همین الان امتحان کنید؛ به دوروبرتان نگاه کنید؛ کلی آدم را میبینید که سرشان خم شده روی موبایلشان. موبایلهای جدیدی که هم صفحات لمسی دارند و زیاد با تایپ و دکمه سروکار ندارند و هم به اصطلاح هوشمند هستند و خود به خود یک رایانه شخصی همراه. هرجایی که بروید از خیابان و مترو و اتوبوس و تاکسی تا کتابخانه و کلاس درس و مطب دکتر و...همه کارشان همین است؛ سرشان توی گوشی خم شده و دارند با انگشت دنیای ارتباطات را درمینوردند! غافل از اینکه دارند زندگی خودشان را له میکنند و پیر میشوند پای این صفحات اجتماعی آنلاین و چتروم ها و بازیهای مرحلهای که هیچ گاه به ته خط نمیرسند و...این اعتیاد خاموش چنان بر تاروپود زندگی ما اثر گذاشته که خودمان هم حواسمان نیست و دقیقا در همین بی حواسی است که خیلی راحت روابط اجتماعی، سلامت و نشاط زندگی و همچنین آینده خود را فدای ابزاری میکنیم که قرار بوده، تامین کننده رفاه ما باشد نه بلای جان ما! دنیای امروز با روزگار گذشته بشر خیلی تفاوت کرده است؛ «علم» و محصولات علمی شدیدا به خدمت بشر درآمدهاند و گویا با تمام دقایق زندگی او همراه شدهاند. با رشد و توسعه تکنولوژی در غرب و بسیاری از کشورهای جهان، سبک زندگی مردم و سیر تکوین تمدن بشری به سویی سوق پیدا کرده که موجی از تغییرات گسترده در تمام امور زندگی را شامل می شود که تقریباً از انسان، موجودی مدرن ساخته است که باید خود را با ابزارهای جدید وفق دهد. یکی از موضوعاتی که در این زندگی مدرن در سالها و دهههای اخیر مطرح شده است عجین شدن زندگی انسانی با وسایل و ابزارهای دیجیتال است که هر روز هم بر تعدادشان افزوده میشود. بشر در دو قرن گذشته تلاش زیادی برای رفاه و راحتی خود انجام داده که البته با موفقیتهای زیادی هم روبه رو شده است. از سیستم های ارتباطی و دیجیتالی گرفته تا مدرن ترین وسایل حمل و نقل همگی در زمینه خدمت به نوع بشر اختراع و گسترش پیدا کرده اند ولی همیشه هم به نفع زندگی معمول بشر نبوده است. به عبارتی همواره این ابزار دست ساز بشر، با مشکلی به نام طغیان علیه بشر روبهرو شده است؛ اتفاقی که ضرب المثل قدیمی «چاقوی جراحی و چاقوی آدم کشی» را برای ما تداعی میکند. هیچ شکی وجود ندارد که سایبری شدن زندگی انسان با وجود این همه ابزارهای مدرن و جدید و هوشمند غیر قابل اجتناب است به طوری که بسیاری از کارهای مکانیکی گذشته تبدیل به کارهای دیجیتالی امروزی شده است که نمی توان زندگی روزمره را از آنها جدا کرد ولی متاسفانه همین روزمرگی با این ابزارهای دیجیتال سبک زندگی را تحت تاثیر خود درآورده و به عبارتی انسان مدرن را در اسارت خود گرفته است.
