عنوان پنجم
بنده به واسطة دارا شدن صفت تقوا در زمرة اولیاء و شیعیان امام ـ علیه السلام ـ قرار می‌گیرد،‌ و موجب زیاد شدن عدد آن‌ها می‌شود، واین نصرتی آشکار است که باعث مباهات و فخر امام ـ علیه السلام ـ می‌گردد. و مؤید آن؛ حدیث نبوی ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ است که فرمود: «تناکحوا تناسلوا تکثروا، فإنّی اُباهی بکم الاُمم یوم القیامة ولو بالقسط .» [ جامع‌الاخبار، ص 272، حدیث 5. ] که آن حضرت زیاد شدن عدد امت را ـ ولو بچة سقط شده ـ موجب افتخار خود در میان امت‌های دیگرمی‌داند.
عنوان ششم
به مقتضای اخبار زیاد،‌ وجود اهل تقوا در هر مکانی باعث بر طرف شدن بلا و نزول رحمت است، گرچه اهل آن‌جا مستحق عذاب و بلا باشند. و این عنوان نصرت امام ـ علیه السلام ـ در مقام ظهور آثار وجودی آن حضرت است، زیرا همة فیوضات الهی به یُمن وجودامام ـ علیه السلام ـ نازل و مقدر می‌شود، و آن فیوضات از طرف آن حضرت در هر مکانی به‌خاطر وجود شیعیانش که اهل تقوا می‌باشند، افاضه می‌شود، که اگر تقوای این گروه نباشد، اعمال زشت و ناپسند دیگران مانع از ظهور آن آثار می‌شود، پس افراد پرهیزگار به واسطة تقوای خود، امام ـ علیه السلام ـ را در اقاضه این فیوضات یاری می‌کنند.
عنوان هفتم
تقوا یاری امام ـ علیه السلام ـ در مقام دفع ضرر از منسوبین آن حضرت است، به خاطر آن که گفتیم که اگر اهل تقوا در میان نباشند، بلا و گرفتاری بر دیگران ـ ولو نادانان از دوستان ایشان ـ وارد می‌شود.
عنوان هشتم
هرگاه بندة مؤمن بر اثر تقوا به درجة کمال رسید، خداوند متعال بعضی از کرامات را گاه‌گاه از اوظاهر می‌فرماید، و هرگاه مردم آن کرامات ار از شیعیان آن حضرت دیدند، موجب کمال و استحکام عقیده و معرفت آن‌ها نسبت به امام ـ علیه السلام ـ می‌شود، که اینان دست پروردة‌ اویند، پس خود او چگونه است؟