دانلود مصاحبه ای از حامد زمانی با گزارشگر معروف صدا و سیما حسینی بای درباره اهنگ جدید حامد زمانی به نام دلتنگ ، این گزارش در بخش های مختلف خبری سیما پخش شد .
«اسفندیار قرهباغی» خواننده سرود «آمریکا، ننگ به نیرنگ تو»در گفتگویی به اظهار نظرهای اخیر رسانههای بیگانه درباره این سرود پاسخ داد.
شما را به خواندن این گفتوگو دعوت میکنیم:
آقای قرهباغی در طول سالهای انقلاب اسلامی همه شما را به سرود «مرگ بر تو ای آمریکا» می شناسند، آیا کارهای جدید دیگری هم با موضوع انقلاب اسلامی خلق کردهاید؟
- سرود «پرستو» به دو زبان آذری و فارسی همراه با گروه کر بزرگ، سمفونی «خلیج فارس» که با حضور مسئولان در بندرعباس به اجرا درآمد و همزمان از رسانه ملی پخش شد، سرود شهید «باکری» و سرود «مرگ بر تو ای اسرائیل» از ساختههای اخیر من است.
سرود «آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» دقیقا وصف حال آمریکا است
چرا سرود «مرگ بر آمریکا» در ذهنها باقی ماند و خاطرهانگیز شده است؟
- این مسئله برای مردم همه چیز جا میافتد، مثلا سرود «ای ایران» که سال 50 خواندم هنوز نوجوانانی که آن زمان نبودند حفظ هستند. سرود آمریکا مرگ به نیرنگ تو، هم یکی از این سروها است. این امر به این خاطر است که آقای «حمید سبزواری» شاعر این سرود کلماتی را در آن به کار برده است که دقیقا وصف حال آمریکا است مثلا روباه مکارهای، دیو ستمکارهای و یا جهانخوارهای؛ اگر دقت کنیم میتوان دید که هیچ یک از این کلمات در این 34 سال تغییر نکرده است و همان چیزی که بیان شده است صحت دارد و شاید آمریکا بدتر هم شده باشد. به همین دلیل این سرودها به مناسبتهای واقعیتی میماند.
سرود مرگ بر آمریکا انسانی است اگر اینطور نیست من سند محضری میدهم
اخیرا در رسانههای بیگانه مطلبی پخش شد که سرود «آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» غیر انسانی است، توضیح شما در این باره چیست؟
- اخیرا بیبیسی مطلبی در این باره پخش کرد و عنوان کرده زمانی که این سرود خوانده شد بچههای ما سرودهای انسانی هم میخواندند، یعنی سرود مرگ بر آمریکا غیر انسانی بوده، چرا؟ به دلیل اینکه ما انسان نیستیم، انسان آن کسی است که هواپیما را با موشک مورد هدف قرار میدهد و 400 نفر را به کشتن میدهد. بالاتر از آن انسان کسی است که به آن فرمانده ناوگان موشک درجه عطا میکند. در ذهن آنها انسانیت یعنی آن. اگر اینطور است من سند محضری میدهم که ما انسان نیستیم. حال دنیا بیاید فکر کنند ببینند انسان کیست.
ما کسی را نکشتیم فقط آمریکا را نصیحت کردهایم ولی آنها چه کردهاند
سرود شما درای چه واژههایی است که از سوی رسانهای بیگانه غیر انسانی تلقی شده است؟
- در سرود «آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» ما حرفش را میزنیم و میگوییم؛ دزد جهانخوارهای، روباه مکارهای. یعنی ای دولت آمریکا، نکن این کارها را، بیا سر براه شو، ما کسی را نکشتیم، فقط نصیحتش کردهایم ولی آنها چه کردهاند.
به سرودهایی که خواندهام پایبندم و اعتقاد دارم
چرا خواندن سرودهایی از این دست مثلا با موضوع علمی و یا اقتصادی، پیدا نکرد؟
- معمولا این سرودها به تشخیص مسئولان وقت است و اینکه چه نوع مبارزهای بر علیه دشمنان شکل گیرد. بنده در ایفای نقش سرودهای رزمی و با صدای کوبنده بیش از 900 سرود خواندهام و هنوز هم آمادگی اجرای سرودهای دیگری دارم. من به سرودهایی که خواندهام پایبندم و اعتقاد دارم.
ساخت سرود «مرگ بر تو ای اسرائیل»
تارهترین سرود رزمی شما چیست؟
- سرود «مرگ بر تو ای اسرائیل» از تازهترین کارهای من است که به همت خانه سرود انقلاب اسلامی خواندهام.
تا زمانی که سیستم و حکومت آمریکا به جهانخواری و دستدرازی ادامه میدهد، سرودهای ضد امریکایی را خواهم خواند.
چرا این سرود را خواندید؟
- تا زمانی که سیستم و حکومت آمریکا به جهانخواری و دستدرازی در هر گوشه کره زمین ادامه میدهد، سرودهای ضد امریکایی را خواهم خواند، «مرگ بر تو ای اسرائیل» درباره طرز فکر حکومتی آنها صحبت میکند.
قرهباغی در اول بهمن 1320 در تبریز به دنیا آمد. او پس از گذراندن دوره اول متوسطه در دبیرستان بدر تهران، به تبریز مراجعت کرد و از سال 1338 وارد هنرستان موسیقی گردید و در خرداد ماه سال 1343 فارغالتحصیل و به عنوان معلم موسیقی در مدارس کرمانشاه به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. اواخر سال 1347 به تهران منتقل و در گروه اپرای تهران مشغول گردید، ضمن خوانندگی در گروه کُر اُپرای تهران پس از بازگشت از ایتالیا، با عنوان سولیست باس اُپرای تهران، نقشهای بسیاری را در اجراهای مختلف عهدهدار شد.
قرهباغی دکترای موسیقی کلاسیک خود را از ایتالیا اخذ کرده است و در مدت هشت سال دفاع مقدس، بیش از 800 سرود ساخت و در ایفای سلو و گروه کُر آنها نقش مهمی داشت.
رهبری گروه کُر تالار وحدت، رهبری گروه کُر صدا و سیما، رئیس مرکز سرود و آهنگهای انقلابی، ریاست کمیته آواز کلاسیک خانه موسیقی، مسئول موسیقی رادیو و نایب رئیس کانون هنرمندان ایران از جمله سوابق مسئولیتی او محسوب میشود.
راهی راه حسین، همقدم رهبرم
کرده قیامت به پا، شور قیام حسین
کی رود از یاد ما، نام و مرام حسین
قافله عاشقان، راهی کرب و بلاست
مشعل راه خدا، خون شهیدان ماست
در میدان، می مانم، تا نفس آخرم
راهی راه حسین، همقدم رهبرم
بسته شریعه اگر، ابن زیاد زمان
گشته گلستان ما، آتش نمرودیان
کشتن آلاله ها، شیوه اهریمن است
این وطن اما پر از احمدی روشن است
در میدان، می مانم، تا نفس آخرم
راهی راه حسین، همقدم رهبرم
زآتش و خون آمده جان منامه به لب
شعله صهیون زده، در دل شام و حلب
مرگ بر اهریمنان، تا به ابد ذکر ماست
سوره توحید ما، درپی تبّت یداست
در میدان، می مانم، تا نفس آخرم
راهی راه حسین، همقدم رهبرم
شاعر: محمدمهدی سیار؛ میلاد عرفانپور
صوت را می توانید در سایت تریبون مستضعفین به نشانی { http://www.teribon.ir/archives/242243/%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%ad%db%8c-%d9%85%d8%b7%db%8c%d8%b9%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%d9%88%d8%b2%d9%86-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d9%86%d9%86%da%af-%d8%a8%d9%87.html } دانلود کنید .
