در اسناد مى‏ خوانیم:

تیمسار ارتشبد نعمت‏اله نصیرى
معاون نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور
گزارش تلگرافى سفیر شاهنشاه آریامهر در بیروت حاکى است که آیت‏ اللَّه آشتیانى دو هفته قبل از تهران وارد لبنان شده و پس از ملاقات با سید موسى صدر مبلغ یک میلیون و هفتصد هزار لیره لبنانى (در حدود چهارونیم میلیون تومان) کمک جدید روحانیون ایران را در اختیار نامبرده قرار داده است. با این مبلغ میزان کمکهاى نقدى که از ایران براى سید موسى صدر رسیده است صرفنظر از کمکهاى مالى که به صورت چک و حواله بانکى فرستاده مى ‏شود 271میلیون لیره لبنانى معادل با 68میلیون تومان بالغ گردیده است.
گزارش مورد اشاره همچنین حاکى است که قرار است در این هفته معاون شوراى عالى شیعه لبنان سید [شیخ] شمس‏ الدین (معاون سید موسى صدر) به ایران عزیمت و ضمن ملاقات با آیت ‏اللَّه شریعتمدارى و خوانسارى و گلپایگانى درخواست کمکهاى مالى بیشترى نماید. البته وعده ارسال کمکهاى مالى بیشتر قبلا به سید موسى صدر داده شده است و معاون وى به منظور دریافت این کمکها به ایران مسافرت مى ‏کند. سفیر شاهنشاه آریامهر در گزارش خود افزوده‏اند که سید موسى صدر در لبنان دیگر داراى موقع سیاسى و مذهبى گذشته نیست ولى روحانیون ایران بشدت از وى پشتیبانى مى‏ کنند و موقع متزلزل او را تقویت مى‏ نمایند.
مراتب از شرف عرض پیشگاه مبارک اعلی حضرت همایون شاهنشاه آریامهر گذشت. ذات اقدس شهریارى چنین دستخط فرمودند. این وجوه را چه اشخاصى تأمین کرده‏اند.»
خواهشمند است دستور فرمائید از چگونگى امر وزارت امور خارجه را نیز آگاه سازند. از طرف وزیر امور خارجه
درباره: کمک‏ هاى روحانیون ایران به موسى صدر
«محترما به استحضار مى‏ رساند.
برابر اعلام وزارت امور خارجه گزارش تلگرافى سفیر شاهنشاه آریامهر در بیروت درباره کمک جدید روحانیون ایران به موسى صدر و نحوه ارسال آن از شرف عرض پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر گذشته و چنین دستخط فرموده‏ اند «این وجوه را چه اشخاصى تأمین کرده ‏اند» که در اجراى امر مطاع مبارک ملوکانه تیمسار ریاست ساواک مقرر فرموده‏ اند «اداره کل سوم. اداره کل دوم» ضمنا وزارت امور خارجه اوامر ملوکانه را به سفیر شاهنشاه آریامهر در بیروت نیز ابلاغ و سفیر شاهنشاه آریامهر آیات شریعتمدارى - خویى - خوانسارى - آشتیانى و دسته ‏اى از سرمایه‏ داران بزرگ بازار را جزو اشخاصى که به موسى صدر کمک مى ‏کنند ذکر نموده است که مراتب مجددا از شرف عرض مطاع مبارک ملوکانه گذشته و چنین دستخط فرموده‏ اند «به ساواک و وزارت دارائى اطلاع دهید «و تیمسار ریاست ساواک نیز به جهت تحقیق درباره اینکه چه افرادى و به میزان چه مبلغ به موسى صدر کمک کرده‏ اند مراتب به سازمان تهران و قم اعلام و سازمان تهران لیست افراد کمک‏ کننده را و این که این کمکها به چه نحو وسیله موسى صدر و ایادى آن به مصرف مى ‏رسد ارسال داشته است. مراتب به جهت استحضار و صدور اوامر درباره پاسخ وزارت امور خارجه مبنى بر معرفى اشخاص تأمین کننده وجوهات از عرض مى ‏گذرد توضیح این که اوامر تیمسار ریاست ساواک مبنى بر توجیه آیات شریعتمدارى - خوانسارى - گلپایگانى - در مورد این که این پولها حیف و میل مى ‏شود و مستمندان داخل کشور واجبترند» به سازمان قم و سازمان تهران اعلام گردیده است».

