سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
پخش زنده حرم ها
پخش زنده حرم
کاربردی

بروز جدال دیپلماتیک میان ایران و لیبی پس از ناپدید شدن امام صدر

خاندان صدر نه تنها در میان شیعیان از جایگاه و موقعیت برجسته ای برخوردارند، بلکه امام صدر قبل از ناپدید شدنش از شهرت و آوازه والایی در جامعه شیعیان خاورمیانه پس از امام خمینی برخوردار بود. علاوه بر این، امام صدر با بیشتر رهبران و مسئولان اصلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز رابطه خویشاوندی، استاد و شاگردی و همکلاسی داشته است. پدر امام صدر با آیت الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران نسبت خویشاوندی داشت، و امام موسی صدر شخصاً از شاگردان و مریدان ممتاز امام خمینی به شمار می رود، و این استاد و شاگرد در زمینه جانبداری از انقلاب اسلامی از نقاط اشتراک و پیوندهای درونی بسیاری برخوردار بودند. امام صدر از هم مدرسه ایهای آیت الله خامنه ای رهبر کنونی انقلاب اسلامی ایران در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم محسوب می شود، و همسر آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور کنونی ایران نیز خواهر زاده امام صدر است. بنابر این، پیوندهی فراوان خویشاوندی و همکلاسی میان امام صدر و سه نسل سالخورده، میانسال و جوان از رهبران و مسئولان ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی وجود دارد، و ناپدید شدن امام صدر بی تردید بر اعصاب و افکار شخصیت ها و رهبران و مسئولان حکومت انقلاب اسلامی ایران تاثیر گذاشته است، و ایران و لیبی به این خاطر نیز یک سری تماس ها و مذاکرات دیپلماتیک جدی و درازمدتی با یکدیگر انجام داده اند.
به هنگام ناپدید شدن امام صدر در اوت 1978 میلادی، امام خمینی در شهر مقدس نجف اشرف در عراق اقامت داشتند، ایشان همان موقع با نوشتن نامه هایی خطاب به یاسر عرفات رهبر فلسطینیان، حافظ اسد رئیس جمهور سوریه و تماس با اکثر رهبران و مراجع دینی ایران و خاورمیانه از آنان خواست تا همگی از لیبی خواستار ارائه پاسخی روشن به این حادثه شوند. پس از هجرت امام خمینی به فرانسه، ایشان در دیدار با سفیر لیبی در فرانسه از دولت لیبی خواست تا پاسخی روشن در قبال ناپدید شدن امام صدر ارائه کند. در سال 1979 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سرهنگ قذافی خواهان سفر به ایران شد، اما امام خمینی در پاسخ گفت که می تواند به ایران سفر کند، اما باید به همراه امام صدر بیاید.
امام خمینی در تاریخ 8 مارس 1979 میلادی ( 1357/12/17) خطاب به هیات لیبیایی راجع سرنوشت امام موسی صدر گفت: « ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و می خواهیم به محض بازگشت به لیبی به سرهنگ قذافی بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند. » از طرف هیات نمایندگی لیبی از امام خمینی خواسته شد اجازه دهند سرهنگ قذافی بری عرض تبریک پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بیاید. امام خمینی پاسخ داد: « من فعلا به قم می روم و این دیدار را به زمان دیگری موکول کنید«
در آوریل 1979 میلادی ( اردیبهشت) 1358 ، سرهنگ قذافی رهبر لیبی سرگرد عبدالسلام جلود نخست وزیرش را به ایران فرستاد. امام خمینی سرگرد جلود رادر قم به حضور پذیرفت و در این ملاقات به وی گفت»:ما معتقدیم که کلید حل معمای آقای صدر به دست دولت لیبی و سرهنگ قذافی است. «امام خمینی در این دیدار بار دیگر بر لزوم پاسخگویی و حل این موضوع از سوی دولت لیبی تاکید کردند. شوری انقلاب اسلامی ایران نیز پیش شرط برقراری روابط سیاسی میان ایران و لیبی را تشکیل یک کمیته مشترک تحقیق و تفحص درخصوص سرنوشت امام صدر و انجام تحقیقات گسترده ای در این باره اعلام کرد. امام خمینی بعدها در پاسخ به اصرار برخی افراد که خواستار سفر قذافی به ایران بودند، نیز گفت: « قذافی اگر هم به ایران می آید نزد من نیاید زیرا هنوز مسئله آقا موسی روشن نشده است«
با وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال 1980 میلادی، توجه امام خمینی به موضوع پرونده امام موسی صدر بطور موقت قطع گردید، اما ایشان در هنگام عزیمت نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران به واتیکان، ضمن ارسال پیامی بری پاپ خواستار انجام تحقیقاتی از سوی واتیکان درخصوص موضوع ناپدید شدن امام صدر شدند. واتیکان پس از انجام بررسی و تحقیقات لازم بار دیگر به روشنی به دولت ایران اعلام کرد که امام صدر هرگز وارد خاک ایتالیا نشده است. پس از ارتحال امام خمینی (ره)، اگر چه دولت ایران به این موضوع عنایت داشت، اما دامنه پیگیری و اثربخشی آن اندک و ضعیف بود. دولت ایران در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی از سرهنگ قذافی برای سفر به ایران دعوت کرد، اما قذافی به سبب تاثیر موضوع پرونده امام صدر هرگز نتوانست به این آرزوی خود جامه عمل بپوشاند.
در ماه اوت 1997 میلادی، پس از آغاز ریاست جمهوری آقای خاتمی، موضوع ناپدید شدن امام صدر بار دیگر در رأس توجه و اهتمام ایشان قرار گرفت. در آخرین ماه سال 1997 میلادی، زمانی که ایران میزبان برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی در تهران بود، رئیس جمهور خاتمی از سرهنگ قذافی بری شرکت در این اجلاس دعوت بعمل نیاورد، و در نتیجه لیبی تنها مصطفی المنتصر وزیر خارجه خود را به این کنفرانس گسیل داشت. علاوه بر روابط خویشاوندی، ایده معروف گفتگوی تمدنهای رئیس جمهور خاتمی نیز مستقیماً از افکار و اندیشه های امام صدر نشات گرفته است، و آقای خاتمی احترام و علاقه فراوانی بری شخص امام صدر قائل است. به این دلیل، آقای خاتمی در ماه دسامبر 1997 میلادی دستور تشکیل کمیته ویژه ای برای تحقیق و تفحص درباره سرنوشت امام موسی صدر صادر کرد و آقای محمد علی ابطحی رئیس دفتر ریاست جمهوری را بعنوان رئیس کمیته یاد شده و مسئول پیگیری پرونده امام صدر منصوب نمود و بیش از شش سال مذاکرات و تحقیقات تخصصی درخصوص سرنوشت امام صدر بعمل آورد. در این مدت، آقی ابطحی چندین مرتبه در لیبی با قذافی، فرزند وی و سایر مقامات لیبیایی دیدار و گفت و گو نمود، هر چند بعدها دولت لیبی همکاری خود را در این باره با ایران متوقف کرد، اما دولت ایران با صبر و شکیبایی منتظر پاسخ نهایی مقامات لیبیایی است، و همچنان از طریق مجاری دیپلماتیک به تماس و گفت و گو هی خود با مقامات لیبی ادامه می دهد.
