جنوب آفریقا برای تجار اروپایی به سال 1486 میلادی توسط دیانورد پرتغالی "پورتالیمی دیاژ" در ماجرای یافتن راهی به سوی هند کشف شد، لیکن مهاجرت اروپاییان به نام مهاجرت سفیدپوستان به سال 1652 باز می گردد که در این سال سه کشتی هلندی متعلق به شرکت هلندی هند شرقی در خلیج نیل در کنار دماغه امید نیک پهاوگرفتند و در سرزمین های ساحلی آن ساکن شدند.
هلندی ها در سوااحل جنوبی آفریقا ، آفریقای جنوبی تشکیلات نظامی و بندری و مزارع و باغات فراوان بنا کردند و تا سال 1795 دعوی تسلط بر آن سرزمین داشتند ودر سال های بعد نیروی دریایی برتانیا به منطقه تسلط یافت و در عین حال پرتغالی ها ، هلندی ها ، گروه مهاجران آلمانی و فرانسوی در مناطق مختلف جنوب به کار زراعت و معدن و دیگر امور اشتغال داشتند و نوعی همکاری بین همه آنان حکم فرما بود و در عین حال مهاجران هندی نیز به کارهای مزرعه داری ، دامپروری ، و تجارت و صنعت اشتغال داشتند و مساله کشف الماس و طلا در آفریقای جنوبی و دیگر سرزمین های آفریقای جنوبی موجب سرازیر شدن سیل مهاجران اروپایی به این سرزمین گردید که منجر به پیدایش حکومت سفیدپوستان و مساله تبعیض نژادی و مشاجرات طولانی با سیاه پوستان آفریقایی و بومیان آفریقایی گردید.
کشوری به نام آفریقای جنوبی فقط و فقط در سال 1960 به وجود آمد و از دیگر سرزمین های جنوب آفریقا جدا گردید، جوئیش یربوک سال 1972 ترتیب جمعیت آفریقای جنوبی را چنین می گوید:
جمعیت کل کشور 000/264/21 نفر
سیاه پوستان بومی 000/900/14 نفر
هندی های آسیایی 000/614 نفر
رنگین پوستان 000/000/2 نفر
سفید پوستان 000/000/3 نفر
که 60% از این سفید پوستان آفریقاییان هستند، و 40% انگلیسی زبان می باشند و تعدادیهودیان که جزو آمار سفید پوستان آمده اند 990/117 نفر هستند
(1) و جدایی آفریقای جنوبی طی همه پرسی به وجود آمد که فقط سفید پوستان در آن شرکت کردند و سیاه پوستان در آن به حساب نیامدند.
آفریقای جنوبی به سال 1967 مجدداً اعتبار استراتژیکی پیدا کرد، بعد از آنکه در جنگ اعراب و اسرائیل ترعه سوئز بسته شد و کشتی های تجاری مجبور شدند بار دیگر راه دماغه امید نیک را بپیمایند، در این شرایط سیاست تسلیحاتی خاصی توسط فرانسه و اسرائیل در مورد آفریقای جنوبی به اجراء در آمد و آفریقای جنوبی به یک هم پیمان تسلیحاتی اسرائیل تبدیل شد که خود نشانگر درجه نفوذ یهود در این سرزمین می باشد.