قدر مسلم این است که قبل از اسلام و بعد از آن در میان تمام قومها و ادیان به زنها ظلمهای زیادی شده است و از آنان به عنوان یک وسیله برای شهوت و خوش گذرانی استفاده شده و هرگز به زن بعنوان یک انسان نگاه نشده گرچه زنان در تمام ادیان و قومها به میزان اطلاعات خود به مبارزه از حق و حقوق خود بپا خواستن و در قوم یهود هم زنهای نامی زیادی هست که از حق و حقوق خودشان و زنهای دیگر یهود دفاع کردن . قبل از هر چیزی اشاره ای کوتاهی به قوم یهود می کنم. قوم یهود در گذشته و حال نام های گوناگونی داشته است که از همه مشهورترین نام عبری است (عبری یا عبرانی) این کلمه از ریشه عبور و عبر گرفته شده است وجه تسمیه این است که گویند : ابراهیم جد اعلای این قوم که از شهر خود مهاجرت کرده چون از رودخانه فرات عبور کرد، این قوم عبری یا عبوری نام یافتند. در تاریخ انبیاء اولوالعزم آمده است که عبرانی از کلمه عابر گرفته شده که نام یکی از اجداد ابراهیم خلیل است و یا به معنای گذر از نهر یا مکانی است. یکی از مفسران اسلامی در وجه تسمیه یهود گفته است که : "یهود" به معنی "هدایت یافته" است و علت آن توبه قوم موسی از گوساله پرستی است و یا که به علت انتساب به "یهودا" فرزند بزرگ یعقوب "یهود" نامیده شدند. قوم یهود هم همچون عقاید و آداب شبیه اعراب قبل از اسلام بودند عبرانیان قبل از موسی مردمی خانه بدوش و آواره بودند که در بیابانها زندگی می کردند و به پرورش حیوان سرگرم بودند. و از خانواده های "کلان" تشکیل می شد. ارتباط نسب ابتدا از طریق زنان بوده. کودکان "کلان" مادران وارد می شدند. مادارن قرون متوالی از حق انتخاب نام فرزاند برخوردار بودند . زن در نزد والدین خود می ماند و شوهر موقتا" به دیدن وی می آمد. چادر به زن تعلق داشت . مرد حق داشت در نزد زن اقامت کند. پس از گذشت سالها که زن سالاری در این قوم رواج داشت کم کم نظام زن سالاری در هم ریخت وناتوانی زن در برابر قدرت طبقاتی جامعه شکل گرفت ودر خانواده زن موقعیت پیش خود را از دست داد و تابع مرد شد، و بدین ترتیب از دل ویرانه های جامعه مبتنی بر زن سالاری، جامعه مرد سالاری متولد شد. و تمام فرماندهی و زمام امور خانه را مرد بعهده گرفت و زن بصورت وسیله تولید مثل و بنده شهوت مرد قرار گرفت. و حتی زن جزو ثروت مرد به حساب می آمد. پدر می توانست فرزندان خود را محکوم و یا اعدام کند و یا به عنوان غلام و کنیز بفروشد. در یهودیت فرمان "یهوه" به زن چنین است : چشمت باید به شوهرت باشد، وی بر تو حکومت خواهد کرد" معتقدان به یهودیت سالهای دراز زن را مایه مصیبت و بدبختی می دانستند و وجود او از آنرو قابل تحمل بود و مردان در نماز خود تکرار می کردن "خدایا ترا سپاسگذارم که مرا کافر و زن نیافرید!" در قوم یهود پیامبری منحصر به مردان نبوده بلکه زنان نیز مقام نبوت داشته اند و همانگونه که انبیاء مرد بین اسرائیل پدر خوانده می شدند، زنان نیز که به پیامبری می رسیده اند مادر خوانده می شدند، پدر اسرائیل و مادر اسرائیل تعداد پیامبران زن اسرائیل هفت نفر بوده است:

1- ساره (همسر ابراهیم) گفته اند ساره مانند ابراهیم که مردان را به توحید دعوت میکرد، او نیز زنان را به خداوند یکتا فرا میخواند.

