تولید فیلمی درباره نابودی رژیم  صهیونیستی
در رسانه ها آمده بود که در قدس اشغالی فیلمی به نام « عجمی - بیگانه » ساخته شده و نسبت به نابودی این رژیم در تاریخی به همین عدد هشدار می دهد. در نگاه اول ، ساخته شدن چنین فیلمی که در اصل نوعی اعتراف به شکست محسوب می شود در رژیمی متکبر و خودبزرگ بین بسیار عجیب است، اما با در نظر گرفتن پس زمینه و الگوی ساخت آن نمی توان آن را شگفت انگیز دانست. چه این که این گونه تمهیدات در جهان غرب جدید نیست.
یکی از کارکردهای رسانه های تصویری در دنیای امروز ، فضاسازی دروغین و جعلی از وضعیت دنیا است. این استفاده به وسیله رسانه ای قدرتمند چون سینما بیشتر صادق است. به طوری که طی یک قرن اخیر شاهد گسترش یک دستگاه سینمایی به نام هالیوود در آمریکا بوده ایم که باید اذعان داشت بخش زیادی از اقتدار آمریکا مدیون آن است.
یکی از موضوعاتی که در فیلم های هالیوودی به شکل پر رنگی ترسیم شده، هشدار نسبت به آسیب دیدن این کشور بوده است. سینمای ایالات متحده با چنین فیلم هایی ، حساسیت و انگیزه مردم خود را نسبت به آینده و موجودیت آن کشور افزایش می دهد.
این حیله به تازگی مورد تقلید دست اندرکاران رسانه ای رژیم صهیونیستی نیز قرار گرفته است. در این فیلم مستند «عجمی - بیگانه» این گونه تصویر شده که این کشور جعلی در یکصدمین سالگرد شکل گیری اش نابود می شود. بر اساس این فیلم به کارگردانی « اسکندر قطبی و یارون شانی دو فیلمساز فلسیطنی و اسراییلی » تا 38 سال دیگر فساد داخلی و ظلم و ستم در این رژیم به قدری فشار می آورد که از هم پاشیده و ساکنان آن آواره خواهند شد. جالب این است که در آن نشان داده می شود که پس از خارج شدن صهیونیست ها از سرزمین های اشغالی ، این مسلمانان و فلسطینی ها هستند که بر آنجا مسلط می شوند. این فیلم که از نظر سناریو، تصویربرداری، کارگردانی و مونتاژ، فیلمی خوب و حرفه‌ای است؛ از نظر داستانی اقدام به تطهیر چهره اسراییل کرده بطوریکه جانی را با قربانی در یک کفه ترازو و مساوی با یکدیگر نشان داده است.
بنابر اعلام منابع سینمایی معتبر خلاصه داستان این فیلم 50 دقیقه ای به این شرح است: «داستان این فیلم در سال 2048 و پس از نابودی رژیم صهیونیستی آغاز می شود و یک جوان، نوار ویدیویی پدربزرگش را می یابد که آن را در سال 2008، سالی که جامعه جعلی اسراییلی گرفتار بحران داخلی بود، ضبط کرده است. اعراب ساکن مناطق اشغالی نیز آواره در کشورهای مختلف هستند که مترصد بازگشت به آن سرزمین می باشند. با خارج شدن ساکنان قدس اشغالی آن ها جانشین صهیونیست ها می شوند. در بخشی از فیلم « عجمی - بیگانه » دفتری در برلین به نمایش در می آید که در آن سعی می شود میراث صهیونیستی مستند شود ، اما هیچ کس برای این دفتر اهمیتی قائل نمی شود. زیرا همه ایدئولوژی صهیونیستی را پایان یافته معرفی می کنند. تا آنجا که یک خاخام صهیونیست می گوید: تفکر صهیونیستی به مأموریت الهی خود پایان داده است. یکی از آوارگان رژیم صهیونیستی نیز به زبان می آورد:«مرگ اسرائیل به علت آسیب های موجود در نظام آموزشی، اختلافات داخلی، نفرت و خشم و کشتن یکدیگر است. «عجمی» و «الجبلیه» دو منطقه عرب‌نشین در یافا هستند که ساکنان آنها با خطر مواجه هستند. با این حال فیلم، شخصیت‌های عربی را