سینما با توجه به مخاطبان جهانی اش همواره ابزار بسیار خوبی برای پوشش اخبار و عقاید صهیونیسم، حمایت و تبلیغ مستقیم و غیر مستقیم از اسرائیل بوده است.حضور یهودیان در صنعت سینما از دیرباز مورد بحث بوده است و اتمروزه کسی شکی در خصوص این نفوذ بر کمپانی ها بزرگ فیلم سازی و آثار تولید شده توسط آنها ندارد.بارها گفته شده که کمپانی های سینمایی متروگلدن مایر و فاکس قرن بیستم و والت دیزنی مستقیما توسط یهودیان کنترل می شود. صنعت سینمای ایالات متحده آمریکا بنا بر اظهار نظر کارشناسان این حوزه کاملا یهودی است و یهودیان بدون هیچ رقیبی یکه تاز این عرصه هستند و هر کسی را که به آنها منتسب نیست را طرد می کند. هالیوود امروزه به عنوان آفت دنیای جدید مطرح است که در آن تمامی ارزش های اخلاقی و فضیلت انسانی قربانی شده است. تا جایی که از آن با نام « سلاح اسرائیل» برای نشر افکار فاسد صهیونیستها یاد می شود.نباید فراموش کرد که در پروتکل 12 دانشوران صهیون بر لزوم استفاده از وسایل اطلاع رسانی و تبلیغی تاکید بسیاری شده است و سینما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست.امین مصطفی نویسنده کتاب روابط آمریکا و اسرائیل اعتقاد دارد که صهیونیست ها به پنج دلیل توجه خود را به سینمامبذول داشتند. این دلایل عبارتند از: «برتری یهود از طریق سینما، توجیه اشغال فلسطین، نشر و گسترش عقاید یهود در جهان، نشان دادن تصویری متزلزل از اعراب و ارائه تصویر همیشه پیروز از اسرائیل در خلال جنگ»مورخ آمریکایی « نیل گابلر» بر این باور است که یهودیان بودند که هالیوود را به وجود آوردند. او می گوید: سینما و فیلم برداری را غیر یهودیان اختراع کردند اما فکر هالیوود را یهودیان شکل دادند. دارا بودن پتانسیل بالا در تصاویر با احساس، تعدادی از مهاجران یهودی را به این مسیر سوق داد که به ایجاد و تاسیس استودیوها، سیتم تولید و تئاتر روی آورند. افرادی چون آدولف زوکر(1)، ویلیام فاکس(2)، ساموئل گلدوین(3)، لوییس بی مایر(4)، کارل لیمل(5)، مارکس لو(6)، برادران وارنر(7) و تعدادی دیگر توانستند تکنولوژی غریبه ای را به صنایع عظیم میلیاردی مبدل سازند. و همچنین توانستند در کنار این منبع عظیم در آمد قدرت سیاسی وسیعی نیز به دست آورند.در نگاه اول شاید این کمپانی ها رقیب یکدیگر به نظر برسند اما هرگاه که احساس می کنند جایگاهشان کمی متزلزل شده است به کمک هم می آیند. برای مثال کمپانی تایم وارنر در توصیف علت اساسی ادغام خود با کمپانی های دیگر اعلام کرده است: «در دهه هشتاد ما شاهد عمیق ترین تغییر و تحولات اقتصادی و سیاسی پس از جنگ جهانی دوم بوده ایم. در عین حالی که این تغییرات انجام می پذیرفتند، جهانگیر شدن از یک پیشگویی به یک واقعیت ملموس تبدیل شد. هیچ یک از رقبای تجاری مهم تا وقتی که پایه و اساس خود را در سرزمین خود محکم و ایمن نکرده است، نخواهد توانست در دراز مدت به موفقیت برسد و حضور چشم گیری در بازارهای مهم دنیا داشته باشد.»حضور مستقیم یهودیان بر پرده نیز به دهه 1960 بر می گردد. جایی که به واسطه حرکت گروه های کوچک قومی برای کسب حقوق شهروندی افرادی چون فیلیپ راس و شائول بلر در ادبیات به میدان آمدند و فردی چون باربارا در موسیقی پاپ ظهور کرد و افرادی چون وودی آلن و مل بروکز نیز در نمایشکمدی فعالیت خود را آغاز کردند.هالیوود همچنین در دهه های اخیر تمرکز ویژه ای را بر مسائل قوم گرایانه و اختلافات مذهبی قرار داده است و ازین جهت در صدد حفظ منافع سیاسی خود بر می آیند. تا جایی که گلدبرگ نویسنده کتاب قدرت یهود معتقد است که قدرت هالیوود به یهودیان این امکان را می دهد که قدرت سیاسی قابل ملاحظه ای را برای خود کسب کنند و لذا این عده از اصلی ترین منابع مالی کاندیداهای دموکرات قرار گرفته اند.در خصوص موسیقی نیز باید گفت یهودیان روسی الاصل بیشترین سهم را در موسیقی به دست گرفته اند تا جایی که عمده شرکت های موسیقی دنیا در دست این افراد قرار دارد و بیش از 80 درصد از امتیاز سروده ها و ترانه های موجود در آمریکا در اختیار آنهاست. البته ساده انگاری است که فکر کنیم 20 درصد بقیه به دست گروه های مستقل اداره می شوند، چرا که آن 20 درصد نیز به وسیله دیگر دفاتر یهودی سازماندهی و مدیریت می گردند.هنری فورد راجع به موسیقی و نفوذ یهودیان آمریکامی گوید: « در نفوذ یهودیان آمریکا در موسیقی ایالات متحده نباید شک کرد و باید آن را به عنوان یک نفوذ جدی دانست. موسیقی پاپ یک موسیقی کاملا انحصاری یهودی است. جاز نیز یک موسیقی یهودی است که کم کم دارد به موسیقی ملی در ایالات متحده تبدیل می شود.»
پی نوشت:
1- Adolph Zuker
2- William Fox
3- Samuel Goldwyn
4- Louis B.Mayer
5- Carl Leammle
6- Marcus Loew
7- Warner Brothers
منابع:
-لابی صهیونیسم در ایالات متحده آمریکا؛ محسن اسلامی؛1384؛ قم: نشر فقاهت؛ صص148-152
-Ford, Henry, The International Jew. Department Of Translation and Publication. Islamic Culture & Relations Prg. Tehran1997.p146
-بررسی راهکارهای انسجام بخشی به چرخه تولید، توزیع و نمایش آثار سینمایی در ایران، شهرام جعفری نژاد،(1386).پژوهشگاه فرهنگ،هنر و ارتباطات ص 39
دیدن این تصاویر را به همه دوستان پیشنهاد می کنیم. فایل نمایش اسلایدهای این تصاویر ضمیمه شده است.
بیش از 60 سال پیش، یکی از اعمال ظالمانه برای نابودی بشر به مشهورترین وقایع تاریخ تبدیل شد.
ساختن دیوار و حصار برای زندانی کردن مردم /
همچون ساختن دیوار و حصار برای زندانی کردن مردم /
و یا ایست های بازرسی برای جلوگیری از آزادی رفت و آمد مردم /
تخریب خانه ها و زندگی ها /
ارسال هدایایی از طرف کودکان کشورهای متمدن صلح طلب (همراه با عشق) /
شما می توانید تصاویر سیاه و سفید بسیاری را در کتب تاریخ، دائرة المعارف ها، موزه ها و ... آمریکا و سایر کشورهای غربی بیابید که پسر بچه یهودی را نشان می دهند که دستش را بالای سرش گرفته، در حالی که سربازان نازی تفنگ هایشان را به سوی او و خانواده اش نشانه رفته اند تا آنها را از خانه شان بیرون کنند... /
حال .... یهودیان اسرائیلی از همان روش ها استفاده می کنند.
