدند

  اما بررسی زوایای فیس‌بوک محدود به همین موارد ذکر شده نبوده و تحلیل کارکردها، اهداف و پشت پرده‌ فعالیت‌های این شبکه نوظهور که رقبای متعدد، پرقدرت و قدیمی – نظیر اورکات و یاهو 360 – را با سیل تبلیغات و ابزارهای دیگر به گونه‌ای از میدان به در کرد که نامی هم از آن‌ها باقی نماند.با وجود آسیب‌های اجتماعی شبکه‌های نظیر فیس‌بوک و لزوم هوشیاری مقامات وکارشناسان داخلی برای به حداقل رساندن آثار سوء آن، برخی اظهارات از سوی مقامات عالی‌رتبه کشور در تمجید از فیس‌بوک به عنوان “امری مبارک برای دنیا” که بدون در بر داشتن هزینه‌ای برای مردم، مواهب! بسیاری به ارمغان می‌آورد، این شاعبه را به وجود می‌آورد که مسئولین رده بالای کشور، اشراف و اطلاع کافی و جامع در این زمینه ندارند.(لینک مطلب)گفتنی است فیس‌بوک در کشورهایی نظیر ایران، چین، سوریه، پاکستان، بنگلادش، ازبکستان و برخی از کشورهای اسلامی بدلیل فعالیت‌های ضداسلامی، نقض قوانین اسلام، فعالیت‌های غیر اخلاقی، ایجاد آشوب‌های خیابانی، سوء استفاده از تصاویر و انتشار عکس‌های غیراخلاقی فیلتر شده است.







      

چگونه فیس‌بوک طی 8 سال به مرز یک میلیارد عضو نزدیک می‌شود؟ دلایل موفقیت این شبکه اجتماعی چه بوده است که شبکه های مشهور دیگر موفق به کسب چنین جایگاهی نشدند؟ آیا کارکردهای ضداجتماعی فیس‌بوک در حال پیشی گرفتن از کارکرد اجتماعی آن است؟ برای آشنایی بیشتر با این کشور تازه تاسیس، با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.شبکه اجتماعی فیس‌بوک در فوریه 2004 وارد دنیای مجازی شد و در آن زمان رقابت با شبکه های قدیمی‌تر چون اورکات، یاهو 360 و بسیاری از شبکه های دوستیابی و اجتماعی دیگر را آغاز کرد و در عین ناباوری در اندک زمانی به پرطرفدارترین شبکه اجتماعی تبدیل شد.فیس‌بوک هم اکنون اندکی بیش از 900 میلیون کاربر فعال دارد و موسسان و مدیران این شبکه برای رسیدن به مرز یک میلیارد عضو و جشن میلیاردی شدن این کشور مجازی لحظه شماری می‌کنند. بسیاری فیس‌بوک را پس از چین و هند، سومین کشور پرجمعیت جهان نام گذارده اند. شاید این سوال برای بسیاری مطرح شود که فیس‌بوک چگونه در کمتر از 8 سال به مرز یک میلیارد عضو رسیده است؟ آیا این موفقیت و اقبال تنها بدلیل مسائل فنی و جذابیت های ظاهری بوده یا برنامه ای دیگر برای مطرح نمودن یک شبکه اجتماعی واحد و گردآوری حداکثری کاربران در کار بوده است؟میتوان گفت فیس‌بوک نقطه پایانی بر سرگردانی کاربران فضای مجازی در شبکه های متعدد اجتماعی بود. اورکات، کلوب، یاهو 360، مای اسپیس، فلیکر و … همگی از رقبای فیس‌بوک به شمار می‌رفتند که با ظهور فیسبوگ همگی به حاشیه رانده شدند. برای آشنایی بیشتر با ماهیت فیس‌بوک و دلایل اقبال جهانی آن به معرفی دوباره و اجمالی طراحان، سرمایه گذاران و حامیان آن خواهیم پرداخت.

 زاکربرگ؛ یهودی آتئیست (بی خدا)

 از مارک الیوت زاکربرگ (Mark Zuckerberg)جوان متولد نیویورک به عنوان مبدع فیس‌بوک و کسی که طرح اولیه آن را در ذهن پروراند، نام برده می‌شود. مارک زاک، متولد 1984 و در خانواده ای یهودی متولد شد. در سن 13 سالگی خانواده مارک برای وی جشن تکلیف میتزوا (جشن تکلیف مخصوص یهودیان) گرفتند اما مدتی بعد مارک رسما خود را آتئیست (Atheist) یا منکر وجود خدا معرفی کرد. مارک عضو انجمن برادری یهودیان “آلفا اپسیلون پی” است و تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد در رشته کامپیوتر -ماشین های هوشمند و طراحی سیستم عامل- سپری کرده است.در ماه مه 2012 با پریسیلا چان فرزند دو پناهنده چینی ویتنامی‌که پس از سقوط سایگون به آمریکا مهاجرت کرده بودند ازدواج کرد. مارک زاکربرگ به همراه ادواردو ساورین (Eduardo Saverin)، داستین مسکوویتز (Dustin Moskovitz) و کریس هیوز (Chris Hughes) چهار بنیانگذار اصلی فیس‌بوک هستند. مارک زاکربرگ هم اکنون رئیس و مدیرعامل فیس‌بوک است.

 سهامداران فیس‌بوک

علاوه بر 4 بنیانگذار فیس‌بوک، این شرکت پرسود سهامداران دیگری نیز دارد. سهامداران فیس‌بوک به ترتیب عبارتند از:مارک زاکربرگ، 24 درصد به ارزش 3/5 میلیارد دلار/شرکت سرمایه گذاری آکسل پارتنرز Accel Partners، 10 درصد به ارزش 2/2 میلیارد دلار/شرکت سرمایه گذاری اسکای تکنولوجیز Digital Sky Technologies، 10 درصد به ارزش 2/2 میلیارد دلار/داستین موسکوویتز، 6 درصد به ارزش 3/1 میلیارد دلار. وی با 28 سال سن جوان ترین میلیاردر جهان بوده و همانند زاکربرگ در خانواده ای یهودی متولد شده و تحصیل کرده هاروارد است./ادوارد ساورین، 5 درصد به ارزش 1/1 میلیارد دلار. ساوارین نیز متولد یک خانواده ثروتمند یهودی است./شان پارکر، 4 درصد به ارزش 880 میلیون دلار: پارکر 33 ساله نخستین رئیس فیس‌بوک بوده است./پیتر تییلPeter Thiel 3 درصد به ارزش 660 میلیون دلار/گریلاک پارتنرزGreylock Partners 5/1 درصد به ارزش 330 میلیون دلار. گریلاک شرکت پشتیبانی نرم افزاری و زیرساختی است که عمده فعالیت های آن در اسرائیل است.مریتک کپیتال پارتنرز Meritech Capital Partners5/1 درصد به ارزش 330 میلیون دلار.مایکروسافت 3/1 درصد به ارزش 286 میلیون دلار.لی کا شینگ Li Ka-Shing75/0 درصد به ارزش 165 میلیون دلار. این مرد چینی صاحب چندین شرکت تجاری بوده و نهمین فرد ثروتمند جهان است.نام جف روچیلد نیز در میان سهامداران فیس‌بوک دیده میشود که میزان سهم وی کمتر از یک درصد است.نکته جالب و قابل توجه در این میان، یهودی بودن سه بنیانگذار اصلی فیس‌بوک است.

 فیس‌بوک؛ رویای سیا که به حقیقت پیوست

پیش از این در مورد استفاده سرویس های جاسوسی کشورهای غربی بویژه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از بانک اطلاعات شبکه های اجتماعی همچون توییتر و فیس‌بوک مطالب بسیاری منتشر شده است. 

 بسیاری در آمریکا، زاکربرگ را عامل سیا نامیده اند

کریستوفر استارتینسکی معاون رئیس سازمان سیا مورد این شبکه گفته است: «برای سیا این [فیس‌بوک] کاملاً رویایی بود که به حقیقت پیوست»؛ چرا که در آن کاربران نگرش‌های مذهبی، سیاسی، شماره تماس، آدرس، اطلاعات شخصی، صدها تصویر از خود، نام دوستان، و حتی جزئیات لحظه به لحظه فعالیت‌های خود را قرار می‌دهند.خود مارک زاکربرگ در مورد فیس‌بوک این چنین گفته است: «فیس‌بوک تنها و قدرتمندترین ابزار کنترل مردم است که تا کنون اختراع شده است».به عقیده تحلیل‌گران آمریکایی، ابزار و امکانات موجود در فیس‌بوک و فعالیت‌های این شبکه اجتماعی در سطح جهانی سبب می‌شود تا سیا در هزینه‌های خود بتواند صرفه‌جویی کند. حتی تقویم و گاه‌نامه موجود در فیس‌بوک که کاربران با استفاده از آن به ثبت کارهای آتی خود می‌پردازند به سیا کمک می‌کند تا بداند که افراد قصد دارند در چه مکانی و در چه زمانی دست به انجام چه کارهایی بزنند.بر این اساس، بخش جمع آوری اطلاعات آشکار یا (open source intelligence) این سازمان که بیشترین حجم کارهای اطلاعاتی و عملیات گردآوری اطلاعات را در بر می‌گیرد، با راه اندازی فیس‌بوک عملا تعطیل شده و فیس‌بوک به نیابت از سیا، وظیفه جمع‌آوری اطلاعات آشکار از شهروندان سراسر جهان را به عهده گرفته است. جمع آوری اطلاعات آشکار بیش از 90 درصد فعالیت‌های سازمان‌های اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد که پس از جمع‌آوری اطلاعات آشکار و پایش و تحلیل داده‌ها، اهداف مورد نظر برای کسب اطلاعات تکمیلی و مخفی شناسایی می‌شوند.

