سابقه اقامت یهودیان در ایران به روزگار کورش پادشاه هخامنش و قبل از آن باز می گردد، که تاریخ آن مفصل بوده لیکن از اهمیت خاصی برخوردار است، و یهودیان پیوسته در شهرهای گوناگون ایران به عنوان یک اقلیت، زندگانی آرام و سالمی داشته اند، اما از آغاز حکومت صفویه و به قدرت رسیدن کشورهای اروپایی و یهود، و ضعیت اجتماعی و اقتصادی یهودیان در اروپا، و موقعیت یهودیان در ایران تغییر کلی یافت و تعدادی از کشورها و گروه های تبلیغی صهیونیستی با یهودیان ایران روابط مشکوک برقرار نمودند.
در سال های 972 تا 1005 هجری شمسی مطابق 1593 تا 1626 میلادی "ربی موشه" و "ربی باروخ گارد" به نمایندگی از یهودیان اروپا به ایران و عراق آمدند و مراکزی برای یهودیان ایران فراهم کرده، آنان را فعال نمودند، ربی موشه مقرر کرد تا هر خانواده یهودی سالانه نیم مثقال طلا برای تبلیغ یهودیان بپردازند.
شاه عباس صفوی با اینکه از فعالیت های اقلیت مذهبی استقبال نمود، مع ذلک اقدامات یهودیان را نوعی توطئه تلقی کرده محدودیت هایی برای آنان مقرر داشت. احتمالاً پادشاهان صفوی در این مورد متاثر از دولتهای اسپانیا و پرتقال بودند که با یهودیان رفتار خصمانه داشتند.
در روزگار صفویه از انجا که حکومت صبغه مذهبی و شیعی داشت،
یهودیان میدانی برای انجام توطئه های خود نداشتند و از هر لحاظ مورد سوء ظن مردم و حکومت و علماء بودند.
لیکن در زمان نادرشاه افشار و نسخ و طرد شیوه های سلاطین صفوی، یهودیان از آزادی بیشتری برخوردار گردیده به دستگاه حکومت نزدیک شدند، مع ذلک در این دوره نیز یهودیان از موقعیت ممتازی برخوردار نبودند.
نقش اجتماعی و سیاسی یهودیان از اوائل حکومت قاجاریه رو به گسترش نهاد و حکومت انگلستان و فرانسه برای اعمال سلطه و نفوذ بر اکثریت ملت ها در همه جا متوجه اقلیت های مذهبی و قومی شدند، و از این میان یهودیان تحقیر شده و مطرود بیش از دیگر اقلیت ها مورد توجه خارجی و استعمار گران قرار گرفتند.
و سرانجام هنگامی که نهضت صهیونیستی در اروپا گسترش یافت، و یهودیان برای مزدوری استعمارگران سازماندهی شدند، مقرر گردید تا در سراسرکشورهای اسلامی موسسات فرهنگی توسط یهودیان تاسیس شود و نسل های جوان کشورهای اسلامی در این مدارس تحت آموزش قرار گیرند.
بنابراین هنگامی که ناصرالدین شاه قاجار، با جیب خالی و اندیشه های بلند روانه اروپا شد، یهودیان همدان، اصفهان و تهران، از جامعه یهود فرانسه و موسسه انگلیس "الیانس" خواستند تا ضمن ملاقات با شاه قاجار از او خواستار تاسیس موسسه الیانس در ایران شوند.
یهودیان فرانسه با همکاری سفیر ایران در پاریس برنامه خود را با دقت انجام داده، اجازه تاسیس مدارس الیانس را در 252 ش از نامبرده گرفتند، و ناصرالدین شاه محل زمین را در تهران در اختیار یهودیان قرار داده، که بعدها این مدارس به محل جاسوسی و جاسوس پروری برای خارجیان از جمله فرانسوی ها تبدیل گردید.
موسسات فرهنگی الیانس، در حقیقت مرکزی برای گردآوری کمک های خیریه برای یهودیان و توسعه و گسترش نفوذ صهیونیزم در داخل ایران بود و بسیاری از موسسات فرهنگی و اقتصادی یهودیان در آمریکا با موسسه الیانس همکاری می کردند، و برای پیشرفت یهودیان در ایران آموزش های کشاورزی و اقتصادی و حزبی را ارائه می دادند تا اقلیت یهودیان به یک اقلیت ممتاز و پیشرفته تبدیل شوندو کارهای کلیدی را تصاحب کنند.