 درباره کمک روحانیون ایران به موسى صدر
»درباره افرادى که به موسى صدر کمک کرده‏ اند و به شرح زیر ساکن تهران مى‏ باشند مراتب به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید پى نوشت فرمودند تحقیق کنند چه عواید و منافع و مستقلات دارند که بتوان وزارت دارایى گفت خواهشمند است دستور فرمایید در اجراى اوامر تیمسار ریاست ساواک اقدام و نتیجه را اعلام دارند. مدیر کل اداره سوم - ثابتى
1- آیت‏ اللَّه محمد باقر آشتیانى: تهران - خیابان حشمت‏الدوله غربى - چهار راه کیوان اول خیابان عارف منزل شخصى
2- آیت‏ اللَّه سید رضى شیرازى: تهران - خیابان پهلوى - خیابان ناهید پلاک 47و 48
3- آیت‏ اللَّه عبدالکریم موسوى: تهران - خیابان تاج - کوچه محمدى پلاک 12
4- آیت‏ اللَّه سید مرتضى عسگرى: تهران - خیابان کورش کبیر نرسیده به تجریش کوچه رضائیه جنب بانک پارس
5- آیت‏ اللَّه شیخ یحیى نورى: تهران - سراى ژاله - کوى قائن - پلاک 84
6- آیت‏ اللَّه سید رضا صدر: تهران - خیابان دماوند - کوچه جوبهار - پلاک 12
7- آیت‏ اللَّه سید عبدالغفار سجادى: تهران - خیابان پاچنار - کوچه فراش باشى پلاک 39
8- آیت‏ اللَّه سید مرتضى مستجابى: تهران خیابان مولوى - گذر لوطى صالح کوچه حاج صفرعلى - پلاک 12
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
«پیرو نامه شماره 3282/5 – 250/8 مورخ 10/8/2536 گزارش مورخ 12/9/2536 سفارت شاهنشاهى در بیروت که از شرفعرض پیشگاه مبارک ملوکانه گذشته حاکى است که دومین هیئت روحانیون شیعه لبنان هفته آینده به ریاست شیخ على فقیه به منظور دیدار آیت ‏اللَّه شریعتمدارى از... خوانسارى و گلپایگانى به تهران وارد خواهند شد تا موقعیت متزلزل سید موسى صدر را براى مراجع تقلید توضیح و درخواست نمایند از ارسال کمکهاى مالى شیعیان براى سید موسى صدر که تا کنون بالغ بر هفتاد میلیون تومان شده است و سید موسى وجوه مزبور را به مصرف حقیقى نرسانیده است خوددارى شود.
در قسمت آخر گزارش اشاره شده «همان طورى که قبلا استدعا شده بود اوامر مطاع مبارک ملوکانه شرفصدور یافته بود که جمعیت شیروخورشید سرخ ایران کمکهاى انسانى براى شیعیان مخالف سید موسى صدر از طریق سفارت شاهنشاهى ارسال دارد تا با توزیع مستقیم بین روحانیون مورد نظر بتوانند در مقابل سید موسى صدر به مقابله و مبارزه پردازند». از طرف وزیر امور خارجه
از سال 1971 (1350 ش) حملات اسرائیل به جنوب لبنان به طور مستمر ادامه پیدا کرد؛ لذا بار دیگر امام موسى صدر پیشتاز دفاع از جنوب شد و اعلان کرد: « ما مى ‏خواهیم براى نجات لبنان تمام وسائل دفاعى جدید در اختیارمان گذاشته شود تا بتوانیم در مقابل تعدیات اسرائیل متجاوز از وطن خود دفاع نماییم» و از طرفى به دولتمردان حمله کرد و آنان را متهم نمود که مناطق محروم لبنان را مورد فراموشى و بى مهرى قرار داده ‏اند و از دولت درخواست نمود تا امتیازات طایفى را الغا کرده، قوانین مربوط به تعلیم و تربیت نسبت به همگان یکسان گردد.