 جمع آوری اطلاعات آشکار بیشترین حجم از کارهای اطلاعاتی را تشکیل می دهد

 همچنین از آنجا که میلیاردها عکس شخصی در این شبکه اجتماعی وجود دارد، در آوریل سال 2011 فیس‌بوک بدون اطلاع‌رسانی به کاربران خود، ویژگی جدیدی را راه‌اندازی کرده است، یعنی فناوری و نرم‌افزار شناسایی و تشخیص چهره افراد.و مواردی که در آن رسما مدیران این شبکه ها به همکاری با سازمان های اطلاعاتی اعتراف کرده اند. با شواهد موجود، اینگونه به نظر می‌رسد که طرح هایی نظیر فیس‌بوک و توییتر، نمی‌تواند صرفا در جهت ایجاد شبکه‌ای ارتباطی میان مردم سراسر جهان بصورت رایگان شکل گرفته باشد و برنامه ای فراتر از آن در میان نباشد. با اندک مطالعه و جستجو در مورد سرمایه گذاری های صورت گرفته چندین میلیارد دلاری برای تبلیغات پیش از راه‌اندازی و پس از آن، می‌توان دریافت که برنامه ای فراتر از یک طرح ساده که از ذهن یک دانشجوی رشته کامپیوتر برآمده باشد، در جریان است.هالیوود، ماشین تبلیغات و دیپلماسی عمومی‌آمریکا نیز برای حمایت از آن دست به کار شده و با هدف سناریوسازی برای پیدایش این شبکه پیچیده اجتماعی با استفاده از استراتژی “حصاری از دروغ” (Cover of Lies) که چرچیل برای اولین بار آن را در کتابی با همین نام مطرح کرد، فیلم “شبکه اجتماعی” را ساخته است.

 فیلم شبکه اجتماعی (Social Network)؛ سناریوسازی هالیوودی برای طرحی امنیتی

 فیلم ”شبکه اجتماعی” به کارگردانی «دیوید فینچر» فیلمی‌درباره زندگی شخصی و کاری «مارک زاکربرگ» بنیان گذار فیس‌بوک است.فیلم “شبکه اجتماعی” با شعار “نمی توانید 500 میلیون دوست داشته باشید بدون اینکه چند دشمن نیز برای خود بتراشید” فیلم نامه این فیلم را «آرون سورکین» با اقتباس از کتاب «میلیاردرهای تصادفی: تاسیس فیس‌بوک، داستانی از جنس، پول، نبوغ و خیانت» اثر “بن مزریک” و مصاحبه‌های «ادواردو ساوارین» یکی از بنیان‌گذاران فیس‌بوک نوشته است و کمپانی «کلمبیا پیکچرز» حمایت مالی از این فیلم را بر عهده گرفته است.در این فیلم مارک زاکربرگ دانشجویی منزوی و دارای مشکل در برقراری روابط اجتماعی به تصویر کشیده شده است که بدلیل اختلاف با دوست دختر خود تصمیم به آزار وی از طریق انتشار اطلاعات خصوصی زندگی وی در اینترنت می‌گیرد. تم اصلی داستان، نمایش چگونگی شکل‌گیری ایده اولیه فیس‌بوک در ذهن این دانشجوی کامپیوتر است. البته حواشی دیگری نیز در اطراف این تم اصلی وجود دارد که مواردی چون شکایت از زاکربرگ بدلیل سرقت ایده فیس‌بوک مطرح است.

تصویری از فیلم شبکه اجتماعی- سمت راست بازیگر نقش مارک زاکربرگ

 چه فصل مشترکی میان فیس‌بوک و هالیوود منجر به ساخت این فیلم شده است؟ فیس‌بوک چه اهمیتی برای سیاست‌گذاران دیپلماسی عمومی‌و فرهنگی آمریکا داشته که هالیوود را به ساخت چنین فیلمی‌ وا داشته اند؟نگاه دوباره به فاکتورهایی که پیش از این در مورد فیس‌بوک و کارکردهای ارزشمند آن برای سازمان‌های امنیتی – اطلاعاتی آمریکا داشته است، اهمیت گسترش بیشتر این شبکه را نشان می‌دهد. فیلم شبکه اجتماعی، بیش از هرچیز یک رپرتاژ آگهی با طرحی هوشمندانه برای فیس‌بوک است؛ آن هم با استفاده از هالیوود، قوی‌ترین ابزار تبلیغاتی کنونی جهان.از سوی دیگر با رسوایی‌هایی که در زمینه درز اطلاعات شخصی کاربران و یا همکاری مدیران شبکه با سیا به وقوع پیوست، برای پاک کردن اذهان عمومی‌از احتمال ارتباط فیس‌بوک با دستگاه اطلاعتی آمریکا، طراحان این شبکه جمع‌آوری اطلاعات Open Source، هالیوود را مامور تطهیر وجهه فیس‌بوک کردند. بی‌دلیل نیست که فردی چون جولیان آسانژ موسس سایت ویکی‌لیکس که ابهامات بسیاری در مورد سایت وی، منابع اطلاعاتی و اهداف او از افشاگری‌ها وجود دارد، فیس‌بوک را ” مخوف‌ترین ابزار جاسوسی ساخته شده به دست بشر” نامیده است.

 تاثیرات اجتماعی فیس‌بوک

 روانشناسان غربی با تحلیل روانشناسانه  استفاده از فیس بوک و تاثیرات آن این نظریه را مطرح کرده اند که کاربرانی که بیش از حد از”می پسندم” یا “Like” در تایید مطالب، عکس ها و … دوستانشان استفاده می کنند، از عدم ثبات شخصیت و رفتار رنج می برند.روزانه بیش از 3 میلیارد “Like” و کامنت در فیس بوک منتشر می شود.







      

به گزارش تربت قدس متن بیانیه نهایی شانزدهمین نشست سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران در تاریخ 9 – 10 شهریور 1391 به این شرح است:

«ما سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در شانزدهمین نشست خود در نهم و دهم شهریور 1391 در تهران، جمهوری اسلامی ایران، گرد هم آمده ایم و شرایط بین المللی را با هدف کمک موثر به حل مشکلات عمده ای که موجب نگرانی همه کشورهای عضو جنبش و کل بشریت است، مرور کردیم و با الهام از بینش، اصول و اهداف جنبش عدم تعهد که در کنفرانس های واندونگ (1955) و بلگراد (1961) مورد تاکید قرار گرفته اند و مبنای تلاش هایمان برای دستیابی به جهانی توام با صلح، برابری، همکاری و رفاه برای ملت ها هستند و نیز با تمسک به تجارب جنبش در گذشته و توان بالقوه کنونی آن، با تاکید مجدد بر اینکه جنبش، اصول و اهداف جنبش عدم تعهد و شرایط کنونی بین المللی همچنان معتبرند، با تکیه بر دستاوردهای گذشته جنبش در مبارزه بر علیه امپریالیسم، استعمار، استعمار نو، نژادپرستی، آپارتاید، استکبار و تمامی اشکال مداخله خارجی، تجاوز، اشغال، سلطه جویی و تاکید بر لزوم کنارماندن از ائتلاف های معطوف به قدرت و رویارویی ها که همچنان محورهای اصلی در سیاست های جنبش خواهند بود، با تجدید عهد با اصول و اهداف جنبش عدم تعهد و نیز تعهد به تلاش در جهت کمک سازنده برای افکندن طرحی نو در روابط بین المللی بر مبنای اصولی همچون همزیستی مسالمت آمیز، همکاری منصفانه بین ملت ها و حق برابری کشورها، با تاکید بر اصول شامل: حاکمیت ملی کشورها برابری دولت ها، تمامیت ارضی کشورها و عدم دخالت در امور آنها؛ با اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری ازاقدامات تجاوزکارانه و دفع این اقدامات یادیگر انواع نقض صلح، تشویق و ترغیب همگان به حل و فصل اختلافات بین المللی به طرق صلح آمیز یا به هر طریقی که صلح و امنیت بین المللی و عدالت به خطر نیفتد؛ ضمن خودداری از تهدید و یا استفاده از زور بر علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور به هر طریقی که مغایر اهداف و اصول منشور سازمان ملل متحد باشد، با توجه به نکات فوق اعلام می کنیم:/1- شکل گیری نظامی منصفانه، جامع، شفاف و موثر برای مدیریت مشترک جهانی، بر مبنای عدالت و انصاف و مشارکت همه کشورها، جهت مواجهه با چالش ها و مخاطرات کنونی که از تهدیدات امنیتی، خطرات زیست محیطی، تغییر آب و هوا، مهاجرت، بیماری های واگیردار، اقدامات اقتصادی بین المللی و غیره ناشی می شود، ضروری است. برای برپایی چنین نظامی اعضای جنبش عدم تعهد می بایست مواضع خود را هماهنگ و نیروهای خود را بسیج نموده و در جهت تامین منافع کشورهای در حال توسعه گام بردارند. در این رابطه، اولویت هایی باید به شرح زیر باید در نظر باشد:/الف- حوزه مدیریت مشترک جهانی بسیار گسترده بوده و علاوه بر موضوعات مربوط به توسعه، بسیاری از دیگر مسائل و موضوعات مورد توجه و نگرانی کشورها را نیز شامل می شود. جهان با چالش هایی در زمینه های امنیتی، اجتماعی، زیست محیطی، بهداشتی، پناهندگان، مواد مخدر، جرائم سازمان یافته فراملی، حملات سایبری و تروریسم، مواجه است. حفظ صلح و امنیت بین المللی همچنان در صدر دستور کار بسیاری از کشورها قرار دارد. ساختار کنونی تصمیم گیری بین المللی در زمینه صلح و امنیت ناکارآمد است و در برابر تغییر از خود مقاومت بیشتری نشان می دهد./ب- سازمان ملل متحد به عنوان نهادی جهانشمول باید نقشی اساسی در شکل دهی به چارچوب حقوقی و اساسی مدیریت جهانی ایفا نماید. لذا، این سازمان می تواند و باید نقشی مهم در تلاش برای یافتن راه حل های مشترک برای مسائل مشترک مانند ایجاد هماهنگی بین تمامی سازمان های منطقه ای و بین المللی دیگر داشته باشد. برای اینکه سازمان ملل متحد در خط مباحث مربوط به مدیریت جهانی قرار گیرد تقویت و اصلاح آن باید در مرکز توجه باشد. برای دستیابی به چنین هدفی، احیاء و تقویت نقش مجمع عمومی سازمان ملل، از جمله در زمینه حفظ صلح و امنیت بین المللی تجدید ساختار شورای امنیت با این هدف که این دو نهاد منعکس کننده واقعیت های جهان امروز باشند، ضروری است./ج – اهمیت و جایگاه فزاینده کشورهای در حال توسعه از نظر اقتصادی باید در ساختارهای مدیریتی نهادهای کلیدی بین المللی انعکاس یابد. تصمیمات کلیدی مربوط به موضوع مدیریت جهانی دیگر نمی توانند در انحصار گروه کوچکی از کشورهای توسعه یافته بمانند. با توجه به اینکه سیاستگذاری در قبال شمار کثیری از موضوعاتی انجام می شود که همه کشورها را تحت تاثیر قرار می دهند، ضروری است که کشورهای در حال توسعه حضور و نقش بیشتری در نهادهای مهمی که در صدد هماهنگی سیاست ها در سطح بین المللی هستند، داشته باشند./د – بحران های چند سال اخیر عدم کفایت ها و نارسایی های نهادهای مالی و اقتصادی بین المللی را تاثیر سوئی بر توانایی های آنها برای پرداختن به بحران ها و حرکت در جهت ایجاد هماهنگی های لازم در سطح کلان دارد، عیان ساخته است. از آنجا که این نهادها طی دوره بعد از جنگ دوم ایجاد شده اند، قادر به حل و فصل چالش های جهان کنونی نیستند و این امر تاثیرات سوئی در کشورهای در حال توسعه دارد./ه – در جامعه بین المللی هر ملتی دارای ارزش ها و نظرات خاص خود است. زندگی صلح آمیز و توام با همکاری در صورتی میسر است که تنوع در جامعه جهانی به رسمیت شناخته شده و مورد احترام باشد. لذا تلاش برای تحمیل ارزش ها بر سایر اعضای جامعه بین المللی باید پرهیز شود./2- اشغال سرزمین فلسطین و جنایات مستمر رژیم صهیونیستی بر اراضی اشغالی همواره علت اصلی وضعیت بحرانی در خاورمیانه بوده است. هر راه حلی برای این بحران مستلزم پایان بخشیدن به اشغال، اعاده حق لاینفک مردم فلسطین در خصوص حق تعیین سرنوشت آنها و ایجاد کشوری پایدار و مستقل در فلسطین با پایتختی قدس شریف است. اعاده حقوق ملی مردم فلسطین، تنها راه برقراری صلح پایدار و منصفانه در منطقه است./3- نژاد پرستی و تبعیض نژادی توهین آشکارای به کرامت و برابری انسانهاست. اشکال جدید نژاد پرستی و جنایات مرتبط با آن در قسمت های مختلف جهان موجب نگرانی بسیار است. لذا، ضروری است که با اتخاذ تصمیمات قاطع و داشتن اراده سیاسی به تمامی اشکال و نمادهای نژاد پرستی و تبعیض نژادی، بیگانه هراسی، اسلام هراسی و مانند آن و نیز بردگی تحت اشکال جدید و قاچاق انسان در هر جایی که اتفاق افتد، پرداخته شود./4- تمامی انواع حقوق بشر غیر قابل تفکیک و مرتبط با هم هستند. مسائل حقوق بشری باید بر اساس همکاری و رویکردی سازنده، غیر تقابلی، غیر گزینشی، عادلانه، منصفانه، بی طرفی، متوازن، عینی و دور از ملاحظات سیاسی مد نظر قرار گیرند. احترام به تنوع فرهنگی، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی، عدم مداخله در امور داخلی کشورها، با مد نظر قرار دادن ویژگی های فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی هر کشور از دیگر اصولی است که باید مبنای پرداختن به موضوعات حقوق بشری باشد. توجه ویژه به حقوق و ظرفیت های زنان و جوانان و مشارکت آنان در فرآیندهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ضرورت دارد./5-تسلیحات هسته ای غیر انسانی ترین سلاح هایی هستند که تا کنون ساخته شده اند. حفظ و نگهداری توان هسته ای تاکتیکی و راهبردی و مدرن سازی مستمر آنها و دکترین های نظامی نوین که توجیه گر استفاده از آنها، خصوصا بر علیه کشورهای فاقد سلاحهسته ای هستند، بزرگترین تهدید علیه افراد بشراند. پیمان منع اشاعه سلاح های هسته ای حقی را برای کشورهای دارنده تسلیحات هسته ای جهت حفظ زرادخانه های خود به طور نامحدود بوجود نمی آورد. کشورهای یاد شده باید به تعهدات خود در چارچوب ماده 6 پیمان منع اشاعه برای نابودی کلیه سلاح های هسته ای خود در یک چارچوب زمانی مشخص عمل کنند و در این راستا تدوین کنوانسیون جامع امحاء سلاح های هسته ای ضرورت دارد./6- تمامی کشورها باید بتوانند از حق مسلم و انکار ناپذیر خود برای توسعه، تحقیر، تولید و استفاده از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح جویانه، بدون تبعیض و منطبق با تعهدات حقوقی مربوطه بهره مند گردند. بنابراین، هیچ چیزی نباید به نحوی تفسیر گردد که حق کشورها برای توسعه انرژیاتمی برای مقاصد صلح آمیز را منع نموده و یا محدود نماید. تصمیمات و انتخاب کشورها، از جمله جمهوری اسلامی ایران در زمینه استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای و سیاست هایشان در زمینه چرخه سوخت باید محترم شمرده شود./7- مصونیت فعالیت های صلح آمیز هسته ای باید محترم شمرده شود و هرگونه حمله و یا تهدید به حمله بر علیه تاسیسات صلح آمیز هسته ای فعال یا درحال ساخت به منزله خطری جدی علیه انسانها و محیط زیست بوده و نقض جدی حقوق بین الملل، اصول و اهداف منشور ملل متحد و مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمی به شمار می آید. لذا، تدوین سندی جامع و بین المللی که حمله و یا تهدید به حمله علیه تاسیسات هسته ای مورد استفاده برای تولید انرژی را منع کند مورد نیاز مبرم است./8- کشورهای عضو جنبش عدم تعهد توافق می نمایند که از شناسایی، تصویب یا اجرای اقدامات یا قوانین قهرآمیز یکجانبه یا فرامرزی، شامل تحریم های یکجانبه اقتصادی و دیگر اقدامات تهدید آمیز علیه کشورها و اعمال محدودیت های خودسرانه علیه سفر اشخاص که هدفشان اعمال فشار به کشورهای عضو جنبش عدم تعهد – از طریق اعمال تهدید بر علیه حاکمیت و استقلال و آزادی در تجارت و سرمایه گذاری – است خودداری کنند./کشورهای عضو جنبش همچنین توافق دارند که مانع از تهدید حق کشورها برای تصمیم گیری بر مبنای اراده آزاد خود و در چارچوب نظام های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی خود شوند چرا که چنین اقدامات و یا قوانینی به منزله نقض آشکار منشور ملل متحد، قوانین بین الملل،نظام تجاری چند جانبه و هنجارها و اصول حاکم بر روابط دوستانه میان کشورها است. در همین راستا کشورها توافق کرده اند با چنین اقدامات و قوانین و کاربرد آنها مخالفت نموده و آنها را محکوم نمایند و به نحوی مجدانه در صدد خنثی کردن چنین تلاش هایی باشند. همچون مجمع عمومی و دیگر نهادهای سازمان ملل متحد، اعضای جنبش عدم تعهد نیز از کشورها می خواهند در همین راستا عمل نمایند. اعضای جنبش همچنین خواستار آن هستند که کشورهایی که چنین اقداماتی اتخاذ می کنند یا چنین قوانینی را وضع می کنند بخواهند که بلافاصله و به طور کامل اقدامات یاد شده را لغو نمایند./9- تمامی اقدامات تروریستی از جمله تروریسم دولتی، باید بدون هرگونه ابهامی محکوم شود. همه دولت ها باید در رابطه با تهدید تروریزم که بر صلح، امنیت، ثبات و توسعه بسیاری از کشورهای عضو جنبش عدم تعهد تاثیر منفی می گذارد، به تهدات بین المللی خود پایبند باشند و در جهت تحقق جهانی عاری ازتروریسم بکوشند. تمامی قربانیان تروریسم از جمله دانشمندان و محققین ایرانی که قربانی اقدامات تروریستی ضد بشری شده اند شایسته عمیق ترین ابراز همدردی هستند./10- ضروری است که با تلاش های معطوف به تحمیل تک فرهنگی یا تحمیل مدل های خاص، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی یا فرهنگی مخالفت شود و گفتگوی میان ادیان، فرهنگ ها و تمدن ها که می توان به تقویت صلح، امنیت، ثبات و توسعه، احترام به تنوع گرایی بر اساس عدالت، اخوت و برابری و کاهش تقابل کمک کند، ارتقاء یابد./11- جنبش عدم تعهد باید تمامی امکانات خود و اعضا را برای اجرای تصمیمات و اراده سران کشورهای عضو که در اسناد جنبش منعکس می شوند به کار گیرند. بر همین اساس جنبش می باید در صدد ایجاد سازوکاری مستحکم برای پیگیری اهداف و اجرای مصوبات خود باشد.»







