در ماه مه (شانزدهم) مصر از اوتانت دبیر کل سازمان ملل متحد رسماً خواست تا قوای 3000 نفری این سازمان را از سینا و مرز بین مصر و اسرائیل فرا بخواند.اوتانت بی درنگ به خواسته مصر پاسخ مساعد داد.از آن پس موقعیت هر دم خطرناک تر می شد.نیرویی که یازده سال پی در پی صلح و آرامش را در مرزهای اسرائیل و مصر برقرار کرده بود از مواضع خود خارج شد و سینا را تخلیه کرد و مصر نیروهای خود را در امتداد کانال سوئز به سوی سینا مستقر ساخت.21 پس از خروج نیروهای سازمان ملل از صحرای سینا ناصر در نطقهای بعدی به مخالف صریح و علنی با اسرائیل پرداخت و می گفت: «ما امروزه کاملاً رو به روی اسرائیل قرار گرفته ایم بر خلاف آنچه که در سال 1956 به وقوع پیوست در آن سال فرانسه و انگلستان به طرفداری اسرائیل برخاسته بودند. خوشبختانه امروز اسرائیل از طرف کشورهای اروپایی پشتیبانی نمی شود....نیروی مسلح ما در صحرای سینا تمرکز یافته و نیروی احتیاطی سازمان ملل متحد هم عقب نشینی نموده است.بنابراین ما تنها در برابر اسرائیل واقع شده ایم....از این به بعد اختیار در دست ماست.یهودیان می خواستند با ما جنگ کنند ولی من به آنها پاسخ می دهم از خانه ما بیرون بروید در غیر اینصورت آماده جنگ می شویم.
22»
با استقرار نیروهای مصری در مرز با اسرائیل و سخنان صریح و بی پرده ناصر کم کم اسرائیل را به این باور رساند که هر لحظه امکان دارد که از جانب مصر مورد تهاجم قرار بگیرد.این باور موقعی به یقین تبدیل شد که مصر اعلان کرد تنگه تیران را بر روی کشتی هایی که پرچم اسرائیل بر روی آنها نصب شده باشد و کشتی هایی که کالاهای استراتژیک به مقصد اسرائیل حمل می کنند خواهد بست.
23
این حرکت ناصر دوباره بر ابهت وی در جهان عرب افزود.وحشت و تفکر جنگ از سوی ناصر اسرائیل را دربر گرفت.اسرائیل مشاهده کرد که ناصر با اقدامات خود علناً اعلام موضع کرده است. »اگر اسرائیل ما را به جنگ تهدید کند، ما این طور جواب می دهیم: »پس شروع کنید.
»24
در همان هنگام عقاید بین المللی احتمال می داد که راهی برای خروج از بن بست پیدا شود.در 24 مه اوتانت وارد قاهره شد تا با ناصر مذاکره کند.ابا ابان وزیر خارجه در راه پاریس بود که در آنجا با پرزیدنت شارل دوگل ملاقات کرد.سپس به لندن و از آنجا به واشنگتن رفت و به ترتیب با هارولد ویلسن نخست وزیر انگلستان و پرزیدنت لیندن بی جانسون رئیس جمهوری آمریکا مذاکره نمود.همه به طرزی مبهم امیدوار بودند و هیچ کس تصور نمی کرد که ناصر خواهان جنگ باشد.