نگاه اسطوره ای به آخر الزمان

از دیگر خرافه‌های صهیونیستی که به سینما راه یافته: «افسانه آخرالزمان» و پیشگویی‌های مربوط به آن است که در فیلم‌هایی نظیر: «نوسترآداموس»، «آرماگدون» و «روز استقلال»، رد پایی از آن می‌توان یافت. بر اساس این افسانه فاجعه‌ای عظیم حیات بشری را تهدید خواهد کرد و آخرین نبرد خیر و شر در جغرافیای خاصی از زمین ( تپه آرماگدون یا حارمجیدون در نزدیکی بیت المقدس )به وقوع خواهد پیوست . وسعت فاجعه آن است که انسان‌های زیادی کشته می شوند و بقیه از مقابله با آن در می‌مانند و ناامیدانه به هوشمند‌ترین و شجاع‌ترین نژاد بشری (یعنی آمریکایی‌ها) پناه می‌برند!
آمریکایی‌های خوش قلب هم معمولاً با راهنمایی یک دانشمند یهودی به کام خطر می‌روند و با عملیات متهورانه خود زمین را از خطر نابودی می‌رهانند. گاهی هم در راه انجام این مأموریت مقدس یک یا چند شهید تقدیم جامعه بشری می‌کنند! حاصل آنکه در پایان اکثر این فیلم‌ها بیننده از همه جا بی‌خبر، هم صدا با تمامی اقوام و پیروان ادیان، خداوند را به واسطه نعمت حضور آمریکایی‌های شجاع و یهودیان دانا بر روی کره خاکی سپاس می‌گوید! چرا که آنان فرشتگان نجات‌اند و اگر نباشند، نسل آدمی از صحنه گیتی بر خواهد افتاد! این باور اسطوره ای الآن به شدت توسط صهیونیست های مسیحی حاکم بر ایالات متحده و یهودیان تبلیغ می شود و به وسیله رسانه ها با سوء استفاده از ادیان مسیحیت و یهودیت و فرازهایی از کتاب مقدس (59) مجوز کشتار حدود سه میلیارد نفر از ساکنان زمین خصوصا مسلمانان ساکن در خاورمیانه را از افکار عمومی غفلت زده جهانیان می گیرند تا هر گاه واقعا از اسلام احساس خطر جدی کردند ، به هر عملی خواستند دست بزنند.
مهمترین تأثیر این گروه از فیلم‌های خرافی آن است که حس اعتماد به نفس را در مخاطبین جهان سومی نابود می‌سازد و همزمان اعتماد و انقیاد نسبت به صاحبان اصلی دنیا را (که به زعم این فیلم‌ها آمریکاییان و یهودیان هستند) ترویج می‌نماید. در صورت مشاهده مکرر این قیل فیلم‌های خرافی، مردم جهان سوم ظاهراً به آمریکا و باطناً به صهیونیسم بین‌الملل حق می‌دهند که چند صباحی در این عالم فانی حکومت و سروری کنند! زیرا فاجعه عظمی بروز کند، همین‌ها هستند که باید به داد مردم دنیا برسند و نسل انسان را از خطر نابودی برهانند!
بد نیست بدانیم همین پیام سیاسی در پاره‌ای از فیلم‌های طنز سینمای هالیوود نیز لحاظ شده است. مثلاً در فیلم «مریخی ها حمله می‌کنند» مریخی‌ها که موجودات مسخره و در عین حال سنگدلی هستند، کره زمین را به اشغال خود در می‌آورند و از آنجا که هیچ سلاح بشری بر آنها کارگر نمی‌افتد، به سهولت تمامی تمدن‌ها را بر می‌اندازند و حتی ریس‌جمهور آمریکا را طی اقدامی ناجوانمردانه می‌کشند! در همین اوضاع آشفته، یک بازیگر یهودی هالیوود (سیلو یا سیدنی) در نقش پیرزنی فرتوت و از کار افتاده که در آسایشگاه سالمندان بستری است، به همراه نوه خود راه حل جالبی پیدا می‌کنند. آنها به فراست در می‌یابند که مریخی‌ها طاقت شنیدن نوع خاصی از موسیقی را ندارند و به محض شنیدن آن مغزهایشان منفجر می‌شود! لذا موسیقی را در اختیار ارتش آمریکا می‌گذارند و سربازان آمریکایی هم با همین سلاح، دشمن را نابود می‌کنند و تمدن بشری را از خطر نابودی می‌رهانند. یادمان باشد که همین مضمون ظاهراً پیش از این نیز در سینمای هالیوود تکرار شده و در یکی از موارد، صدای «الویس پریسلی» یهودی، مهاجمین فضایی را نابود کرده است! حاصل آنکه: همیشه یهودیان ناجی بشریت‌اند و سایر اقوام و ملل طفیل هستی آنان محسوب می‌شوند.