‌امام‌ موسی‌ صدر کیست؟
چه‌ نقشی‌ در منطقه‌ ایفا و چه‌ هدفی‌ را دنبال‌ می‌کرد؟
چرا وجود او ترس‌ و دلهره‌ در دل‌ برخی‌ افکند؟
چرا مرتکب‌ چنین‌ جنایتی‌ در حق‌ او شدند؟
چرا تاکنون‌ که‌ قریب‌ سه‌ دهه‌ از ربودن‌ او گذشته، پیگیری‌ درخوری‌ برای‌ آزادی‌اش‌ صورت‌ نگرفته؟
چرا دولتمردان‌ و سیاست‌ پیشگان‌ سکوت‌ پیشه‌ کردند؟
سیر وقایع‌ و حوادث‌ پس‌ از ربودن‌ نشان‌ می‌دهد که‌ این‌ عملیات‌ با برنامه‌ریزی‌ حساب‌شده‌ و مورد توافق‌ در سطوح‌ مختلف‌ منطقه‌ای‌ و بین‌المللی‌ انجام‌ گرفته‌ است.

ولادت‌
« موسی‌ » فرزند چهارم‌ آیت‌االعظمی‌ صدرالدین‌ صدر، فقیه‌ بزرگ، جزو مراجع‌ ثلاث‌ قم‌ و جانشین‌ آیت‌االعظمی‌ شیخ‌ عبدالکریم‌ حائری‌ یزدی، مؤ‌سس‌ حوزة‌ علمیة‌ قم، است.
وی‌ در 14 خرداد 1307ش. در قم‌ به‌ دنیا آمد. پس‌ از اتمام‌ دورة‌ ابتدایی‌ و فراگرفتن‌ مقدمات‌ علوم‌ حوزوی، در سال‌ 1322 ش. رسماً‌ وارد حوزة‌ علمیة‌ قم‌ شد.

حوزة‌ علمیة‌ قم‌
‌اساتید او در قم‌ آیات‌ عظام‌ سلطانی‌ طباطبایی، محقق‌ داماد، حجت‌ کوه‌ کمره‌ای، امام‌ خمینی( ره‌ )، سید احمد خوانساری‌ در فقه‌ و اصول‌ و علامة‌ طباطبایی‌ و سید رضا صدر در فلسفه‌ بودند.
سید موسی‌ صدر در فراگیری‌ علم‌ بسیار کوشا و پرتلاش‌ بود و ذهن‌ فعال‌ و استعداد ذاتی‌اش‌ هم‌ برای‌ درک‌ سریع‌ مسائل‌ بیشتر به‌ وی‌ کمک‌ می‌کرد. و این‌ سبب‌ شده‌ بود تا خیلی‌ زود نزد اساتید و سایر شاگردان‌ برجسته‌ و شاخص‌ شود.
آیت‌االعظمی‌ سلطانی‌ طباطبایی‌ دربارة‌ نحوة‌ تحصیل‌ وی‌ چنین‌ می‌گویند:
«‌آقا موسی‌ خیلی‌ زحمت‌ می‌کشید. خیلی‌ خوش‌ فهم‌ بود. اینها باعث‌ شده‌ بود تا زود ترقی‌ نماید.اگر الاَّن‌ بود جزو مراجع‌ بزرگ‌ و مسلم‌ تقلید بود.» او در همین‌ دوران‌ به‌ تدریس‌ کتب‌ مطول، قوانین، رسائل‌ و مکاسب‌ می‌پردازد و از سرآمدان‌ و اساتید برجستة‌ دروس‌ سطح‌ در حوزة‌ علمیة‌ قم‌ می‌شود و درس‌ او به‌ یکی‌ از شلوغ‌ترین‌ دروس‌ سطح‌ در حوزة‌ علمیه‌ تبدیل‌ می‌شود.