2- مریم (میریام خواهر موسی) وقتی که موسی بنی اسرائیل را از رود نیل گذراند او در جلوی قوم بسیار مسرور، مردم را به ستایش یهوه فرا خواند.

3- بوره (که قاضی نیز بوده است) به معنی زنبور عسل که مادر اسرائیل نامیده شده است. این زن در زیر درخت دبوره می نشست و برای قوم بنی اسرائیل قضاوت و داوری می کرد . بنی اسرائیل زنان را به قضاوت قبول داشتند . در عصر بوده پادشاه کنعان "یابین" بر اسرائیل حکومت میکرد. بوده از میان قوم خود مردی بنام "بالاق" را برانگیخت تا به همراهی او ده هزار سپاهی گردآورد و بر سیسرا فرمانده لشگر "یابین" حمله برد او بر شاه پیروز شد.

4- حنا (مادر سموئیل یا همون شموئل) زنی نازا بود و از خداوند تقاضای اولاد نمود و دعای او مورد اجابت قرار گرفت او به هنگام زائیدن سرودی به شکرانه این نعمت سرود که یکی از زیباترین سرودهای مذهبی بنی اسرائیل است.

5- اوی گائیل (همسر داود) یا ابی جایل او زنی زیبا و با هوش بود که در جنگ همراه داود بود و برای داود دو فرزند به دنیا آورد.

6- حلده (همسر شائوم) زن بدشکل و روسپی را در عبری گویند . این زن پیامبری مشهور بود که در زمان یوشا پادشاه اسرائیل (اورشلیم) مورد مشورت پادشاه و کاهنان قرار می گرفت.

7- استر (ملکه خشاریارشا) به زبان آکدی یعنی "ایشتار" یا ستراه این پیامبر دختر ابیجایل است که در دستگاه شاه بسیار نفوذ داشت ونکنه جالب این سان که قبر این ملکه یهودی در شهر همدان قرار دارد. از این رو رهبران مذهبی یهود، به وضع احکام جزائی سختی پناه بردند. خاخامهای یهود که متولیان رسمی دین موسی شده بودند و خود در رفاه و راحتی می زیستند، برای اجرای اخلاق قوانین و احکام جزائی شدیدی از قبیل سنگسار کردن زانی و زانیه و لاطی و ملوط و وضع کردند. عدم بکارت عروس نشانی از بی عفتی بود ودخترسنگسار می شد.در دین یهود ازدواج عامل جدائی زن از خانواده است. ربودن دختران و کنیزان نوعی ازدواج محسوب میشود. اصل ازدواج بر مبنای خریدن دختر است که قیمت او به عنوان مهریه پرداخت می شود. رضایت پدر شرط اصلی ازدواج است. اگر پدر راضی به ازدواج دختر نباشد، تنها به گرفتن وجد نقد اکتفا میکند. اجازه ازدواج با اولیای دختر است و پدر ممکن است از گرفتن مهریه صرف نظر کند. اگر چه رضایت دختر در نظر گرفته می شود. مرد باید با بیوه برادر متوفای خود که فرزند ندارد، ازدواج کند. اولین فرزند زن متعلق به بردار متوفی خواهد بود. این ازدواج برای حفظ میراث برادر است. اگر کسی از گرفتن زن برادر خود ابا کند بزرگان و مشایخ قوم او را نصیحت و اگر قبول نکند باید او را رسوا سازند. تعدد زوجات در میان یهودیان رایج است. در میان یهودیان ازدواجها با خویشاند صورت می گیرد و با بیگانه ممنوع است. زن در خانه مطیع شوهر است و عبادات او نیز منوط با اجازه شوهر است.دختران یهود اگر ازدواج کرده باشند ارث نمی برند، و پسران دو برابر دختران ارث می برند، ارث در صورتی به دختر می رسد که متوفی فرزند پسر نداشته باشد. با توجه به مطالب مذکور دراین نوشته سعی شده است تا مطالبی در خصوص وضعیت زنان در قوم یهود و تفاوتهای زنان و مردان در این قوم در گذشته و همچنین مطالبی پیرامون حقوق زنان از نظر قوم یهود را از زاویه های مختلف ارائه شود.