در تابستان سال 1999 میلادی، آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران خانواده امام صدر را به حضور پذیرفت و در این دیدار بر لزوم پیگیری سرنوشت امام صدر حتی به قیمت قطع مناسبات با دولت لیبی تاکید کرد. آیت الله خامنه ای در این ملاقات گفت: « این وظیفه جمهوری اسلامی است که با جدیت مسئله را پیگیری کند، در این سالها غفلت شده است، باید جبران کنیم. حال که آقای خاتمی رئیس جمهور هستند، با جدیت پیگیری کنند. باید تمامی راهها را تا آخر برویم حتی اگر به قطع رابطه با لیبی بینجامد.«
در پی درخواست آقای خاتمی رئیس جمهور ایران و بر اثر فشار افکار عمومی، لیبی در سال 2000 میلادی مجدداً با تشکیل یک کمیته ایرانی- لیبیایی بری انجام تحقیق و تفحص درخصوص سرنوشت امام صدر موافقت نمود، مستندات گردآوری شده از سوی این کمیته بار دیگر نشان داد که امام صدر واقعا در داخل خاک لیبی ناپدید شده است. انتشار نتایج این تحقیقات، خشم و نارضایتی افکار عمومی علیه لیبی را در پی داشت.
رژیم قذافی در زمستان سال 2001 میلادی تعداد 117 تن از زندانیان سیاسی را که بین 18 تا 30 سال در زندان بودند و ادارات دولتی لیبی در تمام مدت نسبت به سرنوشت آنها اظهار بی اطلاعی می کرد، ناگهان آزادنمود. این قضیه بار دیگر سوءظن و شک دولت و ملت لبنان و ایران پیرامون بازداشت و حبس محرمانه امام صدر توسط لیبی را برانگیخت.
محمد علی ابطحی، رئیس سابق دفتر ریاست جمهوری و معاون کنونی رئیس جمهور ایران در ماه ژوئیه 2002 میلادی ( تیرماه 1381 ) در گفت و گو با روزنامه « الشرق الاوسط » اظهار داشت: همه مسلمانان وظیفه دارند سرنوشت امام موسی صدر را پیگیری کنند. وی افزود: ما مذاکرات متعددی در طرابلس و تهران در مورد موضوع امام موسی صدر با مقامات لیبی داشتیم، آن هم به این دلیل که امام موسی صدر یک شخصیت جهانی است و به کشور خاصی تعلق ندارد. ابطحی تصریح کرد: مذاکرات ما با مسئولان لیبی پیشرفت کرده بود و ما امیدوار بودیم که به نتیجه برسیم، ما انتظار داشتیم که بتوانیم در قالب یک همکاری ایرانی – لیبیایی به نتیجه برسیم، اما متاسفانه برغم وعده هایی که لیبیائیها در مورد همکاری بیشتر با ما دادند، این قضیه تا امروز به طول انجامیده است، ما هنوز در مورد موضوعی که با لیبیائیها توافق کرده بودیم پاسخی از آنان دریافت نکرده ایم، ما امیدواریم که دولت لیبی به جهان، مسلمانان و بخصوص دو ملت ایران و لبنان کمک کند تا سرنوشت امام موسی صدر را روشن کنند، ما مثل گذشته آماده هستیم برای رسیدن به این هدف با دولت لیبی همکاری کنیم. ابطحی گفت: ما در مذاکرات با مقامات لیبی و به واسطه همکاری آنها توانستیم به نقاط خوب و روشنی درخصوص سرنوشت امام موسی صدر دست پیدا کنیم، امیدواریم که این همکاری ادامه پیدا کند تا بتوانیم به نتیجه قطعی برسیم. در این گفت و گو خبرنگار روزنامه الشرق الاوسط این پرسش را طرح کرد که شما مسئول پیگیری پرونده امام صدر در ایران هستید، آیا جلساتتان با مقامات لیبی هنوز ادامه دارد و ابطحی پاسخ داد: ما فعلاً منتظر پاسخ برادران لیبیایی هستیم.
در اوایل سال 2004 میلادی، حدود 200 تن از شخصیتها و بزرگان دینی، فعالان فرهنگی و سیاسی، رؤسی دانشگاهها و حقوقدانان ایران با نوشتن نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور خاتمی خواستار ادامه فشار دولت ایران بر لیبی و اتخاذ تدابیر شایسته جهت کشف کامل حقایق ماجرای ناپدید شدن امام موسی صدر و ضرورت ارائه پاسخی کامل از سوی لیبی به همه دوستداران صلح و آرامش در منطقه خاورمیانه شدند. انتشار این نامه سرگشاده در جراید و مطبوعات، باردیگر توجه فراوان مردم و دولت های خاورمیانه را به دنبال داشت.
برگزاری همایش « امام موسی صدر؛ اندیشه ربوده شده » در دانشگاه شهید بهشتی تهران در تاریخ 18 ماه مه 2004 میلادی نیز مسئله امام موسی صدر را در راس اخبار ایران و جهان قرار داد. در این همایش آقای خاتمی رئیس جمهور مستقیماً دولت لیبی را مخاطب قرار داد و خواستار روشن شدن این پرونده شد. رئیس جمهور خاتمی گفت: « ساده اندیشی است اگر ناپدیدی امام موسی صدر را یک اتفاق و حادثه ساده تلقی کنیم و بدون تردید با هر زاویه ای که به این مسئله نگاه کنیم ربوده شدن وی ناشی از یک توطئه بزرگ است؛ توطئه ی عظیم که بعد از 26 سال همان دست هایی که وی را ربودند مانع از این می شود که از این معمی پر رمز و راز پرده برداری شود و نمی توان در برابر سرنوشت این عزیز که با سرنوشت کلی جامعه، منطقه و امت اسلامی و جامعه بشری پیوند خورده است، بی تفاوت بود؛ همچنان که بی تفاوت هم نبوده ایم. گام هایی به جلو رفته ایم ولی عظمت حادثه و آثاری که این حادثه دارد، مانع پیشرفت سریع تر برای حل مشکل است و امیدواریم با تامل و واقع بینی باز هم بتوانیم گام به جلو برداریم.«
پس از ارائه شکایت و به جریان افتادن سیر قضایی پرونده امام صدر توسط دولت و دستگاه قضایی لبنان، مقامات و شخصیت های اجتماعی ایران قاطعانه از اقدام قضایی دولت لبنان حمایت و پشتیبانی نمودند، و در اواخر سال 2004 میلادی، مجلس شورای اسلامی ایران پس از بحث و مشورت های مکرر و با حمایت دولت اقدام به تشکیل کمیته ویژه پیگیری سرنوشت امام موسی صدر نمود.