      

بازی های رایانه ای یکی از پرفروش ترین و در عین حال تاثیر گذار ترین کالاهای فرهنگی رسانه ای هستند که این روزها در میان تفریحات جوانان جای خود را به شدت باز کرده اند. در این میان همچون سایر کالاهای فرهنگی غربی شاهد هستیم که در بازی های رایانه ای به طور پنهان و آشکار اهداف استعماری غرب پیگیری می شود. به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران بازی های رایانه ای یکی از پرفروش ترین و در عین حال تاثیر گذار ترین کالاهای فرهنگی رسانه ای هستند که این روزها در میان تفریحات جوانان جای خود را به شدت باز کرده اند. در این میان همچون سایر کالاهای فرهنگی غربی شاهد هستیم که در بازی های رایانه ای به طور پنهان و آشکار اهداف استعماری غرب پیگیری می شود. در سالهای اخیر و با افزایش جو اسلام هراسی و ایران هراسی بازی های رایانه ای نیز به کمک دیگر رسانه های غربی آمده‌اند تا تصویری خشن و غیر واقعی از ایران به جهان ارائه کنند و به تعبیر خودشان جهان را برای مقابله واحد با جمهوری اسلامی به صف کنند. بازی رایانه‌ای محبوبی که اکثر کاربران رایانه با آن آشنا هستند، بازی «پرندگان خشمگین»‌ یا همان Angry Birds می‌باشد. به نظر می‌رسد این پرندگان خشمگین و سازندگان آن این بار هوای حمله به ایران را در سر می‌پرورانند. در جدیدترین نسخه بازی «پرندگان خشمگین»‌ (Angry Birds) با نام Fry Me To The Moon، در مرحله 9 این بازی شما باید در سیاره‌ای به جنگ دشمنان خود و نابود ساختن آنها بروید که کاملا شبیه به نقشه کشور عزیزمان ایران می‌باشد.البته در این بازی کار به اینجا ختم نمی‌شود و در مرحله 10 نیز شما به تخریب خانه‌هایی می‌پردازید که طبیعتا خانه‌های ایرانیان است چرا که این خانه‌ها بر روی سیاره‌ای شبیه به نقشه ایران بوده و حتی یکی از این خانه‌ها چیزی نیست جز برج میلاد. اخیرا سازندگان غربی بازی‌های رایانه‌ای، در بازی‌های خود حمله به ایران را در دستور کار خود قرار داده‌اند. پیش از این نیز بازی «میدان نبرد 3» که در آن نیروهای آمریکایی به ایران و تهران حمله کرده و آن را به اشغال خود در می‌آورند انتقادهای زیادی را بویژه از سوی بازی‌بازهای ایرانی به همراه داشته است. میدان نبرد 3 (Battlefield 3) نیز نام یک بازی جنگی است که برای کنسول های PS3، Xbox 360 و رایانه های شخصی به بازار عرضه شد. این بازی یک بازی تیراندازی اول شخص است که توسط شرکت EA Digital Illusions CE تولید و به وسیله شرکت Electronic Arts عرضه گردید. در این بازی شما نقش تفنگداران نیروی دریایی آمریکا را دارید که طبق معمول با نام عباراتی چون آزادی و مبارزه با تروریسم به کشورهای دیگر از جمله ایران حمله می کنید. مضامین سیاسی موجود در این بازی و نیز رقابت تجاری بسیار شدید الکترونیک آرتس با شرکت اکتیویژن و بازی معروف آن یعنی «ندای وظیفه: جنگ مدرن 3» ، شرکت سازنده را واداشت تا دست به تبلیغات گسترده و ساخت فیلم های تبلیغاتی بزند. نام نخستین سری از این فیلم های تبلیغاتی «عملیات زمین فوتبال: تماس» گذاشته شده است.حوادث ‏Battlefield 3‎‏ در خاورمیانه، اروپا و آمریکای شمالی اتفاق می افتد. به گزارش رسالت، شرکت سازنده قبلاً اعلام کرده بود که وقایع این بازی در شهرهایی چون تهران، پاریس، سلیمانیه (شهر مرزی بین ایران و عراق) و نیویورک روی می دهد که در این مکان ها جنگ های خیابانی و نیز درگیری در مناطق مرکزی شهر و فضاهای باز رخ می دهد. بر اساس سایت رسمی این بازی، در یکی دیگر از پیش نمایش های آن، نیروهای زرهی آمریکا با استفاده از تانک های خود دست به عملیات گسترده نظامی در حومه تهران می زنند.در پیش نمایش دیگر این بازی، رویدادهای آن در پایتخت ایران و در نزدیکی برج میلاد روی می دهد. نیروهای آمریکایی طی عملیاتی تحت عنوان ”عملیات گیوتین” به تهران حمله می کنند. یک شرکت مطرح تولید کننده بازی‌های ویدئویی از بازی جدید ضد ایرانی خود با نام «لیست سیاه» در نمایشگاه بین‌المللی بازی‌های ویدئویی (E3) پرده برداری کرد. شرکت «یوبی‌سافت» (Ubisoft) سومین شرکت بزرگ تولید کننده بازی‌های ویدئویی در جهان، سری جدید از مجموعه بازی‌های ویدئویی «اسپلینترسل» (Splinter Cell) با نام «لیست سیاه» (Blacklist) را در جریان کنفرانس مایکروسافت در نمایشگاه 2012بازی‌های ویدئویی E3 معرفی کرد.موضوع داستان این بازی که در مرز ایران و عراق اتفاق می‌افتد از این قرار است که کشورهای منطقه (ایران و عراق) که از سال‌ها جنگ و اشغال آمریکا در منطقه به ستوه آمده‌اند تمام منابع خود را برای دادن اولتیماتوم به آمریکا جمع می‌کنند و به آمریکا می‌گویند یا نیروهای خود را خارج کند یا با عواقبش روبه‌رو خواهد شد و ما جنگ را به شما می‌دهیم. دولت آمریکا که منافع خود در منطقه را در معرض خطر می‌بیند جاسوس و مأمور ویژه خود به نام فیشر را به مرزهای ایران و عراق و کردستان اعزام می‌کند تا سرکرده تروریست‌ها را شناسایی و از بین ببرد.نکته قابل توجه در این بازی صحبت کردن برخی از شخصیت‌های بازی و حتی خود فیشر به زبان فارسی است و فیشر با نیروهای ایرانی نیز درگیر می‌شود. با این حال به نظر می رسد که یکی از اصلی ترین دلایل پروژه ایران هراسی در غرب که با تمام امکانات موجود پیگیری می‌‌شود سرپوش گذاشتن بر سیاست های نظام های لیبرالیستی است. نباید از این مهم نیز چشم پوشید که از نگاه نظام های سرمایه داری دستیابی به منافع اقتصادی از همه چیز مهمتر است. در دنیای امروز نیز بخش عمده ای از ثروت های جهان از جمله ذخایر نفت و گاز در اختیار مسلمانان قرار دارد. اما سردمداران نظام های سرمایه داری به هر نحو ممکن درصدد هستند تا این ذخایر را به دست آورند و لازمه این چپاول نیز ایجاد زمینه دشمنی با مسلمانان و آغاز جنگ است. بسیاری از تحلیلگران بر این ادعا هستند که یکی از اصلی‌ترین دلایل آغاز جنگ در عراق و اساساً حادثه 11 سپتامبر اهمیت دخایر نفت کشور عراق بوده است. در واقع بسیاری معتقدند اصلی ترین دلیل دامن زدن کشورهای غربی به پروژه اسلام هراسی توجیه سیاست های جنگ افروزانه آنها در منطقه خاورمیانه است.