تهیه شده توسط موعود
دانلود فایل پاورپوینت
صهیونیسم؛ فحشاء و قاچاق انسان
براساس گزارش های منتشر شده از سوی سازمان ملل، اسرائیل یکی از اصلی ترین و بزرگترین مراکز قاچاق انسان و برده گی جنسی زنان است. صهیونیست ها در قاچاق زنان جویای کار به اسرائیل رکورد دار هستند و سالانه تا 5 هزار زن در دام آگهی های استخدام و کار صهیونیست ها افتاده و قربانی تجارت فحشاء می شوند. فاحشگی در سرزمین های اشغالی مورد حمایت قانون است.زنان از کشورهای چین، رومانی، ترکیه، اوکراین، کشورهای آفریقایی و شرق آسیا معمولا با مشاهده تبلیغات ادامه تحصیل و کار و به امید شرایط بهتر زندگی، گرفتار باندهای صهیونیستی قاچاق انسان می شوند.
دهها هزار زن هم اکنون در سرزمین های اشغالی قربانی برده گی جنسی صهیونیست ها هستند پاسپورت این زنان به محض ورود گرفته شده و دیگر اجازه بازگشت به کشورشان را ندارند مارینا، اوکراینی الاصل یکی از زنانی است که در سال 1999 و با مشاهده یکی از همین تبلیغات و به امید یافتن کار و زندگی بهتر راهی اسرائیل شد. اما به محض رسیدن به اسرائیل تحویل گروه های فحشاء شد. مارینا در "اشکلون" به خانه ای منتقل شد که ده ها زن دیگر با وضعیتی مشابه او به اسرائیل آمده بودند. مارینا پس از امتناع از تن دادن به فحشاء در اتاقی زندانی شد و به شدت از سوی کسانی که مقدمات مهاجرت او را به اسرائیل فراهم کرده بودند مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به طور دسته جمعی به وی تجاوز شد. پس از این اتفاق وی تسلیم و به یکی از خانه های فساد فروخته شد!مارینا پس از 12 سال به اتهام مهاجرت غیرقانونی تحت تعقیب پلیس اسرائیل قرار گرفته است.علاوه بر قاچاق زنان به اسرائیل، در جدیدترین گزارش ها، موارد متعددی از قاچاق زنان اسرائیلی (که عمدتا زنان مهاجری هستند که چند سال در اسرائیل قربانی تجارت فحشاء بوده اند) به کشورهای کانادا و انگلستان گزارش شده است.زنان مهاجر منتقل شده به اسرائیل بین 8 تا 10 هزار دلار به فروش می رسند. بدلیل حاشیه امنیت قاچاقچیان انسان و تاجران فحشاء در اسرائیل، این تجارت حتی از قاچاق مواد مخدر و سلاح نیز پر سودتر بوده است.
صهیونیسم و تبعیض نژادی - مذهبی
ایده و نظریه صهیونیسم، نظریه ای مبتنی بر نژادپرستی و برتری یک نژاد و گروه اقلیت بر سایر گروه های نژادی و مذهبی جهان است. صهیونیست که خود را قربانی نژادپرستی نازی ها در جنگ جهانی می دانند، خود دولتی جعلی و سرزمین غصبی بر پایه نژادپرستی و پاکسازی نژادی بنا نهاده اند. بر این اساس، قوم یهود خود را قومی برگزیده و مورد عنایت خاص الهی می پندارند که اجازه هرگونه تعرض و تعدی به حقوق سایر اقوام و ملل به آن ها داده شده است! اما اکنون این تبعیض نژادی به درون این رژیم و خود یهودیان نیز رخنه کرده و یهودیان را به چند دسته تقسیم کرده که هریک خود را از دیگری برتر می دانند. یکی از بنیان های ایده تشکیل دولت یهودی، زندگی عادلانه همه یهودیان در سایه یک دولت یهودی و بدون تبعیض بود اما اکنون بنیان های این رژِیم از درون متزلزل شده است.
یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی را می توان به سه درجه شهروندی تقسیم کرد. یهودیان اشکنازی در اسرائیل شهروندان درجه یک محسوب می شوند از امکانات بهتری برخوردار هستند و مورد حمایت ویژه اسرائیل هستند. یهودیان سفاردی گروه دیگری از یهودیان مهاجر به سرزمین های اشغالی هستند که با هدف گسترش زاد و ولد یهودیان و افزایش جمعیت به سرزمین های اشغالی مهاجرت کردند اما از سوی اشکنازی ها همواره تحت آزار و اذیت بودند. گروه سوم از ساکنان سرزمین های اشغالی مهاجران آفریقایی جویای کار بودند که به امید شرایط کار بهتر و با تبلیغات صهیونیست ها به فلسطین آمدند. این دسته از مهاجران همواره مورد آزار و اذیت دیگر ساکنان سرزمین های اشغالی بوده و از حقوق و حمایت چندانی از سوی مقامات اسرائیل برخوردار نیستند. بسیاری از این سیاهپوستان علاوه بر تبعیض مذهبی، قربانی تبعیض نژادی سیاه و سفید نیز می شوند.در یکی از این موارد تبعیض، حدود 100 هزار یهودی اشکنازی افراطی (هاردیم) به تظاهرات گستردهای برای نشان دادن حمایت خود از والدین اجتماع خودشان که به دو هفته حبس محکوم شدند دست زدند. این والدین اشکنازی حاضر به فرستادن فرزندانشان به مدارس سفاردیها نشدند. این اشکنازیها از سوی دادگاه عالی اسرائیل به نژادپرستی محکوم شدند. والدین اشکنازی میگویند که باید کلاسهای فرزندانشان از سفاردیها مجزا باشد زیرا خانوادههای دختران سفاردی "به قدر کافی مذهبی نیستند".پس از اعلام حکم دادگاه مبنی بر عدم جداسازی مدارس، والدین دانشآموزان اشکنازی درصدد برآمدند با تحریم رأی دادگاه کودکان خود را به مدرسه نفرستند.
تظاهرات ده ها هزار یهودی اشکنازی در حمایت از تبعیض نژادی با سفاردی ها
یهودیان هاردیم برای جداسازی دانشآموزان اشکنازی از دانشآموزان سفاردی در حیاط مدرسه بین این دو گروه حصار کشیدهاند و حتی زمان زنگ تفریحشان را متفاوت قرار دادهاند تا با هم تماسی نداشته باشند. همچنین بر روی دیوار مدرسه علائمی مبنی بر عدم تماس بین این دو گروه وجود دارد.به تازگی یک روزنامهنگار یهودی دگراندیش که از حملات اخیر اسرائیل به اعراب در بیتالمقدس گزارش میدهد به نفرت یهودیان از غیریهودیان پرداخته است. روسی کورویتس در مقالهای نوشته است "این اراذل یهودی که هفته گذشته به اعراب بیتالمقدس حمله کردند تحت تأخیر آموختههای خود از دولت اسرائیل هستند." تعدادی یهودی در این رابطه دستگیر شدند. با این که خبر این واقعه در اسرائیل پخش شده است، اما رسانههای غربی تحت کنترل صهیونیسم این موضوع را مسکوت نگاه داشتهاند تا کسی خارج از اسرائیل از مجازاتشان بویی نبرد.
آموزش نژادپرستی و شکنجه به کودکان رژیم صهیونیستی
کورویتس در مقاله خود تحت عنوان "دولت اسرائیل عمداً تروریسم یهودی را پایهگذاری میکند" مینویسد: "وقتی جنایتکاران بیتالمقدس به دادگاه احضار شوند، دفاعیه محکمی دارند و میگویند فقط کاری را کردند که ازشان خواسته بودند... چندین ساعت پس از این حمله به اعراب گروهی از اراذل یهودی با افتخار سعی میکردند سه فلسطینی را در بیتالمقدس بکشند. حملهکنندگان، که بیشترشان کم سن و سال بودند، فریاد سرمیدادند "یهودی انسان است، اما عرب حرامزاده است" و شعار همیشگی "مرگ بر اعراب". این چاقوکشان حتی میکوشیدند مانع از معالجه زخمیها توسط نیروهای امداد شوند."کمیته صهیونیستی و برتریگرای روابط عمومی اسرائیل و آمریکا (AIPAC) نه تنها اعضای کنگره، بلکه حتی روزنامهنگاران غیریهودی را نیز تحت کنترل خود درآورده است.