دولت سلیمان فرنجیه انتقادات امام موسى صدر را نادیده گرفت و حقوق قانونى مجلس اعلاى شیعه و مقام ریاست آن را در زمینه احراز مقامات مملکتى مورد انکار قرار داد.
امام موسى صدر در تاریخ 2/2/1974 م ( 1353 ش) طى اعلامیه ‏اى معارضه و مبارزه خویش را به طور صریح اعلام کرد و صداى اعتراض خویش را به وسیله تظاهرات و راه‏ پیمایى ‏هاى فراوان بر ضد دولت لبنان و به منظور حمایت از محرومان بلند کرد که از مهمترین آنها تظاهرات بعلبک در تاریخ 17/3/1974 (1353 ش) بود که متجاوز از 75هزار فرد مسلح با امام خود هم قسم شدند.*
شهید چمران در خصوص تظاهرات مسلحانه بعلبک مى ‏گوید:
«بعد از اوج مبارزات شیعیان و عدم دریافت جواب مناسب از طرف دولت، امام موسى صدر اعلام تظاهرات عمومى در بعلبک کرد 75هزار بعلبکى با شوق و حرارتى شدید به درخواست امام موسى پاسخ گفتند و مسلمین بعلبک با تظاهرات مسلحانه خود در آن روز پشت دولت مسیحى لبنان را به لرزه درآوردند و در این تظاهرات مسلحانه قسم خوردند که تا آخرین قطره خون خود علیه ظلم و علیه امتیازات طایفى بجنگند و حقوق از دست رفته شیعیان را به دست آورند...»
«... ولى کامل اسعد و نظام دست بردار نبودند بخصوص براى بى اثر کردن تظاهرات بعلبک گفتند : حساب بعلبک با طایفه شیعه جداست و بعلبک از قدیم دوستدار امام موسى بوده است ولى جنوب لبنان که شامل اکثریت شیعیان است طرفدار بى چون و چراى کامل اسعد و لذا مخالف امام موسى هستند بر حسب این ادعا دولت لبنان به ریاست جمهورى سلیمان فرنجیه که آدمى بود قاتل، آدمکش و خبیث و به سختى ضد آقاى صدر و شیعیان از تسلیم در برابر درخواستهاى امام موسى سرباز زد».( 28 )
در پى تظاهرات موفقیت ‏آمیز بعلبک و براى اثبات دروغین بودن ادعاهاى کامل اسعد و جلوگیرى از سوء استفاده دولت از این ادعاها، امام موسى صدر در تاریخ 5/5/1974 (1353 ش) تظاهرات شکوهمند صور را ترتیب داد که در آن متجاوز از یک صد و پنجاه هزار نفر شرکت کرده و مجددا با رهبر خود پیمان بستند و با وجود آنکه دولت با همکارى کامل اسعد تمامى مساعى خود، همچون ریختن میخ و بستن جاده‏ها، تهدید و ارعاب مردم توسط مزدوران آدم کشى مانند محمد حیدر را به کار برد تا بلکه بتواند از تظاهرات صور جلوگیرى کند، مراسم با ابهت و شکوه غیر قابل وصفى برگزار گردید. امام موسى صدر در سخنرانى خود تزویرها و خدعه ‏هاى آنان را برملا ساخت و مردم با طنینى زیبا و توفنده فریاد هاى «اللَّه اکبر و بالروح، بالدم نفدیک یا امام» در سالروز وفات دخت گرامى پیامبر اکرم فاطمة الزهرا (س) با امام خود تجدید عهد کردند و مردم با رهبر خویش هم قسم شدند تا آن گاه که مظلومى در لبنان باقى باشد به مبارزه خود ادامه دهند و در این راه سستى و یأس به خود راه ندهند.