روزنامه وطن امروز نوشت: گفتوگوی تلویزیونی حسن روحانی، رئیسجمهور برای ارائه گزارش 100 روزه از عملکرد دولت یازدهم که عملا به ارائه آمار و ارقامی درباره دولت گذشته تبدیل شد، انتقادهای وسیعی را در جامعه ایجاد کرد. این انتقادات بیشتر در 2 حوزه صورت گرفت. بخش نخست مربوط به رفتار رئیسجمهور بود که منتقدان پر شمار اظهارات او معتقد بودند رئیسجمهور به جای ارائه گزارشی از عملکرد 100 روزه عمل به وعده خود در قبال تحول اقتصادی در این مدت، تنها به تخریب دولت گذشته پرداخت. برخی دیگر از منتقدان نیز خواستار دوری رئیسجمهور از حاشیه و پرداختن به موضوع معیشت مردم شدند. حتی برخی نیز زبان به مطایبه گشودند و توزیع شیر رایگان میان دانشآموزان را مهمترین اقدام دولت در 100 روز گذشته دانستند. اما یک انتقاد وسیع در حوزه اجتماعی نیز نسبت به صدا و سیما ایجاد شد. رفتار مجریان صدا و سیما در آن برنامه باعث یک واکنش اجتماعی شد. برخی مجریان هیچ ابایی از گفتن عبارات مبالغهآمیز درباره رئیسجمهور نداشتند. تملق رئیسجمهور توسط یکی از مجریان در این برنامه علنی بود. دیگری در همراهی با تخریب گذشته سنگ تمام گذاشت و از خسته بودن جامعه میگفت! و اوج کار نیز آنجایی بود که یکی از مجریان از تاثیر قیافه روحانی بر شاداب شدن جامعه گفت! انتقادات نسبت به این رفتار مجریان صدا و سیما باعث شد حتی برخی حامیان دولت نیز برای جلوگیری از تبعات بیشتر، با این موج همراهی کرده و نسبت به عملکرد رئیسجمهور و مجریان انتقاد کنند. این همه آن چیزی بود که سهشنبهشب مردم ایران از تلویزیون مشاهده کردند و کسی از پشت صحنه ماجرا و واقعیات پنهان این ماجرا خبر نداشت. روز یکشنبه همین هفته، محمدرضا شهیدیفر، محمود احمدیافزادی و ندا سپانلو 3 مجری گفتوگوی روحانی به دیدار عزتالله ضرغامی رفتند. خبری از جزئیات این دیدار منتشر نشد اما یک جمله ضرغامی در این دیدار موجب تامل شد. ضرغامی خطاب به این مجریان گفت: انتقادهای زیادی که از جناحهای مختلف به شما وارد شد، بدون اطلاع از پشت صحنه و هدفگذاری خاص برای این گفتوگو بوده است و این انتقادها از ارزش و جایگاه شما در رسانه ملی نمیکاهد.
* پشت صحنه چه بود؟
همانند دورههای گذشته، سازمان صدا و سیما پیشنهاد میدهد مرتضی حیدری، مجری باسابقه این سازمان که عمده گفتوگوهای تلویزیونی محمود احمدینژاد با وی برگزار شده، عهدهدار گفتوگو با روحانی شود. حیدری به دلیل آگاهی و تسلط بر مباحث اقتصادی انتخاب شده بود تا رئیسجمهور را در ارائه گزارش اقتصادی همراهی کند و البته به دلیل روحیه خاص خود قاعدتا از چالش در آمار و ارقام نیز پرهیز میکرد. حسن عابدینی نیز برای موضوع توافق ژنو پیشنهاد شده بود. توصیه اکید سازمان صدا و سیما این بوده که این 2 مجری رئیسجمهور را در ارائه گزارش 100 روزه همراهی کنند. با این حال این پیشنهاد صدا و سیما با مخالفت جدی دفتر رئیسجمهور مواجه شد. آنها به صورت جداگانه تماسهایی با محمود احمدی افرادی (که اخیرا در دولت روحانی به ریاست دانشکده خبر منصوب شد)، محمدرضا شهیدیفر مجری برنامه پارک ملت که برنامهای اجتماعی بود و همچنین ندا سپانلو، خبرنگار اقتصادی شبکه خبر برقرار کرده و آنها را به نهاد دعوت کردند و آنان نیز در نهایت گفتوگوی رئیسجمهور را به آن نحو برگزار کردند. اما در پاستور چه اتفاقی افتاد؟ روایت آنچه در پاستور اتفاق افتاد؛ حاکی از یک اتفاق بیسابقه است. گویا موبایلهای هر 3 مجری از حوالی ظهر تا پس از برگزاری گفتوگو، از آنان گرفته شده بود ضمن اینکه هیچ ارتباطی با محیط بیرونی نداشتهاند، برخی درخواستهای آنان برای برقراری ارتباط نیز با مخالفت مواجه شده است. همین موضوع باعث انتقاد یکی از این مجریان شد. در طول برگزاری مصاحبه نیز محمد نهاوندیان، رئیس دفتر روحانی تابلویی در دست داشت و برخی نکات و آمار و ارقام را به رئیسجمهور یادآوری میکرد. برخی شنیدهها درباره هماهنگ کردن سوالات مجریان توسط حسامالدین آشنا نیز حکایت دارد. از دیگر نکات قابل توجه درباره این گفتوگوی تلویزیونی، عدم استفاده از کادر تصویربرداری سازمان صدا و سیما بوده و دفتر رئیسجمهور به صورت یکجانبه تصویربرداری را برعهده گرفته است. اما درباره این اقدامات عجیب دفتر رئیسجمهور یک منبع آگاه به گفت: این یک مورد عجیب است. ما تا به حال چنین رفتاری از هیچیک از مقامات حکومتی و دفاتر آنها ندیده بودیم. وی افزود: آقای دکتر روحانی در دوران تبلیغات انتخاباتی در همین صدا و سیما توصیههای ویژهای درباره احترام به افکار عمومی و آزادی عقاید و باز بودن فضای نقد و گفتوگو مطرح کردند که فیلم همه آنها موجود است. ولی متاسفانه دفتر ایشان به گونهای رفتار کرده که گویا طی 30 سال اخیر هیچ اتفاق خاصی در کشور برای افزایش سطح آگاهی مردم و آزادی بیان نیفتاده است. این منبع آگاه گفت: «در مصاحبههای پیشین رؤسای جمهور، از مجریان صدا و سیما انتقاد میشد که چرا رئیسجمهور به چالش کشیده نمیشود. این سیاست صدا و سیما نبوده و نیست که هنگام برنامههای زنده تلویزیونی و ارائه گزارشات، رؤسای جمهور را به واسطه جایگاه حکومتیشان، به چالش بکشاند. در مورد آقای روحانی هم همینطور رفتار شده است».