      

گوستاولوبون فرانسوى مى‏گوید: اگر ما بخواهیم صفات یهود را در چند کلمه خلاصه کنیم، باید بگوئیم: یهود مانند انسانهائى هستند که تازه از جنگل وارد شهر شده‏اند و همیشه از صفات انسانى بى‏بهره بودند، چرا که همچون پست‏ترین مردم روى زمین زندگى مى‏کنند.کتاب ارزشمند دنیا بازیچه یهود نوشته مرحوم آیه الله العظمی شیرازی (قدس سره) نابغه قرن در تالیف که بیش از 1160 کتاب به رشته تحریر درآورده, از چهل سال قبل تاکنون چندین مرتبه به زیر طبع آراسته گردیده و در هر نوبت مورد استقبال چشم گیر جامعه اسلامی قرار گرفته است.تاریخ ملت یهود تاریخى پرفراز و نشیب است که همواره با مکر و حیله و زر اندوزى و بهانه ‏جوئى از پیامبران الهى همراه میباشد.امروزه نیز نام یهود با حرکت جهانى صهیونیست پیوند خورده ، حرکتى که باعث بوجود آمدن دولت غاصب و ستمگر اسرائیل شد و از ابتداى تشکیل، این دولت تا کنون دست به قتل و غارت بیگناهان زده و با قلدرى بر قسمتى از بهترین سرزمینهاى اسلامى حاکم گشته و رؤیاى حاکمیت بر جهان را از طریق زر و زور و تزویر در سر میپروراند.اعمال ضد اسلامى و انسانى آنها در طول تاریخ و از ابتداى پیدایش اسلام تا کنون برکسى پوشیده نیست ضمن اینکه آنها نیز دشمنى خود با مسلمین را پنهان نمیکنند.در کتاب دنیا بازیچه یهود مؤلف به برخى از اعتقادات و برنامه ‏هاى ایشان اشاره نموده و خواننده میتواند در مجموع اطلاعات ذیقیمتى را در این زمینه بدست آورده، به برخى اعمال و جرائم وحشیانه آنها پى ببرد./تاریخچه یهود /یعقوب فرزند إسحاق، که او را اسرائیل (بنده خدا) مى‏گویند دوازده فرزند داشت که چهارمین فرزند او (یهوذا) بود.یهوذا و برادرانش با پدر خود یعقوب، در کنعان (فلسطین) سکونت داشتند و پس از واقعه مشهور حضرت یوسف که یهوذا هم در آن شرکت داشت، در سال1740 قبل از میلاد، کنعان را به عزم مصر ترک گفتند.آن روزها مصر مملکت پر جمعیّت و با ثروتى بود و هرکس بر آن حکومت مى‏کرد، چنان بود که بر جهان حکومت مى‏کند.هنگامى که برادران یوسف وارد این سرزمین شدند حضرت یوسف پادشاه آن بود، از این جهت آنها زندگى بسیار با شکوهى بهم زدند. و کم‏کم تعدادشان از هزار تجاوز کرده و قبائل متعددى را تشکیل دادند.این قبیله‏ها سالهاى درازى را در أمن و أمان بسر بردند، تا آنکه زمان (فرعون) فرا رسید و چون میان او و قبیله‏هاى بنى اسرائیل دشمنى هائى از گذشته بود، آنها را ذلیل کرده و به گفته قرآن (مردهایشان را کشته و زنانشان را به اسیرى برد)(1).پیش از آنکه حضرت موسى(ع) به پیامبرى مبعوث گردد، بنى اسرائیل سخت‏ترین روزهاى خود را زیر شکنجه‏هاى طاقت فرسا و فشارهاى گوناگون فرعون بسر مى‏بردند.ولى چون موسى(ع) در حوالى سال1213 قبل از میلاد مبعوث شد، روحهاى پژمرده آنها را جوان کرده و به جانهاى دربند شده آزادى بخشید.امّا این پیامبر بزرگ، در برابر این خدمات از آن‏ها چه دید و آنها چه پاداشى باو دادند؟براى مثال یکى از آن پاداشهاى ننگین را تاریخ چنین مى‏نویسد: شبانگاه حضرت موسى(ع) باتفاق بنى اسرائیل، مصر را مخفیانه ترک گفتند و به رود نیل رسیدند، موسى(ع) با عصاى خود آب‏ها را فرمان داد تا اینکه در میان رود راهى نمایان شد.موسى(ع) أمر کرد تا همگى آن راه را در پیش گرفته و از نیل عبور کنند ولى آنها یک صدا گفتند: ما از دوازده قبیله‏ایم و هر قبیله‏اى عادات و رسوم خاص خود را دارد، بایداین راه به دوازده قسمت تقسیم شود یعنى براى هریک از قبائل یک راه و یک مسیر خصوصى باشد، تا فرمانت را اجرا کنیم.موسى(ع) به دریا ندا داد: تا دوازده مسیر باز کند و به فرمان خداوند چنین شد.ولى آنها یک قدم بجلو نرفتند و عذرشان این بود:ممکن است که در میان راه ما را با یکدیگر احتیاجى افتد، پس دریا را بگو تا چون پنجره‏ها سوراخ‏هائى در میان دیوارهاى آب باز کند، تا هر قبیله‏اى بتواند قبائل دیگر را ببیند و با آنها گفتگو کند، و چنین شد.ولى باز هم برجاى خود ایستاده حرکت نکرده و فریاد زدند:پاهاى ما برهنه است و زمین دریا رطوبت دارد و تا امر نکنى زمین خشک شود ما از آنجا عبور نخواهیم کرد.داوند امر کرد... زمین خشک شد ولى باز هم برجاى خود ایستادند و این بار بى‏ادبى و وقاحت را به منتهى درجه رساندند و با یکدیگر چنین گفتند:وسى ما را از شهر آواره کرده و اینک مى‏خواهد که در دریا نابودمان کند تا ثروت و اندوخته‏هاى ما را بتصرّف خویش در آورد.وسى(ع) با یک دنیا دهشت، در حالیکه لبخند تلخى بر لبانش نقش بسته بود پا به رود نهاده و پیشاپیش آنها به راه افتاد.این نخستین تجربه و آزمایش تلخى بود که بنى اسرائیل به موسى(ع) نشان دادند.باز تاریخ مى‏نویسد: چون بنى اسرائیل، از رود نیل خارج شده و به صحراى سینا رسیدند، به موسى(ع) گفتند: ما را از آشیانه خود بیرون آورده و در صحرائى شن زار، سکونت دادى؟ این چه رفتارى است که با ما مى‏کنى؟ مگر ما سنگ هستیم، مگر ما احتیاج به آب و غذا نداریم؟خدا امر کرد تا از آسمان براى آنها طعام فرستاده و ابرى بر آنها سایه افکند و سنگى را امر فرمود تا به آنها آب دهد.زمانى به همین منوال گذشت تا آنکه روزى به موسى(ع) گفتند: ما طعامهاى آسمانى نمى‏خواهیم به خدایت بگو، همان پیاز و عدس را براى ما بفرستد زیرا ما آنها را بهتر دوست مى‏داریم.موسى(ع) گفت: به نزدیکترین قریه‏ها که رسیدید: آنچه مى‏خواهید، خود بکارید و خداوند دیگر براى شما طعامى نخواهد فرستاد.نافرمانى آنها آنقدر زیاد شد، که خدا عذابى بر آنها نازل کرد و آن این بود که مدّت چهل سال در صحراها و بیابانها سرگردان بودند و آنها که با موسى(ع) از مصر بیرون آمدند، آرزوى شهر را بگور بردند و نوه‏ها و نواده‏هایشان با یوشع بن نون سال1500 قبل از میلاد وارد شهر کنعان شدند(2).نخستین دولت یهودى هنگامى تشکیل شد که (طالوت) یا (شأوول) در بین سالهاى 1095 ـ 1055 قبل از میلاد پادشاه گشت، و پایتخت را در سال1049 قبل از میلاد به یبوس (بیت‏المقدّس) تغییر داد.سلیمان فرزند داود، که پس از پدرش به مقام پادشاهى و نبوّت رسید، از بزرگترین پادشاهان آنها شناخته شد، در زمان او همه از آرامش و سعادت برخوردار بودند، مى‏گویند که بناى هیکل سلیمان را او ساخت و مدّت هفت سال مهندسین مصر، الجزیره و فینیقیا در آن ساختمان کار مى‏کردند(3).پس از مرگ سلیمان (بین سال932 قبل از میلاد) دولت آنها به دو قسمت تقسیم شد، یکى در شمال که پایتختش سامره (نابلس) بود و دیگرى در جنوب که پایتختش اورشلیم (بیت‏المقدّس) بوده است(4).این دو دولت مدّت200 سال باهم جنگیدند تا آنکه (سرجون) امپراطور آشوریها 722( قبل از میلاد) بر آنها پیروز گشت و فرمان داد تا همه یهود را از آن منطقه خارج سازند(5).