سازمان حرکة المحرومین
در همین راستا سازمان سیاسى مذهبى «حرکة المحرومین» بر اساس مبادى و اصول ترسیم شده از سوى امام موسى صدر تولد یافت. وى در ترسیم خطوط کلى مبادى این حرکت اظهار داشت :
«حرکة المحرومین از ایمان حقیقى به خدا و انسان و آزادى و کرامت وى نشأت گرفته و هرگونه ستم اجتماعى و نظامى سیاسى طایفى را طرد نموده و با استبداد و اقطاع (فئودالیسم) و سلطه و تفرقه به جنگ برخاسته است. «حرکة المحرومین» حرکتى است وطنى که متمسک به سیادت و عظمت وطن و سلامت سرزمین مى ‏باشد و با استعمار و تجاوزات و مطامعى که متوجه لبنان است مبارزه مى ‏کند».(29 )
وى سپس اجتماعاتى را با حضور شخصیتهاى کشور و رؤساى طایفه ‏ها و رهبران احزاب و نخبگان و متفکران لبنانى از مذاهب گوناگون بر پا ساخت که منجر به انعقاد وثیقه و قراردادى شد مبنى بر تأیید خواست ‏هاى امام موسى صدر که 190نفر از اندیشمندان و بزرگان، زیر آن را امضا کردند.
این اقدامات موجب خشم و حقد و کینه بد خواهان گردید و از داخل و خارج انواع فشارها و تضییقات را علیه امام موسى صدر به وجود آوردند و رژیم پهلوى نیز که به واسطه کمک به اسرائیل در نوک تیز حمله امام موسى صدر قرار گرفته بود تمامى وعده‏ هاى خود را مبنى بر کمک به شیعیان مظلوم لبنان منوط به خارج شدن امام موسى صدر از صحنه سیاسى لبنان نمود:
در سند مى‏ خوانیم
موضوع: سید موسى صدر
«طى تلگرافى که آقاى هویدا نخست وزیر از زوریخ به وزارت امور خارجه ارسال داشته‏ اند:
اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر امر و مقرر فرموده ‏اند که به جامعه شیعیان لبنان گوشزد شود تا صدر هست ما کمک نخواهیم کرد.»
و این در حالى است که در داخل لبنان او را عامل ایران معرفى مى‏ نمودند.
در سند مى ‏خوانیم
ماهیت اقدام سید موسى صدر
1- سید موسى صدر، غسان توینى و سلیم اللوزى طبق یک طرح امریکایى و با هدایت سرویس اطلاعاتى آن کشور در لبنان فعالیت مى ‏کنند و هدف آنها جذب گروهها و توده ‏هاى مخالف در جنوب لبنان و جلوگیرى از ادامه تسلط کمونیستها بر آنان مى‏ باشد.
2- حمله موسى صدر به ایران براى اقناع روشنفکران منطقه جنوب به عدم وابستگى خود با ایران بوده است ولى از نظر عده‏ اى اقدام او جوابى به رئیس جمهورى بود که صدر و غسان توینى را عامل اجراى سیاست ایران محسوب مى‏ داشت
3- دولت امریکا مایل است که لبنان با خصوصیات کنونى خود بدون هیچگونه ... باقى بماند و وظیفه واگذار شده به صدر و سلیم ‏اللوزى و غسان توینى جذب روشنفکران شیعه جنوب و هدایت آنها در مسیر مورد نظر خود مى‏ باشد.
4- علیرغم این حمله از نظر عده ‏اى هنوز سید موسى صدر عامل سرویس اطلاعاتى ایران شناخته شده و براساس طرحى براى آینده دور چنین حمله شدیدى را به ایران نمود.
ولى مردم و علماى دوراندیش، خیرخواه و حق ‏طلب به حمایت از امام موسى صدر درآمدند و قدرشناس این نعمت عظمى بودند.