وی تصریح کرد: در ابتدای شروع به کار دولت، هم مدیران و هم حامیان این دولت ساعتها برنامه متمادی در صدا و سیما داشتند و انتقادهای شدیدی نسبت به دولت گذشته مطرح کردند که باعث بروز برخی انتقادات به صدا و سیما نیز شد. یعنی سازمان بنای همکاری داشته و دارد و زمان و برنامه در اختیار دولت جدید قرار داده که نظرات و برنامههایشان را اعلام کنند. با این حال دولت جدید گویا علاقهای به همکاری و همیاری صدا و سیما ندارد. این منبع مطلع همچنین گفت: این توهین به مجموعه صدا و سیماست که به فیلمبرداران متخصص سازمان اجازه فیلمبرداری از برنامه تلویزیونی رئیسجمهور نمیدهند. رفتاری که با مجریان صورت گرفت رفتار نادرستی است. واقعا به آنها توهین شد. یکی از این مجریان نسبت به مخدوش شدن وجهه خود در افکار عمومی بشدت معترض است و ظاهرا به توصیه آقای ضرغامی در اینباره سکوت کرده است. رسانه ملی نجابت میکند و درباره برخی مسائل سکوت میکند البته این تکلیفی است که روی دوش سازمان نهاده شده است. اما امیدواریم شخص رئیسجمهور نسبت به این رفتارها که در وهله اول صداقت دولت را مخدوش میکند، برخورد کند.
عصبانیت دولت امریکا و مستخدمانش در تلویزیون فارسی صدای امریکا از چهره های مردمی و انقلابی قابل درک است و همواره به انحای گوناگون ظهور و بروز داشته است.
به گزارش وبلاگ تربت قدس به نقل از جام نیوز، انتشار اثر هنرمندانه «مرگ بر امریکا» با صدای “حامد زمانی” خواننده جوان پاپ، با استقبال کم نظیر اقشار مختلف مردم ایران روبرو شده است.
در آستانه یوم الله 13 آبان رونمایی از این اثر ارزشمند که هم به لحاظ محتوایی-مضمونی و هم از حیث موسیقایی شاخصه های یک محصول استاندارد فرهنگی، انقلابی و ضداستکباری را داراست، موجب شد که افکار عمومی به خوبی با آن ارتباط برقرار کنند.
اما در سوی مقابل، رسانه های دشمن که استکبارستیزی ایرانیان را برنمی تابند، به صورت هماهنگ حامد زمانی و ترانه اش را آماج حملات تبلیغاتی قرار دادند.
به عنوان نمونه، تلویزیون فارسی صدای امریکا (VOA) ارگان رسمی دولت امریکا، تلاش کرد در برنامه مبتذل و هجوآلود “آنتن” اقدام ارزشمند حامد زمانی را با ادبیاتی لوده و لمپن پسند به سخره بگیرد.
“آرش سبحانی” (مجری بینزاکت برنامه آنتن که خود از خوانندگان آثار مستهجن و ضددینی است و پیش تر راهپیمایان ضدامریکایی را به چهارپا تشبیه کرده بود) به نمایندگی از مدیران مافوق خود از پلیس ایران خواست که ضبط هرکس را که به آثار حامد زمانی گوش می دهد، ضبط کنند!
ویدیو: واکنش امریکایی به «مرگ بر امریکا»ی حامد زمانی
عصبانیت دولت امریکا و مستخدمانش در تلویزیون فارسی صدای امریکا از چهره های مردمی و انقلابی قابل درک است و همواره به انحای گوناگون ظهور و بروز داشته است.
همین چند شب پیش نیز این رسانه دولتی کوشید با حرکتی متقلبانه و طبق معمول غیرحرفه ای، “سعید حدادیان” ذاکر اهلبیت(علیهم السلام) را تخریب کند.
ماجرا از این قرار است که در برنامه “روی خط” فایلی صوتی پخش شد که صاحب آن صدا، اثر یکی از خوانندگان لس انجلسی را بازخوانی کرده بود.
با اینکه به راحتی قابل تشخیص بود که صدای پخش شده متعلق به سعید حدادیان نیست، “آرش سیگارچی” مجری برنامه، اصرار داشت به بینندگان القا کند که «این مداح حکومتی»[!] از روی یک خواننده لس انجلسی کپی برداری کرده است.
رسانه دولتی امریکا از رهگذر این دروغ پردازی آشکار تلاش کرد علاوه بر انتقام گیری از یک چهره ارزشی، احکام اسلام درباره مرزهای حلال و حرام در موسیقی را به چالش بکشد؛ که البته مثل همیشه ناکام ماند و تنها یک سوتی دیگر به خورجین مالامال از گاف این شبکه افزوده شد.
این تصویر که بهتازگی در شبکههای اجتماعی منتشر شده تا به حال ملیون ها بیننده داشته و اشک آنها را سرازیر کرده است.
یکی از کودکان عراقی شرکتکننده در عزاداری سیدالشهداء(علیه السلام) در عالم کودکانه خود، سعی میکند با بطری آبش، طفل شیرخواره امام حسین(علیه السلام) را سیراب کند.
در ادامه حملات شبکه صدای آمریکا(VOA)، به حامد زمانی به خاطر ترانه “مرگ بر آمریکا”، مهدی فلاحتی، مجری این شبکه در راستای تخریب زمانی و ترانه اش به سراغ مبحث موسیقی و غنا رفته و مدعی شد این ترانه از مصادیق غنا بوده و بنابر مبانی فقه شیعه حرام است.
فلاحتی که شهرتش را مدیون ماجرای تجاوزش به الهالم ستاکی، دیگر مجری این شبکه است، به رغم جواز موسیقی پاپ در ایران مدعی است: «موسیقی پاپ که حامد زمانی در آن ژانر می خواند، اصولاً مورد تائید مراجع نیست چون موسیقی غنایی است و می شود با آن ضرب گرفت و رقصآور است.»
فلاحتی در ادامه به کلامی از فقها استدلال می کند که موسیقی غنایی را موسیقی طربانگیز دانسته و آن را حتی در قرائت قرآن و دعا حرام میدانند.
این در حالی است که در معنای طرب در کتب فقهی آمده است: «غرض از طرب نوعی خفت و سبکی در نفس است که از شدت شادی یا غم پیدا شود.»
شاید برای آمریکاییها و آقای فلاحتی بعد از شنیدن ترانه “مرگ بر آمریکا” در اثر غم و غصهای که بر آنها وارد شده است، خفت نفس حاصل شده و از خود بی خود شدهاند.
این در حالی است که در استفتائات مقام معظم رهبری، در مورد تفاوت موسیقی و غنا آمده است: «هر موسیقى که به نظر عرف موسیقى لهوى و مطرب که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقى حرام محسوب مىشود و فرقى نمىکند که موسیقى کلاسیک باشد یا غیر کلاسیک. تشخیص موضوع هم موکول به نظر عرفى مکلّف است و اگر موسیقى این گونه نباشد، بخودى خود اشکال ندارد.»
در مورد تعریف غنا نیز در استفتائات مقام معظم رهبری آمده است: «غنا عبارت است از صداى انسان در صورتى که با ترجیع و طرب همراه بوده و مناسب مجالس لهو و گناه باشد که خواندن به این صورت و گوشدادن به آن حرام است.»
البته پیش از این نیز صدای آمریکا به حامد زمانی حمله کرده بود که در خبر “کلیپ کینه ورزی صدای آمریکا علیه حامد زمانی” بازتاب یافته بود.
