اخلاق یهودى چیست؟ براى پاسخگویى به این پرسش، لازم است سؤال پیشزمینه آن را که "یهودیت چیست؟" پاسخ گوییم؛ سؤالى که جوابدادن به آن کار آسانى نیست؛ زیرا بر طبق یک گفته قدیمى که "در میان دو یهودى سه عقیده وجود دارد"، یافتن تعریفى کامل از آیین یهود کار دشوارى است. گرایش معروف و متداول یهودیان را در عدم توافق بر سر موضوعات کلامى و عقاید دینى، و در عین حال، خارجندانستن قطعى یکدیگر از دین و جامعه یهود مىتوان نشانه توجه خاص یهودیان به اعمال و کردار افراد قلمداد کرد. این توجه ویژه موجب مىگردد که موضوع رفتار انسانها (بهویژه موضوعات اخلاقى) در این دین از اهمیتى محورى و اساسى برخوردار گردد؛ چیزى که در میان ادیان توحیدىِ غرب، منحصر به فرد است. از همین رو، براى نمونه، در تلمود از خداوند اینگونه نقل شده است: "آنها [=قوم یهود [مرا رها کرده و به تورات من چسبیدهاند".(3) تأکید و توجه خاص دین یهود نسبت به رفتار، در نقطه مقابل عقیده، باعث گردیده است که ارائه تعریفى از یهودیت به شیوهاى ساده، به عنوان مجموعه هماهنگى از عقاید، دشوار گردد.براى مثال: در عصر حاضر، آیین یهود را مىتوان به هر دو شیوه دینى و غیردینى، با اصطلاحات خاص هر دو شیوه، تعریف کرد. تعریف غیردینى خود مىتواند به صورت ملىگرایانه و یا فرهنگى ارائه شود. . تعریف ملىگرایانه را نیز مىتوان به دو گونه صهیونیستى (که بر اسکان دوباره تمام یهودیان در وطن باستانىشان تأکید دارد) و غیرصهیونیستى مطرح کرد. و نهایتاَ اینکه تعریف صهیونیستى از یهودیت، خود به شیوههاى متعددى انجام شده است. در مقابل، تعریف یهودیت با اصطلاحات خاص مذهبى نیز امروزه کارى دشوار گردیده است؛ زیرا شاخهها و جنبشهاى عمده این دین (نظیر سنتى، محافظهکار و اصلاح طلب) هر یک مدعى ارائه تعریف اصولى و قانونى از آیین یهود مىباشند. باید گفت که بسیارى از شیوهها و سبکهایى که در اینجا ذکر گردید، خود قابل ترکیبشدن و در نتیجه، پدیدارگشتن تعریفهاى مجزاى دیگرى هستند. (براى نمونه، مىتوان شکلهاى مختلف صهیونیزم دینى را نام برد.) از این رو، به خاطر وجود شکلهاى گوناگون آیین یهود، به طور یقین، یافتن تعریف جامعى از اخلاق یهودى نیز کار ممکنى نیست؛ و از آنجا که حل این مشکل و به نتیجهرساندن آن بعید به نظر مىرسد، از ارائه تعریفى مشخص از اخلاق یهودى در این مقاله صرفنظر مىکنیم، ولى حتى اگر فرض بر این باشد که ما شناخت دقیق و کاملى از یهودیت داریم، باز هم در اصطلاح اخلاق یهودى اشکالات اساسى و مهمّى وجود دارد که نیازمند روشنشدن است.آیین یهود دینى است که هدف و جهتگیرى آن اساسا به سمت رساندن انسان به تکامل عملى در همین دنیاست (مخالفان ملامتگر این دین در قرن نوزدهم به کنایه، آن را دین قابلمه و ظرف مىنامیدند). چهره واقعى و ملموس این گرایش به عمل، در مجموعه ضوابط و قوانین اخلاقىِ تدوینشده براساس تورات، به نام هلاخا(4) یا شریعت یهودیت، متبلور شده است. با اینکه بخش وسیعى از قوانین هلاخا به آنچه امروزه آیینهاى مذهبى یا عبادى خوانده مىشود، مربوط است، هلاخا متضمن قوانین مدنى، جنایى و اخلاقى نیز هست. بخش اخلاقى هلاخا از بخشهاى دیگر آن به هیچ وجه قابل تشخیص و جدا سازى نیست؛ بلکه به آن، دستکم در چارچوب این نظام، به عنوان بخشى که اعتبار و صلاحیت خود را، همچون بقیه تورات، از فرمانهاى الهى به دست آورده است، نگریسته مىشود. از آنجا که هلاخا عناصرى اخلاقى نیز در خود دارد، این سؤال مطرح مىشود که "آیا سنت یهودى، نظام اخلاقى مستقل و مجزایى از هلاخا را به رسمیت مىشناسد؟" (مقالهاى به همین نام را از آرون لیختناشتاین، در کِلنر، 1978 ببینید.)