صهیونیسم در آفریقا؛ جنگ داخلی و تجزیه کشورها
در مورد نفوذ صهیونیسم در آفریقا و بویژه سودان و اتیوپی ذکر جمله ای از "آوی دیچر" وزیر پیشین امنیت داخلی این رژیم رمزگشای بسیاری از تحرکات اسرائیل در آفریقاست.یچر در سخنرانی خود در موسسه امنیت ملی اسرائیل گفت: "از زمان استقلال سودان در اواسط دهه 50 میلادی، بسیاری از کارشناسان اسرائیلی این بحث را مطرح کردند که نباید به سودان اجازه داد تا به دشمن جدید اسرائیل در جهان عرب تبدیل شود."مثلث اریتره، اتیوپی و سودان از جمله کشورهایی هستند که همواره چشم طمع اسرائیل به منابع آن ها بوده است. نفوذ اسرائیل در سودان جنوبی و در میان سران قبایل عمدتا لائیک و مسیحی آن و دامن زدن به اختلافات و جنگ داخلی از طریق تحریک و تجهیز شورشیان، در نهایت به تجزیه سودان انجامید. اسرائیل و آمریکا جزء اولین کشورهایی بودند که اعلام استقلال سودان جنوبی را به رسمیت شناخته و از آن حمایت کردند.براساس آمارهای رسمی ارائه شده از سوی سازمان ملل، در جریان جنگ های داخلی سودان نزدیک به یک میلیون نفر کشته و بیش از چهار میلیون نفر نیز آواره شدند.
مهاجران اتیوپیایی در جستجوی کار وارد اسرائیل شده و قربانی تبعیض نژادی شده اند
در حال حاضر ده ها هزار تبعه سودان و اتیوپی در اسرائیل و در شرایط بد اقتصادی - اجتماعی روزگار می گذرانند. سیاهپوستان این کشورها با مهاجرت به اسرائیل برای کار، اکنون قربانی بدترین تبعیض های نژادی در سرزمین های اشغالی هستند و پس از یهودیان اشکنازی و سفاردی، به عنوان شهروند درجه سه با آنان رفتار می شود.
سیلواکر میاردیت رئیس جمهور سودان جنوبی پس از به نتیجه رسیدن پروژه صهیونیستی تجزیه سودان به دیدار از اسرائیل شتافت
از سوی دیگر اسرائیل چشم به منابع و ثروت های این دو کشور آفریقایی دوخته است. بسیاری از بخش های کشاورزی، آبیاری و صنعت و معدن این دو کشور توسط پیمانکاران اسرائیلی اداره می شود و سهم مردم عمدتا فقیر این دو کشور از ثروت های ملی خود تا کنون به دست صهیونیست ها به یغما رفته و می رود.پس از تشکیل سودان جنوبی "الون لئیل" از مقامات پیشین وزارت خارجه اسرائیل هدف از تلاش صهیونیست ها برای تجزیه سودان را اینگونه بیان کرد: "کشور سودان دشمن ما بود و در این راستا با حمایت از سودان جنوبی به تجزیه آن کمک کردیم و امروز نتیجه آن را با حمایت کشور جدید التاسیس از خود می بینیم. هدف اسرائیل نفوذ در قاره سیاه و استفاده از این برگ برنده در روابط با مصر بود که رود نیل را به عنوان موضوعی استراتژیک برای خود تصور می کرد."آفریقا همواره یکی از قطب های ثابت حمایت از ملت فلسطین بوده که همواره در محکومیت جنایات و تجاوز اسرائیل پیشگام بوده و خاری در چشم اسرائیل شده بود. اما با تجزیه سودان در سکوت دیگر کشورهای عربی - اسلامی این منطقه، پرده هایی از نقشه شوم اسرائیل برای کشورهای این قاره نمایان شد. توطئه ای که پیش از این در مورد کشور اریتره نیز به اجرا در آمد و اتیوپی نیز هم اکنون به زمین بازی صهیونیست ها تبدیل شده است.در سال 1965 موشه دایان با سفر به سودان و اریتره، به توافق اولیه برای ایجاد پایگاه نظامی در مرز این دو کشور دست یافت. یکی از دلایل عمده نفوذ اسرائیل در مثلث اریتره، اتیوپی و سودان، گرفتن اهمیت استراتژیک نیل از مصر و ایجاد عمق استراتژیک و حیاط خلوت در قاره آفریقا و استفاده از ظرفیتهای این قاره در پیش برد اهداف شوم جهانی خود است.
روند رو به زوال صهیونیسم
با وجود نفوذ صهیونیسم در ارکان قدرت و ثروت جهان، اما وعده الهی بر نابودی ظالمان و رسیدن قدرت به مستضعفان جهان در حال تحقق است. بررسی روند وقایع در نظام بین الملل و کنار هم قرار دادن قطعات این پازل، تصویری از جهان را نمایان می سازد که اثری از صهیونیسم و رژیم اشغالگر آن باقی نخواهد ماند.
علائم فروپاشی اسرائیل و صهیونیسم از درون
روند زوال و تضعیف اسرائیل پس از شکست های سال 1982، 1996 و 2000 از حزب الله و برنامه ریزی برای حمله همه جانبه و نابودی مقاومت لبنان آغاز شد. طرح جامعی که قرار بود با حملات گسترده زمینی و حمایت نیروی هوایی و دریایی، ظرف چند روز به خیال خود محور مقاومت لبنان و یکی از اضلاع اصلی جبهه مقاومت علیه اسرائیل را در هم بشکند.
اعتراضات و خودسوزی در اسرائیل
لینک دانلود فیلم
اما تهاجم سال 2006 اسرائیل به لبنان ستون های این رژیم جعلی را به لرزه درآورد و شکستی را برای صهیونیسم رقم زد که سرعت آن را در پیمودن سراشیبی سقوط دو چندان کرد. پس از شکست در جنگ 33 روزه، اختلاف داخلی کابینه رژیم صهیونیستی را به جان هم انداخت و هریک دیگری را مقصر شکست از حزب الله می دانستند. شکستی که در آن افسانه شکست ناپذیری ارتش مجهز اسرائیل شکسته شد و در نهایت با پذیرش قطعنامه آتش بس سازمان ملل مفتضحانه به تهاجم خود پایان داد و ننگی دیگر در جنایات جنگی و کشتار غیرنظامیان را برای خود برجای گذاشت.
پس از شکست در جنگ 33 روزه، در کمتر دو سال اسرائیل بار دیگر برای از بین بردن یکی دیگر از اضلاع مقاومت خیز برداشت. در سال 2008 جنگی تمام عیار را به ساکنان نواره غزه تحمیل کرد و طی 22 روز این باریکه را زیر سنگین ترین آتش توپخانه و جنگنده هایش گرفت. هدف این حمله نابودی حماس مهمترین جبهه مقاومت در سرزمین های اشغالی بود. عملیات "سرب گداخته" که پیش بینی می کردند ظرف 48 ساعت کار حماس را یکسره کند، 22 روز به طول انجامید و در نهایت این بار نیز اسرائیل بدون دستیابی به کوچکترین هدف استراتژیکی، با جنایات جنگی تازه از جمله کشتار کودکان در مدرسه سازمان ملل، آتش بس اعلام کرد.
فروپاشی اسرائیل از درون
شاید بررسی شرایط اجتماعی حال حاضر ساکنان و مهاجران به سرزمین های اشغالی یکی از نویدبخش ترین قسمت ها در مورد سرنوشت این رژیم باشد. شرایط اجتماعی درون اسرائیل به نحوی در حال وخامت است که بحران اقتصادی - اجتماعی به درون کابینه این رژیم نیز راه یافته و هر کدام از مقامات ساز خود را می زنند و یکدیگر را به کم کاری متهم می کنند و در نهایت اختلافات به حدی می رسد که برای تشکیل کابینه مجبور به ائتلاف می شوند. ائتلافی که در اوج اختلافات شکل گرفته تا کابینه این رژیم از هم پاشیده نشود.
