«بگذار ملت آمریکا برای یک بار بفهمند که این نه یک انحطاط طبیعی، بلکه توطئه حساب شده و ویرانگری است که ما را احاطه کرده است»…
این جملهای است که «هنری فورد» آمریکایی قریب هشتاد سال پیش در روزنامه مشهور «دیربورن ایندیپندنت ـ Dear Born Indipendent» نوشت و آمریکاییان را از سقوط در منجلاب فساد مادی و انحطاط اخلاقی بر حذر داشت. او در سلسله مقالات معروف خود از جریان سازماندهی شده و نظاممندی سخن گفت که تدریجاً با ترویج لیبرالیسم اخلاقی و تساهل اعتقادی، جامعه آن روز آمریکا را به سمت فساد و تباهی سوق میداد. در حقیقت هدف او آن بود که ملت آمریکا را از خطر شکلگیری امپراطوری فرهنگی و اقتصادی یهود در این کشور آگاه سازد و بر این باور بود که یهود بینالملل به حکومت بر آمریکا اکتفا نکرده و در صدد برپایی حکومت جهانی است. «هنری فورد» با تیزبینی خاص خود دریافته بود که مسأله یهود در آمریکا به قلمرو سیاست و اقتصاد محدود نمیشود و ساحت فرهنگ و هنر و رسانههای جمعی را نیز در بر میگیرد. فورد، سینمای آمریکا را ماهیتاً یهودی میدانست و آن را مهمترین و مؤثرترین ابزار تبلیغی یهودیان بر میشمرد. او بر این باور بود که یهودیان از طریق سینما سعی در تخریب و انهدام ارزشهای اخلاقی و مبانی اعتقادی جامعه آن روز آمریکا دارند. «هنری فورد» در کتاب معروف خود تحت عنوان «زندگی و کارمن» اینگونه مینویسد:
«در این کشور جریانهای مشخص و صاحب نفوذی مشاهده میشوند که به نحو محسوس در ادبیات، سرگرمیها و رفتار اجتماعی، کاستی و فساد به بار میآورند. تجارت از سلامت ذاتی خویش دور مانده و کوچک شمردن معیارها و اصول اخلاقی به نحو فراگیر در همه جا احساس میشود. این که این اعمال نفوذهای مخرب همگی به سرچشمه نژادی واحدی باز میگردد، واقعیتی است که باید آن را جدی تلقی نمود. ما مدعی آن نیستیم که حرف آخر را در خصوص یهودیان مقیم آمریکا بیان داشتهایم، بلکه صرفاً نفوذ کنونی یهود را در این کشور توصیف میکنیم. مخالفت ما صرفاً با اندیشههاست. اندیشههای دروغینی که بنیه اخلاقی ملت ما را تضعیف میکنند این اندیشهها از منابعی سرچشمه میگیرند که به سهولت قابل شناساییاند و صرفاً از طریق افشاگری و آگاهساختن افکار عمومی جامعه میتوان از پیشرفت آنها جلوگیری کرد. تأثیرگذار بر محیط خویش را بازشناسند. بگذارید ملت آمریکا برای یک بار بفهمند که این نه یک انحطاط طبیعی، بلکه توطئه حساب شده و ویرانگری است که هم اکنون ما را احاطه کرده است».
هنری فورد در کتاب خود بر سنتها و سجایای اخلاقی و اعتقادی نژاد آنگلوساکسون تأکید میورزد و آن را پایگاه مطمئنی برای مقابله با توطئه جهانی یهود میداند. شکی نیست که «فورد» با طرح این مسأله همان خطایی را مرتکب میشود که خود او یهود را به آن متهم ساخته است. اما چنین به نظر میرسد که تأکید او بر نژاد انگلوساکسون در واقع دفاع از سنن و فضایل اخلاقی و اعتقادات مثبت و سازندهای است که وی در این نژاد بشری متبلور دانسته و بر این باور است که در روند مقابله با ترویج فساد، فحشاء، بیبند و باری و در یک کلام مبارزه با لیبرالیسم اخلاقی یهود، میتوان بر این ارزشهای نهادینه شده در نژاد انگلوساکسون تکیه کرد.
امروز قریب هشتاد سال از انتشار مقاله افشاگرانه «هنری فورد» در جراید آمریکا میگذرد و معالاسف بسیاری از پیشبینیها و هشدارهای او به جامعه آمریکا محقق شدهاند. (67)
دولت اسراییل در سرزمین اشغال شده فلسطین ایجاد شده و عملاً زمام سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا را در دست گرفته است. آنگونه که میتوان مدعی شد آمریکا به عنوان بازوی قدرتمند صهیونیسم در سطح جهان عمل میکند. اخلاقیات ملت آمریکا آنچنان رو به زوال رفته است که صاحبنظران اجتماعی و اندیشمندان دینی به کلی از آینده این ملت قطع امید کردهاند. موسیقی جاز و بیریشه که برخی کارشناسان آن را برگرفته از موسیقی ییدیش (YIDISH) یهودیان میدانند، در تمامی زوایای جامعه آمریکا )و از جمله سینمای هالیوود) رخنه کرده و روان پریشان جوانان غربی را به تسخیر خود درآورده است. گروههای موسیقی جاز و راک که زمانی با چند ستاره یهودی (نظیر: «الویس پریسلی» و «رینگو استار») به دنیای غرب معرفی شدند، با گذشت چهار دهه به چنان شهرت و اعتباری دست یافتهاند که هم اکنون نسل جوان آمریکا «مایکل جکسون» یهودی را از تمام مقدسین کلیسا برتر میدانند. در دهه شصت میلادی گروه موسیقی بتیلها از سر مزاح اعلام کرده بود که « از خدا نیز معروفتر است» و امروز گروههای موسیقی شیطان پرست عملاً بیرق جنگ با خدا را برافراشتهاند.
اشتیاق جنونآمیز نسل جوان آمریکا به این نوع خاص از موسیقی را در فیلم «دیترویت شهر موسیقی راک» به وضوح میتوان دید. انگار سر رشته تمامی امور از دست متصدیان فرهنگ عمومی جامعه رها شده و از والدین آمریکایی و اروپایی و حتی شرقی هم کاری ساخته نیست. (البته اگر بخواهند می توانند با تکیه بر فرهنگ و عرفان غنی دینی در مقابل این سیل بنیان برافکن ، سدهای مستحکمی بزنند ؛ چرا که تمدن مادی غرب ، پوشالی و پوک و توخالی است و هیچ حرف جدی برای گفتن ندارد) برای درک عمق این فاجعه، کافی است فیلمهای چند دهه قبل هالیوود را در کنار تولیدات امروز آن قرار دهیم و با یک مقایسه کوتاه زوال ارزشهای اخلاقی انسان غربی را به وضوح ببینیم. در سینمای امروز هالیوود، روابط جنسی میان نوجوانان آمریکایی و به تبع آن تولد فرزندان نامشروع و مشکلات اجتماعی ناشی از این پدیده سوژهای جذاب و در عین حال کاملاً طبیعی تلقی میگردد. در این قبیل فیلمها، حتی والدین نوجوانان فریب خورده نیز از رفتار فرزندانشان چندان متعجب نمیشوند و بیشتر نگران هزینه نگهداری از نوههای نامشروع خویشاند.
دوشنبه 88/9/9 |
علیرضا وصی پور
مطلب بعدی :
مقدمه و معرفی 30/07/1388
![](http://www.ashoora.biz/weblog/pixel_4408.gif)