در سال های اخیر استفاده از اینترنت در ایران روندی رو به رشد داشته است و این امر تا بدان جایی پیش رفته که این دنیای مجازی منابع اطلاعات و حتی سرگرمی های کاربران ایرانی را هم دگرگون کرده است.اطلاع از آخرین خبرهای روز دنیا ، ارسال ایمیل و چت با دوستان، بدست آوردن اطلاعات جزئی و کلی از مسائل مختلف، همه و همه نشان از فواید آشکار اینترنت در دنیای امروز است. اما آیا به راستی همگان از این ابزار به درستی استفاده می کنند؟ لفظ اعتیاد در وهله نخست تداعی کننده اعتیادهای سنتی همچون اعتیاد به مواد مخدر، قمار، پرخوری و... است اما در چند سال اخیر نوعی دیگر از اعتیاد که شاید به جرات بتوان گفت تعداد معتادان آن از دیگر موارد هم فزونی یافته،اعتیاد به اینترنت و یا همان اعتیاد آنلاین است. حضور در رسانه های مجازی، وبلاگ ها، خریدهای اینترنتی، حضور در اتاق های گپ زنی همچون دیگر اعتیادها با جداسازی فرد از خانواده، او را به انزوا کشانده و سلامت جسم و روح او را به مخاطره می اندازد. روانشناسان اعتیاد اینترنتی را نوعی اختلال روان شناختی- اجتماعی می دانند که شامل نوعی وابستگی رفتاری است و استفاده بیمارگونه و وسواسی از اینترنت را شامل می شود. به بیانی دیگر فرد معتاد به اینترنت نوعی احساس به روز بودن در محیط تکنولوژیک میکند که در تحقیقات انجام شده پیامدهای زیستی و روانی بسیاری هم از مشاهده شده است. اعتیاد به اینترنت، تلفن همراه ، "اس ام اس"، الکل و اعتیاد به روابط غیراخلاقی، هم اکنون از نظر جامعهشناسان در مجموعه رفتارهای اعتیادی قرار میگیرد.تحقیقات بالینی درباره اعتیاد تاکنون اساسا روی وابستگی به مواد، مثل الکل و مواد مخدر انجام شده است.هرچند بسیاری عقیده دارند که واژه اعتیاد فقط باید درمورد رفتارهایی کهشامل تزریق دارو میشود بهکار رود، امامحققان برخی ازرفتارها را شناسایی کردهاند که به طور بالقوه اعتیادی هستند و با حالات ناشی از استفاده از مواد یا اختلالات روانپزشکی همپوشانی دارند.در دو دهه گذشته، روانشناسان و محققان اعتیاد به تدریج پذیرفتهاند که اعتیاد به چیزهایی غیر از مواد نیز میتواند به وجود بیاید، به عنوان مثال عادتهایی مانند پرخوری، میل جنسی و تماشای تلویزیون، استفاده مفرط از اینترنت رفتارهای اعتیادی محسوب میشوند. دراعتیاد رفتاری، فرد بهآنچه انجام میدهد و احساساتی که در هنگام انجام دادن آن کار تجربه میکند، معتاد میشود.فرضیهای جدید میگوید ، احتمال دارد که هم در عادت به مواد و هم در عادت به غیرمواد، یک واکنش شیمیایی وجود داشته باشد.نگاهی اجمالی به برخی از رفتارهای اعتیادی میتواند ما را با علائم و عوارض مشابه این رفتارها آشنا کند.
? اعتیاد به اینترنت:
ظهور اعتیاد به اینترنت بهعنوان یک اختلال جداگانه، نخستین بار در سال ?1995توسط"ایوان گلدبرگ" مطرح شد و درسال ?1996توسط "یانگ"توسعه یافت. در حال حاضر مراکز درمانی در سراسر آمریکا حتی در دادگاه و سیستم قانونی این کشور وابستگی به اینترنت را به عنوان یک اختلال روانی واقعی پذیرفتهاند. وابستگی بهاینترنت را "اعتیاد مدرن" ?Modern Addictionنامگذاری کردهاند در واقع وابستگی به اینترنت یک وابستگی واقعی همانند اعتیاد به مواد مخدر و وابستگیهای دیگر است. اگر چه این نوع وابستگی مشکلات جسمی اعتیادهای شیمیایی را ندارد، اما مشکلات اجتماعی ناشی از آن همانند اعتیادهای دیگر است.از دست دادن کنترل بر روی رفتار ، علائم ناخوشایند ناشی از ترک ، عطش، ولعزیاد برای کار بااینترنت ، گوشهگیری اجتماعی و افت تحصیلی و شغلی برخی از پیامدهای وابستگی به اینترنت هستند. خصوصیات دیگری نیز برای افراد وابسته به اینترنت ذکر شده است مانند استفاده از اینترنت برای فرار از مشکلات یا رفع احساس درماندگی ، گناه ، اضطراب و افسردگی ، دروغ گفتن مکرر به اعضای خانواده و دوستان برای پنهان کردن میزان ماندن در فضای اینترنت.معتادان اینترنتی هم مثل الکلیها با خانواده ، کار، روابط اجتماعی و مدرسه مشکل پیدا میکنند. برخی از معتادان اینترنتی مثل الکلیها یا افراد معتاد به مواد، میزان مصرف خود را مخفی میکنند تا بتوانند به کار خود ادامه دهند. یکیاز شباهتهای اعتیاد به اینترنت با سایر اعتیادها این است که معتادان اینترنتی اعتراف میکنند که هر بار خیلی بیشتر از آنقدر که قصد داشته اند آنلاین میمانند، درست مثل یک فرد الکلی که بیشتر از آنچه میخواهد یا حتی به خاطر میآورد ، الکل مینوشد.افراد معتاد به اینترنت از اطرافیان خود کنارهگیری میکنند تا بیشتر با دوستان اینترنتیاشان باشند، درست مثل الکلیها که مصاحبت با دوستان مشروبخوار خود را ترجیح میدهند. افراد معتاد به اینترنت وقتی میخواهند اعتیاد خود را ترک کنند با علائم ترک مواجه میشوند که با علائم ترک در معتادان به مواد قابل مقایسه است.
? اعتیاد به تلفن همراه:
دسترسی زودرس به دوستان، قابلیت مخفی نگاه داشتن مکالمات از خانواده، بهرهمندی از سیستم پیام کوتاه برای مخفیکاری بیشتر ازجمله مزایای استفاده از تلفن همراه برای جوانان و نوجوانان است.بخشی از محبوبیت پیامهای کوتاه برای جوانان از آنجا ناشی میشود که آنها به تلفن همراه خود بهعنوان بخشی از هویت خود مینگرند که وسیله شخصی و خصوصی است که بهجوانان برای تحرک و برقراری ارتباط همزمان،احساس استقلال می دهد. پژوهشها نشان میدهد رابطهای بین استفاده بیش از حد از تلفن همراه و استرس (فشار روانی) و بیقراری وجود دارد.دکتر"دیوید شفیلد" روانشناس ازدانشگاه "استافورد شایر" با مطالعه ?106نفر که از تلفن همراه استفاده میکردند، دریافت که شانزده درصد آنها مشکلات رفتاری دارند.وی بااین تحقیق نتیجهگرفت که این مشکلات رفتاری درپی اعتیاد به استفاده از تلفن همراه موجب استرس خواهد شد.شفیلد میگوید با وجود اهمیت تلفن همراه در زندگی روزمره، تحقیقات نشان دهنده آن است که برخی از مردم به طرزی بیرویه از این وسیله استفاده می- کنند و این امر زندگی شخصی آنها را تحت تاثیر قرار داده است.