شکل گیری اعتراضات اجتماعی در اسرائیل نیز از دیگر معضلات جدی تهدید کننده حیات این رژیم است. جامعه چند تکه اسرائیل که هر قسمت آن از یکی از مناطق دنیا با وعده زندگی رویایی کوچ داده شده اند اکنون به واقعیت اسرائیل بیشتر پی برده و صدای اعتراضشان بلند شده است. مشکلات اقتصادی، مالیات های سنگین و سیاست های ریاضتی اسرائیل جامعه این رژیم را که همانند توپی چهل تکه به یکدیگر وصله و پینه شده اند رو به گسستن سوق داده است. خودسوزی 7 اسرائیلی در ناآرامی های اجتماعی در سرزمین های اشغالی، معضلات این رژیم را که روزی تنها مقابله با فلسطینیان و جبهه مقاومت بود، اکنون به داخل مرزهای آن رسانده است.
حتی در مورد رویارویی با ایران که پیش تر از نقاط مشترک در اظهار نظرهای مقامات اسرائیلی بود، امروز تناقض فاحشی در میان آن ها دیده می شود. نخست وزیر و وزیر جنگ این رژیم بر طبل جنگ با ایران می کوبند و افسران اطلاعاتی سابق و فعلی آن، جنگ با ایران و حتی تهدید ایران را احمقانه می خوانند و یکدیگر به سکوت کردن و لفاظی نکردن در مورد ایران سفارش می کنند.
سارکوزی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با عنوان دروغگویی یاد می کند که قابل تحمل نیست!
باراک اوباما نیز در واکنش به این درددل سارکوزی می گوید: تو خسته شدی اما من مجبورم هر روز با او سر و کله زده و تحملش کنم!
آمریکا متحد شماره یک اسرائیل نیز اسرائیل را دردسری بزرگ برای خود می بیند که هزینه های بسیاری را به این کشور تا کنون تحمیل کرده است. پس از آنکه صحبت های در گوشی اوباما و سارکوزی رسانه ای شد، مقامات اسرائیل از اینکه در میان متحدان خود نیز منفور هستند به خشم آمده و مانند گذشته بر حمایت های همه جانبه آمریکا حتی در صورت حمله به ایران، حسابی باز نمی کنند؛ مطلبی که مقامات آمریکا نیز تلویحا و گاه صراحتا آن را اعلام کرده اند.
اعتراف صهیونیست ها به فروپاشی اسرائیل
اما صحبت از فروپاشی اسرائیل تنها محدود به مخالفان با این رژیم نیست. بسیاری از یهودیان و صهیونیست های آمریکایی و اسرائیلی معترف به زوال اسرائیل و نزدیک شدن این رژیم به سقوط و نابودی این رژیم هستند.متیو گلد (Matthew Steven Gould) سفیر انگلیس در فلسطین اشغالی اذعان می کند که تل آویو سعی می کند همه چیز را در داخل اسرائیل خوب نشان دهد، اما نظام اسرائیل در حال فروپاشی است.
متیو گلد سفیر صهیونیست انگلیس در اسرائیل
سفیر انگلیس در اسرائیل: جایگاه اسرائیل روز به روز در حال ضعیف شدن است.گلد که خود یکی از صهیونیست های افراطی است معتقد است: "اسرائیل سرمایه گذاری بسیاری در رسانه ها می کند اما مردم اعتنا و اعتمادی به آن ها ندارند و رسانه های اسرائیلی جایگاه و اهمیتی برای مردم ندارند. مردم به راحتی خوب را از بد تشخیص می دهند و تبلیغات اسرائیل را باور نمی کنند. آن ها شاهد شهرک سازی های غیرقانونی هستند و وقایع غزه را می بینند. کسانی که نگران جایگاه اسرائیل هستند باید بدانند که جایگاه آن روز به روز در حال ضعیف شدند است و لحظه به لحظه از تایید آن نزد جهانیان کاسته می شود. روند ضعف اسرائیل سرعت بیشتری به خود گرفته است. نمایندگان پارلمان و شخیصت های مهم جهانی یک به یک از تایید اسرائیل منصرف می شوند."
صبر جهانیان از رفتارهای اسرائیل به سر آمده است
گلد ادامه می دهد: اسرائیل با تلاش های بسیاری پس از سال ها توانست مواضع جهانیان را نسبت به خود تغییر دهد اما اکنون شاهد است که صبر جهانیان از رفتارهای او به سر آمده است.وی به عنوان نمونه می گوید: شبکه تلویزیونی بی بی سی برای هر کشوری که در بازی های المپیک لندن شرکت کرده است صفحه جدیدی در وبسایت خود باز کرده و ضمن نام بردن از پایتخت آن کشور توضیحاتی درباره آن نوشته است، اما درباره اسرائیل هیچ تصویر و توضیحی داده نشده است و تنها عکسی منتشر شده است که در آن یک سرباز اسرائیلی با یک جوان فلسطینی درگیر می شود.مقامات اسرائیلی اکنون به مثابه فردی که در حال غرق شدن در باتلاق هستند، تلاش می کنند با چنگ اندازی به هرچه که دستشان می رسد خود را نجات دهند. با وجود تمام معضلات داخلی که گریبان اسرائیل را فشرده است، مقامات آن ایران و لبنان و حتی حماس را به جنگی جدید تهدید می کنند. اما به اذعان افسران اطلاعاتی این رژیم، هرگونه تهاجم جدید به لبنان و یا ایران، نتیجه ای جز نابودی این رژیم نخواهد داشت.
نصرالله: تمام نقاط سرزمین های اشغالی در تیر رس موشک های مقاومت هستند
سید حسن نصرالله نیز در سخنان خود با اشاره به تهدیدات اسرائیل، نوید نابودی این رژیم در صورت هرگونه تجاوز به لبنان را داده است. و نتیجه حمله به ایران نیز تبدیل شدن شهرک های اسرائیل به تلی از خاکستر و محو آن از نقشه جهان خواهد بود. همانطور که سید حسن نصرالله به زیبایی اشاره کرد، حمله اسرائیل به ایران، تعبیر شدن رویای 32 ساله ایران برای نابودی این رژیم است.
منابع و مآخذ:
http://objectmix.com/lisp/255853-rothschilds-own-half-worlds-wealth-directly-indirectly-thru-zionist-proxies-re-bill-gates-never-richest-man-earth.html
http://www.youtube.com/watch?v=o_u2MaNg-EQ
http://www.youtube.com/watch?v=o2cw-0N_Unk
http://www.youtube.com/watch?v=fXVJzXsraX4
http://www.realjewnews.com/?p=55
http://cassiopaea.org/forum/index.php?topic=16937.0
http://tariganter.wordpress.com/2011/10/28/zionists-control-world-finances-shocking-facts-from-dr-david-duke
http://www.veteranstoday.com/2011/06/07/zionist-washington-ensuring-the-end-of-america
http://en.wikipedia.org/wiki/Zionism_is_racism
http://unispal.un.org/UNISPAL.NSF/0/761C1063530766A7052566A2005B74D1
http://en.wikipedia.org/wiki/Racism_in_Israel
http://en.wikipedia.org/wiki/Criticism_of_Israel
http://alfassa.com/haredi_discrimination.html
http://www.foxnews.com/story/0,2933,129157,00.html
http://en.wikipedia.org/wiki/Human_trafficking_in_Israel
http://www.davidduke.com/?p=35947
http://www.davidduke.com/?p=35973
http://www.davidduke.com/?p=35521
http://www.davidduke.com/?cat=353
http://www.davidduke.com/?p=36007
http://www.jewsagainstzionism.com/rabbi_quotes/weissmandl.cfm
http://www.thedailybeast.com/articles/2012/08/14/why-goldman-sachs-other-wall-street-titans-are-not-being-prosecuted.html
http://www.biography.com/people/paul-wolfowitz-40390
http://www.vanityfair.com/business/features/2010/01/goldman-sachs-200101
http://www.thenational.ae/thenationalconversation/comment/story-of-israels-hand-in-sudan-division
http://www.haaretz.com/news/national/moshe-silman-dies-after-self-immolation-at-israeli-protest-1.452513
شکل گیری غده سرطانی صهیونیسم
نظریه صهیونیسم را اولین بار تئودور هرتسل روزنامه نگار یهودی اتریشی الاصل، با پشتیبانی پنهان مایر روچیلد، مطرح ساخت و آن حمایت از تشکیل یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین بود. وی با نگارش کتابی به نام "دولت یهود" با سرمایه گذاری روچیلد، نظریه جمع شدن یهودیان جهان تحت حاکمیت یک دولت را مطرح کرد.