در تاریخ 13/9/74 متجاوز از هزار نفر از علما را با ترکیبى از عناصر فوق ‏الذکر در مجلس اعلاى شیعه گرد آورد و شرکت کنندگان به اتفاق آرا نظریات امام موسى صدر را در خصوص جهاد و مبارزه انسانى و ملى به جهت احقاق حقوق محرومان مورد تأیید مطلق قرار داده، به وى اختیار دادند تا گامهاى اساسى خویش را در راه تحقق اهداف و امور مطروحه بردارد:
«روز گذشته (22/6/53) مجمع عمومى شورایعالى شیعیان لبنان تشکیل و در حدود 1050نفر از جمله نمایندگان پارلمان و مهندس و دکتر و روزنامه ‏نگار در آن شرکت نمودند. در این جلسه موسى صدر طى سخنرانى اظهار داشت. چون دولت تاکنون هیچ توجهى به خواستهاى شیعه نشان نداده لذا شورای عالى شیعیان برنامه تظاهرات و اعتصاب خود را ادامه خواهد داد و علاوه بر فعالیتهاى داخلى با مهاجرین لبنانى در آمریکا و افریقا و کشورهاى عربى تماس خواهد گرفت زیرا دولت فکر مى‏ کند تقاضاهاى شیعه جنبه شخصى دارد و هدف ادامه مقام ریاست مجلس عالى شیعیان است و از آنجا که این سمت براى من (موسى صدر) هیچ اثرى غیر از کوشش و نگرانى براى حقوق شیعه ندارد لذا حاضر است از این سمت استعفاء کند. موسى صدر سپس گزارشى به مجمع عمومى تسلیم نمود و اعضاى شرکت کننده در جلسه ضمن عدم قبول استعفاى وى به اتفاق آراء اظهارات موسى صدر را تأیید و نظریات خود را به شرح زیر اعلام داشته‏اند:
1- مجمع عمومى شورای عالى شیعیان طرحى را که موجب استعفاء و یا برکنارى موسى صدر شود مردود مى‏ شناسند.
2- کوشش موسى صدر علیه فساد و ستمگرى و براى دفاع از مردم ستمدیده و نابسامان این کشور است تأیید مى ‏شود.
3- فعالیت مسئولین دولت لبنان در مورد نادیده گرفتن خواسته‏ هاى شیعیان تقبیح مى‏ گردد و به موسى صدر اختیار تام داده مى‏ شود اقدامى را که جهت رسیدن به حقوق شیعه صلاح مى ‏دانند اتخاذ کند حتى اگر این اقدامات جنبه منفى داشته باشد نظیر و اداره کردن وزراء با نمایندگان شیعه است استعفا یا برگزارى تظاهرات و اعلام اعتصاب توأم باشد».
در نتیجه اقدامات فوق، دولت استعفا داد و دولت جدید با دیدى مثبت نسبت به اهداف امام موسى صدر زمام امور را به دست گرفت ولى چند ماه بعد دولت به خاطر قتل «معروف سعد»* و حمله به اتوبوسى در عین الرمانه مجبور به استعفا شد. دو حادثه فوق منشأ اساسى جنگ داخلى 19ماهه گردید که به جنگ دو ساله معروف است .
در ماه مارس سال 1975 م (1354 ش) براى دفاع از حقوق ماهیگیران بر ضد یک شرکت آمریکایى که کمیل شمعون شریک آن بود تظاهرات بزرگى در صیدا به وقوع پیوست. رهبرى تظاهرات به عهده »معروف سعد« بزرگترین رجال سیاسى و ملى صیدا و از نمایندگان سابق مجلس بود. وى رابطه نزدیکى با مقاومت فلسطین داشت و طرفدار حرکة المحرومین و از دوستان نزدیک امام موسى صدر بود. معروف سعد در جلوى صفوف تظاهرکنندگان حرکت مى ‏کرد که هدف گلوله قرار گرفت.
(ر. ک: چمران ص 148 – 147)
امام موسى صدر در تاریخ 20/1/1975 (1354 ش) ضمن خطابه پرشورى که به مناسبت سالگرد عاشوراى حسینى ایراد نمود مردم لبنان را به تشکیل یک گروه مقاومت نظامى، در برابر تجاوزات رژیم اشغالگر قدس و توطئه ‏هاى مزدوران دولت اسرائیل - به منظور بیرون راندن لبنانى‏ ها از سرزمین‏ هاى خویش - فرا خواند و 7ماه بعد در تاریخ 6/7/1975 (1354 ش) در یک کنفرانس مطبوعاتى به طور صریح تأسیس و ظهور و ولادت یک گروه مسلح را به نام «افواج مقاومت لبنانى» (امل) در حیات سیاسى مذهبى کشور لبنان اعلان نمود.