      

بروز جدال دیپلماتیک میان لبنان و لیبی پس از ناپدید شدن امام صدر
خبر ناپدید شدن امام صدر در جریان سفر رسمی به لیبی مانند بمب ترکید، غوغا و جنجال بزرگی در میان مردم و دولت لبنان پدید آمد، تنش و کشمکش روزافزونی میان دو کشور لبنان و لیبی بوجود آمد، و به مانعی بزرگ بر سر راه روابط دو کشور تبدیل شد. دولت و ملت لبنان و همه احزاب و طوایف مذهبی تحقیقات و جستجوهای درازمدتی را به این خاطر انجام دادند و ملت لبنان از احزاب و طوایف دینی و سیاسی گوناگون همه ساله در سالروز ناپدید شدن امام صدر در 31 اوت مراسم بزرگداشت باشکوهی برگزار می کنند و از دولت لیبی و همه مطلعین می خواهند تا سرنوشت امام صدر را روشن کنند و حقیقت ناپدید شدن وی را به جهانیان اعلام کنند.
روز 21 سپتامبر 1978 میلادی، کنفرانس سران جبهه پایداری و مقاومت کشورهای عربی در دمشق پایتخت سوریه برگزار شد، و در این روز بیش از 300 هزار نفر از مسلمانان و مسیحیان و همه طوایف و احزاب لبنان راهپیمایی خودجوش بسیار بزرگی از بیروت تا دمشق برپا کردند و تظاهرکنندگان با همکاری و هماهنگی شخص حافظ اسد رئیس جمهور سوریه گروهی از نمایندگان خود متشکل از مسلمانان و مسیحیان را به هتل محل اقامت قذافی فرستادند تا با وی دیدار و گفت و گو کنند و در دیدار با قذافی خواستار ارائه پاسخی روشن از سوی وی شدند، اما این دیدار بدون هیچ گونه نتیجه ای پایان یافت و حاضران با اختلاف نظر از یکدیگر جدا شدند. در سال 1981 میلادی دولت لبنان اعلام کرد که ناپدید شدن امام صدر و دو همراهش تجاوز به امنیت ملی لبنان محسوب می شود و دستگاه قضایی لبنان بلافاصله تحقیقات ویژه ای را آغاز کرد. در نوامبر سال 1986 میلادی، دولت لبنان نتیجه تحقیقات خود را طی گزارشی علنی منتشر کرد و اعلام نمود که امام صدر و همراهانش در حقیقت در داخل خاک لیبی ناپدید شده اند. اما لیبی همواره این موضوع را نفی و رد کرده و همیشه با قاطعیت گفته است که امام صدر و همراهانش لیبی را به مقصد رم پایتخت ایتالیا ترک کرده اند.
در سال 2002 میلادی، اجلاس سران کشورهای عربی در بیروت پایتخت لبنان برگزار شد، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان با صدور بیانیه ای اعلام کرد اگر قذافی می خواهد در این اجلاس شرکت نماید، باید امام صدر را « زنده یا مرده » با خود بیاورد. لیبی به همین خاطر با ارسال یادداشتی به دبیرخانه اجلاس سران خواستار تغییر محل برگزاری اجلاس از بیروت به قاهره در مصر شد. اتحادیه عرب و دولت لبنان برای تضمین برپایی موفقیت آمیز اجلاس سران و آرامش اوضاع تلاشها و اقدامات زیادی بعمل آوردند، و رئیس جمهور لبنان فرستاده ویژه ای برای تقدیم دعوتنامه به سرهنگ قذافی به لیبی اعزام کرد، اما قذافی در آخرین لحظات فقط نماینده خود را برای حضور در این اجلاس فرستاد. در اوایل سال 2003 میلادی، لیبی در پی تحریم های اقتصادی درازمدت و فشارهای سیاسی نیرومند آمریکا و کشورهای غربی سرانجام بطور علنی مسئولیت حادثه انفجار هواپیمای پان امریکن بر فراز دهکده لاکربی انگلیس در سال 1988 میلادی را بر عهده گرفت. پس از انتشار این خبر بلافاصله توجه محافل مختلف لبنان به پرونده ناپدید شدن امام صدر معطوف گردید. روز 30 اوت 2003 میلادی، نبیه بری رئیس مجلس لبنان و رئیس کنونی جنبش امل در مراسم یادبود بیست و پنجمین سالگرد ناپدید شدن امام صدر سخنانی ایراد کرد و از دولت لیبی به خاطر ربودن امام موسی صدر، تخریب وحدت و همبستگی دنیای عرب و انجام اقدامات تروریستی در سراسر جهان انتقاد نمود. رئیس مجلس لبنان خواستار مداخله سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی در روند تحقیقات مربوط به پرونده ناپدید شدن امام صدر شد. سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان نیز روز 31 اوت 2003 در مراسم بزرگداشت بیست و پنجمین سالگرد ناپدید شدن امام صدر طی سخنانی از سرهنگ قذافی خواست تا مسئولیت خود را در قبال ناپدید شدن امام صدر بپذیرد، او اضافه کرد قذافی باید مانند پذیرش مسئولیت حادثه لاکربی و با همان شجاعت و صراحت سرنوشت امام صدر را برای همگان روشن سازد و مسئولیت خود را قبول نماید. روزنامه لبنانی « النهار » همان روز حملات شدیدی را متوجه قذافی رهبر لیبی نمود. روز اول سپتامبر، کاردار سفارت لیبی در لبنان با انتشار بیانیه ای اظهارات نبیه بری را « گستاخانه » خواند و آن سخنان را در شان رئیس مجلس لبنان و رئیس جنبش امل ندانست، و در ادامه افزود که نبیه بری همه تلاش ها و کانال ها برای بهبود مناسبات لیبی و لبنان را ویران کرده است، و به نمایندگی از طرف دولت لیبی رسما قطع کلیه روابط دیپلماتیک با لبنان را اعلام کرد، و بلافاصله در روز سوم سپتامبر سفارت لیبی در لبنان تعطیل شد. همزمان وزیر امور خارجه لبنان بار دیگر تأکید کرد که:«لیبی بایستی مسئولیت خود را در ناپدید شدن امام صدر قبول نماید، زیرا ایشان در خاک لیبی و نه در سرزمین دیگری ناپدید شده است.» اما لیبی بار دیگر با قاطعیت گفت که امام صدر لیبی را ترک کرده است.
البته پیگیری ها و مذاکرات فوق الذکر، اکثراً از مجاری مذاکرات و تماس های دیپلماتیک دولتی و غیر دولتی انجام شده است. در ژوئیه سال 2004 میلادی، صدرالدین فرزند ارشد امام صدر و همسران دو همراه ناپدید شده رسماً دادخواستی به دادستانی کل کشور لبنان ارائه دادند و از سرهنگ قذافی رهبر ارشد لیبی، عبدالسلام جلود نخست وزیر وقت لیبی، عاشور فرطاس سفیر سابق لیبی در لبنان و 15 نفر دیگر از مسئولان بلندپایه لیبی شکایت کردند. دولت لبنان براساس شواهد، دلایل و مستندات ناشی از تحقیقات قضایی چندین ساله معتقد است که در جریان سفر امام صدر به لیبی و دیدار نامبرده با قذافی میان آن دو مجادله ای اتفاق افتاده و امام صدر به سرنوشت ناگواری دچار شده است، و قذافی درخصوص ناپدید شدن امام صدر مسئولیت غیرقابل انکاری برعهده دارد. روز دوم اوت 2004 میلادی، قاضی عدنان عضوم دادستان کل لبنان رسما حکم احضار قذافی رهبر لیبی و 17 تن دیگر از مسئولان لیبیایی به دادگاه را امضاء کرد و از قذافی و آن 17 تن دیگر خواست که در روز 16 مارس 2005 میلادی در دادستانی کل لبنان حاضر شوند و به سوالات دادگاه درباره ناپدید شدن امام صدر در 27 سال قبل پاسخ دهند، و حکم احضار نیز از طریق مجاری دیپلماتیک برای آنان فرستاده شد. قاضی عضوم در حکم خود گفته است که بایستی همه مراحل قضایی از جمله صدور حکم جلب متهمان و مظنونان این پرونده پیگیری و اجرا گردد. این درخواست لبنان برای حضور قذافی در دادگاه موجب تیره تر شدن روابط بحرانی دو کشور گردید.
شیخ عبدالامیر قبلان نایب رئیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان که پس از ناپدید شدن امام صدر تلاش های گسترده و بی وقفه ای برای یافتن اثری از امام صدر انجام داده و در همه جا دوندگی نموده است، در مصاحبه ای مفصل در تاریخ 31 اوت 2004 میلادی با تلویزیون لبنان در پاسخ به سوالی درخصوص تازه ترین دستاوردها در پرونده امام صدر اظهار داشتدر حقیقت قذافی در سال های گذشته هرگز به وجود امام صدر در لیبی اعتراف نمی کرد و مصرانه می گفت که امام صدر پس از ترک لیبی ناپدید شده است. اما در چند سال اخیر به نمایندگان دولت ایران اعتراف کرده که آقا موسی زنده یا مرده در لیبی است. این اعتراف قذافی، وضعیت تازه ای را در برابر تحقیقات ما بوجود آورده است و در حال حاضر ما مشغول گفت و گو با افراد مطلع از سرنوشت امام صدر و دو همراه ایشان هستیم«.
خانم بارونس الیزابت سایمونز وزیر مشاور در امور خاورمیانه و شمال آفریقای دولت انگلستان روز 13 اکتبر 2004 میلادی در طرابلس غرب پایتخت لیبی با سیف الاسلام قذافی فرزند رهبر لیبی و رئیس موسسه جهانی انجمن های خیریه قذافی دیدار و گفت و گو کرده است. به نظر می رسد که طرفین در این دیدار درخصوص وضعیت حقوق بشر، وضع زندانیان لیبیایی و پرونده امام صدر گفت و گو و تبادل نظر کرده باشند.
خانم رباب صدر شرف الدین خواهر امام صدر روز 20 نوامبر 2004 میلادی بنا به دعوت قبلی در سفری محرمانه به لندن رفت و با خانم بارونس الیزابت سایمونز وزیر مشاور در امور خارجی دولت انگلستان دیدار و گفت و گو کرد. طرفین در این ملاقات درخصوص ناپدید شدن امام صدر در سال 1978 میلادی در خاک لیبی و نقش دستگاه امنیتی لیبی در این حادثه گفت و گو و تبادل نظر نمودند. در این ملاقات که بیش از یک ساعت بطول انجامید، خانم سایمونز مراتب همدردی انسانی خود و دولت انگلیس با خانواده و شیعیان لبنان را به خانم رباب صدر ابراز داشت و قول داد که این موضوع را در هفته های آتی پیگیری خواهد کرد.







      

