الف. اخلاق توراتى
برخى از دانشمندان معاصر (نظیر اسرائیل افروس و شوبرت سپِرو)(9) بر این عقیدهاند که در کتاب مقدس (عبرى) حوزه مجزا و خاصى از کردارهاى انسانى، نظیر آنچه ما به آن اخلاقیات مىگوییم، کاملاً مورد توجه بوده است. من با این عده موافق نیستم؛ زیرا کتاب مقدس در حالى که از موضوعات و مطالب اخلاقى سرشار است، هیچگاه قوانین کنترلکننده رفتارهاى اخلاقى را بخش مجزا و مستقلى از قوانین مربوط به موضوعات مدنى، جنایى و عبادى موجود در آن نمىداند: "همه آنها از یک شبان داده شده است."(10) در کتاب مقدس عبرى هیچ کلمهاى تحت عنوان "اخلاق" به معناى مورد نظر ما وجود ندارد؛ بنابراین، آموزش مطالب اخلاقى در کتاب مقدس به صورت آگاهانه و تحت این عنوان خاص انجام نمىشود، بلکه مىتوان گفت که تورات یکى از منابع اخلاق یهودى است که هیچگاه به عنوان متن کتاب اخلاقى شناخته نشده است.(11) با این سخن، این اشکال و پرسش مطرح مىشود که آموزههاى اخلاقى کتاب مقدس چیستند. این پرسش در حقیقت، به منزله این است که کتاب مقدس، دستکم در مناسبات اخلاقى و کلامى، کتابى واحد و یکپارچه فرض شود. این فرضیه هر چند ممکن است، مخالفت مورخان کتاب مقدس را به دنبال داشته باشد، بههر حال، انعکاسدهنده نگرش سنتى یهودیت نسبت به این کتاب است و در اینجا مورد پذیرش قرار مىگیرد.شاید شناختهشدهترین آموزههاى اخلاقى کتاب مقدس مجموعهاى به نام "ده فرمان" باشد. (البته این مجموعه به نام دهفرمان مشهور شده، وگرنه تعداد احکام آن بسیار بیش از ده عدد است.) این مجموعه در سفر خروج، باب 20، ذکر شده است. از این ده جمله مجزا، دستکم شش مورد آن مستقیما داراى محتوا و اهمیت اخلاقى هستند. (الف) به پدر و مادرت احترام گزار؛ (ب) قتل نکن؛ (ج) زنا نکن؛ (د) دزدى نکن؛ (5) علیه همنوعت شهادت دروغ نده؛ (و) به اموال نزدیکانت طمع نداشته باش (اموال در این فقره، همسران را نیز دربر مىگیرد، که خود نشاندهنده این است که ده فرمان سندِ احساسات فمینیستىِ تورات نیست). چهارفرمان باقىمانده (من پروردگار و خداى شما هستم...، تنها خداى یگانه باید پرستیده شود، هیچگاه نام خدا را بیهوده و عبث به کار نبرید، و مراسم روز شنبه را بهپادارید) بیشتر به موضوعات کلامى و عبادى مربوط است. این تقسیم بندىِ موضوعىِ ده فرمان، چیزى است که بعدها حاخامهاى یهودى از متن کتاب مقدس نیز برداشت کردند؛ یعنى قوانین مربوط به روابط میان تکتک افراد آدمى و اصول مربوط به رابطه انسانها با خداوند.بسیارى از قوانین تورات در گروه اول قرار مىگیرند و همین موضوع یکى از مهمترین و اساسىترین عوامل سهیمشدن یهودیت در سنت دینى غرب دانسته شده است؛ سنتى که براساس آن، عبادت خداوند در گرو داشتن روابط محترمانه، انسانى و اخلاقى با همنوعان است. (همانگونه که بعدها حاخامها نوشتند، عبادتِ شایسته خداوند در انجام سه کار است: مطالعه تورات، انجام قربانى و نماز، و مهربانى و عطوفت.) به عبارت دیگر، اخلاق هر چه باشد، پایههاى آن در اراده خداوند قرار دارد. از این رو، اراده او به همان اندازه که در دین و اصول آن سهم دارد، نسبت به اصول اخلاقى نیز داراى نقش است. اساس این عقیده که خداوند از آفریدگان و بندگانش خواسته است که رفتارى معقول و مهربانانه با یکدیگر داشته باشند، در آموزههاى کتاب مقدس است؛ آنجا که مىگوید، انسان به صورت خدا خلق شده است.(12)از آنجا که انسان به صورت خداوند، آفریده شده، کسب والاترین درجه ممکن از کمال و خودشناسى در این است که خود را تا حد امکان، شبیه به خداوند گرداند. این سخن را مىتوان پایه و شالوده مهمترین و منحصر به فردترین اصل اخلاقى تورات، یعنى تقلیدکردن از خدا (13)(imitatioDei) دانست.
شنبه 89/1/7 |
علیرضا وصی پور
مطلب بعدی :
مقدمه و معرفی 30/07/1388