تئودور هرتسل، بنیانگذار نظریه صهیونیسم
هرتسل با استفاده از نام یکی از بلندی های بیت المقدس به نام "صهیون"، ایده خود را صهیونیسم نام گذارد.یکی از ابهامات اصلی طرح نظریه سرزمین مقدس یهود، آتئیست بودن هرتسل و تضاد آشکار اعتقادی و نظری است. پس از انتشار این کتاب، اولین کنگره آژانس یهود در سال 1897 در شهر بال سوئیس برگزار می شود. هرتسل در همین سال ها پیش بینی می کند که 50 سال دیگر دولت یهودی تأسیس شود! و تقریبا 50 سال پس از کنفرانس بال، پیش بینی بی نظیر تاریخی! هرتسل روزنامه نگار به واقعیت تبدیل می شود و اعلامیه تشکیل اسرائیل در 14 مه 1948 توسط بن گورین رئیس آژانس یهود خوانده می شود.
شایعه خرید زمین از فلسطینیان
پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی و تجزیه آن، بخش هایی از سرزمین فلسطین تحت کنترل نیروهای انگلستان که متشکل از برخی ساختمان های اداری بنا شده بود، به صهیونیست ها واگذار شد. سرمایه داران صهیونیست با خرید این زمین ها و نقل مکان به فلسطین، برای فریب زمین داران بزرگ عرب دست به کار شدند که در همین زمان مجمع علمای فلسطین فتوای حرام بودن فروش زمین به یهودیان را صادر کرد.
سیر اشغال سرزمین فلسطین از سال 1946 تا 2007
مجموع زمین های واگذار شده از سوی انگلستان به یهودیان 5 تا 7 درصد سرزمین فلسطین بود که در اختیار یهودیان قرار گرفت. اما در سال های پس از آن، با پیشروی و غصب زمین های اطراف با حمایت انگلستان، روند اشغال تدریجی فلسطین آغاز شد.
صهیونیسم؛ یک قرن جنگ افروزی، اشغال و کشتار
استفاده اسرائیل از بمب های حاوی فسفر سفید در حمله به غزه
جنایات صهیونیست ها و کشتارهای انجام شده در راه رسیدن به دولت یهودی حتی بر سرسخت ترین حامیان صهیونیسم نیز پوشیده نیست. از زمان ورود یهودیان به سرزمین فلسطین، روند تدریجی اشغال آغاز شد. در ابتدا شکل اشغال بگونه ای دیگر بود. مهاجران اولیه به سرزمین های تحت کنترل انگلستان تلاش کردند زمین های اطراف خود را با پیشنهاد قیمت های گزاف خریداری کنند. اما با مخالفت و فتوای علمای فلسطینی این توطئه چندان توفیقی نداشت. پس از آن، با حمایت نیروی نظامی انگلستان، اشغال زمین ها و بیرون راندن صاحبان آن با توسل به زور، آغاز شد و رفته رفته شکل سازمان یافته تر و آشکارتری به خود گرفت.
رژیم صهیونیستی از زمان شکل گیری تا به امروز 13 جنگ بزرگ با همسایگان و با ساکنان سرزمین اشغال شده فلسطین به راه انداخته است. علاوه بر این 13 جنگ که از جنگ 1948 اعراب و اسرائیل تا جنگ 33 روزه و 22 روزه را شامل می شود، اسرائیل جنگی دائمی را علیه فلسطینیان آغاز کرده که تا به امروز ادامه داشته است. ده ها هزار کشته و صدها هزار مجروح و آواره حاصل 60 سال اشغال و تجاوز این رژیم بوده است.
اقتصادی جهانی در سیطره صهیونیسم
از آنجا که ایده صهیونیسم، حمایت از یهودیان برای تشکیل دولتی مستقل است، صهیونیست ها با عملکردی هوشمندانه، طی یک قرن گذشته، جایگاه خود را در مراکز ثروت و قدرت جهانی تثبیت کرده اند و از این طریق سعی دارند ضمانتی برای بقای دولت صهیونیستی باشند.بدون شک بزرگترین سرمایه داران جهان صهیونیست ها هستند. نام مایر روچیلد به عنوان اولین سرمایه دار یهودی قرن 18 به چشم می خورد. خاندان روچیلد، خانواده ای اصالتا یهودی و از حامیان اصلی تشکیل دولت اسرائیل بوده اند و سیطره آن ها بر سیستم اقتصادی جهان تا امروز ادامه داشته است. بسیاری از بانک ها معتبر اروپایی و آمریکایی، در گروه بانک های خاندان روچیلد قرار دارند که همگی در نهایت با تعهد به حمایت از صهیونیسم و دولت برآمده از آن در حال فعالیت هستند و از جمله تامین کنندگان مالی این رژیم از ابتدا تا کنون بوده اند. بانک ها گروه روچیلد در کشورهای مختلف اما با هدفی مشترک در حال فعالیت هستند.
مایر روچیلد بنیانگذار نظام بانکداری روچیلد
براساس گزارش های منتشر شده، خانواده روچیلد بطور مستقیم و غیر مستقیم، نیمی از سیستم مالی بین المللی را در اختیار دارند و یا به بیان ساده تر، نیمی از ثروت جهانی متعلق به این خاندان است اما هیچگاه نامی از هیچ یک از روچیلدها به عنوان ثروتمندترین افراد جهان برده نشده است.به جز خانواده روچیلد، افراد سرشناس صهیونیست دیگری نیز در رأس مراکز مهم تصمیم گیری و اقتصادی آمریکا و جهان قرار دارند. نام و سمت برخی از سرشناس ترین این صهیونیست ها در ادامه ذکر شده است:
پل وولفویتز: رئیس بانک جهانی
از پل وولفویتز با عنوان "معمار جنگ عراق" یاد می شود. او پیش از حملات 11 سپتامبر و در دولت بوش به سمت معاونت وزارت دفاع منصوب شد و یکی از طراحان اصلی حمله آمریکا به عراق بود.خانواده وولفویتز از یهودیان مهاجر لهستانی الاصل بودند که پس از جنگ جهانی اول از لهستان گریخته و به آمریکا مهاجرت کرده بودند. پدر پل وولفویتز، جاکوب (یعقوب) وولفویتز، مدعی است که بقیه اعضای خانواده وی در هولوکاست یهودیان در جنگ جهانی دوم کشته شده اند.
پل وولفویتز معمار جنگ عراق
وولفویتز در سال 1986 به سمت سفیر ایالات متحده در اندونزی منصوب شد. در آن زمان بدلیل انتصاب یک سفیر یهودی در بزرگترین کشور اسلامی، بسیاری وی را نماینده یهودیان در بزرگترین کشور اسلامی نامیدند. وی در سال 2002 در جمع صهیونیست ها در گردهمایی "همبستگی ملی برای اسرائیل" در واشنگتن به نمایندگی از جورج بوش سخنرانی کرده و به آن ها اطمینان داد آمریکا در هر شرایطی و حتی به تنهایی در کنار اسرائیل خواهد بود.
پل ولفویتز در دوران بازنشستگی به حمایت از اسرائیل و کمک مالی به این رژیم پرداخت
بن شالوم برنانکی: رئیس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا)
بن برنانکی در خانواده ای یهودی متولد شد و در رشته اقتصاد دانشگاه هاروارد تحصیل کرده است. خانواده برنانکی پیش از ورود فرزندشان به دانشگاه هاروارد نسبت به اینکه او هویت یهودی خود و آرمان های یهودیان را فراموش کند بسیار نگران بودند.