بسیار نفرت‌انگیز نشان داده و به عنوان مثال کافیست به صحنه قتل یک مرد یهودی به دست یک فلسطینی با ضربات چاقو نگاه کنیم. در این صحنه، فرد یهودی که به چگونگی تربیت حیوانات توسط همسایگان عرب خود اعتراض می‌کند، به وحشیانه‌ترین شکل ممکن و با ضربات پیاپی چاقو به قتل می‌رسد. از سوی دیگر، فیلم، شخصیت یک جوان فلسطینی از نابلس را نشان می‌دهد که خیانتکار است و خیانت‌هاش منجر به کشته شدن دیگران می‌شود. وی در مقابل اندکی پول، آرمان خود را زیر پا گذاشته و به همه خیانت می‌کند. فیلم عجمی اصرار دارد تا قهرمانان عرب را به گونه‌ای نشان دهد که هیچ توجهی به فرزندانشان نداشته و تحت تاثیر مسائل خانوادگی قرار نمی‌گیرند؛ در حالیکه در جبهه مقابل وضعیت فرق دارد و خانواده سرباز یهودی که مفقود است،‌ از این موضوع رنج زیادی می‌کشند. سپس این سرباز به دست فلسطینی‌ها کشته می‌شود و بهانه‌ای به دست برادر سرباز می‌افتد تا با وحشیگری با اهالی منطقه عجمی رفتار کند. »
همچنانکه از این خلاصه بر می آید تأکید فیلم « عجمی - بیگانه » بر این است که این مشکلات درونی است که اسرائیل را به شکست می رساند ، نه مبارزات دشمنان خارجی آن. با این ادعا ، سعی دارد تا این رژیم را در مقابل دیگران بزرگ جلوه داده و مخالفانش را تحقیر کند. نکته دیگر این است که این فیلم ، با نشان دادن فلسطینی ها به عنوان ساکنان آینده آن سرزمین ، به بازتولید فلسطین هراسی می کوشد. به این ترتیب ، « عجمی - بیگانه » را باید یک ابزار تهییج آمیز برای تشویق نظامیان صهیونیست به کشتار بی رحمانه حق طلبان فلسطینی دانست.
"عجمی" به معنی بیگانه، نام محله ای است در یافای اسراییل که یک ترکیب فرهنگی- ملیتی- مذهبی عجیب و غریب در آن زندگی می کنند.در این محله یهودیان اسراییلی- مسلمانان عرب اسراییلی- فلسطینیهایی که از قبل از جنگ 19?8در آنجا ساکن بوده اند و مسیحیان عرب همه در کنارهم زندگی می کنند. عجمی ملقمه عجیبی از ترکیب فرهنگ هاست. خصوصا فرهنگ هایی که تا حدی در دشمنی با هم به سر می برند. بالطبع این تضاد فرهنگی برخوردها و چالشهایی را به همراه می آورد.دشمنی قومی و دینی ایجاد فقر و تباهی می کند.آدمها به جان هم می فتند و بدون اینکه بدانند چرا همدیگر را مثله می کنند. این فیلم بیش از هر چیز گویای نگرانی صهیونیست ها از موجودیت حکومت اشغالگر خود است. آن ها می دانند ، مردم جهان ، به خصوص در کشورهای اسلامی بیدارتر شده و جنبش های مقاومت ضد صهیونیستی رو به افزایش خواهد بود. فیلم هایی چون « عجمی - بیگانه »  که احتمالاً در سال های آینده نیز ساخته خواهند شد ، برآیند خواب های آشفته آن ها خواهد بود. در این میان برخی از شبه روشنفکران و هنرمندان صهیونیست وظیفه دارند به مردم خود درباره آینده ای که احتمال دارد برایشان پیش آید هشدار دهند و به این وسیله به میزان وحدت و یکدلی خود کمک کنند.
البته این فیلم را از یک نظر می توان نوعی القای امید به شهروندان رژیم صهیونیستی دانست. این که یک صهیونیست در فیلمش پیش بینی کرده که آن ها تا 38 سال دیگر بر سرزمین های اشغالی باقی خواهند بود هم نشان از خوش بینی و امیدواری آن هاست. چون با رفتار های ضد بشری این رژیم و افزایش تصاعدی نفرت جهانی نسبت به آن ، شاید اتفاقات دیگری در انتظار آن ها باشد.