شهید چمران مى ‏گوید:
«... بعد، مرحله سوم آغاز شد و آن سازماندهى نظامى بود... بنابراین، قسمت سوم سازماندهى حرکت محرومین، تأسیس سازمان نظامى امل بود... یعنى آرزو؛ آرزو براى تحقق رسالت اسلامى و حکومت مهدى...».
وى در خصوص بازتابها و برخورد گروهها با تأسیس امل مى ‏گوید:
«... مسیحیان و چپى‏ ها هر دو مخالف بودند زیرا مى ‏دانستند اگر طرفداران صدر
منظم و جنگنده شوند، دیگر کسى نمى‏ تواند در مقابل قدرت آنان ایستادگى کند.
چپى‏ ها تا آن روز با آقاى صدر کارى نداشتند... اما هنگامى که متوجه سازماندهى او و تعلیمات نظامى او شدند ترس و وحشت آنها بالا گرفت و شروع به کارشکنى و اذیت کردند... امام موسى صدر آمده بود که فقر فکرى و ایدئولوژیک سیاسى و اجتماعى جنوب را برکَند و خلأ را پر کرده بود. دیگر بهانه ‏اى و میدانى به دست حزب کمونیست نمى ‏داد... امام موسى صدر همه حربه‏ها را از آنها گرفته بود و در عمل سیاسى حتى از آنها مقتدرتر بود لذا حزب کمونیست و احزاب چپ دیگر را خلع سلاح کرده بود... مسئولین حزب به کادر ها مى‏ گفتند ما باید صدر را تصفیه کنیم ولى الان موقعیت مناسب نیست...
چهار بار احزاب چپ و راست سعى کردند که امام صدر را ترور کنند.(30 )
امام موسى صدر فتح را قرین سازمان امل قرار داد و با تأسیس حرکة المحرومین میان محرومان در وطن (شیعیان) و محرومان از وطن (فلسطینیان) صیغه اخوت خواند.
شهید چمران مى ‏گوید:
«... جالب آن که در تاریخ لبنان حرکت محرومین و جوانان امام موسى سرسخت‏ ترین طرفداران فتح بودند و عموما به علت این طرفدارى از طرف کادرهاى چپ فتح کوبیده مى‏ شدند. شعارى پر مفهوم شایع شده است که مى‏ گویند : جوانان حرکت محرومین بیشتر از فتحى ها هستند چند ماه پیش که تناقضات داخل فتح به درجه انفجار رسیده بود و خطر آن مى ‏رفت که چپى ‏هاى فتح شخص ابوجهاد را ترور کنند - همان طور که مؤمن‏ ترین کادرها را ترور کردند قتل نقیب فاخر و جواد... - از حرکت محرومین در خواست شد که ده جنگنده براى حفاظت جان ابوجهاد بفرستند زیرا به فتحى‏ ها اعتماد نیست...» (31 )
جنگ داخلى لبنان
آن گاه که اولین شراره ‏هاى جنگ در تاریخ 13/4/1975 (1354 ش) شعله کشید امام موسى صدر همه مساعى و تلاش خویش را در همه زمینه ‏ها به کار گرفت تا آتش جنگ را خاموش کند. او که با نگرش عمیق و تیزبینى خود عمق توطئه را مى‏ دید، در تاریخ 15/4/1975 م (1354 ش) در یک پیام عمومى مردم را از گرفتار شدن در دام توطئه‏ هاى دشمن صهیونیستى و افتادن در غرقاب فتنه برحذر داشت و در همین حادثه بود که شخصیت جهانى و نفوذ او نمایان گردید؛ زیرا هر دو جنگ با ابتکار عمل و تلاشهاى شخصى امام صدر - همچون اعتکاف در مسجد و دیدار با سران کشورها - پایان گرفت.