برنانکی در زمان بوش جانشین "آلن گرین اسپن" صهیونیست کهنه کار و رئیس پیشین بانک مرکزی آمریکا شد .گرین اسپن از سال 1987 تا 2006 رئیس بانک مرکزی آمریکا بود
فدرال رزرو همان بانک مرکزی آمریکاست که تمام سیاست های پولی و اقتصادی این کشور را تدوین و کنترل می کند. در حقیقت شاهرگ نظام بانکی و اقتصاد آمریکا در دست یک یهودی صهیونیست قرار دارد.لری میشل – رئیس موسسه سیاست های اقتصادی آمریکا – معاون: راس آیزنبری یکی از موسسه های مهم و تاثیرگذار و تصمیم ساز در جهت دهی به نظام بانکی و اقتصاد آمریکا که به همراه بانک مرکزی، اقتصاد آمریکا را هدایت می کنند.ریچارد دنزیگ: مرکز ارزیابی های راهبردی و بودجه، مرکز امنیت نوین آمریکا
ریچارد دنزیگ مدیر چند اندیشکده تصمیم ساز اقتصادی و امنیتی
دنزیگ در دولت کلینتون به عنوان هفتاد و یکمین وزیر نیروی دریایی این کشور منصوب شد. در دولت اوباما نیز ریاست مرکز امنیت نوین آمریکا نیز به دنزیگ سپرده شد.رام اسرائیل امانوئل - رئیس کارکنان کاخ سفید (2010-2008): امانوئل یهودی الاصل مقیم آمریکا از جمله مقامات آمریکایی دارای تابعیت دوگانه آمریکایی - اسرائیلی است. در زمان جنگ اول خلیج فارس وی از خدمت در ارتش آمریکا سر باز زد و در جایگاه یک نظامی ارتش اسرائیل خدمت کرد.
رام اسرائیل امانوئل از اعضای "آیپک" لابی صهیونیست ها در آمریکاست
پدر وی بنجامین امانوئل از جمله صهیونیست هایی بود که در بیت المقدس اشغالی علیه فلسطینیان عملیات تروریستی اجرا می کردند. وی و گروه تروریستی موسوم به "ایرگون" یکی از عوامل اصلی در پاکسازی نژادی مناطق فلسطینی نشین در سرزمین های اشغالی بودند."رام" یکی از اعضای لابی صهیونیست ها - آیپک - در آمریکاست.برای مشاهده لیست کامل این افراد به لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.veteranstoday.com/2011/06/07/zionist-washington-ensuring-the-end-of-america
بانک صهیونیستی گلدمن ساکس و نفوذ در دولت اوباما
پیتر شوایزر رئیس موسسه "مسئولیت های دولت" و ویلیام جی کیسی از پژوهشگران دانشگاه استنفورد و اندیشکده هوور در ارتباط با فساد مالی وال استریت که عمدتا متشکل از بانک ها و موسسات مالی وابسته به صهیونیست هاست معتقدند این بانک ها با پرداخت میلیون ها دلار کمک بلا عوض به دولت اوباما، مصونیت قضایی را برای خود خریده اند.
گری کوهن مدیر اجرایی و لوید بلنکفین رئیس هیئت مدیره گلدمن ساکس
بطور مثال، بانک گلدمن ساکس، از بزرگترین بانک های آمریکایی، تا کنون از پیگیری ها و رسیدگی به اتهام فساد مالی و تشدید بحران اقتصادی در امان مانده است. در حالی که آمریکا شدیدترین بحران اقتصادی تاریخ خود را تجربه کرده و می کند، تا کنون هیچ یک از موسسات مالی، بانک ها و مراکز بزرگ اقتصادی این کشور در ارتباط با این بحران مورد تحقیق قرار نگرفته اند.در سال 2008 مقامات ارشد گلدمن ساکس از مهمترین هواداران اوباما برای پیروزی در رقابت های انتخاباتی بودند و بیش از یک میلیون دلار به مبارزات انتخاباتی اوباما کمک مالی کردند.در سال 2011 کمیته تحقیق سنای آمریکا در گزارشی از فعالیت های مشکوک گلدمن ساکس و تاثیر آن بر بحران اقتصادی پرده برداشت. با انتشار این گزارش، مدیران این بانک دست به کار شده و میلیون ها دلار به کمپین انتخاباتی 2012 اوباما کمک کردند.پس از آن وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد تحقیق و پیگری پرونده گلدمن ساکس را متوقف کرده است.کارشناسان اقتصادی و رسانه های آمریکا معتقدند گلدمن ساکس با هزینه کردن میلیون ها دلار در دولت اوباما، ریاست جمهوری اوباما و اختیارات وی را خریداری کرده است!بانک گلدمن ساکس را دو یهودی آلمانی الاصل به نام های مارکوس گلدمن و دامادش ساموئل ساکس در سال 1869 در نیویورک تشکیل دادند و در همان سال وارد بازار بورس نیویورک شدند.
ساموئل ساکس و مارکوس گلدمن بنیانگذاران بانک گلدمن ساکس
امروزه رسانه های آمریکایی در مورد نفوذ گلدمن ساکس در اقتصاد آمریکا، به طور کنایه آمیزی وزارت خزانه داری ایالات متحده را "وزارت خزانه داری گلدمن ساکس" می نامند.
برادری که خموشی “فاین هم قتلوک”
کجاست دست خبیثی که بست چشم تو را
که چشم هم زدنی شد تو را تمام سلوک
به پشت قافله گو “لا اله الا الله”
سکوت بر لب ما مانده بود یا طاعون
که سر به بَرد زمین داد شاخه زیتون
خمود سرد زمستان، دروغ، صلح جهان
خموش موسیِ عمران و زنده شد قارون
علیک “آجرک الله یا رسول الله”
به رقص با می و شمشیر؛فاش با شیطان
برادرم نشناختی که بود؟ ؛ ابو سفیان!!!
شیوخِ جیره خورِ دون و غرقِ در شهوت
ببین اولئک انعام؛ اضل تر از اسبان
دعا نما که نبیند “علی ولی الله”
برای درد دلت ، واژه ها چنان کم بود
که اشک و خون به هم آمد، عجیب مرهم بود
به خواب رفته و سرد است جسم دلبندم
گرسنگی نفسش را برید ؛ بی غم بود
عنایتی بنما یا حسن کریم الله
کسی که پشت حماس وحماسه را خم کرد
و داغ کشتن هابیل را به آدم کرد
سکوت کل جهان است و نیست بومازن
که بند پاره شد و چون حرامیان رم کرد
بیا که بت شکنی نیست یا خلیل الله
و غزّه! احمدمان نیست ورنه می آمد
و ما رایتَک یا قدس ” همت و احمد ”
ببین که رنگ سیاست گرفته ایمان ها
به جزر رفته جهاد و شکسته کشتی مَد
طلوع کن ز فلسطین دوباره روح الله
نماز و غزّه و آتش آهااااااای عاشوراست
ریاض و کوفه و تهران سکوت پابرجاست
صدای العطش از خیمه گاه می آید
علم به روی زمین است ومشک بی سقّاست
کجاست منجی آل حسین ثار الله
داغ دل ماست غزه امروز
چون کربوبلاست غزه امروز
گویا که دوباره آل طه(علیهم السلام)
مجروح دوصد بلاست امروز
خون میچکد از دو چشم زهرا(سلامالله علیها)
در کون و مکان عزاست امروز
خیزید ز شرق و غرب عالم
درد است سکوت و صبر امروز
ای اهل تشیع و تسنن
قرآن به زمین فتاده امروز
با غیرت اهل حق بتازید
صهیون بگرفته خانه امروز
باشد که دوباره پر بگیرند
مرغان بهشت غزه، امروز!