پس از آنکه نینوى بدست کلدانیها سقوط کرد (614 قبل از میلاد) یهود براى بهم زدن میان آنها و مصریها که بر کنعان حکومت داشتند سخت مشغول فعالیّت شدند، در اثر آن جنگ دامنه‏دارى میان آنها واقع شد بالاخره (نبوخذ نصر) پادشاه بابل در سال (562 قبل از میلاد) پیروز شد و براى انتقام از یهود اورشلیم را خراب کرد و هیکل‏ها را نابود نمود و همه را دست بسته به بابل حرکت داد (586 قبل از میلاد).مدّت زیادى را در اسیرى گذراندند، تا آنکه (کورش) پادشاه ایران، آنها را که به (اُسراى بابل) مشهور بودند، نجات داده و دوباره هیکل را بنا کرد (516 قبل از میلاد)(6).در ایّام (هیلین) یهود مورد حمله‏هاى بسیارى قرار گرفتند و آخرین آنها وقتى بود که رهبر معروف رومانى (قیطس) اورشلیم را خراب کرده، هرچه یهودى بود اسیر کرد و به (رم) فرستاد، این حادثه در سال70 میلادى واقع شد.و در سال125م (ادریانوس) امپراطور رومانى بر آنها حمله کرد اورشلیم را خراب نمود و تعداد پانصد هزار یهودى را کشته و پنجاه هزار نفر از آنها را اسیر کرد(7).در عهد (تراجان ـ 106م) تعداد زیادى از یهود مخفیانه وارد اورشلیم شده و بناى خرابکارى را گذاردند و چون (ادریانوس) پادشاه روم شد. (117 ـ 138م) اورشلیم را به تصرف در آورد و انجام دادن مراسم مذهبى را بر یهود آزاد کرد.یهود به رهبرى بارکوخیا (135م) شورش کردند، ولى پیروز نشدند، در این واقعه بیش از580 هزار یهودى بقتل رسید و آنها که جان سالم بدر بردند، شهر را ترک کرده ادریانوس مجددا اورشلیم را خراب کرده و به جاى آن شهر (ایلیا) بنا کرد(8).پس از این تاریخ، یهود خرابکارى‏هاى زیادى کردند و بدنبال آن چندین بار قتل عام شدند که خود مسبب همه آنها بودند(9)./صفات یهود و فشار دولتها/وستاولوبون فرانسوى مى‏گوید: اگر ما بخواهیم صفات یهود را در چند کلمه خلاصه کنیم، باید بگوئیم: یهود مانند انسانهائى هستند که تازه از جنگل وارد شهر شده‏اند و همیشه از صفات انسانى بى‏بهره بودند، چرا که همچون پست‏ترین مردم روى زمین زندگى مى‏کنند(10).نى اسرائیل همیشه مردمى وحشى، سفاک و بى‏غیرت بوده، حتّى در زمانى که خود آنها بر کشورهاى خود حکومت مى‏کردند، باز هم از سفاکى خود دست بر نداشته‏اند، بى‏پروا وارد جنگ شده و چون از پاى در مى‏آمدند، به یک مشت خیالات غیر انسانى و بى‏اساس پناه مى‏بردند. خلاصه آنکه هیچ فرقى میان یهود و حیوانات نمى‏توان گذاشت(11).برجسته‏ترین صفات یهود، چنانچه قرآن بیان مى‏کند از قرار ذیل است.1 ـ قساوت و توحش:چنانچه خداوند متعال مى‏فرماید: (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلکْ فَهِىَ کَالْحِجَارَةِ اَوْ أشَدُّ قَسْوَةً وَ إنَّ مِنَ‏الحِجَارةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأنْهارُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ)(12) پس با این معجزه بزرگ باز چنان سخت دل شدند که دلهایشان چون سنگ یا سخت‏تر از آن شد چه آنکه از پاره سنگها نهرها بجوشد و برخى دیگر سنگ‏ها بشکافد و باز آبى از آن بیرون آید و پاره‏اى از ترس خدا فرود آیند (اى سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست. و در جاى دیگر مى‏فرماید:(فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُم قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظّا مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلا تَزالُ تَطّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ اِلاّ قَلیلاً مِنْهُم)(13) پس چون بنى اسرائیل پیمان شکستند آنان را لعنت کردیم ودلهایشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آنها اثر نکرد) کلمات خدا را از جاى خود تغییر مى‏دادند و از بهره آن کلمات که به آنها داده شد در (تورات) نصیب بزرگى را از دست دادند و دائم بر خیانتکارى و نادرستى آن قوم مطّلع مى‏شوى جز قلیلى از آنها که با ایمان و نیکوکارند.قساوت قلب و سنگدلى آنها را تاریخ در تمام اعصار و قرون خود روشن کرده است.(کاسیوس) در کتاب78 خود در فصل32 در حوادث سال117 م، مى‏نویسد:... مطابق همین تاریخ یهود در غرب دریاى طرابلس به رهبرى (آندریا) براى کشتن رومیها و یونانیها خروج کرده همه را از دم تیغ گذراندند، سپس خونهایشان را آشامیده، گوشتهایشان را خوردند، سرها و استخوانها را قطعه قطعه کرده و به سگها دادند.خیلى از ما را هم مجبور کردند که یکدیگر را مثل حیوانات بکشیم. تعداد آن کسانى که در این کشتار به قتل رسیدند به220000 نفر رسید.و همانند این کشتار را در مصر و قبرس به رهبرى (آرتمیون) تکرار کردند و در این کشتار هم240000 نفر به قتل رسیدند.در (سافیل) واقع در اسپانیا،138 مسیحى را به یکى از مقابر دور از شهر برده و آنها را با گلوله مجروح و سپس زنده به گور کردند، بطوریکه دستهایشان از قبر بیرون مانده و برخى از اجساد بطور کامل زیر خاک پنهان نشده بود.البته این قساوت قلب براى یهود، تازگى ندارد و حتّى در همین جنگ اخیر (1967م) مسلمانان و اسرائیل هنگامى که آنها بر بیت‏المقدّس پیروز شدند، به یکى از قریه‏هاى نزدیک شهر حمله برده و مردم بى‏دفاع و بى‏گناه از ترس به مسجد پناه بردند. ولى یهود مگر مسجد مى‏فهمد؟ وقتى همه مردم وارد مسجد شدند هلى‏کوپترها بر فراز مسجد به پرواز در آمده و دهها نفر از مردم بى‏گناه و بى‏دفاع را با مواد منفجره به خون خود آغشته نموده و آتش زدند(14).2 ـ کشتن انبیاءالله:قرآن مجید در این باره مى‏فرماید: (وَلَقَدْ اتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَقَقَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ اتَیْنا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَأیَّدْناهُ بِرُوح الْقُدُسِ أفَکُلَّما جائَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى اَنْفُسَکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَریقا کَذَّبْتُمْ وَ فَریقا تَقْتُلُونَ)(15).و ما به موسى کتاب تورات را عطا کردیم و از پى او پیغمبران را فرستادیم و عیسى(ع) پسر مریم را به ادلّه روشن، حجّتها دادیم و او را به واسطه روح‏القدس اقتدار و توانائى بخشیدیم، آیا هر پیامبرى که بر خلاف هواى نفس شما اوامرى از جانب خدا آورد از امرش سرپیچى کرده از راه حسد گروهى را تکذیب مى‏کنید و گروهى را مى‏کشید؟همچنین مى‏فرماید: (وَاِذا قیلَ لَهُم امِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالوُا نُؤْمِنُ بِما اُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَرآءَهُ وَ هُوَ الحَقُّ مُصَدِّقا لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ اَنْبیاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ)(16). چون به یهود گفته شد ایمان بیاورید به قرآنى که خدا براى (هدایت بشر) فرستاده، پاسخ دادند که تنها به تورات، چون به ما نازل شده ایمان مى‏آوریم و به غیر تورات کافر مى‏شوند در صورتى که قرآن حقّ است و کتاب آنها را تصدیق مى‏کند، بگو اى پیغمبر اگر شما در دعوى ایمان به تورات راستگو بودید به کدام حکم تورات قبل از این پیغمبران را کشتید؟