دور اول جنگ 1975 م (اردیهشت سال 1354) آغاز شد و تا دى ماه همان سال به نفع فالانژیست‏ ها ادامه یافت و در حالى که تمامى رهبران ملى و مسلمانان حاضر در کنفرانس عرمون از دخالت سوریه ناامید شده بودند، امام صدر به دمشق رفت و حافظ اسد را براى دخالت نظامى در لبنان متقاعد نمود. روز بعد نیروهاى سوریه در قالب ارتش آزادى بخش فلسطین وارد لبنان شدند و به دنبال چند ساعت نبرد فالانژیست ‏ها تسلیم و دور اول جنگ به پایان رسید.
دور دوم جنگ که در سال 1976م مطابق با اردیبهشت تا مهر سال 1355ادامه داشت، قطعا یکى از تلخ‏ ترین مقاطع تاریخى لبنان به شمار مى‏ رود. در این دور از جنگ، گروه‏ هاى فلسطینى و احزاب چپى لبنانى که از سوى برخى از کشورها من جمله مصر حمایت مى ‏شدند با نیروهاى سورى درگیر شدند. متعاقب آن فالانژیست‏ ها با سوءاستفاده از برادر کشى و غفلت جبهه اسلامى، مناطق مسلمان نشین و اردوگاه‏ هاى فلسطینى را مورد تاخت و تاز قرار دادند. امام صدر با میانجى گرى میان حافظ اسد و انور سادات موفق گردید تا این دو تن را به همراه دیگر رهبران لبنان، سازمان مقاومت فلسطین، عربستان سعودى و کویت در قالب کنفرانس محدود سران کشورهاى عربى در ریاض و قاهره گرد هم آورد و بدین ترتیب به اختلافات مصر و سوریه پایان دهد. در نتیجه، جنگ داخلى دو ساله لبنان با دخالت نیروهاى حافظ صلح عربى رسما خاتمه یافت.(32 )
امام صدر در تاریخ 11/5/1977 (1356 ش) اعلامیه ‏هایى را مبنى بر عمل به یک سلسله پیشنهادات اصلاحى سیاسى و اجتماعى و مبادى بنیادین جهت ساختن یک لبنان جدید در چهارچوب زندگى با حسن تفاهم و مسالمت‏ آمیز فرقه‏ هاى مختلف مذهبى منتشر ساخت. وى در اعلامیه مزبور، قرارداد جدیدى را به جاى قرارداد قاهره در مسیر تنظیم روابط دولت لبنان و مقاومت فلسطین ضرورى خواند. با توجه به عدم ورود نیروهاى حافظ صلح به جنوب لبنان و رنج و محنتى که در اثر درگیرى‏ ها و تجاوزات اسرائیل به جنوب لبنان وارد مى ‏آمد، امام صدر در سخنرانى‏ ها و مصاحبه‏ هاى مطبوعاتى نسبت به فاجعه ‏اى که در جنوب لبنان در شرف وقوع بود، خطر توطئه توطئه ‏گران و اشغال این منطقه از طرف دولت غاصب و متجاوز اسرائیل را به شدت هشدار مى ‏داد و اعلام خطر مى ‏نمود. وى خواهان تحقق صلح در منطقه جنوب لبنان و بازگشت سلطه و نفوذ دولت مرکزى به آن سامان بود.
در تاریخ 14/3/1978 م (1357 ش) مرزهاى جنوب لبنان توسط نیروهاى اشغالگر قدس اشغال گردید. در این هنگام امام موسى صدر دور جدیدى از فعالیت ‏هاى خود را آغاز کرد او در ملاقات هاى خود با سران و رؤساى کشورهاى عربى واقعیت اسفبار جنوب لبنان را برشمرد. وى بدین منظور از کشورهاى سوریه، اردن، پادشاهى سعودى و الجزایر دیدار کرد. در همین راستا در تاریخ 25/8/1978 (1357ش) وارد کشور لیبى شد و هرگز از آن جا خارج نشد.(33 )