این چه نوع زندگی است؟
واژه سایبر از لغتی یونانی به معنی سکاندار یا راهنما مشتق شده است. این اصطلاح برای اولین بار توسط نوربرت وینر( Norbert Wiener) با چاپ کتاب سایبرنتیک و کنترل در ارتباط بین حیوان و ماشین در سال 1948 به کار برده شد. با گذشت نزدیک به چهل سال، فرد دیگری به نام ویلیام گیبسون (William Gibson) نویسنده داستان علمی تخیلی در کتاب نورومنسر( Neuromancer) برای نخستین بار واژه فضای سایبر(Cyberspace) را در سال 1984 به کار برد. اگر بخواهیم فضای سایبر را به شکلی جامع و مانع تعریف کنیم میتوان آن را مجموعهای از وابستگی های انسان به انواع و اقسام سیستم های ارتباطی و کامپیوتری دانست. انسان سایبرنتیک علی رغم آنکه بسیای از محدودیتهای فیزیکی و زمانی در برابرش وجود ندارد اما محدودیت های بعضا عجیب و غیر قابل کنترلی برایش ایجاد میشود و به این ترتیب، در معرض آسیب های گوناگونی قرار میگیرد. گسترش اینترنت و تکنولوژی تر شدن زندگی هر روز درصد سایبرنتیک شدن انسان را افزایش میدهد به نحوی که امروز واژه سایبر به شکلی کاملا بسط پیدا کرده در زندگی مردم وارد شده است و میتوان آن را در انواع ترکیبات نظیر فضای سایبر، شهروند سایبر، پول سایبر، فرهنگ سایبر، راهنمایی فضای سایبر، تجارت سایبر، کانال سایبر و ... مشاهده کرد.امروزه در شهرها و حتی روستاها، در اتوبوس، رستوران، محل کار، مدرسه و هرجای عمومی و خصوصی که انسان زندگی می کند ابزارهای دیجیتال و در راس آنها تلفن های همراه که هوشمند هم شده اند، در دست افراد دیده میشود. ما در عصری زندگی میکنیم که برای استفاده از تکنولوژی و ابداعات جدید چاره دیگری نداریم ولی مطمئناً در استفاده از این ابزارها تعادلی وجود دارد که البته توسط نوجوانان کم سن و سال و حتی بزرگسالان خیلی رعایت نمی شود و تقریباً به معضلی در جوامع مدرن و حتی کشورهای جهان سوم تبدیل شده است.
او همراه نیست!
یکی از ابداعاتی که سالهای اخیر دنیای انسان یا حداقل دنیای ارتباطی انسان را تحت تأثیر خود قرار داده و باعث به وجود آمدن یک انقلاب اطلاعاتی شده است، دستگاه تلفن همراه است. تلفن همراه در واقع باعث بی مکان شدن ارتباطات گردید و باعث شد افراد بتوانند در هر مکانی حتی با مسافت زیاد و بدون ارتباط رو در رو با همدیگر ارتباط برقرار کنند و می توان گفت که با ورود تلفن همراه مرزبندی های اجتماعی و سازمانی در هم شکست. این وسیله در مدتی بسیار کوتاه توانست در بین تمامی اقشار جامعه از محبوبیت بالایی برخوردار شود و جزیی از زندگی انسانها گردد. مطالعه نحوه ورود تلفن همراه به زندگی انسانها نشان دهنده این واقعیت است که تا این زمان هیچ فن آوری نتوانسته است به این سرعت رشد فراگیر داشته باشد، به نحوی که تمامی اقشار جامعه اعم از پیر، جوان، زن، مرد، بیسواد و با سواد از آن استقبال و استفاده کنند. در قدیم تلفن های همراه تنها می توانست برای تماس و ارسال پیامهای متنی به مخاطبان استفاده شود ولی حالا با پیشرفت تکنولوژی و ابداع تلفن های هوشمند تبدیل به وسیله ای همه کاره برای افراد شده است که استفاده از اینترنت با تلفن های هوشمند ساده ترین این کاربری ها محسوب می شود. اگر آمار تصادفات و هزینه های جانبی استفاده از این تلفن های هوشمند را زیاد جدی نگیریم باید از آمار افسردگی و اختلالات روانی نوجوانان کاربر این تلفنها به سادگی نگذریم. بعضی از پژوهشها حاکی از آن است که بیش از نیمی از کاربران بعد از قطع ناگهانی تلفن همراه احساس بیقراری، ترس و گم گشتگی می کنند. بسیاری از کاربران اعتقاد دارند که تلفن همراه می تواند جانشین یک دوست بوده یا مدل گوشی تلفن همراه می تواند نشانه شخصیت صاحب گوشی باشد. به نظر می رسد در قرون جدید هویتی مصنوعی از انسانها شکل گرفته که از سالهای دوران نوجوانی شکل می گیرد که به طور معمول در همه کشورهای جهان رواج دارد ولی ظاهراً در کشورهای پیشرفته تر رنگ و بوی شدیدتری دارد.
معتادان جدید را دریابیم!
بررسی های جدیدی که روی 2هزار دانشجوی آمریکایی انجام شد، نشان داد 10 درصد این افراد نسبت به گوشی هوشمند خود معتاد شده اند و علاوه بر این 85 درصد هم گفتند که به صورت دائم و بیدلیل این دستگاه را بررسی میکنند. این در حالی بوده است که سه چهارم افراد توضیح دادهاند که به هنگام خواب گوشی را کنار خود میگذارند. البته این قضیه تنها به آمریکا محدود می شود و به طور کلی در کشورهای با پیشرفت تکنولوژی این معضل دیده می شود. کره جنوبی بزرگ ترین سازنده گوشیهای هوشمند در جهان است و مردم این کشور از اولین مصرفکنندگان دستگاههای دیجیتال جدید هستند. بر طبق آماری که دولت کره اعلام کرده است از هر پنج نفر یک نفر به استفاده ازگوشیهای هوشمند اعتیاد دارد. در آمریکا آمارهای جالبتری به چشم میخورد. بر اساس نظرسنجی موسسه تحقیقاتی پیو (Pew) در سال 2012 نرخ اعتیاد به گوشیهای هوشمند در میان سنین بیشتر از 30 سال بیش از 9درصد کل جمعیت این قشر است ولی این نرخ در میان نوجوانان عددی بالغ بر 18درصد است که حدود 37درصد کل جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند. به اعتقاد روانشناسان نوجوانانی که ساعات طولانی از تلفن های همراه استفاده می کنند، پس از مدتی با اختلالات روانی مواجه و به استفاده بی رویه و نادرست از این وسیله معتاد می شوند. عمده ترین تفاوت موجود میان این اعتیاد و اعتیاد به الکل و یا مواد مخدر این است که استفاده از تلفن همراه غیر قانونی نیست. استفاده بیش از اندازه از تلفن همراه در ذهن و اعصاب کاربران نوعی اعتیاد پدید میآورد که درست مانند اعتیاد به مواد مخدر، الکل، پرخوری، رابطه غیراخلاقی، بازیهای رایانهای، اینترنت و … مخرب است. اعتیاد به استفاده از تلفن همراه در حقیقت تمایل شدید به رفتاری است که انجام میگیرد و احساسی که پس و پیش از آن به فرد دست میدهد. معتادان به استفاده از تلفن همراه از دوستان و خانواده فاصله میگیرند، انزواطلب میشوند، اولویتهای سنی و اجتماعی نظیر تحصیل و اشتغال را پس میزنند، هنگامی که تلفن همراه در دسترس شان نیست به آن فکر میکنند و از دوری اش رنج میبرند. به عبارتی استفاده دائمی از تلفن همراه و تبدیل این وسیله به ابزاری برای امور روزمره، الگوهای جدیدی در رفتارهای اجتماعی پدید آورده است که بخشی از آنها بسیار نامطلوب است و در بلندمدت به آسیبهای آشکار رفتاری منجر می شود.
دنیای تنهای تنهای تنها
«گیلز اسلید» نویسنده و منتقد اجتماعی کانادایی الاصل در سال 2007 به خاطر نوشتن کتابی درباره تکنولوژی و از کارافتادگی آمریکاییها توانست جایزه بین المللی موسوم به مدال طلای ناشران آمریکا (IPPY) برای بهترین کتاب دوستار طبیعت و محیط زیست را کسب کند. به طور کلی وی به عنوان کارشناس مسائل اجتماعی هرچند با پیشرفت تکنولوژی مخالف نیست ولی اعتقاد دارد عصر مدرن با این همه وسیله و ابزار کارکرد معکوسی داشته است. مضمون صفحات ابتدایی کتاب جدیدش را باید این طور نوشت که با وجود اینکه در حال حاضر در جهان 7میلیارد نفر شماره تلفن همراه دارند و می توان با آنها در کوچک ترین زمان تماس گرفت ولی نویسنده خودش را در این دنیا تنها احساس می کند. البته او تنها این احساس را ندارد. به نظر می رسد این همه شماره برای نزدیک کردن انسانها ساخته شده است ولی حالت عکسی ایجاد شده است و انسانها در حال دور شدن از یکدیگر هستند. اسلید در این کتاب با عنوان «قطع بزرگ» می نویسد: به پیشرفت ماشین های اطراف خودتان نگاه کنید که موجب رفاه حال انسانها شدهاند. ماشینها، کامپیوترها، ابزارهای الکترونیک و ... همه و همه برای بهتر زندگی کردن انسانها اختراع می شوند ولی با وجود همه کارآییها یک کارآیی مضر هم دارند و آن انزوا و دور شدن انسانها از یکدیگر است. هر روز تنها به سمت محل کار رانندگی می کنیم، موسیقی مورد دلخواه خود را از سیم های جداگانه گوش میکنیم و در زمانی که می خواهیم تفریح کنیم بیشتر اوقات مخاطب ما بازی های کامپیوتری و شلیک کردن به سوی بیگانههای ناشناخته است. به هر حال این تکنولوژی با تمام رفاه و آسایشی که دارد نمی تواند دوست انسان باشد.
زندگی در خویشتن!
در حقیقت به نظر می رسد کارکرد نهایی تکنولوژی دور شدن از ذات انسانیت و دوستی و صمیمیت است که این روزها در اکثر جوامع مدرن شاهد آن هستیم که یکی از کوچکترین عواقب آن خودکشی های مکرر است. همان طور که نویسنده های دیگر بارها به این موضوع اشاره کردند اسلید نیز یادآور می شود این وسایل در حقیقت به گونه ای طراحی شده اند که استفاده دسته جمعی از آنها تقریباً غیر ممکن است. اسلید با تاسف خطاب به خوانندگان کتابش از این مسئله خبر می دهد که به جای تعامل با دوستان و خانواده ساعتهای تنهایی در مقابل تلویزیون و مانیتور کامپیوترها در حال افزایش است و اعتقاد دارد تکنولوژی دارد وقت و زمان انسانها را به طور کاملاً مدرن می دزدد. در آخرین آمارهای ارائه شده در این کتاب حدود 40درصد از مردم آمریکای شمالی تنها زندگی میکنند و 25درصد آنها هیچ دوست صمیمی و نزدیکی ندارند. وی به عنوان کارشناس اجتماعی اعتقاد دارد همان طور که جوامع بشری استفاده از مواد مخدر و سلاحهای کشتار جمعی را محدود و محکوم کرده است باید استفاده از ابزارهای دیجیتالی که مضرات آن بیشتر از بمب و هروئین در به پوچی کشاندن زندگی انسانها است، نیز محدود و محکوم شود. وی مینویسد اصلاً شک نداشته باشید اگر می خواهید شاد زندگی کنید سری به طبیعت بزنید ولی اگر بتوانید آیفون را همراه خود نبرید.
این اعداد را جدی بگیرید!
آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آموزش وزارت بهداشت آمریکا درباره اعتیاد نوجوانان به اینترنت و گوشی های هوشمند طبق آمار زیر است: تحقیقات نشان داده است که از هر ده نفر کاربر اینترنت در آمریکا یک نفر به فضای مجازی اعتیاد شدید دارد که از تلفن همراه هوشمند برای دسترسی به اینترنت استفاده می کند.طبق آمار مرکز آموزش و جامعه وزارت بهداشت آمریکا (MAPHTC) 61درصد از مردم آمریکا به اینترنت اعتیاد دارند که از میان این جمعیت 73درصد مربوط به نوجوانان است. 82درصد مردم آمریکا بیشتر از مدت زمان مجاز وقت خود را به صورت آنلاین سپری می کنند. میانگین سنی اولین گروه از بازی کنندگان بازی های آنلاین از چهارسال و نیم تجاوز نمی کند.در نیومکزیکو غفلت مادری باعث شد که دخترش با نخوردن غذا و بازی کردن مداوم و بیش از اندازه وارکرافت که یک بازی جنگی مربوط به سنین بزرگسال محسوب می شود، از گرسنگی بمیرد. این دختر در زمان مرگ سه ساله بوده و تنها بیش از 10کیلوگرم وزن داشته است. مردم آمریکا بیش از 150 بار در روز به صفحه گوشی همراه خود نگاه می کنند و آن را مورد بررسی قرار می دهند که تقریباً هر دقیقه یک بار می شود. مردم آمریکا در هفته به طور میانگین 45 دقیقه از زمان خواب خود را به دلیل استفاده از گوشی همراه از دست می دهند. 21درصد از مردم آمریکا برای بررسی پروفایل فیسبوک خود در میانه شب از خواب بلند می شوند. 34درصد مردم آمریکا پیش از بیرون آمدن از رختخواب، گوشی هوشمند خود را بررسی می کنند. اعتیاد به اینترنت باعث ایجاد تغییراتی در مغز می شود، این تغییرات دقیقاً مشابه افرادی است که از اعتیاد به مواد مخدر رنج می برند.