با تحقیقی در آثار ساخته شده از سالهای دور، این واقعیت بیشتر نمایان میشود که سینما از بدو پیدایش تاکنون، همواره در جهت برآوردن خواستههای یهودیان صهیونیست گام برداشته است؛ گامی در جهت تطهیر چهره یهودیان و تخریب چهره ادیان دیگر به ویژه دین اسلام در نزد افکار عمومی دنیا. صهیونیستها فعالیت خود در عرصه سینمای هالیوود را تنها به ساخت فیلمهایی که بزرگسالان را مخاطب خود قرار میدهد، محدود نکردهاند؛ بلکه در عرصه تولید فیلمهای کودکان نیز بسیار فعال ظاهر شدهاند. کمپانی «والت دیزنی» که از مشهورترین شرکتهای تولید فیلم و کارتون در سرتاسر دنیا به حساب میآید. یکی از مهمترین و کارآمدترین ابزار صهیونیستها در عرصه سینما است. سالهای بس طولانی بود که یهودیان در سرتاسر اروپا با عنوان «موش کثیف» شناخته و نامید میشدند، صهیونیسم جهانی برای پاک کردن این تفکر از اذهان دنیا با همکاری دیزنی به تولید مشهورترین شخصیت کارتونی دیزنی با عنوان «میکی ماوس» پرداخت. این شخصیت کارتونی که به سرعت در قلب تمامی کودکان و نوجوانان جای باز کرد، قصه موشی شجاع بود که یک تنه در برابر تمامی ناملایمات جامعه ایستادگی کرده و با پشتکار و شجاعت خود از هر امتحانی سربلند بیرون میآمد. پس از پخش این کارتون در بیش از یک دهه، موش دیگر موجود کثیف و تنفر انگیزی در نزد کودکان و نوجوانان اروپایی و امریکا نبود، بلکه به یک موجود دوست داشتنی و قابل ترحم تبدیل شد؛ به همین دلیل اصلاح «موش کثیف» در اندک زمانی بار منفی خود را از دست داد. کارتون «تام و جری» سالها بعد در ادامه القای همین باور تهیه و تولید شد. اما در عرصه ساخت فیلم برای مخاطبان بزرگسال، صهیونیست ها از شیوهها و راههای متعددی استفاده کردند. مظلوم نمایی از قوم یهود از شیوههای مهمی بود که صهیونیست ها به آن توجه خاصی داشتند. تولید روز افزون آثاری که از قتل عام یهودیان در طول جنگ جهانی دوم توسط آلمانهای نازی سخن میگفت (Holocaust) در اندک زمانی، افکار عمومی، جهان را به نفع خود برانگیخت و مردم را در برابر حقانیت خود قانع ساخت. در این قبیل آثار، یهودیان انسانهای بیگناهی تصویر شدهاند که بیرحمانه مورد جنایتکارانهترین رفتارها از سوی نظامیان آلمانی در طول سالهای جنگ جهانی دوم قرار گرفته اند. ساخت چنین آثاری به دلیل تاثیر گذاریهایش پس از گذشت بین از نیم قرن هم چنان ادامه دارد. فیلم «فهرست شیندلر» ساخته «استیون اسپیلبرگ» یهودی، که به دلیل انتصابش به لابی صهیونیسم، موفقیتهای چشمگیری را در سینمای هالیوود به دست آورده، از جمله آثاری است که در دهه 1990 م. ساخته و برنده بیش از هفت جایزه اسکار شد. اعتقاد به ظهور منجی الاهی و رها ساختن آنان از تمامی رنجها و بدبختیهایی که کشورهای قدرتمند و ستمگر بر آنان تحمیل کردهاند، عامل مهمی در میان مسلمانان و به ویژه شیعیان است که همواره آنان را امیدوار به آینده و آماده برای مقابله با دشمنان نگاه داشته است. این آرمان سبب شده است تا صهیونیست های قدرت طلب و افزون خواهد برای نابودی آن که همواره خطری جدی برای دستیابی به اهداف شومشان محسوب میشود، به راههای مختلف از جمله با استفاده از صنعت قدرتمند سینما به تخریب و لوث کردن آن بپردازند. ساخت فیلم معروف «نوستر آداموس» اثر «اورسن ولز» یهودی، بازیگر و کارگردان مشهور امریکایی در راستای این هدف صورت گرفت. سازنده اثر یاد شده با استناد به پیشگوییهای نوستر آداموس «مهدویت» را به گونهای به تصویر میکشند که ارمغانی جز تخریب، دلهره و نابودی را برای دنیا به ارمغان نخواهد آورد. فیلم چهار پر(Four Feathers) محصول سال 2001 امریکا، آخرین ساختهای بود که با تخریب باور «مهدویت»، به جنگ اعتقادات مذهبی مسلمانان رفتند. خشن، بیفرهنگ، عقب مانده، خرافه پرست و بدوی نشان دادن اعراب و مسلمانان از دیگر ترفندهای این دشمنی هزار چهره برای ارضای حس افزون طلبیاش است. ساخت فیلمهایی چون: «جنگیر»، «طالع نحس»، «لورنس عربستان»، «شبهای عربی»، «دلتافورس»، «محاصره» و هزاران هزار فیلم دیگر در پیالقای این تفکر نحس گام برداشته است که مسلمانان انسانهای خرافی و عقب ماندهای هستند که باید از سوی کشورهای مترقی و فرهیختهای همچون امریکا مورد حمایت قرار گیرند و در غیر این صورت، چیزی جز فقر و فلاکت عایدشان نخواهد شد! و این بدبختی نه تنها دامان خودشان، بلکه موجبات دردسر برای کشورهای مترقی را نیز ایجاد خواهد کرد. شیوه بالا در کنار ساخت آثاری که منجیان واقعی کره زمین را امریکائیان و صهیونیست های خوش قلب نمایش میدهد، اجزای پازلی است که در صورت قرار گرفتن در کنار یکدیگر، جمله «دنیا در تسخیر یهود » را شکل میدهند. فیلمهای «روز استقلال»، «مریخیها حمله میکنند»، «آرماگدون»، «جنگ ستارگان» و «ماتریکس» از جمله آثار مشهور سینمایی هالیوود است که ساخت آنها در سالهای اخیر روند رو به رشد و سریعی به خودگرفته است. نگاهی اجمالی بر تاریخ سینمایی جهان گواه این حقیقت است که سینما بیش از هر هنری ابزاری ایدئولوژیک است و اگر با تمهیدات ویژه هنری، علمی تعکیس نشان داده میشود، دال بر صورت ظاهری نیست و چه بسا در برههای خلاف انتظار و منافع سازندگان آن جلوه کند. در نهایت ایجاد زمینه میتواند محصولی در آینده داشته باشد. ایدئولوژیهای افراطی قرن بیستم در کنار دیگر فعالیتهای تبلیغاتی از سینما، بیشترین بهره دلخواه را بردهاند. اگر از این حیث رقابتها و تکنیکها غنیتر شدهاند، از عوارض ایدئولوژیک بوده است، نه صرفا هنر برای هنر. سینمای هالیوود با مالکیت یهودیان از آمیزش منافع استعمار امریکا و ایجاد فضای مثبت برای تغییر نگرشها به ویژه مسیحیها به مظلومیت دروغین یهودیان شکل گرفت و در رشتههای مختلف فیلمسازی ادامه یافت. سربازان امریکایی در همه فیلمها سربازان آزادی جنگهای اول و دوم جهانی بودند. یهودیان انسانهای قابل ترحم و آواره جلوه داده میشدند و همیشه نیز ملتها نیازمند رهبری امریکاییان بودند. این محورهای اصلی در سینمای دیگر کشورها نیز به صور سنتی اعمال میشد ساختههای سینمایی آیزنشتاین و پودوفکین انگیزههای ایدئولوژیک و تهییج کننده انقلاب اکتبر شوروی را به پیش میبرند و فیلمسازانی چون رنی ریفنشتال با فیلمهای بازیهای المپیک و ... نازیسم هیتلری را به جسم و جان طرفداران فاشیسم تزریق میکردند.
