احکام هلاخایى، فتواها و اشعار مذهبى زیادى از او بر جاى مانده است که ابیاتى از آنها امروزه جزء ادعیه مشهور یهود است. اما بزرگترین دستاورد او یکى تفسیر کبیرش بر کتاب مقدس و دیگرى اثر جاودانش درباره «تلمود بابلى» است. او در تفسیر تلمود، سبک و روش تفسیرى خاصى ارائه مىکند و همین امر موجب شده است تا تفسیرش الگوى تمام تفسیرهایى شود که به زبان عبرى ناب نگارش یافتهاند. این ضرب المثل عامیانه که «در زمان راشى گویى هر قطره مرکب یک سکه طلا مىارزید» 345 کنایه و در واقع شکوهاى عامیانه از ایجاز و اختصار بسیار زیاد تفسیر راشى است. 5. تفسیر توسافوت 346 : تفسیرى گروهى حاصل تلاش شصت تن از اندیشمندان بزرگ یهود به نام «توسافیست» 347 که با الگوگیرى از تفسیر راشى آن را نوشتهاند. گرد آورندگان با پژوهش دقیق در تلمود، اثرى را خلق کردهاند که بر آن نام «تلمودى بر تلمود» 348 نهادند. 6. تفسیرهایى که از آنها نام بردیم، به ترتیب، به مکتب فکرى سفاردى و اشکنازى 349 تعلق داشتند. اما در فرانسه نیز مرکزى به وجود آمده بود که نظام فکرى آن بینابین این دو مکتب بوده است. عالىترین دستاورد این مرکز، کتاب «بیت البحیرا» 350 نوشته «ربى شلوموبن مناهم» 351 معروف به «هامیرى» 352 است; در این تفسیر، شرحهاى تحتاللفظى علماى اشکنازى با تلخیصهاى هلاخایى مکتب سفاردى، در هم آمیخته شد. بعدها با اخراج یهودیان از فرانسه، در قرن دوازدهم، این مرکز نیز از بین رفت. 7. تفسیر هیدوشى آگادوت و هلاخوت 353 (داستانهاى مبتنى بر آگاداها و هلاخاها): این تفسیر، از مهمترین تفاسیرى است که بر تلمود نوشته شده است. نویسنده این اثر، ربى سموئیل الیعزار ادلز 354 معروف به «مهارشا» 355 مىباشد. او بر خلاف بسیارى از مفسرین که از عنصر آگادایى در تلمود غفلت کردند، تفسیرى پردامنه از شرح حکایتها ارائه داد. آنچه درباره تفسیر تلمود گفته شد، گوشهاى از هزاران نکته در این باب است. در این مقاله مجال آن نیست که به تمامى تفسیرها بپردازیم و از شتاب چاپ و انتشار تفسیرهاى تلمود بعد از اختراع صنعت چاپ سخن، و در نهایت، از علماى معاصر و شرحهاى آنها بر تلمود سخن بگوییم.