جریان سفر و ناپدید شدن در لیبی و بروز جدال بین المللی

جریان ناپدید شدن اسرارآمیز در هنگام سفر به لیبی
سرهنگ معمر قذافی رهبر کنونی لیبی طی کودتایی در روز اول سپتامبر 1969 میلادی، سلسله پادشاهی ادریسی وابسته به غرب را سرنگون کرد و قدرت را در لیبی به دست گرفت. قذافی پس از به قدرت رسیدن، همواره خط و مشی سیاسی ایستادگی در برابر غرب و مخالفت با اسرائیل و صهیونیزم را در پیش گرفت و برای مدتی در میان کشورهای عربی معاصر بعنوان سرباز و مجاهد مخالف غرب و اسرائیل تلقی می شد. او همچنین فعالانه در امور داخلی لبنان مداخله می کرد و به نیروهای سیاسی طرفدار لیبی یاری و کمک می رساند و تلاش می کرد تا به کمک جنگ داخلی لبنان تمام مسیحیان را از لبنان بیرون براند، و لبنان را به یک کشور سرتاسر مسلمان با حاکمیت اهل سنت تبدیل نماید. این عقاید و عملکرد قذافی بدیهی است که با نظرات و مواضع امام صدر مبنی بر تفاهم و همزیستی همه احزاب و طوایف لبنانی اختلاف جدی و اصولی داشت، دو طرف حتی در بیشتر مسائل بین المللی منطقه خاورمیانه بحث و مشاجره حادی داشته اند.
در سال 1978 میلادی، در برابر اوضاع جدی و رو به وخامت لبنان، امام موسی صدر تصمیم گرفت که مصرانه از رهبران کشورهای عربی نگران اوضاع لبنان بخواهد برای حل و فصل این مسئله میانجیگری و اقدام کنند. به این خاطر، در ماه ژوئیه 1978 میلادی سفر خود به چهار کشور عربی را آغاز نمود و از سوریه، اردن، عربستان سعودی و الجزایر دیدن کرد در جریان این سفر، هواری بومدین رئیس جمهور الجزایر پیشنهاد کرد که او به لیبی سفر کند و با قذافی برای تبادل نظر و مشورت و توضیح همه جانبه و صریح مسائل مورد نظر ملاقات نماید و اختلاف نظرهای سیاسی فیمابین را بطور کامل برطرف نمایند، زیرا رهبر لیبی از تاثیر و نفوذ زیادی بر اوضاع لبنان برخوردار است. امام صدر با در نظر گرفتن مصالح و اهمیت صلح و آرامش در لبنان، پیشنهاد رئیس جمهور الجزایر را پذیرفت و بلافاصله اظهار داشت در صورت دریافت دعوتنامه به لیبی سفر خواهد کرد. با هماهنگی های مثبت و فعالانه رئیس جمهور الجزایر، قذافی با کمال میل وعده داد که از امام صدر برای حضور در مراسم جشن نهمین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی دعوت خواهد کرد، و بعلاوه با امام صدر گفت و گوهای دوستانه ای انجام خواهد داد. روز 28 ژوئیه، کاردار سفارت لیبی در لبنان با امام موسی صدر دیدار کرد و دعوت نامه رسمی دولت لیبی را به وی تقدیم کرد و اظهار داشت که قذافی با او دیدار و گفت و گو خواهد نمود و از امام موسی صدر درخواست کرد که سفرش به لیبی را در روزهای 19 یا 21 اوت 1978 آغاز نماید. امام صدر روز 20 اوت به طرف لیبیایی اعلام نمود که قصد دارد در روز 25 اوت به لیبی سفر کند و روز اول ماه سپتامبر لیبی را به قصد فرانسه برای عیادت از همسر بیمارش ترک کند و سپس به کشورش مراجعت نماید.
روز جمعه 25 اوت 1978 میلادی، امام موسی صدر به اتفاق دو نفر از دوستان صمیمی اش به نام های شیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین مدیر خبرگزاری لبنان سوار بر هواپیمای شرکت هوایی الشرق الاوسط ) خاورمیانه ) عازم لیبی شدند. روزنامه های عمده لبنان خبر عزیمت امام صدر از بیروت به سوی طرابلس پایتخت لیبی را منتشر ساختند. اما محافل خبری و مطبوعاتی لیبی از هنگام ورود امام صدر به آن کشور سکوت عجیبی در پیش گرفتند، و همه وسایط ارتباط جمعی لیبی هیچ گونه خبری درباره ورود و فعالیت های امام صدر منعکس نکردند. حتی نزار فرحات کاردار لبنان در لیبی روز 28 اوت در تماس تلفنی عباس بدرالدین با وی خبر حضور امام صدر در طرابلس را دریافت کرد. برپایه اسناد و مدارک ارائه شده از سوی دفتر مرکزی اطلاع رسانی و تبلیغات جنبش امل، امام صدر آخرین مرتبه روز 31 اوت در طرابلس دیده شده است. بعدها یک شاهد لبنانی مقیم هتل محل اقامت امام صدر فاش ساخت که او در ظهر روز 31 اوت به چشم خویش کاروان ماشین های اختصاصی و مقامات تشریفاتی وزارت امور خارجه لیبی را دیده است که امام صدر و دو همراهش را با خود سوار کردند و فکر کرده است که آنان به دیدار با قذافی می روند. لیبی روز اول سپتامبر نهمین سالگرد انقلاب خود را جشن گرفت، اما امام موسی صدر در جایگاه میهمانان حضور نداشت.
روز ششم سپتامبر، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان فوراً با سفارت لیبی در لبنان تماس گرفت و جویای وضعیت امام صدر شدند، اما سفارت لیبی هیچ پاسخی ارایه نداد. روز 10 سپتامبر مجلس اعلا موضوع را به سلیم الحص نخست وزیر لبنان گزارش و ارجاع داد. سلیم الحص بلافاصله کاردار لیبی در لبنان را احضار کرد و رسما خواستار توضیح لیبی درباره امام موسی صدر گردید. ظهر روز بعد، سفارت لیبی پاسخ داد: « امام موسی صدر و دو همراه ایشان عصر روز 31 اوت با هواپیمای خطوط هوایی ایتالیا ( آلیتالیا ) به شماره پرواز 881 لیبی را به قصد رم ترک کرده اند«.
دولت لبنان از شخصیت های لبنانی حاضر در مراسم جشن های نهمین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی تحقیقاتی بعمل آورد و متوجه شدند که امام صدر در روزهای 26 و 27 اوت با احمد شحاتی رئیس دفتر روابط خارجی لیبی گفت و گوهایی انجام داده است. و در یکی از این جلسات، تیم گزارشگران تلویزیون لیبی تصویر و سخنان ایشان درباره اوضاع لبنان و جهان عرب را ضبط کرده، اما تصویر و سخنان ایشان هرگز از تلویزیون لیبی پخش نشد. ساعت یک بعد از ظهر روز 31 ماه اوت، امام صدر و همراهانش میهمانسرای ساحلی محل اقامت خود را به قصد دیدار با قذافی ترک کردند. اما قذافی بعدها اعلام کرد که وی ساعت 5/1 بعد از ظهر را جهت دیدار با امام صدر تعیین کرده بود، ولی این دیدار صورت نگرفت، زیرا به وی خبر دادند که امام صدر لیبی را ترک کرده است. روز 18 سپتامبر، لیبی رسماً اعلام کرد که امام موسی صدر عصر روز 31 اوت لیبی را به مقصد رم ترک گفته است.
دولت لبنان، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان و رهبران احزاب و طوایف دینی مسیحیان لبنان از دولت ایتالیا و دربار پاپ واتیکان درخواست کردند تا تحقیقاتی درباره ناپدید شدن امام موسی صدر انجام دهند، دربار واتیکان و دولت ایتالیا نیز موضوع را مهم و جدی تلقی نمودند و با کمک پلیس ایتالیا تحقیقات جدی انجام دادند و بعدها رسماً اعلام نمودند که امام صدر و دو همراه ایشان هرگز وارد خاک ایتالیا نشده اند، و ماموران لیبیایی در هواپیمای یاد شده با تغییر قیافه و پاسپورت جعلی امام صدر و همراهانش وارد ایتالیا شدند، آنان به هنگام ورود به هتل نیز اسم امام صدر را اشتباه نوشته اند. بدین گونه، امام موسی صدر ستاره درخشان سیاسی و دینی و محبوب همه شیعیان لبنان و شخصیت های گوناگون آن سرزمین که بیش از 18 سال در محافل سیاسی لبنان و خاورمیانه نقش ارزنده ای ایفاء نموده بود، در جریان سفر رسمی به لیبی و به اتفاق دو همراهش در آن سرزمین بطور اسرارآمیزی ناپدید شد.







      

