در سال 1917 آمریکا ، با اصرار انگلستان و وساطت یهودیان نیویورک وارد جنگ اول شد و شورای عالی جنگ را تشکیل داد، در این شورا کلمه اول را میلیونر ثروتمند یهودی "برنارد باروخ" می گفت و او کسی بود که پیشنهادهای موجود را به ویلسون ارائه می داد و مسئول مخارج جنگ می بود، برنارد باروخ تا بدانجا مورد اطمینان ویلسون قرار گرفت که اجازه یافت در جلسه سری سران کشورهای غالب در " ورسای" فرانسه شرکت کند.
ویلسون به خاطر رضایت یهودیان اول به سود متحدین وارد جنگ شد و در سال 1919 جامعه ملل را تاسیس نمود و بیانیه 14 ماده ای خود را پیرامون مسائل بعد از جنگ صادر کرد. نامبرده اعلام کرد قرار دادهای سری اعتباری نداشته باشد و ملغی شود و نیز اعلام داشت که همه ملیت ها و اقوام مورد ستم به اهداف خود برسند ، که معنای این اصل تقسیم سرزمین های بزرگ و تشکیل دولت ها و کشورهای کوچک می بود، و قراردادهایی که به طور سری منعقد شده بود، به طور آشکار اجراء گردید.
با تاسیس سازمان ملل نیز، صهیونیست ها با حضور در این سازمان توانستند اهداف خود را جامعه عمل بپوشانند.
در سال 1922 رئیس جمهور وقت آمریکا " وارین ردینگ " با این پیشنهاد کنگره آمریکا یعنی تشکیل یک وطن یهودی در فلسطین موافقت کرد و مساله وطن یهودی را که یک امر کلی بود سرانجام بر سرزمین فلسطین تطبیق نمود.
حضور صهیونیزم در همه موسسات آمریکایی امر واضح و ساده ای است، کاخ سفید،مجلس سنا، کنگره آمریکا ، پنتاگون ، بیش از هر جای دیگر تحت نفوذ صهیونیزم می باشد و حقیقت این است که در حال حاضر ودر سیاست کاری کنونی هر آمریکایی یک صهیونیست می باشد و اهداف آمریکا و اسراییل به یکدیگر پیوند خورده اند، با این ترتیب می توان دریافت که چرا آمریکا در هر قضیه ای صد در صد از اسرائیل حمایت می کند.
در سال 1951 که یهودیان ساکن در آمریکا فقط 3% ملت آمریکا را تشکیل می دادند 55% نمایندگان یهودی و 45% آمریکایی بوده اند و 60% مقامات مهم "سیا" یهودی و 40% آمریکایی بوده اند، در حالیکه تعداد یهودیان انتلجنت سرویس انگلستان فقط 37% بوده است و در حقیقت آمریکا محل نفوذ و حضور قوی و همه جانبه صهیونیزم می باشد.
در آمریکا بیش از 80% کارتل های بزرگ و صاحبان تراست ها یهودی و صهیونیست هستند و تجارت های بین المللی تقریباً به طور کلی در دست تجار یهودی می باشد.