به نقل از منابع امنیتی فلسطینی، دهها تن از شهرکنشینان صهیونیست نیمه شب گذشته به پشتیبانی ارتش رژیم صهیونیستی و تحت تدابیر شدید امنیتی، به وسیله چند اتوبوس به نابلس انتقال یافتند تا آرامگاه مقدس حضرت یوسف(ع) را مورد هتک حرمت قرار دهند. به گفته شاهدان عینی، این صهیونیستها با ورود به منطقهای نزدیک اردوگاه "بلاطه " در شرق نابلس، به مدت دو ساعت، این مزار مطهر را به نجاست آلوده کرده و پس از آن با حمایت ارتش رژیم صهیونیستی این مکان را ترک کردند. این چندمین اقدام به هتک حرمت اماکن مقدسه دینی در فلسطین از سوی صهیونیستها طی هفتههای گذشته به شمار میآید. سازمانهای دینی و نهادهای حقوقی هنوز واکنشی به این اقدام اهانتآمیز نشان ندادهاند. منبع: خبرگزاری فارس تاریخ ارسال خبر: 6/12/87<\/h1>
با تحقیقی در آثار ساخته شده از سالهای دور، این واقعیت بیشتر نمایان میشود که سینما از بدو پیدایش تاکنون، همواره در جهت برآوردن خواستههای یهودیان صهیونیست گام برداشته است؛ گامی در جهت تطهیر چهره یهودیان و تخریب چهره ادیان دیگر به ویژه دین اسلام در نزد افکار عمومی دنیا. صهیونیستها فعالیت خود در عرصه سینمای هالیوود را تنها به ساخت فیلمهایی که بزرگسالان را مخاطب خود قرار میدهد، محدود نکردهاند؛ بلکه در عرصه تولید فیلمهای کودکان نیز بسیار فعال ظاهر شدهاند. کمپانی «والت دیزنی» که از مشهورترین شرکتهای تولید فیلم و کارتون در سرتاسر دنیا به حساب میآید. یکی از مهمترین و کارآمدترین ابزار صهیونیستها در عرصه سینما است. سالهای بس طولانی بود که یهودیان در سرتاسر اروپا با عنوان «موش کثیف» شناخته و نامید میشدند، صهیونیسم جهانی برای پاک کردن این تفکر از اذهان دنیا با همکاری دیزنی به تولید مشهورترین شخصیت کارتونی دیزنی با عنوان «میکی ماوس» پرداخت. این شخصیت کارتونی که به سرعت در قلب تمامی کودکان و نوجوانان جای باز کرد، قصه موشی شجاع بود که یک تنه در برابر تمامی ناملایمات جامعه ایستادگی کرده و با پشتکار و شجاعت خود از هر امتحانی سربلند بیرون میآمد. پس از پخش این کارتون در بیش از یک دهه، موش دیگر موجود کثیف و تنفر انگیزی در نزد کودکان و نوجوانان اروپایی و امریکا نبود، بلکه به یک موجود دوست داشتنی و قابل ترحم تبدیل شد؛ به همین دلیل اصلاح «موش کثیف» در اندک زمانی بار منفی خود را از دست داد. کارتون «تام و جری» سالها بعد در ادامه القای همین باور تهیه و تولید شد. اما در عرصه ساخت فیلم برای مخاطبان بزرگسال، صهیونیست ها از شیوهها و راههای متعددی استفاده کردند. مظلوم نمایی از قوم یهود از شیوههای مهمی بود که صهیونیست ها به آن توجه خاصی داشتند. تولید روز افزون آثاری که از قتل عام یهودیان در طول جنگ جهانی دوم توسط آلمانهای نازی سخن میگفت (Holocaust) در اندک زمانی، افکار عمومی، جهان را به نفع خود برانگیخت و مردم را در برابر حقانیت خود قانع ساخت. در این قبیل آثار، یهودیان انسانهای بیگناهی تصویر شدهاند که بیرحمانه مورد جنایتکارانهترین رفتارها از سوی نظامیان آلمانی در طول سالهای جنگ جهانی دوم قرار گرفته اند. ساخت چنین آثاری به دلیل تاثیر گذاریهایش پس از گذشت بین از نیم قرن هم چنان ادامه دارد.
فیلم «فهرست شیندلر» ساخته «استیون اسپیلبرگ» یهودی، که به دلیل انتصابش به لابی صهیونیسم، موفقیتهای چشمگیری را در سینمای هالیوود به دست آورده، از جمله آثاری است که در دهه 1990 م. ساخته و برنده بیش از هفت جایزه اسکار شد.
اعتقاد به ظهور منجی الاهی و رها ساختن آنان از تمامی رنجها و بدبختیهایی که کشورهای قدرتمند و ستمگر بر آنان تحمیل کردهاند، عامل مهمی در میان مسلمانان و به ویژه شیعیان است که همواره آنان را امیدوار به آینده و آماده برای مقابله با دشمنان نگاه داشته است. این آرمان سبب شده است تا صهیونیست های قدرت طلب و افزون خواهد برای نابودی آن که همواره خطری جدی برای دستیابی به اهداف شومشان محسوب میشود، به راههای مختلف از جمله با استفاده از صنعت قدرتمند سینما به تخریب و لوث کردن آن بپردازند. ساخت فیلم معروف «نوستر آداموس» اثر «اورسن ولز» یهودی، بازیگر و کارگردان مشهور امریکایی در راستای این هدف صورت گرفت. سازنده اثر یاد شده با استناد به پیشگوییهای نوستر آداموس «مهدویت» را به گونهای به تصویر میکشند که ارمغانی جز تخریب، دلهره و نابودی را برای دنیا به ارمغان نخواهد آورد. فیلم چهار پر(Four Feathers) محصول سال 2001 امریکا، آخرین ساختهای بود که با تخریب باور «مهدویت»، به جنگ اعتقادات مذهبی مسلمانان رفتند. خشن، بیفرهنگ، عقب مانده، خرافه پرست و بدوی نشان دادن اعراب و مسلمانان از دیگر ترفندهای این دشمنی هزار چهره برای ارضای حس افزون طلبیاش است. ساخت فیلمهایی چون: «جنگیر»، «طالع نحس»، «لورنس عربستان»، «شبهای عربی»، «دلتافورس»، «محاصره» و هزاران هزار فیلم دیگر در پیالقای این تفکر نحس گام برداشته است که مسلمانان انسانهای خرافی و عقب ماندهای هستند که باید از سوی کشورهای مترقی و فرهیختهای همچون امریکا مورد حمایت قرار گیرند و در غیر این صورت، چیزی جز فقر و فلاکت عایدشان نخواهد شد! و این بدبختی نه تنها دامان خودشان، بلکه موجبات دردسر برای کشورهای مترقی را نیز ایجاد خواهد کرد. شیوه بالا در کنار ساخت آثاری که منجیان واقعی کره زمین را امریکائیان و صهیونیست های خوش قلب نمایش میدهد، اجزای پازلی است که در صورت قرار گرفتن در کنار یکدیگر، جمله «دنیا در تسخیر یهود » را شکل میدهند. فیلمهای «روز استقلال»، «مریخیها حمله میکنند»، «آرماگدون»، «جنگ ستارگان» و «ماتریکس» از جمله آثار مشهور سینمایی هالیوود است که ساخت آنها در سالهای اخیر روند رو به رشد و سریعی به خودگرفته است.
نگاهی اجمالی بر تاریخ سینمایی جهان گواه این حقیقت است که سینما بیش از هر هنری ابزاری ایدئولوژیک است و اگر با تمهیدات ویژه هنری، علمی تعکیس نشان داده میشود، دال بر صورت ظاهری نیست و چه بسا در برههای خلاف انتظار و منافع سازندگان آن جلوه کند. در نهایت ایجاد زمینه میتواند محصولی در آینده داشته باشد. ایدئولوژیهای افراطی قرن بیستم در کنار دیگر فعالیتهای تبلیغاتی از سینما، بیشترین بهره دلخواه را بردهاند. اگر از این حیث رقابتها و تکنیکها غنیتر شدهاند، از عوارض ایدئولوژیک بوده است، نه صرفا هنر برای هنر. سینمای هالیوود با مالکیت یهودیان از آمیزش منافع استعمار امریکا و ایجاد فضای مثبت برای تغییر نگرشها به ویژه مسیحیها به مظلومیت دروغین یهودیان شکل گرفت و در رشتههای مختلف فیلمسازی ادامه یافت. سربازان امریکایی در همه فیلمها سربازان آزادی جنگهای اول و دوم جهانی بودند. یهودیان انسانهای قابل ترحم و آواره جلوه داده میشدند و همیشه نیز ملتها نیازمند رهبری امریکاییان بودند. این محورهای اصلی در سینمای دیگر کشورها نیز به صور سنتی اعمال میشد ساختههای سینمایی آیزنشتاین و پودوفکین انگیزههای ایدئولوژیک و تهییج کننده انقلاب اکتبر شوروی را به پیش میبرند و فیلمسازانی چون رنی ریفنشتال با فیلمهای بازیهای المپیک و ... نازیسم هیتلری را به جسم و جان طرفداران فاشیسم تزریق میکردند.