? اعتیاد به تلویزیون:
بهدنبالاختراع تلویزیون دردهه ?،1920تحولات فراوانی از هنگام راه یافتن آن به خانهها صورت گرفته است و امروز با شمار فراوانی از مردم مواجه می- شویم که روزانه بیش از هشت ساعت تلویزیون تماشا میکنند.نشانهها و دلایل مختلفی وجود دارد که وابستگی به تماشای تلویزیون را یک نوع رفتار اعتیادی بدانیم ، وقتی معتاد به تلویزیون را ازتماشای آن محروم می کنیم نشانههای محرومیت از آن پدیدار میشود. یکی دیگر از نشانههای رفتار اعتیادی احساس گناه ملازم آن است. بررسیها نشان دادهاست معتادان به تلویزیون دارای احساس گناه هستند، ولی سایر وسایل برای پرکردن اوقات فراغت احساس گناه ایجاد نمیکنند و شادی و خشنودی ناشی از آنها بیشتر و ادامهدارتر است، اما تلویزیون به جای احساس رضایت، احساس گناه ایجاد میکند.اعتیاد به تلویزیون مانند اعتیاد به مواد مخدر دنیایی از خیال و توهم ایجاد کرده و جای واقعیتها را میگیرد و مانند همه انواع دیگر اعتیادها تماشای آن ناشی ازعدم رضایت و خشنودی واقعی درزندگی است. اشخاص به چهار دلیل میل به فرار از احساس ملامت ازشرایط زندگی روزانه، میل به داشتن موضوعی برای صحبت با دیگران، میل دیدن اشخاص ومناظری در تلویزیون برای مقایسه شرایط خود با آنها و درجریان حوادث دنیا قرار گرفتن پای تلویزیون مینشینند.یکی ازنکات جالب درارتباط باتلویزیون این است که همه چیز راکوچکتر به نمایش میگذارد. تمام اشیا و اشخاصی که در تلویزیون تماشا میکنیم ازاندازه واقعیاشان کوچک تر هستند. بهمفهومی این موضوع درباره همه اعتیادها صدق می کند. رفتارهای اعتیادی تجربه ما را از زندگی کاهش میدهند. کارشناسان امرمعتقدند بررسی جامع این رفتارها و یافتن راهکارهای مقابله بهآن نیازمند مشارکت مراکزی چون سازمان ملی جوانان، وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ستاد مبارزه با مواد مخدر ، سازمان بهزیستی ، وزارت علوم تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت است. صدمات وتاثیرات موبایل کارشناسان و پزشکان از مدتها قبل نسبت به تأثیر دستگاه های الکترونیکی همراه چون تبلت و تلفن همراه روی دستگاه های قلبی هشدار داده اند.
خطر برای دستگاههای تنظیم کننده ضربان قلب
تلفنهای همراه و دستگاه های قابل حمل پخش کننده فایلهای صوتی و تصویری میدانهای مغناطیسی و الکتریکی قابل اندازه گیری تولید می کند. تحقیقات نشان می دهند که قدرت این میدانها بر ریتم و یا عملکرد قلب عادی تأثیرگذار نیست.کارشناسان مختلف به بررسی این موضوع پرداختهاند که آیا تلفنهای همراه برای افرادی که در بدنشان دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب قرار گرفته مضر است یا خیر. نتایج این تحقیقات در اکثر بخشها اطمینان بخش بوده است؛ اما مشکلات وقتی ایجاد می شود که این دستگاه ها توسط پزشکان برنامه ریزی شده و یا تنظیمات آن به طور کل تغییر می کند، که پس از آن سیگنالهای ناشی از گجتهای کاربران ممکن است با تنظیمات آن تداخل داشته باشد. در چنین شرایطی باید تلفنهای همراه را خاموش کرد، این سیگنالها می تواند با کارکرد روزانه دستگاه های قلبی تداخل داشته باشد. اما نکته مثبت اینجاست که براساس قوانین فیزیک، قدرت میدانهای مغناطیسی ایجاد شده توسط تلفنهای همراه و سایر دستگاه های الکترونیکی وابسته به فاصله آن با منبع است. به این معنا که اگر فاصله دستگاه با تلفن همراه بیشتر باشد، دستگاه های قلبی تحت تأثیر این میدانها قرار نمی گیرند. از این رو کارشناسان توصیه کرده اند که افرادی که در قلبشان دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب قرار دارد، باید تلفنهای همراه خود را در فاصله 15 سانتیمتری قرار دهند تا تداخل را به حداقل برسانند.
صدمه به مفاصل
وقتی یک نفر بیش از حد پیام متنی می نویسد، مفاصل انگشتهایش درد می گیرند و در بدترین حالت با آغاز آرتروز به ویژه در مفاصل انگشت شصت رو به رو شده است.تعداد بیمارانی که با درد انگشتهایشان مراجعه کرده و از این درد شکایت دارند، به تدریج درحال افزایش است. گاهی حتی این درد و ناراحتی به بازوها هم کشیده می شود. برخی از افراد حتی از درد گردن ابراز ناراحتی می کنند؛ چرا که هنگامی که در اداره با تلفن همراه صحبت می کنند، گردن خود را کج کرده و تلفن را بین گوش و شانه خود قرار می دهند. دیگران نیز در وضعیتهای نادرستی نشسته و پیام متنی می نویسند.به طور کلی تعداد تمام این نوع بیماران که از دردهای مفصلی در نتیجه استفاده از تلفنهای همراه رنج می برند درحال افزایش است.
سایر تأثیرات اعتیاد به تلفن همراه
تشعشع الکترومغنانطیسی با فرکانس بالا توسط تلفنهای همراه به افزایش خطر تومورهای مغزی مرتبط می شود.این درحالی است که سایر بافتهای بدن چون بیضه ها نسبت به میدانهای الکترومغناطیسی فرکانس بالای تلفنهای همراه حساس هستند. میدانهای تلفنهای همراه به علت شدت فرکانسها در معرض افزایش دما در بافتهایی هستند که در کنار آن نگاه داری می شوند.برای مثال مردانی که از هندزفری برای صحبت استفاده می کنند و تلفنهای همراه خود را در جیب و یا روی کمرشان نگاه داری می کنند بافتهای حساس بدن خود را در معرض این میدانهای دارای فرکانس بالا قرار می دهند. محققان آمریکایی نشان داده اند که امواج الکترومغناطیسی با فرکانس بالا که از تلفنهای همراه ساتع می شود می تواند برکیفیت باروری مردان تأثیرگذار باشد.