...در مرامنامه سیاسی جنبش امل آمده است که: « جنبش امل یک حرکت فرقه گرا نیست و همچنین هدایتگر موسسات خیریه و دینی هم نیست. جنبش محرومان و مستضعفان است، ...... در کنار ستمدیدگان قرار دارد و تا آخرین نفس به مبارزه خود ادامه خواهد داد«
عقاید و نظرات سیاسی مشخص جنبش هم عبارتند از: ایمان به خدا و پیامبر اسلام )ص)، تلاش در راه استقلال و آزادی مردم لبنان و مبارزه با فئودالیسم سیاسی، ایجاد اقتصاد ملی و منطبق با احکام و اصول اسلامی، ترویج میهن دوستی، ناسیونالیسم ملی و مخالفت با دخالت خارجی، حفاظت از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی؛ مخالفت با تجزیه و تقسیم کشور، حراست از استقلال لبنان، موافقت با مشارکت همه احزاب و گروهها در امور سیاسی کشور، مخالفت با امپریالیسم و صهیونیسم. بدین ترتیب، امام صدر نیز بنیانگذار شایسته جنبش امل شیعیان لبنان شد.
در آغاز تأسیس جنبش امل، این جنبش در صحنه سیاسی لبنان همواره با استفاده از شیوه های صلح آمیز برای بهبود وضعیت زندگی و کسب جایگاه قانونی مناسب برای شیعیان تلاش و مبارزه می کرد. این گونه مبارزه صلح آمیز با رفتار و سلوک سیاسی معقول و معتدل امام صدر سنخیت زیادی داشت، او در سخنرانی های متعدد در حضور شیعیان لبنان با تاکید گفته بود: « ما نه به راست و نه چپ منحرف نخواهیم شد و تنها صراط مستقیم را خواهیم پیمود.» اما بر اثر عدم بهبود یافتن وضعیت اجتماعی و اقتصادی شیعیان در مدتی طولانی، تجاوزات مکرر نیروهای اسرائیلی به مناطق مسکونی شیعیان در جنوب لبنان و تشدید وخامت اوضاع داخلی و بین المللی، سرانجام مواضع امام صدر به تدریج دچار تغییر و تحول گردید. در روز 17 مارس 1974 میلادی، هفتاد و پنج هزار نفر از شیعیان لبنان در شهر بعلبک گردهم آمدند. در این مراسم ضمن تیراندازی به سوی آسمان، شور و احساسات شیعیان به اوج رسید و امام صدر نیز در سخنانی اعلام نمود: « ما به احساسات نیاز نداریم بلکه به حرکت و اقدام نیازمندیم ... از امروز دیگر من ساکت نخواهم نشست«.
در ماه آوریل 1975 میلادی، جنگ داخلی لبنان درگرفت، امام صدر در ابتدا اصلاً به وجود سازمان چریکی متعلق به شیعیان اعتراف نمی کرد، تا اینکه در روز پنجم ژوئیه در یک اردوگاه آموزش نظامی شیعیان در منطقه بعلبک انفجاری رخ داد و در نتیجه 27 نفر از نیروهای چریکی شیعه در حال آموزش نظامی جان خود را از دست دادند. روز بعد امام صدر با صدور بیانیه ای اظهار داشت که جان باختگان در این انفجار متعلق به جنبش مقاومت لبنان – امل – بودند و بدین وسیله ولادت رسمی جنبش امل نخستین بازوی نظامی شیعیان لبنان را اعلام کرد. از این زمان به بعد، جنبش امل از یک سازمان سیاسی صلح آمیز تازه تأسیس شیعیان به تدریج به یک پایگاه شیعیان و نیز یک ساختار مرکب سیاسی و نظامی در راستای حمایت از امنیت و حاکمیت طایفه شیعه توسعه یافت و یک سری مبارزات مسلحانه برای پشتیبانی از حرکت ملی و انقلابی لبنان و مبارزه با اسرائیل به راه انداخت.
امام موسی صدر نه تنها بنیانگذار جنبش امل سازمان سیاسی نظامی شیعیان لبنان است، بلکه از نخستین پیشگامان جنبش صلح آمیز خاورمیانه به شمار می رود. بینش و بصیرت سیاسی امام صدر بعنوان یک سیاستمدار و عالم اندیشمند، آزاداندیش و تیزبین تنها به جامعه مسلمانان شیعه محدود نمی شد، بلکه به دنبال پیش بردن و حفاظت از همکاری، همبستگی و همزیستی میان همه طوایف و گروههای دینی و مذهبی داخل لبنان بود. پس از ورود امام صدر به سرزمین لبنان در سال 1960 میلادی، و همزمان با پیگیری و تلاش موثر برای ایجاد دو سازمان سیاسی و نظامی بزرگ پیش گفته برای شیعیان و نیز راه اندازی موسسات خیریه، مراکز آموزشی و مرکز اشتغال به کار، در قامت یک پیشوای روشن بین، معتدل و میانه رو اقدم به انجام سخنرانی و خطابه های عالی و رفت و آمدهای دایمی میان همه طوایف دینی و مذهبی لبنان نمود. در این میان، به برجسته ترین و معروف ترین فعالیت ها و اقدامات وی در ادامه اشاره می کنیم. در سال های آغازین رهبری عالی شیعیان لبنان و ریاست مجلس اعلا در سال 1960 میلادی، امام صدر به روشنی عقیده سیاسی روشنفکرانه و مترقیانه مشارکت مشترک مسیحیان و مسلمانان در امور سیاسی لبنان را مطرح کرد و در سال 1961 میلادی با همکاری مطران گریگوری حداد رهبر مسیحیان کاتولیک لبنان سازمان «جنبش حرکت اجتماعی «را بطور مشترک پایه ریزی کردند و در سال 1962 میلادی نیز فعالانه گفتگوی مسالمت آمیز میان مسلمانان و مسیحیان را مطرح و پیگیری نمود، و در مراسم روز رستاخیز مسیح (ع) در سال 1975 میلادی در کلیسی کبوشیین بیروت پایتخت لبنان و در جمع مسیحیان حضور یافت و در آن گردهمایی دینی خطابه صلح آمیز شورانگیزی ایراد کرد؛ و در سال 1971 میلادی در پی پیشنهاد و تلاشهای بی وقفه او، برای نخستین بار در تاریخ لبنان »برای رهبران دینی طوایف گوناگون برای حمایت از جنوب لبنان » را با همکاری و همراهی مشترک رهبران معنوی همه طوایف مسلمان و مسیحی لبنان ایجاد کرد، اهداف اصلی این شورا ترویج و پیشبرد موثر همزیستی و تفاهم میان همه طوایف دینی و مذهبی داخل لبنان، حفاظت از ثبات و امنیت ملی لبنان، هماهنگ ساختن فعالیت های اجتماعی در راه مشارکت همه گروهها و طوایف در سازندگی و امور سیاسی کشور بود. علاوه بر این اقدامات، امام صدر با انجام سخنرانی ها و مصاحبه های گوناگون و برگزاری سمینارها و نشست های متعدد از همه نمایندگان و رهبران دینی طوایف مختلف برای شرکت در امور اجتماعی دعوت می کرد. در همه این سخنرانی ها و خطابه ها و فعالیت های اجتماعی فرا طایفه ای، امام صدر نه تنها مبلغ و مروج اندیشه های سیاسی مبتنی بر آرامش، تفاهم و همزیستی و بنای مشترک کشور مدرن لبنان نوین برپایه نظم و صلح و آرامش بود، بلکه عمیقاً معتقد به یاری برای پایه ریزی صلح و سعادت و آرامش پایدار در منطقه خاورمیانه و حتی جهان بود.
در آوریل 1975 میلادی، بر اثر نفوذ و تحریک نیروهای سیاسی متعدد از سوی کشورهای غربی و همسایه، جنگ داخلی شدیدی در لبنان درگرفت، و کنترل آن از دست دولت لبنان خارج شد و کشور بی درنگ در اغتشاش و ناامنی غوطه ور گردید، و امام صدر نیز از فرط نگرانی و اضطراب بی آرام و قرار بود. او بی اعتنا به سلامت و ایمنی جان خود و با استفاده از شهرت و آوازه بلند مرتبه خویش در میان همه محافل سیاسی و دینی لبنان برای پایان دادن به جنگ داخلی و اعاده صلح و آرامش شروع به فعالیت و دوندگی در داخل لبنان و کشورهای منطقه خاورمیانه نمود و به ترتیب به سوریه، مصر، اردن، عربستان سعودی، عراق و الجزایر سفر کرد تا از نیروهای ذی نفوذ خارجی برای مداخله و پادرمیانی در امر تفاهم میان طوایف گوناگون لبنان کمک بگیرد. در این گونه فعالیت های اجتماعی امام صدر ذره ای از صبغه فرقه پرستی تنگ نظرانه شیعی وجود نداشت مواضع سیاسی وی می توانست رشته های توسعه سیاسی اجتماعی کشور لبنان را به یکدیگر متصل سازد، او نماینده مشترک خواست درونی همه طوایف و گروه های لبنانی برای برقراری صلح و آرامش، تفاهم و همزیستی، امنیت، شکوفایی و رفاه لبنان بود، و طرفداری و ستایش فراوان رهبران دینی همه طوایف مسلمان شیعه و سنی، مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس و پیروان آنان را در پی داشت و اکثر مسلمانان محترمانه او را « پیامبر صلح » می نامیدند.
یکی از رهبران ارتدوکس لبنان درباره او چنین می گوید: « امام موسی صدر یک شخصیت فوق العاده بود. هیبت و جذابیت او سبب احترام دوستان و دشمنانش به وی بود، و همه مجذوب و شیفته اخلاق، رفتار و جذبه وی می شدند. » در اواخر دهه 1970 میلادی، بیشتر وسایط ارتباط جمعی و نشریات خاورمیانه با انتشار مقالاتی امام موسی صدر را از پیشگامان و مبتکران واقعی صلح و آرامش در خاورمیانه معاصر توصیف کردند، و حتی سید محمد خاتمی رئیس جمهور کنونی ایران چندین بار اعلام کرده که اندیشه « گفتگوی تمدنهی » وی نیز مستقیما از عقاید و اندیشه های همزیستی مسالمت آمیز امام صدر نشات گرفته است. این بخش از مطالب را با کلام امیر عبدالله ولیعهد عربستان سعودی ضمن دیدار با خانواده امام صدر در حاشیه برگزاری کنفرانس سران اسلامی در سال1997  میلادی در تهران به پایان می بریم که گفت: « من در تمام سال های زندگی، شخصیتی به هوشمندی، وسعت اطلاع، حسن خلق، انسانیت و جذابیت امام موسی صدر ندیدم







      

بنیانگذار جنبش امل و پیش آهنگ نهضت صلح و آرامش در خاورمیانه

لبنان پس از خروج از زیر سیطره استعماری فرانسه در سال 1943 میلادی و کسب استقلال، کشوری متشکل از یک قومیت واحد اما دارای پیچیدگی ساختار دینی و مذهبی بوده است، که در آن پیروان چند دین و مذهب بزرگ شامل مسیحیان، مارونی و ارتدوکس، مسلمانان سنی و شیعه در کنار هم زندگی می کنند و مسلمانان از اکثریت بیشتری برخوردارند.
پس از استقلال لبنان، براساس موافقت نامه منعقده در آن سالها با مقامات فرانسوی برای تقسیم و توزیع قدرت برپایه اصول دینی و مذهبی، مقرر گردید که مقام ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا در اختیار مسیحیان مارونی، مقام نخست وزیری در اختیار مسلمانان سنی مذهب، مقام ریاست پارلمان در اختیار مسلمانان شیعه مذهب و مقام ریاست ستاد کل ارتش در اختیار دروزیها باشد و این ساختار همواره تاکنون رعایت شده است.
در مجلس تعداد کرسی های مسیحیان و مسلمانان طبق سرشماری جمعیت در سال 1932 میلادی به نسبت 6 به 5 نفر توزیع و تقسیم شده بود. در آن زمان، کل جمعیت لبنان 785500 نفر بود و در این میان، تعداد شیعیان 6/19% از جمعیت را تشکیل می داد. براساس این بافت توزیع قدرت مسیحیان مارونی در مرکز حاکمیت و اقتدار قرار گرفتند و مسلمانان سنی از قدرت کمتر و شیعیان از قدرت حقیقتاً محدودتری برخوردار شدند.علاوه بر این، بیروت پایتخت لبنان پیش از استقلال و در دوران حاکمیت استعمار فرانسه مبتذل ترین، غربی ترین، و دارای منحط ترین شیوه زندگی در منطقه خاورمیانه معاصر و معروف به بهشت خاورمیانه بود؛ کابارهها و فاحشه خانه ها، بیکاری، فقر، عقب ماندگی، جهل و نادانی از مشکلات و عوارض اجتماعی متعدد ناشی از دوران استعمار بودند که بعنوان «میراث» ویژه استعارگران غربی برای دولت و ملت لبنان پس از کسب استقلال بر جای ماندند.
لبنان به خاطر هم مرزی با فلسطین و اسرائیل، پس از استقلال همواره در اوج زد و خوردها و نزاع اعراب و اسرائیل قرار داشته و خط مقدم کشمکش قومی و دینی خاورمیانه به شمار می رود.
امام صدر با قبول خطرات و مشکلات گوناگون پس از قبول مسئولیت زعامت و هدایت شیعیان لبنان با وضعیت دشوار و بغرنج ناشی از نرخ بالای بیکاری، فقر و تنگدستی شیعیان لبنان و نیز سطح بسیار پایین آموزش و تحصیلات، موقعیت پایین سیاسی و اجتماعی آنان روبرو گردید و در ابتدا تصمیم گرفت یک سری اقدامات مهمی را پیگیری و اجرا نماید. این اقدامات عبارت بودند از: ایجاد مؤسسه خیریه و سرپرستی ایتام، پناه دادن به کودکان بی سرپرست، تأسیس بیمارستان و درمانگاه در مناطق محروم، بهبود وضع پزشکی و بهداشتی اقشار فقیر و محروم، ایجاد جمعیت احسان و خیریه با مشارکت همه طوایف و مذاهب، تشویق و ترغیب ثروتمندان برای کمک به موسسات و صندوق های خیریه، کمک به بیوه زنان برای رفع مشکلات معیشت و زندگی، تاسیس مراکز آموزش پرستاری و قالی بافی و خیاطی و گلدوزی برای زنان و دختران، تشویق زنان به قبول مسئولیت های اجتماعی، ایجاد کارگاه هنرهای دستی سنتی، ایجاد فرصت های شغلی برای زنان و بیکاران، راه اندازی مرکز علمی و فرهنگی، راه اندازی مدرسه صنعتی مجانی، راه اندازی مرکز سوادآموزی برای دختران، تبلیغ و ترویج دستیابی به علوم و فنون جدید و تغییر افکار و اندیشه های خرافه و جاهلانه در میان توده مردم. امام صدر با تأسیس و راه اندازی این مراکز و موسسات و مدارس در سراسر لبنان، علاوه بر پذیرش محرومان مسلمان شیعه، همزمان از اقشار محروم سایر طوایف و مذاهب مثل سنی ها و مسیحی ها نیز برای تعلیم و آموزش در این مراکز و مدارس ثبت نام می کرد، و این فعالیت ها در جهت بهبود وضعیت فرهنگی و اشتغال شیعیان لبنان و سایر اقشار محروم و تنگدست طوایف دیگر مفید و موثر بودند و نقش ارزنده ای در کاهش منازعات دینی حاد در جامعه لبنان داشت.
در زمان استقلال لبنان، استعمارگران فرانسوی یک میراث دیگر هم برای آن کشور باقی گذاشته بودند و آن هم اختلافات و درگیریهای طایفه ای بود. توزیع و تقسیم حاکمیت سیاسی ملی پس از استقلال لبنان بصورت نامناسب انجام شده بود، اختلاف و تضاد سیاسی میان طوایف و مذاهب گوناگون کشور وجود داشت، علاوه بر این اثرات مستقیم درگیری اعراب و اسرائیل وضع سیاسی داخلی لبنان را بی ثبات و متشنج ساخته بود و جامعه در یک ناآرامی طولانی فرو رفته بود.
یافتن راه حلی برای کاستن و پایان بخشیدن به اختلافات سیاسی میان طوایف دینی و مذهبی موجود در داخل لبنان یکی از آزاردهنده ترین مسائل پیش روی یک سیاستمدار و رهبر مذهبی بود. از لحاظ تاریخی، شیعیان لبنان همواره یک اقلیت مذهبی بودند، و بیش از 50% آنان در مناطق بسیار فقیر جنوب و ارتفاعات کوهستانی سکونت دارند و کمتر وارد عرصه سیاست شده اند. امام صدر پس از ورود به لبنان عمیقاً به اهمیت کاستن اختلافات فرقه ای و دینی و پایان دادن به درگیریهای سیاسی داخلی پی برد، از این گذشته فوریت و ضرورت راه اندازی تشکیلات سیاسی ویژه شیعیان و تلاش در راه کسب جایگاه مناسب برای شیعیان در حیات سیاسی کشور را احساس کرد. به خاطر این، امام صدر شیوه سنتی عدم مداخله و ورود رهبران شیعه در سیاست را تغییر داد، از یک سو شروع به ایجاد و راه اندازی مدارس، مراکز آموزشی و دارالایتام و بیمارستان و درمانگاه و سایر موسسات خیریه و عام المنفعه نمود و از سوی دیگر در مناطق شیعه نشین اقدام به سخنرانی های سیاسی و بسیج مردم و بررسی وضع اجتماعی آنان نمود و گام های استوارش سراسر خاک لبنان را درنوردید.
امام صدر با ورود به لبنان و با انجام اقدامات ثمربخش قاطع و برنده برای بهبود وضعیت فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و بهداشتی شیعیان، توجه و عنایت اقشار محروم شیعیان لبنان را سریعاً به سوی خود جلب کرد، و تعداد زیادی از شیعیان خارج از کشور نیز پس از خبردار شدن از اوضاع دسته دسته به خانه و کاشانه خویش مراجعت کردند و بدین گونه جمعیت شیعیان لبنان به سرعت رو به افزایش نهاد و خیلی سریعاً به نیرویی عمده در حیات سیاسی و اجتماعی لبنان مبدل شدند.
سیاست در لبنان یک ویژگی مهم دارد، یعنی مطالبات و خواسته های سیاسی همه احزاب و گروهها در قالب سازمانها و نهادهای دینی و مذهبی تبلور می یابد. شیعیان لبنان برای کسب قدرت قانونی جهت مشارکت در امور سیاسی کشور بایستی سازمان سیاسی مخصوص خود را تاسیس کنند و امام صدر از شناخت و آشنایی کافی و عمیق درخصوص این موضوع برخوردار بود. امام صدر پس از انجام بررسی و تحقیقات اجتماعی گسترده و عمیق تصمیم گرفت در ابتدا یک سازمان سیاسی متعلق به شیعیان لبنان را شکل دهد و بر اثر تلاش های مستمر و خستگی ناپذیر وی، دولت لبنان در ماه مه 1967 میلادی ایجاد « مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان » را تصویب کرد، اعضای این مجلس عمدتا متشکل و منتخب از علما و روحانیون شیعه لبنان بودند، و هدف آن تلاش در راه « مساوات و عدالت اجتماعی » برای شیعیان بود. در ماه مه 1969 میلادی امام صدر به مدت شش سال به ریاست این مجلس برگزیده شد. او از این هنگام در عرصه سیاسی لبنان با تمام توانایی و کیاست جلوه گر شد و شیعیان لبنان با احترام او را « امام موسی صدر » خطاب می کردند.
در سال 1973 میلادی، امام صدر بار دیگر به ریاست مجلس اعلا برگزیده شد و با توجه به آوازه و شهرت والای وی نزد مسلمانان شیعه لبنان، مجلس مذکور طی مصوبه ای تصمیم گرفت که امام صدر منصب ریاست مجلس اعلا را تا پایان سن 65 سالگی یعنی تا تاریخ 4/6/1993 بر عهده داشته باشد.
با تشکیل مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان، شرایط بی تشکیلاتی شیعیان لبنان دگرگون شد، و شالوده لازم برای مشارکت بعدی آنان در امور سیاسی کشور پایه ریزی گردید، و امام موسی صدر به این خاطر بنیانگذار نخستین تشکیلات سیاسی شیعیان لبنان شد.
در اواخر دهه 1970 میلادی، زمانی که اسرائیل حملات پردامنه ای را به مناطق جنوب لبنان آغاز نمود، امام صدر با هدایت و رهبری یک راهپیمایی بزرگ متشکل از شیعیان لبنان در اعتراض به بی توجهی دولت لبنان به مشکلات کشاورزان محروم جنوب، و در پی تقاضای اقشار مختلف شیعیان لبنان، یک سازمان مردمی و سری شیعیان به نام « حرکة المحرومین » را تشکیل داد. حرکة المحرومین در آغاز یک سازمان سیاسی غیرنظامی با گرایش ناسیونالیستی بود، و ابزار مبارزه اقشار شیعه برای کسب و اعاده جایگاه قانونی مناسب شیعیان در ترکیب سیاسی لبنان بود.
در تاریخ18  مارس 1974 میلادی، « افواج المقاومة اللبنانیة » ( گردان های مقاومت لبنان ) وابسته به حرکة المحرومین با نام « امل » شروع به فعالیت علنی نمود. کلمه « امل » متشکل از حروف نخستین کلمات عربی « افواج المقاومة اللبنانیة » است و کلمه « امل » در زبان عربی به معنای « امید و آرزو » می باشد. جنبش امل خواست نیرومند شیعیان برای برخورداری از یک نیروی مسلح را برآورده کرد، شیعیان لبنان آن را نماینده سیاسی و نیروی نظامی خود می دانستند و تعداد زیادی از شیعیان لبنان که توسط نیروهای اسرائیلی از خانه و کاشانه خود در جنوب لبنان آواره شده بودند به نیروهای مردمی امل پیوستند و هسته نیرومند آن را شکل دادند.
در چنین اوضاع و احوالی، امل با قدرتی سرزنده و نیرومند در صحنه سیاسی لبنان عرض اندام نمود و به یک نیروی مؤثر در میان احزاب و گروه های سیاسی گوناگون لبنان تبدیل شد، و توجه بسیار جهانیان را به خود جلب کرد. واژه امل از سوی رسانه ها ی ارتباط جمعی در سراسر جهان منتشر گردید و به واژه ای آشنا نزد همگان در عرصه سیاسی و بین الملی خاورمیانه معاصر مبدل گردید.







      

تولد نواده پیامبر اسلام (ص) در شهر قم

امام موسی صدر پیشوای دینی مشهور و ایرانی تبار مسلمانان شیعه لبنان و نام کامل وی « سید موسی الصدر » است که در روز 14 خرداد 1307 هجری شمسی در شهر مذهبی قم از نواحی مرکزی ایران چشم به جهان گشود. او رهبر دینی شیعیان و طرفدار جدی همزیستی مسالمت آمیز میان ادیان و مذاهب گوناگون مانند تسنن و تشیع، کاتولیک و ارتدوکس، دارای رفتار نرم و منش معتدل، بسیار فاضل و اندیشمند، صاحب افکار ژرف و اندیشه های ناب، روشن بین و روشن فکر و دارای سعه صدر، مسلط به چندین زبان خارجی، مهارت و استادی در سخنرانی، سرشار از جذابیت، دارای اخلاق خوش، قد رشید و قامت بلند 98/1 سانتیمتر، جذاب، خوش سیما و خوش هیکل بود. از کلمه « سید » در پیشوند نام خانوادگی او می توان به روشنی فهمید که در خانواده سادات متصل به خاندان پیامبر اسلام (ص) متولد شده است. بطور مشخص باید گفت که او نواده امام حسین (ع) فرزند امام علی (ع) داماد حضرت محمد (ص) پیامبر گرامی اسلام است. خانواده او از خاندانهای مهم جهان تشیع هستند و اصالت و ریشه آنان به سید صالح شرف الدین واقع در قریه شحور در جنوب لبنان باز می گردد، که تبار آنان بر اساس شجره نامه به امام موسی کاظم (عا (مام هفتم شیعیان می رسد، افراد این خاندان بطور گسترده در لبنان، عراق و ایران پراکنده شده اند. برپایه شجره نامه خانوادگی، چندین نسل از اجداد و پدر بزرگان او از علمای دینی مشهور شیعه بوده اند. پدرش سید صدرالدین صدر یکی از آیت الله های معروف قم بود. سید محمد باقر صدر رهبر حزب الدعوه اسلامی شیعیان عراق نیز پسر عمو و شوهر خواهرش است که در سال 1980 توسط صدام رئیس جمهور سابق عراق به شهادت رسید.
امام صدر در ایران تحصیل کرده است. او در نوجوانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در زادگاهش قم به پایان رساند و سپس به دستور پدرش برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه قم شد و آموزش های دینی سنتی و جدید را بصورت منظم فراگرفت. در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم، در محضر علمای متعددی از جمله امام خمینی استاد برجسته علوم اسلامی و عرفان تلمذ نمود و یکی از شاگردان ممتاز امام خمینی، و نیز بعدها یکی از حامیان جدی انقلاب اسلامی امام خمینی بود. آیت الله خامنه ای رهبر ارشد کنونی انقلاب اسلامی ایران نیز از هم مدرسهای مام صدر محسوب می شود.
در سال 1950 میلادی، امام صدر وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران عالی ترین پایگاه علم و دانش ایران شد و با کسب نمرات ممتاز و پس از گذشت حدود چهار سال موفق به کسب مدرک کارشناسی در رشته « حقوق در اقتصاد » گردید و او نخستین روحانی شیعه فارغ التحصیل از دانشگاه دولتی و دارنده درجه دانشگاهی بود. پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، به درخواست پدرش به قم مراجعت کرد و پیشه سنتی خود را بعنوان یک روحانی و عالم دینی آغاز نمود و مجله ای به نام « مکتب اسلام » راه اندازی کرد. در سال1953  میلادی پدرش در قم دار فانی را وداع گفت و امام صدر از ایران به شهر مذهبی نجف اشرف در عراق مهاجرت کرد و در محضر آیت الله محسن حکیم و آیت الله ابوالقاسم خویی به ادامه تحصیل علوم اسلامی مشغول گردید.
در سال 1957 میلادی برای نخستین بار به لبنان سفر کرد. در این مسافرت، وضع فقر و عقب ماندگی مسلمانان شیعه لبنان تأثیر عمیقی بر او نهاد، او از شهر ساحلی صور واقع در جنوب لبنان محل اقامت خویشاوندانش بویژه آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر دینی مسلمانان شیعه لبنان دیدار کرد. از طریق تماس و ارتباط عمیق و تبادل افکار و اندیشه های ژرف، شرف الدین به موسی صدر برای تقویت و نیرومند کردن شیعیان لبنان امید فراوانی بست. نسل سادات خاندان صدر از جایگاه و موقعیت ممتازی در جامعه مسلمانان شیعه خاورمیانه برخوردارند، استعداد و توانایی های درخشان و برجسته شخص وی و تقدیر الهی مقدر نمود که او زندگی خود را وقف لبنان نماید، و او برگزیده و منتخب شایسته شرف الدین برای بدست گرفتن زمام رهبری شیعیان لبنان بود. پس از درگذشت شرف الدین در آن سالها، او دعوت مسئولان شهر صور برای عزیمت به آن شهر و بدست گرفتن زعامت دینی مسلمانان شیعه را دریافت کرد. او در ابتدا در پذیرش این دعوت برای سفر به لبنان تردیدهایی داشت، اما به توصیه آیت الله محسن حکیم استادش در عراق دعوت را قبول نمود و در ماه اکتبر 1959 میلادی به همراه همسر ایرانی اش به صور وارد شد، و در سال 1963 میلادی تابعیت لبنانی خود را از دست شهاب رئیس جمهور لبنان دریافت کرد. از این زمان به بعد پله های رشد و ترقی را آغاز نمود و مسئولیت زعامت دینی شیعیان لبنان را برعهده گرفت و با سلوک سیاسی روشن، معتدل و نرم خویش همه مسلمانان و مسیحیان لبنان و پیروان ادیان گوناگون را به سوی عقیده سیاسی روشن همزیستی مسالمت آمیز هدایت کرد و به ستاره درخشان دینی و سیاسی برآمده درصحنه دینی و سیاسی لبنان مبدل گشت و نقش برجسته ای در صحنه لبنان معاصر و سیاست بین الملل خاورمیانه ایفاء نمود.







      

مروری بر زندگانی، اندیشه ها و زمینه های ناپدید شدن امام موسی صدر

[ چکیده ] موسی صدر فعال ترین پیشوای ارشد دینی ایرانی تبار شیعیان لبنان در جهان سیاست لبنان و خاورمیانه معاصر و نیز مبتکر و پیش آهنگ واقعی نهضت صلح معاصر در لبنان و حتی خاورمیانه است. او در روز 31 اوت  1978  میلادی در هنگام سفر به لیبی بصورت مرموز و اسرار آمیزی ناپدید شد و تاکنون به سختی می توان پیش بینی کرد که آیا او زنده است یا خیر؟ ناپدید شدن وی دعوایی 27 ساله را میان چندین کشور خاورمیانه موجب گردیده و به تازگی نیز به یک کانون اصلی در روابط دیپلماتیک میان سه کشور لبنان، لیبی و ایران تبدیل شده است. ما در این مقاله زندگانی، اندیشه ها و جدال دیپلماتیک پس از ناپدید شدن ایشان و زمینه های بین المللی و سیاسی این حادثه را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم.
[
کلید واژه ] موسی صدر؛ بنیانگذار جنبش امل؛ پیشآهنگ صلح خاورمیانه؛ زمینه های ناپدید شدن؛ قذافی

در عرصه سیاسی و بین المللی و روابط بین الملل در خاورمیانه معاصر، یک پیشوای دینی نقش آفرین و وزین متعلق به مسلمانان شیعه وجود دارد که رشته های اصلی فکر و اندیشه در محافل سیاسی و دینی و توده های مردم سه کشور لبنان، لیبی و ایران را به خود مشغول ساخته است. این شخص امام موسی صدر بنیانگذار مشهور « جنبش امل » و رهبر سابق مسلمانان شیعه لبنان است که در روز 31 اوت 1978 میلادی در سفری رسمی به لیبی در آن سرزمین ناپدید شد و اکنون حدود 27 سال از آن زمان می گذرد و تاکنون حیات و ممات وی قطعی و معلوم نیست.
در طول این 27 سال پر فراز و فرود، یک سری حوادث مهم سیاسی مانند وقوع انقلاب اسلامی ایران، اشغال افغانستان توسط شوروی سابق، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، جنگ خلیج، نزاع دامنه دار میان مردم فلسطین و اسرائیل، ظهور و سقوط حکومت طالبان در افغانستان، تهاجم آمریکا به عراق و حوادث دیگر رخ داده است و خاورمیانه به کانون مهم امور سیاسی جهان در دوران پس از جنگ سرد تبدیل شده است؛ و در این میان، پرونده ناپدید شدن امام موسی صدر برای چندمین بار به یکی از مسائل کلیدی در میان رویدادهای اصلی خاورمیانه مبدل گردیده است. دولت های لبنان، ایران و لیبی و اقشار مختلف مسلمانان شیعه کشورهای خاورمیانه موضوع ناپدید شدن و کشف سرنوشت وی را پیگیری و دنبال می کنند، این مسئله همچنین به یک جدال بین المللی درازمدت دامن زده است و سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی و حتی دربار پاپ واتیکان در رم را درگیر نموده است.
دولت لبنان در تاریخ 2/8/2004 میلادی بر اساس دلایل و مدارک بسیاری که در طول چندین سال تحقیق و تفحص دستگاه قضایی بدست آورده و پیرو شکایت صدرالدین صدر فرزند ارشد امام صدر و همسران دو نفر از دستیاران ناپدید شده وی، تصمیم گرفت که پرونده ناپدید شدن امام صدر را از مرحله مذاکرات و تماس های دیپلماتیک به مرحله پیگیری قضایی و حقوقی منتقل سازد، و قاضی عدنان عضوم دادستان کل لبنان حکم احضار قذافی رهبر لیبی و 17 تن دیگر از مقامات ارشد لیبی بری حضور در دادگاهی واقع در بیروت پایتخت لبنان را رسماً امضاء کرد، و از قذافی و سایرین درخواست نمود تا در تاریخ 16 مارس 2005 میلادی برای تحقیق و بازجویی از سوی دادستانی کل لبنان در دادگاه حضور یابند.
 پس از انتشار این خبر، بلافاصله تندبادی سیاسی دو کشور لیبی و لبنان و نیز سایر دول و محافل اجتماعی خاورمیانه را متلاطم ساخت. پس از ابلاغ حکم قضایی دادستان کل لبنان از مجاری دیپلماتیک و انتشار آن از سوی وسایط ارتباط جمعی، مناسبات دو کشور لیبی و لبنان ناگهان متشنج شد و لیبی همان روز قطع مناسبات سیاسی با لبنان را اعلام نمود، و روابط لبنان و لیبی به سرعت رو به وخامت و تیرگی نهاد.
همزمان مسئولان ایران،محافل اجتماعی و وسایط ارتباط جمعی یکی پس از دیگری با ایراد سخنرانی و انتشار مقالات از این اقدام قضایی دولت لبنان حمایت و پشتیبانی کردند. در سالهای اخیر، آیت الله خامنه ای رهبر عالی انقلاب اسلامی ایران نیز در دیدار با خانواده امام صدر بار دیگر و با جدیت از حکومت قذافی درخواست نمود که لیبی پاسخ روشنی به ایران و مردم جهان بدهد.
در حال حاضر، به دنبال نزدیک شدن انقضای تاریخ مندرج در حکم دادستانی کل لبنان و نزدیکی موعد برپایی دادگاه؛ اتحادیه عرب، کشورهای خاورمیانه و همه جهان اسلام توجه بیشتری به این پرونده نشان می دهند و امیدوارند که دولت لیبی و لبنان بتوانند بطور مسالمت آمیزی دعوای بر سر این پرونده را حل و فصل نمایند.
امام موسی صدر چرا و به چه دلیل از چنین نفوذ و کاریزمایی برخوردار است،که ناگهان احترام و توجه دولتها و جوامع کشورهای خاورمیانه را بر انگیخته است. دستاوردها و تجارب فوق العاده وی و طرفداری جدی او از صلح و آرامش در خاورمیانه، رفتار و سلوک معتدل و ملایم او، اندیشه ها و افکار روشن و باز او، انجام میانجیگری های دیپلماتیک میان ایران، لیبی و لبنان درخصوص پیگیری سرنوشت نامبرده و در پایان زمینه های سیاسی و بین المللی ناپدید شدن ایشان از موضوعاتی هستند که نیازمند معرفی و تبیین منظم است.







      

سرفصل های زندگی امام موسی صدر

14 خرداد 1307
ولادت در شهر قم.

مهر 1313 تا خرداد 1322
اتمام سیکل اول دبیرستان مقدمات دروس حوزوی.


خرداد 1322 تا اسفند 1325.
پایان دروس سطح حوزه، اخذ دیپلم ادبی به صورت متفرقه.

فروردین 1326 تا بهار 1333
حضور در دروس فلسفه و خارج فقه و اصول حوزة قم.

مهر 1329 تا 1332
اخذ لیسانس «حقوق در اقتصاد» از دانشگاه تهران.

بهار 1333 تا اردیبهشت 1334
حضور در دروس فلسفه و خارج فقه و اصول حوزه نجف.

اردیبهشت 1334 تا مهر 1335
حضور مجدد در دروس فلسفه و خارج فقه و حوزة قم.

مهر 1335 تا 1337
حضور مجدد در دروس فلسفه و خارج فقه و اصول حوزة نجف.

مرداد 1337 تا آبان 1338
ادامة فعالیت حوزوی در قم؛ تصدی مدیریت مجله مکتب اسلام و دبیرستان ملی صدر؛ تهیه طرحی برای اصلاح امور حوزه به اتفاق دوستان همفکر.

آبان 1338
هجرت به لبنان برای جانشینی علامه شرف الدین.

آبان 1338 تا مرداد 1345
فعالیت گستردة تشکیلاتی برای ساماندهی امور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شیعیان لبنان، پرچمداری حرکت گفتگوی ادیان.

مرداد 1345
تظاهرات صدها هزار تن از شیعیان لبنان در بیعت با امام صدر.

مرداد 1345 تا خرداد 1348
تلاش برای تأسیس مجلس اعلای شیعیان محرومیت، آغاز حمایت های گسترده از سازمان مقاومت فلسطین.

1 خرداد 1348
تأسیس مجلس اعلای شیعیان.

خرداد 1348 تا بهمن 1352
درخواست از دولت برای رفع محرومیت، انجام اصلاحات اجتماعی، مقابله با تجاوزات اسرائیل و حمایت از سازمان مقاومت فلسطین.

بهمن 1352 تا فروردین 1354
رهبری مبارزات گستردة مردمی علیه دولت سلیمان فرنجیه در قالب حرکت محرومین؛ آغاز دوره های پنهانی آموزش نظامی جوانان شیعه برای مقابله با تجاوزات اسرائیل به جنوب لبنان.

فروردین 1354
آغاز جنگ داخلی دو سالة لبنان.

فروردین 1354 تا مهر 1355
پرچمداری تلاشهای ملی و عربی برای پایان دادن به جنگ داخلی و جلوگیری از تقسیم لبنان؛ تأسیس جناح نظامی حرکت محرومین، موسوم به «افواج مقاومت لبنانی» (امل)، برای مقابله با تجاوزات اسرائیل به جنوب لبنان.

مهر 1355
برپایی کنفرانس سران عرب در ریاض؛ پایان جنگ داخلی لبنان.

مهر 1355 تا شهریور 1357
اوجگیری بحران جنوب لبنان؛ آغاز درگیری های مقاومت لبنانی (امل) با اسرائیل؛ پرچمداری مخالفت با طرح سازشکارانة توطین.

9 شهریور 1357
ناپدید شدن طی سفری رسمی به لیبی.







      
<      1   2   3