د. اخلاق جدید
تا پیش از سال 1789، در اروپا و مدّت‏ها پس از آن در جهان اسلام، یهودیان به هیچ وجه مجاز به شرکت در کارهاى فرهنگى و تهذیب جوامع خویش نبودند. پس از آن سال‏ها، هنگامى که انجام این امور براى یهودیان ممکن گردید، آنان با شیفتگى زیاد از آن استقبال کردند. این فضاى باز فرهنگى و مشارکت بیشتر مردم در امور فرهنگى یکى از مهم‏ترین ویژگى‏هایى است که یهودیت معاصر را از یهودیت قرون وسطى متمایز مى‏کند. دیگر ویژگى متمایز کننده یهودیتِ این دوران، شیوه‏اى است که براساس آن، این آیین به جنبش‏ها، گرایش‏ها و حتى فرقه‏هاى رقیب متعدد تبدیل شده است. از این رو، آنچه یهودیت معاصر را از یهودیت قرون وسطى مجزا مى‏کند، ویژگى این آیین در استقبال از کلیه مشکلات نوگرایى و تجدد، و پاسخ‏گویى مناسب به آن است؛ پاسخ‏گویى‏اى که دیگر اثرى از یک‏صدایى در آن وجود ندارد (آن‏گونه که در قرون وسطى اعمال مى‏گردید و اگر هم در مواردى نظرات گوناگون وجود داشت، ذاتا در راستاى یک نظر و عقیده قرار مى‏گرفت؛ البته این نظر خلاف عقیده‏اى است که یهودیت را از ابتدا آیینى وفادار به پلورالیزم مى‏داند.(این وضعیت به‏ویژه در مورد اخلاق بیشتر جلوه مى‏کند. عده‏اى از متفکران یهودى عقیده دارند که اخلاق یهودى اساسا از اخلاق و منطق کانت مستقل و مجزاست. در حالى‏که عده دیگرى بر این واقعیت که اخلاق یهودى کاملاً دنباله‏رو اخلاق کانتى بوده، هست و باید باشد، مباهات مى‏کنند.(43) هر گونه دیدگاه ممکن درباره مسئله رابطه میان اخلاق و هلاخا در اعتقاد متفکران گوناگون یهودى، کاملاً جزء نظرات معتبر و رسمى سنت یهودى به شمار مى‏آید. نمونه دیگرى که به گونه‏اى ملموس‏تر قابل استناد است، موردى است که به حاخام‏هایى مربوط مى‏شود. که بر جایگاه خویش به عنوان کارشناسان موثق، معتبر و مؤثر در شریعت و اخلاق یهودى افتخار مى‏کنند و آن موردى است که آنان در برابر کمیته پارلمانى یهودیت که مسئول بررسى حکم سقط جنین بود، مطالبى را ارائه کردند که کاملاً با عقاید و نظرات این آیین درباره آن مسئله در تضاد بود.(44) البته نظرات یهودیان و آیین یهودى در این زمینه منحصر به خود نیست، بلکه کم و بیش شبیه سایر ملل و عقایدشان است. واکنش شکننده یهودیت به مسائل پیش‏آمده در دنیاى متجدد امروز، به همان اندازه که بازتاب دهنده ماهیت یهودیت است، منعکس کننده طبیعت و خاصیت تجددگرایى نیز هست.