مشخصه های رفتاری اعتیاد به اینترنت
بر اساس یک تحقیق به عمل آمده 53 درصد از معتادان به اینترنت در روابط ازدواج، دوستیابی و روابط بین کودکان و والدین دارای اختلال بوده اند. این افراد دنیای مجازی را جایگزین دنیای واقعی خود کرده و تمام وقت خود را صرف این دنیای تهی می کنند.بیوه مجازی از جمله عباراتی است که در مورد دنیای مجازی افراد متاهل از آن نام برده می شود. حتی در نمونه های شدید اعتیاد به اینترنت، مادر وقت کافی برای رسیدن به فرزندان را ندارد. یکی دیگر از مشخصه های رفتاری اعتیاد به اینترنت پرخاشگری در عدم دسترسی به اینترنت است. از دیگر مشکلات نوعی مسخ شدگی است. معتاد اینترنتی قادر به انجام عمل در محیط واقعی نیست و در واقع بیشتر ذهنیات فرد هستند که انرژی معتاد را می گیرند تا اعمال روزانهی او در محیط واقعی. بر اساس گزارش های مطالعاتی از اینترنت به عنوان یکی از عوامل طلاق نام برده می شود، امری که در خلال آن همسران ضمن توجه بیشتر به دوستان مجازی خود، تمایل دارند که با همسر خود در زندگی مجازی ارتباط داشته باشند تا با آنها به خرید بروند و یا در کارهای اجتماعی شرکت کنند.چه بسا کارکنانی که به علت استفاده بیش از حد از اینترنت، بارگذاری های فراوان و عدم توجه و رسیدگی به وظایف اصلی، کار خود را از دست داده اند. اینگونه است که اینترنت به عنوان پیش قراول انقلاب صنعتی دیجیتال، تاثیرات منفی بر روند زندگی روزمره مردم گذاشته و خطرات خود را از بالقوه به بالفعل تغییر می دهد.اینکه کودکان بنا بر شرایط کاری والدین و عدم رسیدگی به آنها با چه بازی هایی سرگرم بودند، از جمله عواملی است که چندین سال بعد خود را در قالب اعتیاد به اینترنت نشان می دهد. عامل دیگر به گروه همسالان باز می گردد. نوع رفتارها، گرایش ها، شخصیت گرایی و... تحت تاثیر عامل مهم گروه همسالان قرار می گیرد. این امر تا بدان جا پیش می رود که استفاده از اینترنت به عنوان مد اجتماعی در این گروه به وجود می آید.جاذبه های اینترنت را از دیگر عوامل ایجاد اعتیاد بین کاربران می باشد آنلاین بودن، انگیزه های نوع گرایی وتننوع طلبی و ارتباطی را بیشتر فراهم می کند که البته ماحصل آن به ارمغان آوردن مشکلات و عوارض مختلف جسمی و روانشناختی است. فرد در بُعد جسمانی به مشکلات بینایی، شنوایی و فیزیولوژیکی و در بُعد روانشناسی به مشکلات تک بعدی دچار می شود. انسان موجودی اجتماعی است، بنابراین روابط باید در وهله نخست با انسان ها تعریف شود نه با ماشین ها و کامپوتر. که البته در صورت عدم تحقق چنین امری، این موضوع در دراز مدت زیان آور می شود.درست است که اینترنت فضاهای علمی و رسانه ای را برای کابران باز می کند اما متاسفانه افراد به شکل تک بعدی به اینترنت اعتیاد پیدا می کنند و خود را از رشد فرهنگی و اجتماعی محدود می کنند. چگونه است که خانواده ها زمان زیادی را برای اموز ورزشی و فرهنگی فرزندان خود صرف می کنند و به مسائل کلان تر بی توجهی می کنند؟ باید از همان سال های کودکی جامعه شناختی فرهنگی و شیوه های زندگی و رفتاری نیز آموزش داده شود.خانواده ها باید به محض احساس وجود چنین موردی در بین اعضای خود، مراتب را با روانشناسان و متخصصان مربوطه درمیان گذاشته و از عواقب آن به شدت جلوگیری کنند
راههای ترک اعتیاد به موبایل
دور بودن از تلفن همراه به معنای قطع رابطه با دیگران نیست بلکه باعث میشود تا بیشتر به محیط اطراف خود اهمیت دهید. وجود موبایل باعث شده است تا ماخود را تنها به وسیله آن در ارتباط با دیگران ببینیم اما سخت در اشتباه هستیم زیرا این دستگاه تنها باعث ایجاد فاصله بین افراد شده است.
زنگ خور خود را کاهش دهید
شما در ابتدا باید تعداد پیامکها یا زنگهایی که به گوشیتان میرسد را کاهش دهید زیرا این کار باعث میشود تا کمتر به سمت گوشی خود بروید و آن را تنها یک وسیله ارتباطی در موارد ضروری بدانید. شما میتوانید با مراجعه به مخابرات درخواست کنید تا دیگر پیامک تبلیغاتی برای شما ارسال نشود.برای مثال اگر شما یک دانش آموز هستید این کار باعث میشود تا کمتر به سمت موبایل خود جلب بشوید و بیشتر به درس خود بپردازید.
خودتان را محدود کنید
این روزها همه افراد گوشیهای خود را همیشه در دست دارند و حتی شبها آن را زیر سر خود میگذارند. این کار نه تنها از نظر پزشکی مضر است بلکه باعث شده تا شما حتی یک لحظه هم دوری موبایلتان را نپذیرید.شما باید استفاده خود را از این وسیله محدود کنید. تنها وقتی از آن استفاده کنید که نیاز به زنگ زدن داشته باشید. برای مثال شما میتوانید: بازیهای گوشیتان را پاک کنید یا از سیستم اینترنتی آن کمتر استفاده کنید، چه لزومی دارد که شما شبها اخبار را از اینترنت بگیرید، اینترنت را قطع کنید و تنها به گوشی خود به عنوان یک وسیله ارتباطی ساده نگاه کنید.
موبایل تلفن است نه چیز دیگر
چرا همیشه سعی میکنید تا به صفحه گوشی خود نگاه کنید با اینکه میدانید که هیچ تماس یا پیامی نداشتهاید. برای مثال به جای چک کردن اخبار بر روی گوشی خود، خواندن روزنامه را امتحان کنید.
وقت خالی داشته باشید
ما به شما پیشنهاد میدهیم تا اصلا به دنبال چک کردن پیامکها یا تماسهای رد شده در هنگام آماده شدن برای خواب نباشید. سعی کنید تا این عادت را که هر چند دقیقه یکبار به صفحه نمایش موبایلتان نگاه میکنید را ترک کنید. برای مثال هنگامی که با دوستان خود به تفریح رفتهاید سعی کنید تا به موبایل خود بیاهمیت باشید و به جای آن بیشتر با دوستانتان صحبت کنید.
به دیگران بگویید
این کارها را میتوانید به دوستان خود نیز پیشنهاد بدهید و این امر باعث میشود تا بیشتر یکدیگر رابینید و به مرور زمان این گوشی تلفن همراه تنها به عنوان یک تلفن برای شما کاربرد داشته باشد. شما حتی میتوانید به آنها بگویید تا در زمان مشخصی با شما تماس بگیرند
همین الان امتحان کنید؛ به دوروبرتان نگاه کنید؛ کلی آدم را میبینید که سرشان خم شده روی موبایلشان. موبایلهای جدیدی که هم صفحات لمسی دارند و زیاد با تایپ و دکمه سروکار ندارند و هم به اصطلاح هوشمند هستند و خود به خود یک رایانه شخصی همراه. هرجایی که بروید از خیابان و مترو و اتوبوس و تاکسی تا کتابخانه و کلاس درس و مطب دکتر و...همه کارشان همین است؛ سرشان توی گوشی خم شده و دارند با انگشت دنیای ارتباطات را درمینوردند! غافل از اینکه دارند زندگی خودشان را له میکنند و پیر میشوند پای این صفحات اجتماعی آنلاین و چتروم ها و بازیهای مرحلهای که هیچ گاه به ته خط نمیرسند و...این اعتیاد خاموش چنان بر تاروپود زندگی ما اثر گذاشته که خودمان هم حواسمان نیست و دقیقا در همین بی حواسی است که خیلی راحت روابط اجتماعی، سلامت و نشاط زندگی و همچنین آینده خود را فدای ابزاری میکنیم که قرار بوده، تامین کننده رفاه ما باشد نه بلای جان ما! دنیای امروز با روزگار گذشته بشر خیلی تفاوت کرده است؛ «علم» و محصولات علمی شدیدا به خدمت بشر درآمدهاند و گویا با تمام دقایق زندگی او همراه شدهاند. با رشد و توسعه تکنولوژی در غرب و بسیاری از کشورهای جهان، سبک زندگی مردم و سیر تکوین تمدن بشری به سویی سوق پیدا کرده که موجی از تغییرات گسترده در تمام امور زندگی را شامل می شود که تقریباً از انسان، موجودی مدرن ساخته است که باید خود را با ابزارهای جدید وفق دهد. یکی از موضوعاتی که در این زندگی مدرن در سالها و دهههای اخیر مطرح شده است عجین شدن زندگی انسانی با وسایل و ابزارهای دیجیتال است که هر روز هم بر تعدادشان افزوده میشود. بشر در دو قرن گذشته تلاش زیادی برای رفاه و راحتی خود انجام داده که البته با موفقیتهای زیادی هم روبه رو شده است. از سیستم های ارتباطی و دیجیتالی گرفته تا مدرن ترین وسایل حمل و نقل همگی در زمینه خدمت به نوع بشر اختراع و گسترش پیدا کرده اند ولی همیشه هم به نفع زندگی معمول بشر نبوده است. به عبارتی همواره این ابزار دست ساز بشر، با مشکلی به نام طغیان علیه بشر روبهرو شده است؛ اتفاقی که ضرب المثل قدیمی «چاقوی جراحی و چاقوی آدم کشی» را برای ما تداعی میکند. هیچ شکی وجود ندارد که سایبری شدن زندگی انسان با وجود این همه ابزارهای مدرن و جدید و هوشمند غیر قابل اجتناب است به طوری که بسیاری از کارهای مکانیکی گذشته تبدیل به کارهای دیجیتالی امروزی شده است که نمی توان زندگی روزمره را از آنها جدا کرد ولی متاسفانه همین روزمرگی با این ابزارهای دیجیتال سبک زندگی را تحت تاثیر خود درآورده و به عبارتی انسان مدرن را در اسارت خود گرفته است.
این چه نوع زندگی است؟
واژه سایبر از لغتی یونانی به معنی سکاندار یا راهنما مشتق شده است. این اصطلاح برای اولین بار توسط نوربرت وینر( Norbert Wiener) با چاپ کتاب سایبرنتیک و کنترل در ارتباط بین حیوان و ماشین در سال 1948 به کار برده شد. با گذشت نزدیک به چهل سال، فرد دیگری به نام ویلیام گیبسون (William Gibson) نویسنده داستان علمی تخیلی در کتاب نورومنسر( Neuromancer) برای نخستین بار واژه فضای سایبر(Cyberspace) را در سال 1984 به کار برد. اگر بخواهیم فضای سایبر را به شکلی جامع و مانع تعریف کنیم میتوان آن را مجموعهای از وابستگی های انسان به انواع و اقسام سیستم های ارتباطی و کامپیوتری دانست. انسان سایبرنتیک علی رغم آنکه بسیای از محدودیتهای فیزیکی و زمانی در برابرش وجود ندارد اما محدودیت های بعضا عجیب و غیر قابل کنترلی برایش ایجاد میشود و به این ترتیب، در معرض آسیب های گوناگونی قرار میگیرد. گسترش اینترنت و تکنولوژی تر شدن زندگی هر روز درصد سایبرنتیک شدن انسان را افزایش میدهد به نحوی که امروز واژه سایبر به شکلی کاملا بسط پیدا کرده در زندگی مردم وارد شده است و میتوان آن را در انواع ترکیبات نظیر فضای سایبر، شهروند سایبر، پول سایبر، فرهنگ سایبر، راهنمایی فضای سایبر، تجارت سایبر، کانال سایبر و ... مشاهده کرد.امروزه در شهرها و حتی روستاها، در اتوبوس، رستوران، محل کار، مدرسه و هرجای عمومی و خصوصی که انسان زندگی می کند ابزارهای دیجیتال و در راس آنها تلفن های همراه که هوشمند هم شده اند، در دست افراد دیده میشود. ما در عصری زندگی میکنیم که برای استفاده از تکنولوژی و ابداعات جدید چاره دیگری نداریم ولی مطمئناً در استفاده از این ابزارها تعادلی وجود دارد که البته توسط نوجوانان کم سن و سال و حتی بزرگسالان خیلی رعایت نمی شود و تقریباً به معضلی در جوامع مدرن و حتی کشورهای جهان سوم تبدیل شده است.
او همراه نیست!
یکی از ابداعاتی که سالهای اخیر دنیای انسان یا حداقل دنیای ارتباطی انسان را تحت تأثیر خود قرار داده و باعث به وجود آمدن یک انقلاب اطلاعاتی شده است، دستگاه تلفن همراه است. تلفن همراه در واقع باعث بی مکان شدن ارتباطات گردید و باعث شد افراد بتوانند در هر مکانی حتی با مسافت زیاد و بدون ارتباط رو در رو با همدیگر ارتباط برقرار کنند و می توان گفت که با ورود تلفن همراه مرزبندی های اجتماعی و سازمانی در هم شکست. این وسیله در مدتی بسیار کوتاه توانست در بین تمامی اقشار جامعه از محبوبیت بالایی برخوردار شود و جزیی از زندگی انسانها گردد. مطالعه نحوه ورود تلفن همراه به زندگی انسانها نشان دهنده این واقعیت است که تا این زمان هیچ فن آوری نتوانسته است به این سرعت رشد فراگیر داشته باشد، به نحوی که تمامی اقشار جامعه اعم از پیر، جوان، زن، مرد، بیسواد و با سواد از آن استقبال و استفاده کنند. در قدیم تلفن های همراه تنها می توانست برای تماس و ارسال پیامهای متنی به مخاطبان استفاده شود ولی حالا با پیشرفت تکنولوژی و ابداع تلفن های هوشمند تبدیل به وسیله ای همه کاره برای افراد شده است که استفاده از اینترنت با تلفن های هوشمند ساده ترین این کاربری ها محسوب می شود. اگر آمار تصادفات و هزینه های جانبی استفاده از این تلفن های هوشمند را زیاد جدی نگیریم باید از آمار افسردگی و اختلالات روانی نوجوانان کاربر این تلفنها به سادگی نگذریم. بعضی از پژوهشها حاکی از آن است که بیش از نیمی از کاربران بعد از قطع ناگهانی تلفن همراه احساس بیقراری، ترس و گم گشتگی می کنند. بسیاری از کاربران اعتقاد دارند که تلفن همراه می تواند جانشین یک دوست بوده یا مدل گوشی تلفن همراه می تواند نشانه شخصیت صاحب گوشی باشد. به نظر می رسد در قرون جدید هویتی مصنوعی از انسانها شکل گرفته که از سالهای دوران نوجوانی شکل می گیرد که به طور معمول در همه کشورهای جهان رواج دارد ولی ظاهراً در کشورهای پیشرفته تر رنگ و بوی شدیدتری دارد.
معتادان جدید را دریابیم!