و باز قرآن مى‏فرماید: (لَقَدْ اَخَذْنا میثاقَ بَنى اسْرائیلَ وَاَرْسَلْنا اِلَیهِمْ رُسُلا کُلَّما جآئَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى اَنْفُسُهُمْ فَریقاً کَذَّبُوا وَ فَریقاً یقتُلوُنَ)(17).ز بنى اسرائیل پیمان گرفتیم (که خدا را اطاعت کنند) و پیامبرانى بر آنها فرستادیم (که احکام خدا بیاموزند) هر رسولى آمد چون بر خلاف هواى نفس آنها گفت، گروهى را تکذیب کرده و گروهى را کشتند.عجیب آنکه کشتن پیامبران آنقدر در بین آنها معمول شده بود که صورت طبیعى به خود گرفته بود، چنانچه در روایات است که یهود مابین طلوع فجر تا طلوع آفتاب70 پیامبر را سر بریدند و سپس دکانهاى خود را باز مى‏کردند مثل اینکه هیچ کارى نکرده‏اند(18).از جمله پیامبرانى که بدست آنها به قتل رسیدند، یحیى و زکریّا(علیهماالسلام) بودند که فقط بخاطر آنکه آنها را از فحشاء و منکرات منع مى‏کردند مستحق قتل شدند.چنانچه مى‏خواستند (هارون) جانشین حضرت موسى(ع) را به قتل برسانند. و براى عیسى(ع) چوبه‏هاى دار نصب کردند. از همه بزرگتر آنکه پیامبر اسلام(ص) را شهید کردند چنانچه در تواریخ مى‏نویسند: پس از فتح خیبر همسر (سلام بن مشکم) یهودى که ظاهرا اسلام آورده بود طعامى از گوشت ران گوسفند مهیّا کرده، و به خدمت رسول اکرم(ص) فرستاد، پیامبر خدا(ص) که هیچ وقت عادت نداشت غذا را تنها میل کند، (بِشر بن براء) را دعوت کرد بِشر هم دست برده و قطعه‏اى از آن گوشت را خورد و مقدارى از آن را جوید، یک مرتبه لقمه را از دهان انداخته، فریاد زد (به خدا قسم که این گوشت به من خبر مى‏دهد که مسموم است) ولى آن زهر آنقدر قوى بود، که بِشر را در همان جا به قتل رسانیده و پیامبر اکرم (ص) را پس از چند هفته شهید کرد(19).3 ـ دروغ، افتراء، تحریف:رآن مى‏فرماید: (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَ ما یُضِلّوُنَ اِلاّ اَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرونَ)(20).گروهى از اهل کتاب انتظار و آرزوى آن دارند که شما را گمراه کنند، به آرزو نخواهند رسید و این را نمى‏فهمند.و مى‏فرماید: (یا اَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ اَنْتُمْ تَعْلَمُونَ)(21).اى اهل کتاب چرا حقّ را به باطل مشبه مى‏سازید تا چراغ حقّ را به باد شبهات خاموش کنید در صورتى که به حقّانیّت آن آگاهید.(مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیّا بِاَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِى‏الدّینِ وَلَوْ اَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعنا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنا لَکانَ خَیْرا لَهُمْ وَ اَقْوَمَ وَلکِنْ لَعَنَهُمُ‏اللَّهُ بَکُفْرِهِمْ فَلایُؤْمِنُونَ اِلاّ قَلیلاً)(22).گروهى از یهود کلمات خدا را از جاى خود تغییر داده و مى‏گویند: فرمان خدا را شنیده و از آن سر مى‏پیچیم و (به زبان جسارت با تو خطاب مى‏کنند) مى‏گویند بشنو که کاش شنوا باشى و گویند ما را رعایت کن و گفتار شان زبان بازى و تمسخر به دین است و اگر به احترام مى‏گفتند که ما فرمان حقّ را شنیده و تو را اطاعت کنیم و تو سخن ما بشنو و به حال ما بنگر، آنان را نیکوتر بود و به صواب نزدیکتر. خدا آنها را چون کافر شدند لعنت کرد که به جز اندکى از آنها (لایق رحمت خدا نیستند) ایمان نمى‏آورند.(... مِنَ‏الَّذینَ هادُوا سَمّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرینَ لَمْ یَأتُوکَ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ...)(23).و نیز اندوهگین مباش از یهودانى که جاسوسى کنند، سخنان فتنه خیز به جاى کلمات حق تو به آن قومى که از کبر نزد تو نیامدند، مى‏رسانند (مانند یهودان خیبر) (آنها از دشمنى و عناد به اسلام کلمات حقّ را بعد از آنکه به جاى خود مقرّر گشت) به میل خویش تغییر دهند.4 ـ مکر و خدعه:ین دو صفت دو عصاى ضخیمى است که همیشه یهود در کارهاى خود بر آنها تکیه مى‏کنند. مکر و خدعه در ذات هر یهودى است، در هرکجا و در هرکارى که انجام مى‏دهد با او همراه مى‏باشد.قرآن مى‏فرماید: (وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَاللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُالْمکِرینَ)(24).یهود با خدا مکر کردند، خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد و از همه کس خدا بهتر مکر تواند کرد.(یا اَیُّهاالرَّسُول لایَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِى‏الْکُفْرِ مِنَ‏الَّذینَ قالُوا آمَنّا بِاَفْواهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ...)(25).اى پیغمبر غمگین از آن مباش که گروهى از آنان که به زبان اظهار ایمان کنند و به دل ایمان نیاورند به راه کفر مى‏شتابند.5 ـ مال اندوزى و ثروت پرستى:وقتى که موسى(ع) براى آوردن الواح به کوه طور رفت و سامرى گوساله‏اى از طلا و نقره براى آنها ساخت، از آن روز تا به امروز ثروت بزرگترین معبود یهود است.هر یهودى سعى مى‏کند مالهاى جهان را تحت اختیار خود در آورد و ازاین راه اختیار دار مردم باشد.خداوند متعال مى‏فرماید: (وَلَقَدْ جائَکُمْ مُوسى بِالبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَنْتُمْ ظالِمُونَ)(26).و با آن همه آیات و دلایل روشن که موسى براى شما آشکار نمود باز گوساله‏پرستى اختیار کردید در غیاب او، که مردمى سخت ستمکار بودید.َ تَرى کَثیرا مِنْهُمْ یُسارِعُونَ فِى‏الاِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَ اَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ماکانُوا یَعْمَلُونَ)(27).بسیارى از آنها را بنگرى که در گناه و ستمکارى و خوردن حرام مى‏شتابند، بسیار کار بدى را پیشه خود ساخته‏اند.6 ـ پیمان شکنى و نقض عهد:اگر امکان داشت تا پیمان شکنى را مجسّم کنیم... مى‏بایستى به یهود نگاه کرد. چه پیمانها و عهدهائى را که زیر پا نهادند و شرافت انسانیّت را لگدمال نمودند؟هنگامى که پیامبر اسلام(ص) خندق را حفر کرد و مانع عبور سپاه کفار شد، یهود (بنى قریظه) که هم پیمان رسول الله(ص) بودند یک جلسه اضطرارى تشکیل داده و با خود قرار گذاشتند، که آنها از پشت بر لشکر اسلام حمله کنند و هم از طرف دیگر کفار بر آنها حمله‏ور شوند تا بدین وسیله اسلام را از ریشه نابود سازند، ولى سرانجام لشکر أحزاب شکست خورد و این بار نوبت این قبیله خائن رسید.