از شاگردان‌ ایشان‌ در قم‌ می‌توان‌ به‌ آیت‌ا شیخ‌ یوسف‌ صانعی‌ و حجت‌الاسلام‌ هاشمی‌ رفسنجانی‌ و آیت‌ا بهجت، امام‌ جمعة‌ اردکان، اشاره‌ کرد. دوستان‌ نزدیک‌ و هم‌ بحثهای‌ اصلی‌ ایشان‌ در قم‌ آیات‌ عظام‌ سید موسی‌ شبیری‌ زنجانی، عبدالکریم‌ موسوی‌ اردبیلی، شهید بهشتی، سیدمهدی‌ روحانی، شیخ‌ مجد الدین‌ محلاتی‌ و ناصر مکارم‌ شیرازی‌ بودند.

 ‌دانشگاه‌ تهران‌
‌سید موسی‌ صدر در سال‌ 1329 وارد دانشکدة‌ حقوق، و در رشتة‌ اقتصاد از دانشگاه‌ تهران‌ در سال‌ 1332 فارغ‌التحصیل‌ می‌شود. او اولین‌ روحانیی‌ است‌ که‌ به‌ دانشگاه‌ وارد شده‌ است. وی‌ به‌ زبانهای‌ عربی، انگلیسی‌ و فرانسه‌ آشنایی‌ کامل‌ داشت. در همین‌ سال‌ بود که‌ پدر بزرگوار او از دنیا می‌روند.

ورود به‌ حوزة‌ علمیة‌ نجف‌
‌سید موسی‌ صدر پس‌ از آن‌ به‌ نجف‌ می‌رود تا دورة‌ جدید تحصیلات‌ حوزوی‌ خود را آغاز کند و تا سال‌ 1337 در نجف‌ می‌ماند و به‌ تکمیل‌ این‌ تحصیلات‌ می‌پردازد. در این‌ سالها نزد آیات‌ عظام‌ سید محسن‌ حکیم، ‌تصویر شناسنامة‌ امام‌ موسی‌ صدر ‌شیخ‌ مرتضی‌ آل‌یاسین، سید عبدالهادی‌ شیرازی‌ و شیخ‌ حسین‌ حلی‌ به‌ فراگیری‌ فقه‌ و در محضر آیت‌االعظمی‌ سید ابوالقاسم‌ خویی‌ به‌ فراگیری‌ اصول‌ می‌پردازد و فلسفه‌ را نیز نزد آیت‌ا شیخ‌ صدرا بادکوبه‌ای‌ می‌آموزد. در نجف‌ به‌ عضویت‌ هیئت‌ امنای‌ جمعیت‌ « منتدی‌ النشر » در آمد و در حوزة‌ نجف‌ نیز رسائل‌ ( اصول‌ )، مکاسب‌ (فقه‌) و شرح‌ منظومه‌ ( فلسفه‌ ) را تدریس‌ کرد. هم‌ بحث‌های‌ ایشان‌ در نجف، آیت‌ا شهید سید محمد باقر صدر و مرحوم‌ سید محمد علی‌ موحد ابطحی‌ بودند. ‌

سفر به‌ لبنان
‌در ایام‌ اقامت‌ در نجف‌ برای‌ دیدار از بستگان‌ به‌ لبنان‌ رفت‌ و با رهبر شیعیان‌ آن‌ کشور آیت‌االعظمی‌ علامه‌ شرف‌الدین، دیدار کرد. این‌ دیدار از لبنان‌ سبب‌ علاقة‌ فراوان‌ علامه‌ شرف‌الدین‌ به‌ آقای‌ صدر و زمینه‌ساز دعوت‌ برای‌ هجرت‌ سید موسی‌ به‌ لبنان‌ شد. در همین‌ ایام‌ بود که‌ آیت‌ا بروجردی‌ از ایشان‌ می‌خواهد که‌ برای‌ کارهای‌ تبلیغاتی‌ و ارشادی‌ به‌ ایتالیا برود، اما آقای‌ صدر از ایشان‌ عذرخواهی‌ می‌کند و این‌ درخواست‌ را نمی‌پذیرد.