بررسی های جدیدی که روی 2هزار دانشجوی آمریکایی انجام شد، نشان داد 10 درصد این افراد نسبت به گوشی هوشمند خود معتاد شده اند و علاوه بر این 85 درصد هم گفتند که به صورت دائم و بیدلیل این دستگاه را بررسی میکنند. این در حالی بوده است که سه چهارم افراد توضیح دادهاند که به هنگام خواب گوشی را کنار خود میگذارند. البته این قضیه تنها به آمریکا محدود می شود و به طور کلی در کشورهای با پیشرفت تکنولوژی این معضل دیده می شود. کره جنوبی بزرگ ترین سازنده گوشیهای هوشمند در جهان است و مردم این کشور از اولین مصرفکنندگان دستگاههای دیجیتال جدید هستند. بر طبق آماری که دولت کره اعلام کرده است از هر پنج نفر یک نفر به استفاده ازگوشیهای هوشمند اعتیاد دارد. در آمریکا آمارهای جالبتری به چشم میخورد. بر اساس نظرسنجی موسسه تحقیقاتی پیو (Pew) در سال 2012 نرخ اعتیاد به گوشیهای هوشمند در میان سنین بیشتر از 30 سال بیش از 9درصد کل جمعیت این قشر است ولی این نرخ در میان نوجوانان عددی بالغ بر 18درصد است که حدود 37درصد کل جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند. به اعتقاد روانشناسان نوجوانانی که ساعات طولانی از تلفن های همراه استفاده می کنند، پس از مدتی با اختلالات روانی مواجه و به استفاده بی رویه و نادرست از این وسیله معتاد می شوند. عمده ترین تفاوت موجود میان این اعتیاد و اعتیاد به الکل و یا مواد مخدر این است که استفاده از تلفن همراه غیر قانونی نیست. استفاده بیش از اندازه از تلفن همراه در ذهن و اعصاب کاربران نوعی اعتیاد پدید میآورد که درست مانند اعتیاد به مواد مخدر، الکل، پرخوری، رابطه غیراخلاقی، بازیهای رایانهای، اینترنت و … مخرب است. اعتیاد به استفاده از تلفن همراه در حقیقت تمایل شدید به رفتاری است که انجام میگیرد و احساسی که پس و پیش از آن به فرد دست میدهد. معتادان به استفاده از تلفن همراه از دوستان و خانواده فاصله میگیرند، انزواطلب میشوند، اولویتهای سنی و اجتماعی نظیر تحصیل و اشتغال را پس میزنند، هنگامی که تلفن همراه در دسترس شان نیست به آن فکر میکنند و از دوری اش رنج میبرند. به عبارتی استفاده دائمی از تلفن همراه و تبدیل این وسیله به ابزاری برای امور روزمره، الگوهای جدیدی در رفتارهای اجتماعی پدید آورده است که بخشی از آنها بسیار نامطلوب است و در بلندمدت به آسیبهای آشکار رفتاری منجر می شود.
دنیای تنهای تنهای تنها
«گیلز اسلید» نویسنده و منتقد اجتماعی کانادایی الاصل در سال 2007 به خاطر نوشتن کتابی درباره تکنولوژی و از کارافتادگی آمریکاییها توانست جایزه بین المللی موسوم به مدال طلای ناشران آمریکا (IPPY) برای بهترین کتاب دوستار طبیعت و محیط زیست را کسب کند. به طور کلی وی به عنوان کارشناس مسائل اجتماعی هرچند با پیشرفت تکنولوژی مخالف نیست ولی اعتقاد دارد عصر مدرن با این همه وسیله و ابزار کارکرد معکوسی داشته است. مضمون صفحات ابتدایی کتاب جدیدش را باید این طور نوشت که با وجود اینکه در حال حاضر در جهان 7میلیارد نفر شماره تلفن همراه دارند و می توان با آنها در کوچک ترین زمان تماس گرفت ولی نویسنده خودش را در این دنیا تنها احساس می کند. البته او تنها این احساس را ندارد. به نظر می رسد این همه شماره برای نزدیک کردن انسانها ساخته شده است ولی حالت عکسی ایجاد شده است و انسانها در حال دور شدن از یکدیگر هستند. اسلید در این کتاب با عنوان «قطع بزرگ» می نویسد: به پیشرفت ماشین های اطراف خودتان نگاه کنید که موجب رفاه حال انسانها شدهاند. ماشینها، کامپیوترها، ابزارهای الکترونیک و ... همه و همه برای بهتر زندگی کردن انسانها اختراع می شوند ولی با وجود همه کارآییها یک کارآیی مضر هم دارند و آن انزوا و دور شدن انسانها از یکدیگر است. هر روز تنها به سمت محل کار رانندگی می کنیم، موسیقی مورد دلخواه خود را از سیم های جداگانه گوش میکنیم و در زمانی که می خواهیم تفریح کنیم بیشتر اوقات مخاطب ما بازی های کامپیوتری و شلیک کردن به سوی بیگانههای ناشناخته است. به هر حال این تکنولوژی با تمام رفاه و آسایشی که دارد نمی تواند دوست انسان باشد.
زندگی در خویشتن!
در حقیقت به نظر می رسد کارکرد نهایی تکنولوژی دور شدن از ذات انسانیت و دوستی و صمیمیت است که این روزها در اکثر جوامع مدرن شاهد آن هستیم که یکی از کوچکترین عواقب آن خودکشی های مکرر است. همان طور که نویسنده های دیگر بارها به این موضوع اشاره کردند اسلید نیز یادآور می شود این وسایل در حقیقت به گونه ای طراحی شده اند که استفاده دسته جمعی از آنها تقریباً غیر ممکن است. اسلید با تاسف خطاب به خوانندگان کتابش از این مسئله خبر می دهد که به جای تعامل با دوستان و خانواده ساعتهای تنهایی در مقابل تلویزیون و مانیتور کامپیوترها در حال افزایش است و اعتقاد دارد تکنولوژی دارد وقت و زمان انسانها را به طور کاملاً مدرن می دزدد. در آخرین آمارهای ارائه شده در این کتاب حدود 40درصد از مردم آمریکای شمالی تنها زندگی میکنند و 25درصد آنها هیچ دوست صمیمی و نزدیکی ندارند. وی به عنوان کارشناس اجتماعی اعتقاد دارد همان طور که جوامع بشری استفاده از مواد مخدر و سلاحهای کشتار جمعی را محدود و محکوم کرده است باید استفاده از ابزارهای دیجیتالی که مضرات آن بیشتر از بمب و هروئین در به پوچی کشاندن زندگی انسانها است، نیز محدود و محکوم شود. وی مینویسد اصلاً شک نداشته باشید اگر می خواهید شاد زندگی کنید سری به طبیعت بزنید ولی اگر بتوانید آیفون را همراه خود نبرید.
این اعداد را جدی بگیرید!
آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آموزش وزارت بهداشت آمریکا درباره اعتیاد نوجوانان به اینترنت و گوشی های هوشمند طبق آمار زیر است: تحقیقات نشان داده است که از هر ده نفر کاربر اینترنت در آمریکا یک نفر به فضای مجازی اعتیاد شدید دارد که از تلفن همراه هوشمند برای دسترسی به اینترنت استفاده می کند.طبق آمار مرکز آموزش و جامعه وزارت بهداشت آمریکا (MAPHTC) 61درصد از مردم آمریکا به اینترنت اعتیاد دارند که از میان این جمعیت 73درصد مربوط به نوجوانان است. 82درصد مردم آمریکا بیشتر از مدت زمان مجاز وقت خود را به صورت آنلاین سپری می کنند. میانگین سنی اولین گروه از بازی کنندگان بازی های آنلاین از چهارسال و نیم تجاوز نمی کند.در نیومکزیکو غفلت مادری باعث شد که دخترش با نخوردن غذا و بازی کردن مداوم و بیش از اندازه وارکرافت که یک بازی جنگی مربوط به سنین بزرگسال محسوب می شود، از گرسنگی بمیرد. این دختر در زمان مرگ سه ساله بوده و تنها بیش از 10کیلوگرم وزن داشته است. مردم آمریکا بیش از 150 بار در روز به صفحه گوشی همراه خود نگاه می کنند و آن را مورد بررسی قرار می دهند که تقریباً هر دقیقه یک بار می شود. مردم آمریکا در هفته به طور میانگین 45 دقیقه از زمان خواب خود را به دلیل استفاده از گوشی همراه از دست می دهند. 21درصد از مردم آمریکا برای بررسی پروفایل فیسبوک خود در میانه شب از خواب بلند می شوند. 34درصد مردم آمریکا پیش از بیرون آمدن از رختخواب، گوشی هوشمند خود را بررسی می کنند. اعتیاد به اینترنت باعث ایجاد تغییراتی در مغز می شود، این تغییرات دقیقاً مشابه افرادی است که از اعتیاد به مواد مخدر رنج می برند.