آنچه در این مجادله وجود دارد و به بحث ما مربوط مى‏شود، این است که در حقیقت، هیچ نزاع و اختلاف واقعى‏اى میان این دو نفر وجود ندارد. زیرا هر دو دانشمند یهودى بر این‏که اصل خلق انسان به صورت خدا، مهم‏ترین و اصلى‏ترین آموزه تورات است، توافق دارند؛ با این تفاوت که بن‏عزّاى آیه‏اى را که عینِ آن اصل را بیان نموده ذکر کرده، ولى عقیوا آیه‏اى را که دربرگیرنده روشن‏ترین نتیجه اخلاقى آن است، بیان داشته است. با توجه به سنت یهودى در ترجیح دادن عمل بر نصیحت و موعظه، جاى تعجب ندارد که عقیوا، دست‏کم در نزد عامه مردم، برنده مجادله یادشده باشد. تأکید آیین یهود بر احترام به هم‏نوع که ریشه در اصلِ آفرینش انسان به صورت خداوند دارد، در یکى از شناخته شده‏ترین آموزه‏هاى اخلاقى حاخامى با عنوان فرمان طلایى، که توسل هیلِل(29) تدوین شد، بیان شده است. هیلل در پاسخ به فردى غیریهودى که از وى مصرانه خواسته بود تا تمام تورات را به وى آموزش دهد، مى‏گوید: "آنچه را که خود دوست ندارى براى دیگران دوست نداشته باش. این پیام کلى تورات است، و بقیه تورات در واقع تفسیر این جمله است. برو و بیاموز." این شاید طرز فکر شخصى من باشد (دوست ندارم به من ایراد گرفته شود)؛ ولى گمان مى‏کنم که نوع بیان هیلل از این اصل نسبت به بیان یکى از معاصرین مشهور او که سعى در ارائه همان عقیده در قالب عبارتى اثباتى نموده، بهتر و برتر باشد: "با بقیه آن‏گونه رفتار کن که دوست دارى با تو رفتار کنند." زیرا من فکر مى‏کنم که هیچ لطفى به هم‏نوع، بالاتر و بهتر از این نیست که انسان آنان را به حال خود رها کند، اگر رفتار آنان موجب اذیت و آزار کسى نمى‏شود.در مجموع، على‏رغم اهمیت آموزه‏هاى اخلاقى در کتاب مقدس و تلمود، این متون از هرگونه نظام اخلاقى‏اى که به صورت آگاهانه و تحت این عنوان طراحى شده باشد، خالى‏اند. در دیدگاه این متون، اخلاق، حتى به عنوان مقوله و موضوع دینى، فکرى و انسانى مجزا و مستقلى نیز مطرح نیست. تنها در قرون میانه و در نتیجه تأثیرات آشکار شیوه یونانى در دسته‏بندى علوم، که توسط مسلمانان منتقل گردید، با اولین مجموعه آثار مستقل یهودیت که آگاهانه و آشکارا، صرفا درباره موضوعات اخلاقى نگاشته شده، برخورد مى‏کنیم. این مجموعه‏ها ممکن است در اصل و بنیاد، یونانى به نظر رسد و بررسى رفتارهاى اخلاقى و صحیح در آنها قدیمى باشد، ولى آنچه جدید و تازه است ترکیب و تدوین این متون است که پیرامون رفتارهاى اخلاقىِ خارج از متن و سیاق خشک و دقیق تورات و هلاخا نگاشته شده‏اند.