‌بازگشت‌ به‌ ایران‌
‌آقای‌ صدر در اوایل‌ زمستان‌ 1337 از نجف‌ به‌ ایران‌ بازمی‌گردد و سردبیری‌ اولین‌ نشریة‌ حوزة‌ علمیة‌ قم‌ به‌ نام‌ « درسهایی‌ از مکتب‌ اسلام‌ » را به‌ همراه‌ جمعی‌ از روحانیون‌ به‌ عهده‌ می‌گیرد. اعضای‌ هیئت‌ مؤ‌سس‌ و تحریریه‌ آقایان‌ سید موسی‌ صدر، علی‌ دوانی، جعفر سبحانی، مجدالدین‌ محلاتی، ناصر مکارم‌ شیرازی، سید عبدالکریم‌ موسوی‌ اردبیلی، حسین‌ نوری‌ همدانی، محمود واعظزاده‌ خراسانی‌ و سید مرتضی‌ جزایری‌ بودند. از جمله‌ آثار قلمی‌ ایشان‌ سلسله‌ مقالات‌ مکتب‌ اقتصادی‌ اسلام‌ است‌ که‌ در همین‌ مجله‌ منتشر شد. از دیگر کارهای‌ فرهنگی‌ در این‌ ایام‌ گرفتن‌ امتیاز و ادارة‌ یک‌ دبیرستان‌ ملی‌ در قم‌ بود. همچنین‌ با همفکری‌ حضرات‌ آیات‌ دکتر بهشتی‌ و مکارم‌ شیرازی‌ طرحی‌ گسترده‌ برای‌ اصلاح‌ نظام‌ آموزشی‌ حوزه‌های‌ علمیه‌ طراحی‌ و تدوین‌ کردند.

‌هجرت‌ به‌ لبنان‌
‌اواخر سال‌ 1338 است‌ که‌ سید موسی‌ صدر به‌ لبنان‌ هجرت‌ می‌کند. اگر به‌ تاریخ‌ لبنان‌ نگاهی‌ بیفکنیم، می‌بینیم‌ که‌ شیعیان‌ آن‌ کشور همواره‌ از جانب‌ حکام‌ مورد ظلم‌ و ستم‌ واقع‌ می‌شدند. در ابتدا به‌ دست‌ بنی‌امیه‌ و بنی‌عباس‌ و سپس‌ سلسلة‌ ایوبیان‌ و بعد نوبت‌ به‌ امپراطوری‌ عثمانی‌ می‌رسد. در زمان‌ احمد پاشا جزار، حاکم‌ لبنان، بود که‌ از جانب‌ امپراطوری‌ عثمانی‌ فرمان‌ قتل‌ عام‌ شیعیان‌ صادر می‌شود. پس‌ از عثمانی‌ نیز، لبنان‌ مستعمرة‌ فرانسه‌ می‌شود و در تمام‌ این‌ سالها شیعیان‌ مظلوم‌ترین‌ قشر جامعة‌ لبنانی‌ بودند. آقای‌ صدر با آگاهی‌ از این‌ پیشینه‌ و با تلاش‌ برای‌ زدودن‌ این‌ غبار و زنگار چند صدساله‌ پس‌ از ورود به‌ لبنان، شهر صور را برای‌ فعالیت‌ برمی‌گزیند. وی‌ با توجه‌ به‌ ویژگی‌های‌ جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی‌ و سیاسی‌ لبنان‌ و منطقه‌ اقداماتی‌ را برای‌ بهبود اوضاع‌ شیعیان‌ آغاز می‌کند. در این‌ راه‌ پر از رنج‌ و سختی‌ لحظه‌ای‌ آرام‌ ننشست، تا به‌ اهداف‌ خود رسید. ایشان‌ با تلاش‌ و کوشش‌ شبانه‌روزی‌ موفق‌ می‌شود در لبنان، کشوری‌ که‌ بیش‌ از هفده‌ طایفه‌ و مذهب‌ را در دل‌ خود جای‌ داده‌ است، منظومة‌ منسجم‌ فکری‌ و آرمان‌های‌ والای‌ خود را اجرا کند. در ابتدای‌ ورودش‌ به‌ لبنان‌ جمله‌ای‌ برسر زبانها افتاده‌ بود: « جأ شرف‌الدین‌ شاباً‌ » یعنی‌ علامه‌ شرف‌الدین‌ جوان‌ نزد ما آمده‌ است. چندی‌ نگذشت‌ که‌ مردم‌ لبنان‌ سید موسی‌ صدر را « امام‌ موسی‌ صدر » خطاب‌ کردند.

‌اعتقاد به‌ تشکیلات‌ ‌و هماهنگی
امام‌ موسی‌ صدر به‌ داشتن‌ تشکیلات‌ منسجم‌ و کار هماهنگ‌ بسیار اعتقاد دارد و کار خود را با ایجاد چنین‌ ساز و کارهایی‌ آغاز کرد. ایشان‌ در این‌ باره‌ چنین‌ می‌گوید: ‌در این‌ دنیای‌ سازمانی، اگر ما بخواهیم‌ تک‌ روی‌ کنیم‌ به‌ نظر من‌ نهایت‌ سادگی‌ است. ما اگر امروز عمل‌ دسته‌ جمعی‌ نداشته‌ باشیم‌ کلاهمان‌ پس‌ معرکه‌ است‌ که‌ هست. برای‌ اینکه‌ همه‌ چیز منظم‌ و تشکیلاتی‌ و سازمانی‌ است.
امام‌ موسی‌ صدر با یاری‌ گرفتن‌ از تحقیقات‌ و بررسی‌های‌ عمیق‌ میدانی‌ که‌ یا خود و همکارانشان‌ در مناطق‌ مختلف‌ لبنان‌ انجام‌ دادند، یا از نتایج‌ تحقیقات‌ و بررسی‌ هیئت‌های‌ مختلف‌ سازمان‌ ملل‌ برگرفتند، به‌ درک‌ کاملی‌ از واقعیتها به‌ اوضاع‌ و ساختار اجتماعی‌ و اقتصادی، آن‌ روز لبنان‌ رسیدند. امام‌ در مصاحبه‌ای‌ گفته‌ است: ‌«کیلومتر شمار ماشین‌ فولکس‌ واگن‌ کوچک‌ من‌ سالانه‌ حدود صد و پنجاه‌ هزار کیلومتر کار می‌کند و این‌ به‌ سبب‌ گشت‌ و گذار در کوه‌ها و راههای‌ لبنان‌ است.» امام‌ صدر با چنین‌ بررسیی‌ هر اقدامی‌ را که‌ آغاز کرد در قالب‌ تشکیلاتی‌ راه‌اندازی‌ می‌کرد.

اقدامات امام موسی صدر
اقدامات‌ امام‌ صدر را به‌ طور خلاصه‌ می‌توان‌ چنین‌ برشمرد:
1. مؤ‌سسة‌ صنعتی‌ جبل‌ عامل
این‌ مؤ‌سسه‌ در شهر صور بنا شده، و اولین‌ مؤ‌سسه‌ای‌ است‌ که‌ ایشان‌ ایجاد می‌کرد. مدرسه‌ای‌ مخصوص‌ یتیمان‌ و محرومان. آنان‌ در این‌ مدرسه‌ در رشته‌های‌ مختلف‌ فنی‌ مثل‌ برق، الکترونیک، آهنگری، جوشکاری، نجاری‌ و ماشین‌های‌ کشاورزی، آموزش‌ می‌دیدند و به‌ صورت‌ شبانه‌ روزی‌ زندگی‌ می‌کردند. پس‌ از آنکه‌ شهید چمران‌ به‌ لبنان‌ رفت، به‌ توصیة‌ امام‌ موسی‌ صدر مدیریت‌ این‌ مؤ‌سسه‌ را بر عهده‌ گرفت. اداره‌ کردن‌ چنین‌ مؤ‌سسه‌ای‌ نیاز به‌ هزینة‌ زیادی‌ داشت. بنابراین‌ امام‌ صدر و دکتر چمران‌ برای‌ آن‌ منبع‌ درآمد مالی‌ ایجاد کردند
شهید چمران‌ در این‌ باره‌ می‌گوید:
«‌در این‌ مدرسة‌ محروم، برای‌ آنکه‌ امور خود را اداره‌ کنیم‌ مجبور بودیم‌ که‌ برای‌ خارج‌ کار کنیم، یعنی‌ مثلاً‌ در و پنجره‌ بسازیم‌ و بفروشیم. بنابراین، شاگردان‌ مجبور بودند تا نیمه‌شب‌ جوشکاری‌ کنند، حتی‌ در روزهای‌ تعطیل‌ نیز کار کنند. در قسمت‌ ماشین‌های‌ تراش‌ پیچ‌های‌ بزرگ‌ می‌ساختیم‌ و به‌ خارج‌ می‌فروختیم‌ تا مقداری‌ از خرج‌ ما را تأمین‌ کند. این‌ موجب‌ شده‌ بود که‌ شاگردان‌ این‌ مدرسه‌ صد برابر شاگردان‌ مدارس‌ دیگر آزموده‌تر و ماهرتر باشند، به‌ طوری‌ که‌ یک‌ شاگرد در اینجا بیش‌ از پنجاه‌ یا شصت‌ پیچ‌ می‌ساخت‌ و حتی‌ با چشم‌ بسته‌ می‌توانست‌ پیچ‌ بسازد.»
2. ‌جمعیت‌ خیریة‌ احسان‌ و نیکوکاری
‌این‌ سازمان‌ را در ابتدا مرحوم‌ علامه‌ شرف‌ الدین‌ ایجاد کرد اما پس‌ از رحلت‌ ایشان‌ عملاً‌ راکد شده‌ بود. امام‌ موسی‌ صدر با بازسازی‌ سازمانی‌ و احیای‌ آن‌ از همة‌ لبنانی‌ها با هر دین‌ و مذهب‌ و گرایشی‌ دعوت‌ می‌کرد تا به‌ محرومین‌ کمک‌ کنند. به‌ اعتقاد امام‌ صدر برای‌ کمک‌ به‌ محرومین‌ تنها نباید به‌ کمک‌ مالی‌ به‌ ایشان‌ اکتفا کرد بلکه‌ باید راهی‌ پیدا کرد تا آنان‌ بتوانند با استفاده‌ از نیرو و توان‌ خود، زندگی‌ خود را اداره‌ کنند. بنابراین‌ با احیای‌ ساختار این‌ سازمان‌ پنج‌ کمیسیون‌ جداگانه‌ به‌ نام‌ بررسی، برنامه، مالی، تبلیغات‌ و مجالس‌ مذهبی‌ تشکیل‌ شد که‌ هر کمیسیون‌ وظیفة‌ خاصی‌ داشت. اعضای‌ جمعیت‌ ماهانه‌ حق‌ عضویتی‌ به‌ مبلغ‌ یک‌ لیرة‌ لبنانی‌ پرداخت‌ می‌کردند. این‌ در حالی‌ است‌ که‌ در آن‌ شرایط‌ لبنان‌ همة‌ احزاب‌ و سازمانها برای‌ جذب‌ افراد ماهانه‌ مبلغی‌ را نیز به‌ اعضای‌ خود می‌پرداختند. اما بودجة‌ این‌ جمعیت‌ با پرداخت‌ همین‌ حق‌ عضویتها در سال‌ 1340 ش‌ حدود چهل‌ هزار لیره‌ شد. شعار جمعیت‌ حدیث‌ امام‌ معصوم‌ (ع‌) است‌ که‌ فرمودند « شیعتنا یموتون‌ ولایسئلون‌ بالکف»‌ یعنی‌ پیروان‌ ما می‌میرند اما دست‌ گدایی‌ به‌ سوی‌ دیگران‌ دراز نمی‌کنند. این‌ جمعیت‌ در نخستین‌ سال‌ فعالیت‌ توانست‌ متکدیان‌ را که‌ چهرة‌ نامناسبی‌ به‌ شهر صور داده‌ بودند، ساماندهی‌ کند. به‌ این‌ ترتیب‌ که‌ آنان‌ را تقسیم‌بندی‌ کردند. عده‌ای‌ را که‌ توانایی‌ کار نداشتند اما اقوام‌ ثروتمندی‌ داشتند با خویشانشان‌ صحبت‌ کردند تا ماهیانه‌ مبلغی‌ را برای‌ ادارة‌ امور زندگی‌ به‌ او بدهند. عده‌ای‌ دیگر را که‌ توانایی‌ کار داشتند با آموختن‌ حرفه‌ای‌ به‌ وی، شغلی‌ آبرومند برایش‌ ایجاد کردند. و در نهایت‌ جلوی‌ گدایی‌ عده‌ای‌ را که‌ بر حسب‌ عادت‌ گدایی‌ می‌کردند و نیازی‌ به‌ این‌ کار نداشتند، گرفتند. جمعیت‌ در مدتی‌ کوتاه‌ توانست‌ اعتماد همة‌ لبنانیها را جلب‌ کند.
امام‌ موسی‌ صدر در این‌ باره‌ می‌گوید: ‌
«در همین‌ چند روز پیش، یک‌ نفر از شخصیت‌های‌ مسیحی‌ به‌ نام‌ « رفله‌ منسی‌ » نزد من‌ آمد و دو ششم‌ از کارخانه‌ یخ‌ سازی‌ خود را وقف‌ جمعیت‌ کرد. همچنین‌ دو نفر طبیب‌ مسیحی‌ هم‌اکنون‌ به‌ طور مجانی‌ مریض‌های‌ جمعیت‌ را معالجه‌ می‌کنند.»
3. ‌رسیدگی‌ به‌ وضعیت‌ زنان
  

‌یکی‌ از دغدغه‌های‌ امام‌ موسی‌ صدر وضع‌ زنان‌ در جامعة‌ لبنانی‌ بود. وضع‌ زنان‌ در لبنان‌ بسیار آشفته‌ و نابسامان‌ بود. برخی‌ از آنان‌ به‌ علت‌ فقر شدید ناچار به‌ تن‌ دادن‌ به‌ کارهای‌ بسیار پست‌ می‌شدند. امام‌ صدر در این‌ باره‌ می‌گوید: ‌در لبنان‌ مسئلة‌ حجاب‌ و بی‌حجابی‌ زن‌ مطرح‌ نیست، داستان‌ برهنگی‌ زن‌ یا به‌ تعبیر عرب‌ها « خلاعت‌ » مورد مطالعه‌ قرار می‌گیرد. علت‌ این‌ افراط، گذشته‌ از نزدیکی‌ لبنان‌ به‌ اروپا، روش‌ مقامات‌ مسئول‌ و متنفذان‌ و سرمایه‌داران‌ بزرگ‌ است. این‌ دسته‌ با زن‌ تجارت‌ می‌کنند. تجارت‌ با زن‌ تنها به‌ معنای‌ معروف‌ این‌ کلمه‌ نیست‌ بلکه‌ مجله‌ و روزنامه‌ یا فروشگاهی‌ که‌ با عکس‌های‌ نیمه‌ عریان‌ زن‌ و فروشندگان‌ زیبا سطح‌ فروش‌ خود را بالا می‌برد، نیز با زن‌ تجارت‌ می‌کند. در لبنان‌ برای‌ جلب‌ سیاح‌ سعی‌ می‌شود لباس‌های‌ زن‌ها در خیابان، در مجالس، هتل‌ها، کناره‌های‌ دریا، فروشگاه‌ها، تفریح‌گاه‌هاو حتی‌ در ادارات‌ دولتی‌ طراحی‌ شود که‌ غریزة‌ بینندگان‌ را به‌ بهترین‌ وجهی‌ ارضا کند.!!».
امام‌ موسی‌ صدر می‌کوشد برای‌ از بین‌ بردن‌ زمینه‌های‌ فساد، سطح‌ فکری‌ و تربیتی‌ خانم‌ها را از لحاظ‌ دینی‌ و اخلاقی‌ ارتقا دهد و با مشارکت‌ دادن‌ آنان‌ در کارها و آمدنشان‌ به‌ صحنه‌های‌ اجتماعی‌ از طریق‌ تأسیس‌ مراکزی‌ مخصوص‌ ایشان‌ مثل‌ تأسیس‌ خانة‌ دختران‌ و آموزشگاه‌ پرستاری‌ به‌ ارتقای‌ شخصیت‌ بانوان‌ کمک‌ کردند.
4. ‌خانة‌ دختران‌
‌در این‌ مکان‌ دختران‌ بی‌سرپرست‌ و فقیر خیاطی، گلدوزی‌ و هنرهای‌ دستی‌ دیگر را فرا می‌گرفتند. بسیاری‌ از این‌ بانوان‌ پس‌ از اتمام‌ دورة‌ امور زندگی‌ و نزدیکان‌ خود را به‌ بهترین‌ شکل‌ اداره‌ می‌کردند.
5. آموزشگاه‌ پرستاری‌
دخترانی‌ که‌ دیپلم‌ داشتند در این‌ مرکز آموزش‌ پرستاری‌ می‌دیدند و پس‌ از اتمام‌ دورة‌ آنها جذب‌ مراکز پزشکی‌ و درمانی‌ می‌شدند.
6. ‌درمانگاه‌ و مراکز پزشکی
‌این‌ مرکز به‌ نام‌ « مدینه‌ الطب‌ » شهرت‌ یافت، و تا به‌ حال‌ اقدامات‌ وسیع‌ و مهمی‌ را در خصوص‌ امور بهداشتی‌ و درمانی‌ به‌ انجام‌ رسانده‌ است‌ و در بسیاری‌ از روستاهای‌ جنوب‌ لبنان‌ که‌ سال‌ها مردمش‌ از همه‌ چیز محروم‌ بودند، درمانگاه‌ و مراکز بهداشتی‌ دایر کرده‌ است. پس‌ از راه‌اندازی‌ این‌ مرکز درمانی‌ بزرگ، آموزشگاه‌ پرستاری‌ نیز زیر نظر این‌ مرکز اداره‌ شد.
7. ‌کارگاه‌ قالیبافی
‌امام‌ موسی‌ صدر صدر برای‌ تأسیس‌ این‌ مرکز به‌ ایران‌ سفر کرد و در شهر کاشان‌ با قالیباف‌های‌ ماهر و سابقه‌دار به‌ تبادل‌ نظر نشست‌ و یکی‌ از اساتید این‌ صنعت‌ را با خود به‌ لبنان‌ می‌برد و وی‌ را برای‌ آموزش‌ زنان‌ مدت‌ چند سال‌ در لبنان‌ اقامت‌ داد.
با تشکیل‌ کلاس‌های‌ آموزش‌ قالیبافی، بانوان‌ بسیاری‌ این‌ صنعت‌ را به
   خوبی‌ یادگرفتند، چنان‌ که‌ بعد از اندکی‌ این‌ مراکز آموزشی، یکی‌ از مراکز سرنوشت‌ ساز برای‌ قشر بانوان‌ و دیگر محرومان‌ به‌ حساب‌ آمد و به‌ علت‌ همین‌ اهمیت، زیر نظر شهید بزرگوار دکتر مصطفی‌ چمران‌ اداره‌ می‌شد. بیش‌ از 300 دختر از منطقة‌ جبل‌ عامل‌ در این‌ مرکز آموزشی، مشغول‌ یادگیری‌ قالیبافی‌ بودند. بعد از اتمام‌ دورة‌ لازم‌ در آن‌ مرکز، وسایل‌ قالیبافی‌ در اختیار آنها گذاشته‌ می‌شد و آنان‌ در منزل‌ خود به‌ کار ادامه‌ می‌دادند و در برابر، دستمزد دریافت‌ می‌کردند. موسسه‌ این‌ قالی‌ها را در فروشگاه‌های‌ مخصوص‌ می‌فروخت‌ و با سود آن‌ کارهای‌ دیگری‌ را در راه‌ بهبودی‌ اوضاع‌ محرومان‌ و بی‌سرپرستان‌ انجام‌ می‌داد.