پیامبر اکرم(ص) مدّت25 روز آنها را محاصره کرد، تا بالاخره تسلیم شدند.بعد از آن700 مرد سلحشور را دربند کرده خدمت پیامبر اسلام(ص) آوردند، پیامبر اکرم فرمود: هرکس را که مى‏خواهید انتخاب کنید تا در باره شما قضاوت کند. آنها (سعد بن معاذ) را که قبلا از همان قبیله خیانت کار بود انتخاب کردند، سعد که طبیعت آنها را مى‏دانست أمر کرد، تا تمام مردها را گردن زده و زنهایشان را اسیر کنند. هنگامى که پیامبر خدا(ص) قضاوت سعد را شنید، فرمود: بخدا قسم حکم تو مطابق حکم خدا بود(28).7 ـ فساد اخلاق:فساد اخلاق، یکى از وسائل شرافتمندانه پیشرفت یهود است و به قول هیتلر هر دُملى را که انسان بشکافد خواهد دید که میلیونها یهودى داخل آن مشغول فسادند(29).قرآن مجید مى‏فرماید: (لُعِنَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ بَنى اِسْرائیلَ على لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنْکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلوُنَ)(30).کافران بنى اسرائیل به زبان داود و عیسى بن مریم مورد لعن و نفرین واقع شدند که نافرمانى حکم خدا کرده و از حکم حقّ سرکشى کردند، آنها هیچگاه از کار زشت خود (با آن همه پند و اندرز رسولان) دست بر نداشتند و آنچه مى‏کنند چقدر زشت و ناشایسته است.8 ـ ربا خوارى:قرآن مجید در این باره مى‏فرماید:(فَبِظُلْمٍ مِنَ‏الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ اُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیرا وَاَخْذِهِمُ الرِّبوا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَاَکْلِهِمْ اَمْوالَ النّاسِ بِالْباطِلِ وَ اَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ مِنْهُمْ عَذابا اَلیما)(31).پس به جهت ظلمى که یهود (در باره پیامبران و عیسى(ع) و در حقّ خود) کردند و هم بدین جهت که بسیارى از مردم را از راه خدا منع نمودند، ما نعمتهاى پاکیزه خود را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم و از این جهت که ربا مى‏گرفتند، در حالى که از آن نهى شده بودند، نیز از این رو که اموال مردم را به باطل (مانند رشوه و خیانت و سرقت) مى‏خوردند. و ما براى کافران آنها عذابى دردناک مهیّا ساختیم.این شمه‏اى از صفات رذیله و برجسته یهود است و شاید همین عادات و روشهاى ناپسند بوده که همیشه آنها را تحت فشار دولتها قرار مى‏داد و همین سبب شد که یهود را از بیشترین کشورهاى جهان اخراج کنند.در سال1290 میلادى یهود، مردم (انگلستان) را بستوه در آورد، در نتیجه (ادوارد) فرمان داد که همه آنها را از کشور انگلستان بیرون کنند و در اعلامیه‏اى که از طرف او منتشر شد آمده بود که: یهود باید قبل از عید قدسین از کشور انگلستان خارج شوند و چنانچه کسى از این تاریخ خارج نشود او را اعدام کرده و به دار آویزان کنند و جسدش را چهار قسمت بنمایند.در اثر این فرمان، تعداد16000 یهودى که ساکن انگلستان بودند آنجا را ترک کرده و تمام اموال آنها مصادره شد.پس از این تاریخ مدّت400 سال ورود یهود به انگلستان ممنوع بود، تا آنکه (کرمویل) در سال1657 میلادى تحت شرائطى اجازه داد که وارد کشور انگلستان شوند(32).در همین سال براى نخستین بار به یهود اجازه داده شد که اوّلین کنیسه خود را در لندن بنا کنند.و فقط در سال1674 به یهود (آمریکا) که در آن وقت یکى از مستعمرات بریتانیا بود اجازه دادند که علنا عبادت کنند. و در سال1841 اولین روزنامه یهودى در انگلستان منتشر شد.در کشور فرانسه (لویس اغسطس) یهود را از آن کشور بیرون کرد و تا مدّت20 سال از ورود آنها جلوگیرى نمود. و در عهد (فیلیپ زیبا) براى دومین بار آنها را از فرانسه بیرون کرده و تمام دارائیهاى آنها را مصادره نمود. و در سال1341 میلادى، مردم بر علیه یهود شورش کرده و هزاران یهودى را سر بریدند، این شورش چندین سال ادامه داشت، بطوریکه در سال1394 یک یهودى در کشور فرانسه وجود نداشت.در سال1492 به آنها اجازه داده شد که وارد فرانسه شوند، ولى تا اواسط قرن شانزدهم به آنها اجازه سکونت در شهر را ندادند(33).یهود چندین بار در کشور (آلمان) طرد شدند که آخرین مرتبه بدست هیتلر انجام گرفت و مدّت12 سال وحشت‏ناکترین شکنجه‏ها را از طرف نازیها تحمّل کردند.ما نمى‏دانیم هیتلر روى چه اساسى آنها را نابود کرد، ولى همین قدر مى‏دانیم که یهود ملتى پست و بى‏شرافت است و انسانیّت از دست او زخمهاى زیادى بر تن دارد و آنچه بر سرش آمده کیفر خونریزیهاى او نخواهد بود.در کشور (اسپانیا) در تاریخ31 مارس سال 1492 (فردیناند) اعلامیه‏اى صادر کرده و در آن از یهود خواست که تا آخر ماه یولیو این کشور را براى همیشه ترک گویند، در اثر این فرمان تعداد500000 یهودى از اسپانیا خارج شدند.همچنین از کشورهاى (شوروى سابق، لهستان، ایتالیا، روم، بلغارستان، سویس و مجارستان) یهود چندین بار طرد و اخراج شدند./منبع: yahood.net/منابع:
1 ـ سوره بقره، آیه49.
2 ـ (موقف علماء الاسلام من‏الیهود)، چاپ کربلا، صفحه10.
3 ـ مجله العربى چاپ کویت7، شماره 109، سال1967.
4 ـ فلسطین والضمیر الانسانى، صفحه54.
5 ـ مجله العربى شماره109 صفحه54.
6 ـ تاریخ الاسرائیلین ـ تألیف شاهین مقاریوس، چاپ المقتطف1904.
7 ـ مجله العربى109، صفحه55.
8 ـ تاریخ القدس، تألیف عارف المعارف، چاپ دارالمعارف1951.
9 ـ براى توضیح بیشتر به کتاب (خطرالیهودیة العالمیة)، تألیف عبدالله التل مراجعه شود.
10ـ (الیهود فى ‏تاریخ الحضارات الاولى)، ترجمه عادل، قاهره1950.
11ـ همان مدرک، صفحه58.
12ـ سوره بقره، آیه74.
13ـ سوره مائده، آیه13.
14ـ این خبر در تمام رادیوها و روزنامه‏ها و جرائد آن زمان منتشر شد.
15ـ سوره بقره، آیه87.
16ـ سوره بقره، آیه91.
17ـ سوره مائده، آیه70.
18ـ قصص الانبیاء.
19ـ موقف علماءالاسلام من‏الیهود، صفحه29، مکتب اسلام شماره 3، سال9، صفحه162، معروف این است که پیامبر در موقع بیمارى خود چنین مى‏فرماید: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورد. زیرا اگرچه پیامبر اولین لقمه را بیرون انداخت، ولى آن زهر با آب دهان پیامبر کمى مخلوط شد و روى دستگاههاى بدن آن حضرت اثر خود را گذارد.
20ـ سوره آل عمران، آیه69.
21ـ سوره آل عمران، آیه71.
22ـ سوره نساء، آیه46.
23ـ سوره مائده، آیه41.
24ـ سوره آل عمران، آیه54.
25ـ سوره مائده، آیه41.
26ـ سوره بقره، آیه92.
27ـ سوره مائده، آیه62.
28ـ قصص الانبیاء.
29ـ (تاریخ آلمانیا الهتلریه)، جلد1.
30ـ سوره مائده، آیه78 و79.
31ـ سوره نساء، آیه160 و161.
32ـ مجله (الآداب)، 11/1957، صفحه43.
33ـ (خَطَر الیهودیة العالمیة على الإسلام والمسیحیة)، صفحه114.







      
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >